فرهنگ        0  3744 reads

1) فرهنگ عمومی

نرخ باسوادي
(تخمین 2004) 69.9% به طور کل، 60.1% زنان و 79.6% مردان

ارتباطات
خصوصی سازی بخش ارتباط  از راه دور  الجزایر از سال 2000  آغاز گردید،
سه گواهینامه خانه به خانه (سلولی ) موبایل صادر شد و در سال 2005  کنسرسیومی که توسط تلکام اراسكام مصر هدایت می شد برنده یک گواهینامه 15 ساله برای ساخت و اجرای  یک شبکه  خط ثابت در الجزایر شد.این گواهینامه  این اجازه را به اراسکام می دهد  تا داده های پر سرعت  و سرویس های ویژه دیگر را توسعه دهند و به انجام درخواست های  ناتمام گسترده برای  بخش های تلفنی مسکونی اساسی  کمک کنند. سرویس های   پهنای باند اینترنت از سال 2003 با  حدود تقریبی 200000 خطوط مشترک در  سال 2006  آغاز شد.
یک شبکه ضعیف  خطوط  ثابت اصلی  که برای کمتر از 10 خط تلفن به ازای هر صد نفر  در سطح پایین باقی ماند، به طور موقت با افزایش سریع  در  خطوط مشترک  سلولی موبایل قطع شد،  در سال 2007  خطوط ثابت  و تراکم تلفن موبایل ترکیب شده  را 90 تلفن را به ازای هر صد نفر بهبود می بخشد.
پيش شماره اين کشور 213+ است.
نقطه ورودی برای  سی می وی  فور، سیستم  کابلی زیردریایی فیبر بصری  ارائه دهنده لینک (اتصال) به اروپا، آسیای میانه، و آسیا می باشد.
الجزایر در سال 1986 دارای 78410 کیلومتر جاده و در 1988 دارای 3836 کیلومتر راه آهن و دارای 5 فرودگاه بین المللی و 65 فرودگاه محلی بود.

تعداد فرودگاه هاي مهم
52
فرودگاه

تعداد مشتركين تلفن هاي ثابت و همراه
2.841 اشتراك تلفن ثابت و 20.998 اشتراك تلفن همراه

تعداد كاربر هاي اينترنتي و كد اينترنتي كشور
 2.46 كاربر – dz


2) ادیان و مذاهب

۹۹/۱٪ جمعیت مسلمانان سنی مذهب و 1% یهود هستند. مسلمانان مذهب اهل سنت مالکی دارند و عرب زبانند و به زبان محلی آمازیغی و فرانسه نیز صحبت می‌کنند، هر سال نزدیک به ۳۰۰٬۰۰۰ نفر بر آنها اضافه می‌شود.


3) رسانه های گروهی

ايستگاه
هاي راديويي و تلوزيوني
ايستگاه هاي راديويي؛ AM 25, FM 1, موج كوتاه 8
ايستگاه هاي تلويزيوني؛ 46


4) گردشگری

صحرا، کوههای اطلس، در شهر الجزیره مساجد بزرگ، در کازبا بناهای دولتی در کنستانتین، پل پره گایوکس و کالج مسلم تنها تعدادی از دیدنی ها و جاذبه های کشور الجزایر است.

شهر هاى مهم الجزایر

الجزیره ALGIERS
شهر الجزیره با 2861000نفر جمعیت پایتخت کشور الجزایر و بندر مهم آفریقای شمالی در دریای مدیترانه می‌باشد، بربرها در اواخر قرن دهم میلادی آن را در محل شهر اکسیوم رومی تأسیس کردند. اهمیت شهر الجزایر بعد از اینکه حکومت ترکان عثمانی به دست بربروسا در سال 1518 صورت گرفت، شروع شد.
فرانسوی‌ها در 1820 در این شهر اقامت گزیدند و در طول دریا، بخشی از کرانه بندر دریائی شهر جدیدی بنا کردند و قسمت قدیمی شهر را به نام قصبه (منسوب به قلعه‌ای که در قرن 16 مشرف بر این ناحیه بود ایجاد گردید) نامیدند. هسته تاریخی شهر اسلامی الجزایر در عهد و سپاسیان یک کلنیای رومی بوده، اما این محل بعدها متروک شده و احتمالا در اواسط قرن دهم میلادی به صورت «شهری جدید» به دست شاهزاده‌ای مسلمان از خانواده بربرسانهاجو مجددا ساخته شد. نام اولیه شهر «جزایر بنی مزقنه» از جزایر کوچک صخره‌ای کنار ساحل گرفته شده بود که در مکانی مناسب برای لنگرگیری به وجود آورده و احتمالا همواره بدین منظور مورد استفاده بوده است. در ساحل، خشکی شیبی تند می‌یابد. الجزیره، تاریخی پرفراز و نشیب داشته و به همین دلیل بارها بازسازی حصارهای هسته فشرده تاریخی آن که بر فراز بندر و در شیب تپه قرار گرفته‌اند، ضرورت یافته است.
امروزه الجزیره به واسطه‌ی توسعه ساحل به شکلی اروپایی و خیابان دو طبقه مسقف کناره آن شهرت دارد. بتس تصویری از شهر مستعمراتی فرانسویان به دست می‌دهد: در سال 1839 میلادی نزدیک به 15000 اروپایی در الجزیره سکونت داشتند. در سال 1847 میلادی این تعداد به 43000 نفر رسیده بود. رشد کمی جمعیت اروپایی، خود توضیح دهنده روند وقایع بوده است. الجزیره مستعمراتی در میان ویرانیهای کالبدی و اجتماعی ناشی از این تغییرات، جمعیتی، شکل گرفت. تا نیمه قرن، چهار روزنامه فرانسوی در الجزیره به چاپ رسیدند و تئاتری با بودجه شهرداری بنا شد که 4 بار در هفته در آن نمایش برگزار می‌شد. این تئاتر گنجایش 500 تماشاچی را داشت. همچنین کافه‌های متعددی پذیرای طبقات مختلف جامعه در حال تحول الجزایر بودند. در سال 1846 میلادی دولت برای شهر یک طرح توسعه تهیه کرد. اما اجرای این طرح، به طور کلی منتفی شد و تنها یک عنصر آن به اجرا در آمد. این عنصر که از زمان تکمیل تاکنون تقدیر جهانی را برانگیخته و به عنوان اثر خاص معماری شهر جدید محسوب می‌شود، بلوار فرانت دی میر است که در ساحل دریا و به صورت یک سری طاقهای منظم ساخته شده و در پس آن انبارهای بندر قرار گرفته‌اند. این پروژه، که اجرای آن در سال 1860 میلادی آغاز شد و نخستین قسمت آن در سال 1866 میلادی به بهره‌برداری رسید، نمایی باشکوه در مقابل شهر قدیم ایجاد کرده و نمونه‌ای از ذوق سبک این دوران استعماری است که با تخریب کالبد قدیم به وسیله شهرداریها همراه بوده است.
ارنست فیدیو که در سال 1860 میلادی الجزیره را از نزدیک دیده در کتاب خود «الجزیره» وضعیت را چنین توصیف می‌کند: بازدید از نزدیک الجزیره کنونی باعث افسوس است. الجزیره امروزه بیش از آنکه چشم‌انداز باشد چون خاری در چشم است. بسیاری از آثار کالبدی تخریب شده، تغییر شکل داده یا به کلی از بین رفته‌اند. از همه بدتر آنکه اروپاییان به تنهایی گناه این ویرانگری را بایستی بر دوش کشند. 13 شهر بزرگ و پایتخت کشور الجزایر در شمال آفریقا و از بنادر مهم دریای مدیترانه و مرکز عمه بازرگانی و فرهنگی کشور الجزایر است که بر کرانه خلیجک الجزیره و در نیم راه میان مرزهای مراکش و تونس قرار گرفته است. شهر بر تپه‌هائی که در برابر بندر دریائی شرقی و شمالی بصورت دایره‌ای که بندر را در بر گرفته و مقابل یک آمفی‌تأتر ساخته شده. شهر نمایی درخشان برنگ سفید دارد. در غرب تپه‌ها، بخش جداگانه‌ای به نام ساحل دارد که منطقه‌ای حاصلخیز و سخت مستعد کشاورزی است. آب و هوای آن مدیترانه‌ای ملایم و گرم در سطح دریا و خشک‌تر بر فراز تپه‌هاست. بخشی قدیمی ترکی آن در دامنه تپه‌هاست که در قرن 16 بوسیله کازباه بصورت دژی ساخته شده. این دژنام خود را به بخش ترکی داده است. خیابانهای تنگ و باریک کازباه به خانه‌ها و مراکز زیستی و اداری شهری مرتبط است. بخش بندری در طول دریا در دامنه‌های کوتاه تپه‌ها تا بخش فرانسوی امتداد دارد که عریض و اغلب بصورت بلوار و میدان‌های وسیع در آمده است. بخش اداری و بازرگانی شهر درینجا قرار گرفته که رفته رفته با رشد جمعیت بسوی جنوب و در طول بندر پیش رفته، این افزایش جمعیت مشکل مسکن را پدید آورد که در نتیجه خانه‌سازی و سکونت در حومه شهر صورت گرفت و چندین حومه به شهر ملحق شد و شهر آبادی‌های اطراف خود را بلعید و شهر وسیع‌تر و ساختمان‌های آن افزون‌تر گشت.
زندگی اقتصادی مراکز اقتصادی شهر در اطراف بندر مجهز قرار گرفته، این بندر یک ایستگاه سوختگیری کشتی‌های حامل مواد خوراکی هستند که به فرانسه برده می‌شوند در بخش قدیمی بندر قایق‌های ماهیگیری فعالیت دارند.
سیمان‌سازی، فلزکاری و کاغذسازی، مواد شیمیائی و ماشین‌آلات، آردسازی، شراب‌سازی و سیگارسازی و فرآوری محصولات دیگر کشاورزی و ماهیگیری است. توریسم نیز از منابع مهم در آمد این شهر بندری می‌باشد. با کشف گاز و نفت در 1956 در منطقه صحرای الجزیره و کشور الجزایر رو به ترقی نهاد.
شهر الجزیره با مراکش و تونس بوسیله راه آهن و شبکه‌های بزرگراهی متصل است. فرودگاه آن، این شهر را با نقاط مختلف دنیا متصل ساخته است و از این پس بود که شهر روز بروز از جهات مختلف رونق یافت و مراکز مهم فرهنگی علمی مهمی در آن ایجاد گشت. از جمله دانشگاه الجزایر، مدرسه ملی کشاورزی، موزه‌های هنرهای زیبا و عتیقه، کتابخانه ملی و باغ گیاه‌شناسی، ساختمان‌های مهم شامل مسجد بزرگ 1960 کلیسای جامع سنت فیلیپ (قرن 19) کاخ زمستانی فرمانروایان سابق فرانسوی و محل اقامت اسقف. در روزگار فنیقی‌ها الجزیره مسکون گشت. شهر در قرن دوم ق.م برافراشته شد. کولونی رومی و بندرایکوسیوم که بوسیله و اندال‌ها در قرن پنجم میلادی ویران گشت. از بناهای رومی بود. شهر کنونی را بربرها در سده 900 ساخته و در 1018 جزو قلمرو امپراتوری عثمانی شد. پس از عثمانی‌ها در 1830 مدتها شهر دست به دست گشت و مدتی در چنگ دزدان دریائی بود و سرانجام در 19 ژوئن 1965 کشور الجزایر استقلال یافت.

اوران Oran
دومین شهر بزرگ از شهرهای الجزایر و پایتخت منطقه اوران است که بر کرانه خلیج کوچکی از دریای مدیترانه و در 220 مایلی جنوب غربی شهر الجزیره قرار گرفته از لحاظ بندری، صنعتی و فعالیت‌های بازرگانی دومین مقام را دارد در ترمینال راه‌آهن و بزرگ‌راهها قرار گرفته، دارای فرودگاه بین‌المللی است بندر آن از قرن نوزدهم گسترش فراوان یافته است. انگور، انواع غلات، گندم، سبزی، تنباکو، پشم، محصولات دامی، زغال‌سنگ، آهن از جمله تولیدات اوران می‌باشد. علاوه بر این تعدادی کارخانه‌های ریسندگی و بافندگی، شیشه‌گری، رنگرزی، کود شیمیایی، فلزکاری دارد. شاخه‌ای از لوله گاز طبیعی به اوران آورده شده است. آثار متعدد معماری و عتیقه از قرن هجدهم مربوط به اسپانیایی‌ها در این شهر دیده می‌شود. در قرن دهم میلادی دریانوردان مسلمان آندلسی با ساختن دژی در محل اوران در واقع شهر اوران را بنا کردند.
اوران طی قرن‌ها، بارها به اشغال قبایل همسایه در آمد و آنگاه آزاد شد و رفته رفته محل عمده داد و ستد با اسپانیا و سایر ممالک اطراف مدیترانه گشت. در 1509 با کاستیل جنگید تا سال 1708 که به چنگ ترکان عثمانی افتاد در تصرف اسپانیا بود. اما در 1732 باز زیر فرمان اسپانیا قرار گرفت. در 1831 فرانسوی‌ها اوران را اشغال و پایگاه نیروئی در آن ایجاد کردند. در جولای 1940 نیروی دریایی انگلستان ناوگان دریایی فرانسوی‌ و ویشی را در مرس الکبیر تقریبا به طور کامل ویران کرد. در دسامبر 1942 نیروهای آمریکا وارد اوران گشتند و سه روز بعد مهاجمان متحدین شمال آفریقا به اوران حمله کردند.

بجایه
یکی از بنادر کشور الجزایر با 147076نفر جمعیت بر کرانه‌ی دریایی مدیترانه تابع ایالت قسطنطنیه، دارای موقع خوبی برای صدور زیتون، پشم، پوست و مواد کانی است.
در قرن پنجم میلادی با دیوارهای مستحکم محصور و از خطرات حمله‌ی مهاجمان محفوظ شد. در قرن 11 زیر نفوذ بنی‌حماد قرار گرفت پس از غلبه‌ی ناصرابن علیناس بر کوه بجایه‌ی شهر ناصریه‌ی مستحکم شد که اهالی به آن بجایه اطلاق می‌کنند. الحفیصون آن را گرفتند، فرانسوی‌ها در سال 1833 آن را متصرف شدند و قوای انگلیسی در 11 نوامبر 1942 در آن اقامت گزیدند.

بُلَیدَه (یا بِلیدَه)
شهری با 226512 نفر جمعیت در الجزایر، واقع در 15 کیلومتری جنوب غربی شهر الجزیره، در منتهاالیه جنوبی جلگه مَتیجَه. در دروان باستان در این محل سکونتگهای وجود نداشته است. این شهر را همان شهر متیجه دانسته‌اند که در قرون وسطی معروف بوده و در خلال جنگ و ستیزهای بَنوغانیه (که در قرن هفتم آغاز شد) ویران شده است.
بنابر روایات، در 942 رهبر مذهبی برجسته‌ای، مشهور به سیدی احمد الکبیر این شهر را که به بُلَیدَه (شهر کوچک) موسوم بوده، بنیاد گذاشته است. وی پس از سیر و سفرها و سرگردانی‌های زیاد، در دره‌ی وادی‌الرُّمان، وادی‌الکبیر کنونی، اقامت گزید. متعاقباً شاگردان و مریدان وی، سپس آندلسیهایی که بر اثر مهاجمات قبایل شنوه از تیبازه گریخته بودند، به وی پیوستند. سیدی احمد الکبیر محلی را که برای برپا کردن خانه‌هایی برای تازه‌‌واردان لازم بود از اولاد سلطان، که این منطقه را در تصرف خود داشت، گرفت. خیرالدین، بیگلربیگ شهر الجزیره، با ساختن مسجد، حمام و نانوایی برای این کوچ‌نشین، آن را به صورت شهری واقعی درآورد. وضع بلیده به کمک آندلیسها که باغ‌های مرکبات در اطراف آن دایر کردند و شیوه‌های آبیاری معمول کشورشان را در آنها به کار بستند، به سرعت رونق یافت.
بلیده در عصر سلطه‌ی ترکها بخشی از دارالسطان، که مستقیماً شخص بایِ شهر الجزیره اداره‌اش می‌کرد، به حساب می‌آمد و حاکمی ترک‌تبار نمایندگی بای را در این شهر برعهده داشت. فوجی از ینی‌چری‌ها در این شهر در پادگانی مستقر بودند. مردم این شهر، که از اخلاف آندلسیها، مغربیها، یهودیان، و مُزاییها تشکیل شده بودند، در مدنیت و عشرت‌طلبی شهره بودند. این شهر تفریحگاه فرحبخشی برای اعیان شهر الجزیره به حساب می‌آمد و آنان عموماً در این شهر خانه‌های ییلاقی داشتند. نایب الحکومه‌هایی که در این شهر تحت نظر قرار می‌گرفتند این تبعید را با روی گشاده می‌پذیرفتند. بلیده را چندین بار زلزله تکان داده است؛ شدیدترین این زلزله‌ها در 1243 شهر را به کلی ویران کرد. زلزله‌ی نسبتاً خفیف دیگری نیز در 1282 آن را لرزاند. پس از اینکه الجزیره را فرانسویها اشغال کردند، بلیده مدت کوتاهی تحت حکومت حاکمان خود، مستقل ماند؛ ولی سرانجام در 1839، عملاً به اشغال فرانسویان درآمد.

بون (عنابه)
از شهرهای شمال شرقی الجزایر و از بنادر این کشور بر کرانه دریای مدیترانه که از آن آهن و فسفات صادر می‌شود. مستعمره کارتاژ و پایتخت ملوک نومیدیا، در روزگار رومانی زیر نام هیبو- رجیوس- مقر اسقف قدیس اوگوستین بود.

تیمگاد Timgad
تیمگاد نام جدید شهر رومی تئوگادی است که در سال 100میلادی وسیله طریانوس امپراطور روم به صورت پایگاه نظامی دفاعی در شمال کوههای اورس ساخته شد. تئوگادی به سرعت گسترش یافت. بعد از هجوم واندال‌ها در قرن 5میلادی شهر وسیله کوه‌نشینان اورس تخریب شد و پس از آن در قرن ششم میلادی در دوران استیلای روم شرقی دوره‌ای از تجدید حیات را سپری کرد. حفاری‌های باستان‌شناسی که از سال 1880شروع شد خرابه‌های شهری را آشکار ساخت که طبق زیباترین و قوی‌ترین اصول شهرسازی رومی بنا شده بود و شامل ساختمانهای عمومی ویژه رومیان مانند میدان، کاپیتالوم (مجموعه معابد زئوس، هرا و مینروا)، تآتر، حمام، معابد، بازار و کتابخانه‌های عمومی است.
بقایای کلیساها حاکی از آن است که مسیحیت در قرن سوم به تیمگاه رسیده است. حفاظت و نگهداری محلی مشکلاتی را ایجاد می‌کند. میزان اولیه وسعت شهر باید با دقت تعیین می‌شد و بخش‌های حفاری نشده منظور می‌گردید. تصمیم گرفته شد که بهترین موزائیک‌های کف خانه‌ها برداشته شد و جهت حفاظتشان از گرما و سرمای محیط به محل موزه منتقل شود. یک جشنواره سالانه تآتر و موسیقی نیز با همت مسئولان محلی برپا شد ولی رخ دادن وقایع خاص که منجر به صدمه دیدن تآتر قدیمی شد باعث متوقف شدن آن گردید. تیمگاد در سال 1982در فهرست میراث جهانی ثبت شد. شهری نظامی رومی در شمال آفریقا بود که در 24مایلی شرق شهر مدرن بتنا قرار و حکم انبار غلبه شهر رم را داشت. این شهر در سال 100میلادی برای اسکان بازنشستگان ارتشی ساخته شد. شهر نخست تقریباً مربع شکل و با اضلاعی به طول تقریبی 380یارد و مساحتی حدود 30آکر ساخته اما رفته رفته بر وسعتش افزوده شد و نخست چهاردروازه است.

شرشل Cherchel
از شهرها الجزایر بر کرانه دریای مدیترانه و در باختر شهر الجزایر برافراشته شده، فینیقی‌ها کولونی ها بازرگانی در شهر شرشل برپا داشتند تا این که کارتاژها روی کار آمدند و بر این شهر دست یافتند. پیش از روزگار رومیان و پس از این که رومیان بر این شهر فرمانروا گشتند. شهر شرشل پایتخت موریتانیا بود. در 25ق.م قیصریه (کایسارئا) گفته می‌شد. شهر رفته رفته رو به رونق نهاد و از بندرهای نظامی و تجاری گشت. در 371میلادی از آتش سوزی آسیب دید. در قرن پنجم واندال‌ها این شهر را غارت کردند. احتمالاً در اوایل قرن هشتم به چنگ اعراب افتاد و بیش از پیش ویران گشت.
در قرن 15 مهاجران مسلمان اسپانیایی بدین شهر روی آوردند و با ورود آنان شهر رفته رفته رونقی یافت. در 1520 بارباروسا آن را به زیر فرمان خود درآورد و از این پس مدتی پناهگاه دزدان دریایی بود. آثار رومی فراوانی در این شهر برجا مانده است.9
آمریکا شره وه پورت
SHREVEPORT جمعیت 200145 نفر از شهرهای ایالات متحده آمریکا و یکی از بزرگترین شهرهای ایالت لوئیزبانا و مرکز مهم صنعت و داد و ستد است که بر کرانه رود سرخ، در بخش شمال غربی ایالت قرار دارد. یک مرکز مهم صنعتی و بازرگانی است که در بخش شمال غربی قرار دارد. شروه پورت یک شهر بندری، مرکز فرهنگی و دانشگاهی است و این امر سبب شده است که فرهنگ دوستان به این شهر در رفت و آمد باشند.

تاهرت TIHERT
تاهرت با جمعیت ج 145332نفر، شهری در الجزایر با 145332نفر جمعیت، مشهور به الحدیثة (نو) در مقابل القدیمة (کهنه) که در نه کیلومتری شمال شرقی آن واقع است. در زبان بربری به آن تگدمت می‌گویند که منطبق است با تینگارتیای باستان. رستمیان به رسم رایج در دوره‌ی میانه‌ی اسلامی، این شهر را بنا کردند و آن را مرکز سلطنت خود قرار دادند. تاریخچه‌ی بنیانگذاری تاهرت خالی از رویداد خاصی است. حکایتی که درباره‌ی اما (اباضی) بنیانگذار شهر نقل می‌شود، او را مشغول ساختن خانه‌اش به کمک یک برده ترسیم می‌کند. این حکایت حتی اگر ساختگی باشد که لزوماً چنین نیست خلوص اولیه‌ی اباضیه و مساوات طلبی‌ آنان را نشان می‌دهد.
محل شهر نزدیک بود به مرکز شهری باستانی که دارای استحکاماتی بود و در طی نابسامانیهای تاهرت جدید، غالباً امکان پناهندگی را فراهم می‌ساخت؛ آب در آنجا فراوان بود و به خانه‌ها و باغ‌های میوه هدایت شده بود، خاکش نیز حاصلخیز بود.
شهر در آغاز به شکل مستطیلی تقریباً به طول 1100متر و عرض هشتصد متر بود که یک شاهراه طولانی شرقی- غربی (کاردوماکسیموس) آن را قطع می‌کرد و در حصاری سنگی که در چهارنقطه‌ی مهم چهار دروازه داشت، محصور می‌شد. بدین ترتیب، شهر دارای طرحی شطرنجی بود که بیننده را به یاد شهرسازی رومی می‌انداخت. محلات مستقلی که بدین سبب به وجود آمده بود، بر حسب تقسیم بندی گروههای قومی بود. همه‌ی جغرافیدانان معاصر بر جدابودن جمعیت تاهرت بر اساس منشأ قبیله‌ای یا منطقه‌ای تأکید دارند. شهر که در آغاز از حمایت مالی اباضیه‌ی بصری برخوردار بود، به سرعت رشد کرد به طوری که پس از مدت کوتاهی، واقعاً بازشناخته نمی‌شد. تاهرت خیلی زود به جایی پرجاذبه برای مردم و به مرکز تجارت تبدیل شد.
شهر در اسکان دادن به مردم بومی بسیار موفق بود و نیروی جاذبه‌اش تا شرق گسترش یافت، به گونه‌ای که آن را «عراق مغرب» لقب دادند. شهر با دوازده حمام و بازارها و بوستانها و باغها و خانه‌های با شکوه بیشمار، مرفه و زیبا شده بود. شاهراههایی آن را به سودان و تمامی سرزمین‌های شرق و غرب متصل می‌کرد تا تجارت و مبادله‌ی انواع کالاها میسر شود. جاده‌ای که از سودان می‌آمد، منبع طلا و برده بود، ازینرو توجه ویژه‌ای به آن می‌شد. رونق تاهرت مدتی ادامه یافت.
اصطخری که در روزگار تأسیس مهدیه زندگی می‌کرد با اشاره به ناحیه‌ی (کوره) تاهرت، درباره‌ی شهر تاهرت نوشته است: شهری بزرگ و آبادان و پرنعمت که گرداگرد آن را دشت وسیع حاصلخیز با منابع آب فراوان احاطه کرده بود و اباضیان همچنان نیروی مسلط آنجا بودند. این حوقل که در 340از سجلماسه دیدن کرده بود از دو شهر بزرگ تاهرت (قدیم و جدید) که هر یک مسجد جامع داشتند، یاد کرده و تاهرت جدید را شهری مرفه وصف کرده که ثروتش را از زراعت، باغداری، زنبورداری، پرورش دام و بازرگانی به دست آورده است. مؤلف حدودالعالم از ناحیه و شهر بزرگ تاهرت یاد کرده و مقدسی گفته که ناحیه‌ی تاهرت حداقل از سی و سه مدینه، از جمله وهران، تشکیل می‌شده است. وی در ادامه می‌افزاید: خود شهر، آنگونه که می‌گویند در میان باغ‌ها ناپدید است...یک شهر بزرگ و بسیار ثروتمند. ..با جلوه‌ای شگفت انگیز. ..که آن را از دمشق برتر دانسته‌اند و از قرطبه نیز؛ هرچند او شخصاً این نظر را تأیید نمی‌کند.
تاهرت بر اثر جنگهایی که در پی حاکمیت قاطمیان در سراسر مغرب مرکزی درگرفت، صدمات بسیار دید. برای اهالی، جابجایی سریع و به همراه بردن چادرها و دامها اهمیت بسیار یافت و چادرنشینی، تنها شیوه‌ی بقا شد. این شهر از 408به بعد، جزو قلمرو حمادی بود. امیر عبدالقادر الجزایری پایتخت خود را در تگدمت (1251-1259) قرار داد. در آن جا بود که ژنرال لاموریسیر در 1863تیهرت (تیارت) امروزی را برپا کرد، که امروزه مرکز ولایت است. تاهرت دودمان رستمی دیگر وجود ندارد.

گاردیا GHARDAIA
از شهرهای الجزایر، شهر دورافتاده و واحه ای گاردیا، شهری تاریخی است با110724 نفر جمعیت که حیات آن تا کنون ادامه یافته، در حالی که هسته تاریخی دوبی در ساحل قدیم ناگزیر رفته رفته از بین می رود. با توجه به ماهیت کاملاً متفاوت و عوامل اصلی شکل دهنده این شهرها روند جریانات گونه ای دیگر نمی توانست بیابد.
شهر گاردیا در صحرایی دورافتاده به همین نام در 370 مایلی جنوب الجزیره قرار داشته و یکی از 5 مجتمع آبادی است که در وسط نخلستانهای محدود منطقه قرار گرفته است. در این شهر مسائل تدافعی اهمیت داشته و سنگ به عنوان مصالح ساختمانی به سادگی در دسترس بوده است. گاردیا، الجزایر: خط افق توده بناهای شهر که به نظر شخص من زیباترین منظر شهرهای اسلامی است.

مستغانم Mostaganem
از شهرهای بندری الجزایر بر کرانه دریای مدیترانه و در شمال شرقی وهران است که 124399نفر جمعیت دارد. در قرن یازدهم و در روزگار مرابطون ایجاد گشت. در 1516 به تصرف عروج بارباروسا درآمد امّا پس از وی زیرفرمان خیرالدین بارباروسا قرار گرفت. از این پس بازرگانی آن رو به پیشرفت نهاد و کارخانه هایی چند از جمله ذوب فلزات، تقطیر، سیمان و غیره دارد.

مسکره
شهر مسکره از شهرهای الجزایر در جنوب غربی کشور و جنوب شرقی و هران، مرکز رهبری الامیر عبدالقادر در 1812 بود. فرانسوی ها در 1841 بر این شهر دست یافتند. شهر، بازرگانی پررونقی دارد.

وارقله WARGLA- اوارگلا
شهر وارقله شهر و واحه ای در خاور الجزایر مرکز بخش واحات، در محل تقاطع چندین راه کاروان روی صحرای آفریقاست. در حدود 1000 میلادی پناهگاه خوارجی شد که از کشورهای اسلامی مجاور بدین جا گریخته بودند و رفته رفته بصورت کشور شهری درآمد که از قرن 16 میلادی خراج گزار امپراتور عثمانی شدند. در 1853 به چنگ فرانسویان افتاد. میدانهای نفتی آن مورد توجه قرار گرفته است.

وهران
از بنادر و شهرهای شمال شرقی الجزایر در کرانه دریای مدیترانه، از مراکز مهم نیروی دریایی فرانسه در شمال آفریقا بود. بازرگانان غرب آندلس در قرن دهم میلادی آنرا تاسیس کردند. اسپانیائی ها و ترک ها (قرن 16-18) بر این شهر حکم راندند. فرانسوی ها از (1831-1964) در این شهر مقیم بودند.

View this article in PDF format Print article
Other articles in this category
الجزایر در یک نگاه
جغرافیا
تاريخ
فرهنگ
اقتصاد
سیاست
نظامی
روابط با ایران