-
admin
۱۳۸۹/۴/۸
| دفعات بازدید: 60
زن و نظام خانواده بعد ازاستقلال
نظام خانوادگی سنتی الجزایری که دارای خصوصیت همبستگی و استحکام میباشد، در جامعه الجزایر رو به متلاشی شدن میرود. سفارت فرانسه در الجزایر، تعدادی از جمعیتهای زنان با گرایش غربی را تأسیس کرد که این جمعیتها بسیاری از زنان مخالف بافت جامعه سنتی الجزایری که به آنان اجازه نداد تا بر اساس آنچه که دلشان میخواهد زندگی کنند را به خود جذب کرد. این جمعیتها، برای محکوم کردن قانون خانواده که «تعدد زوجات» را اجازه میدهد و اختیار طلاق را به دست مرد میگذارد، با تحریک و تشویق «کمونیستها» و «فرانکوبورژواها» اقدام به راهپیمایی کردند. گروههای اسلامی در پاسخ به راهپیمایی تخریبکننده مذکور، یک راهپیمایی بزرگ و بیسابقه در تاریخ الجزایر که در آن 250 هزار زن شرکت کردند، به راه انداخته و بر ضرورت حمایت احکام
شریعت اسلامی، در قانون خانواده و پایبندی به ارزشها و اصالت ملت تأکید نمودند. تأکید همه جانبه استعمارگران برای برداشتن حجاب زن، و کشانیدن او به صحنه فعالیتهای اجتماعی و حقیر شمردن خانهداری و فرزندزایی و ناچیز جلوه دادن خانواده و همچنین اطاعت زن از مرد در شمار محدودیتهای زن، توانست ایجاد شکاف بین دو نسل به وجود آورده و زن را محور کشمکش و جدال در جامعه الجزایر قرار دهد. جامعه الجزایر که از قبل یک جامعه پدرسالاری بود، اکنون بین گرایش به سوی فرانسه و ضرورت قطع رابطه با این کشور دست و پا میزند. در الجزایر که قبل از مبارزه برای استقلال در وضعیتی به سر میبرد که زنان حفظ حجاب فردی برای آنها اصل بود و دختران پس از رسیدن به دوران بلوغ به نوعی با شرم و حیا با پدر و برادران روبهرو میشدند و مسائل خود را از طریق مادر به پدر انتقال میدادند، در طول دوران جنگ 132 ساله، دخترانی که هیچگاه از خانه به جز موارد ضروری همراه برادر یا پدر و یا اقوام نزدیک (محارم مرد) بیرون نیامده بودند، به جبهه آزادیبخش پیوستند و برای سربلندی میهن، شروع به فعالیت نمودند. وضع به جایی رسید که گاه گاه حتی شبها نیز به منزل نیامده و در پادگانها و مراکز مخفی انقلابی خویش به سر میبردند و زمانی که رفت و آمد زنان الجزایری تحت کنترل پاسگاههای فرانسوی قرار گرفت، در قرارگاههای مخفیانه چنین تصمیمگیری شد که زنان رابط نظامی بهتر است خود را به پوشش زنان فرانسوی درآورند. بدین ترتیب به نظر میرسد مسأله حجاب و پایبندی به سنتها و اصالتها نیز تحتالشعاع جنگ برای میهن قرار گرفت. زنان با استفاده از لباس اروپایی و کلاهگیسهای مصنوعی، به حمل اطلاعات و مواد دارویی و اعلامیهها ادامه دادند. متأسفانه پس از پایان جنگ 8 ساله، بسیاری از این زنان همان روش پوشش اروپایی را ترجیح داده و پشت پا به سنّت اسلامی زدند و عده بسیار کمی نیز از پوشش قبلی اسلامی خود استفاده نمودند. بدین ترتیب، تفاوتی اساسی که بین ساختار و اصالت فرهنگ سنتی در خانوادههای الجزایر با فرهنگ در طول جنگ 132 ساله وجود داشت فرو ریخت. و حالا زنان الجزایر در دو جبهه قرار گرفتهاند. جبههای که هنوز چشمشان به سوی غرب است و جبههای که خواستار اجرای دقیق احکام اسلامی است. بین این دو گروه ارتباط و گفتگویی وجود ندارد. افراد جبهه اول با سوءظن به اینها نگاه میکنند و به عنوان هواداران غرب تلقی میشوند. البته بیشتر جوانها جذب اسلام میشوند تا جذب جنبشهای هوادار زنان.
زنان مسلمان الجزایر یا جبهه دوم اکنون با الهام از دو الگوی تاریخی موفق، و پیگیر اهداف متعالی خویش میباشند. الگوی اول، اهمیت اساسی حضور و نقش آنها در انقلاب رهاییبخش الجزایر و الگوی دوم اهمیت حضور و نقش زنان مسلمان ایران در پیروزی انقلاب اسلامی. در اینجا به جملهای از شورای انقلاب الجزایر بسنده میکنیم که ضمن تجلیل در مورد حضور و نقش زنان قهرمان و مبارز الجزایر اعلام کرد: «تمام راههایی را که زن به عضویت کامل جامعه الجزایر در میآورد، باز بماند.»
طرح آزادی زن در الجزایر یک طرح فرانسوی بود که با آغاز دهه سوم این قرن و ظهور نظریه مخلوط کردن و شناسنامه فرانسوی دادن و مسیحی کردن الجزایریها، به هدف ملحق نمودن الجزایر به فرانسه به طور کلی به عنوان ایالتی از فرانسه شروع شد و این اقدام بر اساس نتیجه بررسیهایی که فرانسه در سال 1309 به آن رسیده بود صورت گرفته است. استعمار به این نتیجه رسیده بود که الجزایر به صورت عربی و اسلامی خواهد ماند تا زمانی که عامل دین و زبان عربی از زندگی کلی الجزایریها رانده شود و اینکه نظام خانوادگی بسته و بهم آمیخته جامعه الجزایر همیشه عنصرهای مقاوم در برابر فرهنگ و تمدن و وجود فرانسوی به وجود خواهد آورد، بنابراین باید این نظام مستحکم را به وسیله نفوذ به جهان زن، خرد کرد. نظریه بالا بردن سطح اجتماعی الجزایریها با دادن شناسنامه فرانسوی از طریق ازدواج مردان الجزایری با زنان فرانسوی و ازدواج زنان الجزایری با مردان فرانسوی که به عنوان آبادکننده در الجزایر به سر میبرند، مطرح گردید. برای این منظور دولت فرانسه، راهپیماییهای زنان الجزایری را به راه انداخت که در این راهپیمایی برخی از زنان در برابر دیدگان مردم لباسهای خود را که به نام (الملاء یا الحایک) معروف است و معادل چادر ایرانی میباشد، آتش زدند!! و بدین ترتیب جدال و کشمکش فرهنگ، میان طرفداران غربزدگی و طرفداران حفظ شخصیت ملی اتفاق افتاد. در واقع هیچ وقت مسأله زن و آزادی زن، موضوع کشمکش و درگیری در میان الجزایریها نبوده است بلکه اصل درگیری و کشمکش در باره عربی بودن الجزایر و طرح غربزدگی آن بوده است، ولی فرانسه خواست محور درگیری و کشمکش مسأله زن باشد که این چنین نیز شد.
پس از استقلال، گروهی از زنان الجزایر با عدم رعایت حجاب، مقام خود را تنزل دادند و در واقع وضعیت زن الجزایر در طول جنگ و بعد از آن در حال ایجاد تغییر و تحول انقلابی بود. زنی که در اسلام در مورد او با دادن حقوق و با تأکید بر او به عنوان پایهها و دژهای پاکدامنی، تقوا، فضیلت و عفت و یکی از عوامل اساسی بنیاد خانواده یاد شده است اکنون با برنامهریزی استعمار، گروهی از آنها از اصول اسلامی به خصوص حجاب دور افتادهاند و اساس و بنیان خانوادهها با ابقاء پارهای فرهنگ بیگانه به خطر افتاده است.
-
admin
۱۳۸۹/۴/۶
| دفعات بازدید: 65
موقعیت اقتصادی
در نظام اجتماعی قبایلی الجزایر، نظام زنسالاری حاکم بود و چنانکه در کتب تاریخی دیده شده است نه تنها در جامعه صحرانشینان بلکه در جامعه شهرنشینان، زن نقش عمده و حساسی را عهدهدار بوده است. زن الجزایری در طول تاریخ کشور نقش فعالی به عهده داشته و در بسیاری از دورههای تاریخی در کنار مرد بوده و در غیاب او سرپرستی خانواده را به عهده میگرفته است.
زنان روستایی تا قبل از سال 1339 به کشاورزی مشغول بودند اما زمانی که به تدریج روستاها از بین رفته و یا حتی در زمانی که به کشاورزان زمین داده شد اغلب زنان تنها به کارهای سنتی میپرداختند. زنان طبق آداب و رسوم سنتی، خود را در امور اقتصاد خانواده شریک دانسته و از طریق تهیه هنرهای دستی فعالیت میکردند و تا زمان استقلال در راه کسب آزادی از پا نایستادند.
موقعیت اجتماعی، فرهنگی و سیاسی زنان در الجزایر
در دوره 130 ساله استعمار فرانسه، زنان در کلیه قیامهای مردمی و مقاومتهای ملی و مبارزه با اشغالگران در کنار مردان، با حفظ ارزشهای اسلامی از جمله حجاب سنتی حضور داشتهاند. از سال 1109 زمان ورود فرانسویان به خاک الجزایر، حمله به شهرها توسط اشغالگران آغاز گردید. در شهرهایی چون بلیدا و مدیا، زنان و همین طور مردان مقاومتهای دلیرانه و شجاعانهای از خود نشان دادند. سربازان فرانسوی به دستور امرای خود به کشتار مردم پرداختند و شهرها خالی از سکنه شد و گاهی تنها کودکان، زنان و سایر افراد بیدفاع در شهرها باقی مانده بودند که به آنها نیز رحم نشد. زنانی که در خانه به کارهایی چون خیاطی برای مردان جبهه، نگهداری از یتیمان و سالمندان در اردوها مشغول بودند، برای حفظ صیانت ملی به تدریج به شاخه زنان ارتش آزادیبخش پیوستند. آنان به جای ذوب شدن در فساد و تباهی، به مقابله با استعمار برخاستند. در مقابل هر شهید، در سکوت عزاداری کردند و میزان خشم و نفرت آنان بیش از پیش شد. اگر چه هدف از آزار زنان، شکستن اراده آنان و از بین بردن عفت ملت الجزایر، بود اما نتیجه معکوس به بار آورد. بدین معنی که وحدت و یکپارچگی زنان و سایر مردم پس از هر یک از اعمال شنیع استعمارگر، بیشتر و بیشتر میگردید. تا آنجا که زنانی چون «فاطمه نسومر» که نامش با واژه جهاد و مبارزه عجین شده است؛ در دورهای که خروج زن از منزل طبق احکام رایج شرعی غیر مجاز بود، پس از شهید شدن و یا تبعید شدن یاران و همسران و برادران و پدر، خود پرچم قیام را به دست گرفته و پیشتاز مبارزه گردیدند.
نقش زن الجزایری درانقلاب الجزایر
یکی از موضوعاتی که همه صاحبنظران و نویسندگان تاریخ انقلاب الجزایر در آن متفقالقول هستند، اهمیت و نقش زنان مسلمان در پیروزی آن میباشد. زنان الجزایر در انقلاب و قیام رهاییبخش، به حکم وظیفه دینی و میهنی خود، همدوش و هماهنگ با مردان الجزایر جنگیدند و نام خویش را در تاریخ ملل مسلمان جاودانه ساختند.
زنان الجزایری در طول زمان سلطه فرانسویان اشغالگر، با وجود چشیدن طعم عذاب و سختی در جنبشها، سستی ننموده و با کمال ایمان برای دستیابی استقلال و سیاست ملی، پیشقدم بودهاند. مشارکت آنها در این جنبشها خود دلیلی است قاطع بر آگاهی و پایبندی آنان به ارزشهای حضوری و التزام آنها به اصول عالیه کشور، و در طول 132 سال، در جنبشهای علنی و مخفی علیه استعمارگران فرانسوی شرکت داشتهاند. آنان مشارکت در فعالیتهای انقلابی را بر خود واجب میدانستند.
حضور زنان مبارز در انقلاب الجزایر بسیار مشهود بود. جمیله بوپاشا، صحیه، حسیبه بن بوعلی، بهیه و جمیله بوجرید، در تاریخ مبارزات انقلاب الجزایر جایی مخصوص دارند. این زنان یا در مبارزه نابرابر رژیم استعمارگر فرانسه سلاح بر کف، جان خود را از دست دادند، یا بعد از تحمل شکنجههای فراوان به شهادت رسیدند. نقش زن الجزایری در روند استعمارزدایی از الجزایر به قدری اهمیت داشت که استمعارگران میگفتند «اگر بر زنها پیروز شویم، باقی چیزها به دنبال آن درست خواهد شد.»
استعمارگران بیان میکردند که اگر بخواهیم تار و پود جامعه الجزایر را در هم بشکنیم و امکان مقاومت را از آن سلب کنیم، قبل از هر چیز باید بر زنان الجزایر پیروز شویم و باید زنها را از زیر حجابی که در پس آن مخفی میشوند، به در آوریم و از خانههایی که مرد الجزایری، آنها را در آنجا مخفی میکند، بیرون بکشیم. بدین ترتیب پیروزی استعمار، در گرو پیروزی بر زنان ذکر میشود و مسلما شکست آن نیز، در نتیجه شکست از زنان باید باشد. و در حقیقت استعمار در اینجا اعتراف میکند که او زمانی از الجزایر شکست خورد و از آنجا گریخت که مغلوب زنان مبارز و مسلمان الجزایری شد. و اگر از این زنان مسلمان شکست نمیخورد، میتوانست به روند استعماری خویش ادامه دهد که این امر به تنهایی نقش زنان مسلمان در انقلاب الجزایر را روشن میکند. زنان مسلمان الجزایر از سال 1334، بسیار جدیتر از گذشته به صحنه آمدند و مبارزات واقعی و مستقیم خویش را علیه استعمار شدت بخشیدند. البته درک رهبران انقلاب از موقعیت و اهمیت زن در پیروزی بر استعمار این امر را تسهیل کرده بود، زیرا آنها دریافته بودند که پیروزی انقلاب، مسلما باید منوط و متکی به حضور زن در صحنه انقلاب باشد. زنان مسلمان الجزایری به روشهای مختلف و در زمینههای متعدد، در پیروزی انقلاب نقش داشتند که نمونههایی از آن به شرح زیر میباشد:
انجام عملیات نظامی
عملیات نظامی یکی از اقدامات حماسهآفرین زنان بود که قابلیت و شجاعت آنها را در اجرای عملیات حساس و مشکل به اثبات رساند. زنان به دلیل نوع پوشش و حجاب خویش بهتر میتوانستند سلاح و مهمّات را با خود حمل کنند و در جنگهای شهری و خیابانی و در دفاع از خانه و کاشانه خویش، به طور ناگهانی، به نیروهای اشغالگر آسانتر از مردان یورش میبردند و دشمن را غافلگیر مینمودند.
حمل اسلحه، مهمات و آذوقه
در بسیاری از موارد، حمل اسلحه، مهمات و نقل و انتقال آن در شهرها و روستاها در بین هستههای رزمنده بسیار مشکل بود و مردانی که میخواستند دست به چنین کاری بزنند، فورا مورد سوءظن دشمن واقع میشدند، ولی زنان به دلیل پوشش و حجاب خویش، بهتر از مردان میتوانستند عمل کنند. اسلحه و مهمات حمل نمیکردند، بلکه سعی میکردند کلیه نیازهای تدارکاتی رزمندگان را فراهم کرده و به آنها غذا و آذوقه برسانند.
انجام امور ارتباطی
در بسیاری از موارد، زنها به عنوان عاملین ارتباط به انجام وظایف انقلابی مشغول بودند. آنها پیامها و دستورات را به صورت شفاهی و کتبی به رزمندگان میرساندند و همچنین وضعیت و موقعیت آنان را به مراکز فرماندهی و تصمیمگیری گزارش میدادند. بیان موقعیت دشمن و نیروهای مهاجم از دیگر کارهای ارتباطی زنها محسوب میشد.
انجام امور درمانی و بهداشتی
پرستاری و درمان مجروحین جنگی، از وظایف مهمی بود که زنان بر عهده داشتند، آنها در خانه و سایر مراکزی که به این امور اختصاص داشت مجروحین جنگی را پرستاری و درمان میکردند تا آنها مجددا به صحنه پیکار اعزام شوند.
ترغیب مردان به رزم و پیکار
زنان در خیلی از موارد، گذشته از آنکه خود با شور و استقامت علیه دشمن استعمارگر مبارزه میکردند، مردان را نیز به پیکار و استقامت بیشتر ترغیب مینمودند. چه بسیار اتفاق میافتاد که زنی همسر و فرزند خویش را تشویق میکرد تا همانند مجاهدان اسلحه به دست گیرد و از دین و میهن خویش دفاع نماید. همزمان با گسترش سازمانهای چریکی و گروههای ضربت، زنان بسیاری به گروهها راه یافتند. زنان به علت موقعیت خود در جامعه میتوانستند کمک مؤثری به جنبش نمایند. چه بسا دختران بمبگذار که در پیشرفت انقلاب الجزایر با میل خود به استقبال مرگ شتافتند. زنان الجزایری با کسب اطلاعات، اکتشافات و بررسی مناطق عملیاتی با اجرای عملیات و حمایت و پشتیبانی چریکها در خانههای تیمی و هستههای عملیاتی، کمکهای مؤثری به فعالیتهای مذکور کردند.
-
admin
۱۳۸۹/۲/۲
| دفعات بازدید: 59
موسیقی در میان کودکان آفریقا
صدای گروه کر کودکان آفریقایی شهرت
بسیاری دارد
موسیقی در آفریقا قسمت جدایی ناپذیر از زندگی روزانه مردم می باشد. برخلاف مردم غرب، کودکان آفریقایی به هنگام رشد همواره بصورت طبیعی با موسیقی همراه هستند. در حالی که کودکان غربی ممکن است صرفا" جزء دروس مدرسه خود یا بعنوان یک هنر بصورت شخصی به تحصیل موسیقی بپردازد، یک کودک آفریقایی از ابتدای تولد موسیقی را تجربه می کند.
در واقع در فرهنگ مردم سیاه آفریقا هنر با زندگی عجین شده و جزئی جدایی ناپذیر از زندگی می باشد. در بسیاری از بازیها، کودکان با گرفتن ضرب روی قوطی های حلبی کوچک و یا با زدن تکه های استخوان حیوانات روی تنه درختان به بازی کودکانه خود هیجان می بخشند.
به علت کمبود امکانات، کودکان آفریقایی اغلب خود اسباب بازیهای خود را می سازند و در این میان بیشتر از همه به سازهای موسیقی علاقه نشان می دهند. این موسیقی از همان دوران کودکی به درون روح و جسم کودکان نفوذ می کند بصورتی که به هنگام بلوغ از مراسم ازدواج گرفته تا مراسم تشیع جنازه و یا شکار و ماهیگیری هم باز موسیقی همراه آنها می باشد.
یکی از ابتدایی ترین وسایل موسیقی که یک کودک آفریقایی ممکن است بسازد وسیله ای ست که صدای گاو را تقلید می کند که به آن bullroarer گفته می شود. این وسیله از یک قطعه چوب مربع مستطیل شکل چوبی یا در صورت امکان فلزی تشکیل شده است که طول آن حدود 30 سانتیمتر می باشد. در قسمت میانی یکی از دو انتهای قطعه چوب یک روزنه بوجود دارد که به آن یک سیم متصل می باشد.
Bull Roarer
شاید باور نکنید که یک کودک آفریقایی بسادگی با چرخاندن این ساز ساده در راستای عمودی صدایی شبیه به گاو نر یا بسته به نوع و فرم بدنه آن حتی غرش پلنگ ایجاد می کند. همچنین این وسیل بعنوان اعلام کننده ترس و یا هشدار میان مردم آفریقا کاربرد دارد. هنگامی که در دهکده صدای این ساز در آید زنان و کودکان به منازل می روند و مردان آماده می شوند تا از دهکده خود دفاع کنند.
مدت زیادی نمی گذرد که آموزش موسیقی در آفریقا بصورت رسمی و آکادمیک آغاز شده است. مردم آفریقا معتقد هستند که یک شخص می باید در طول عمر خود مهارتهای هنری خود از جمله موسیقی را همانند بسیاری مهارتهای دیگر رشد دهد. به محض تولد یک کودک آفریقایی مادر برای او آهنگ خاصی را می خواند و گوش کودک با ملودی و ریتم آشنا می شود. بیشتر از 3 یا 4 سال طول نخواهد کشید که یک کودک آفریقایی به ریتم های پیچیده ای که حتی بسیاری از بزرگسالان غربی توانایی درک آنرا ندارند آشنا شود. سنین نوجوانی هنگامی است که دیگر بدون رفتن به کلاس و دیدن آموزش آکادمیک، نوجوان آفریقایی توانایی نواختن چند ساز - که بزرگسالان هم آنها می نوازند - را دارا می باشد.
بسیاری از این کودکان هنگامی که به سن 8-9 سالگی می رسند توانایی اجرای سازهای کوبه ای مانند drums را دارا می باشند و بسادگی می توانند بر روی سازهایی از خانواده گیتار آکورد بگیرند و به اجرای موسیقی بپردازند.
گفتگوها هارمونيك
-
admin
۱۳۸۹/۲/۲۹
| دفعات بازدید: 55
آتشفشان یكی از پدیده های شگفت انگیز طبیعت می باشد. فوران گدازه های آتشفشان بسیاری از دوستداران طبیعت را برای نظاره به این صحنه استثنایی و عجیب ترغیب می كند. البته گاهی اوقات دردسرهایی هم درست می كند(آتشفشان ایسلند). البته نمی دانم شاید هم از دید انسان اینها دردسر باشه!!!
یكی از 10 آتشفشان شگفت انگیز جهان در آفریقا و در كشور جمهوری دموكراتیك كنگو (زئیر) قرار دارد. این آتشفشان كه در كوه های "ویرونگا" (Virunga) واقع در شهر "گوما" (Goma) است، فعال ترین آتشفشان آفریقاست.این آتشفشان كه به "انیاموراگیرا" هم معروف است هر یك یا دو سال فوران می كند.
آتشفشان "انیامولانگیرا" (Nyamulagira) از سال 1980 تا كنون 30 بار فعال شده است. در سال 2004 بود كه گدازه های آن تا ارتفاع 100 متری و طول 30 كیلومتری پرتاب می شد. آخرین فعالیت این آتشفشان به 4 ژانویه 2010 (1389/10/14) برمی گردد.
آدرس وبلاگ
-
129
۱۳۹۳/۹/۹
| دفعات بازدید: 113
رشته
مطالعات جنوب آفریقا
رشته مطالعات جنوب
آفریقا با گرایش مطالعات فرهنگی از جمله رشته های دوره ی تحصیلات تکمیلی است که
برای تامین نیروی انسانی متخصص سازمان ها اعم از دولتی و خصوصی در حوزه فعالیت
های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی- ملی و بین المللی- برای شناخت منطقه جنوب آفریقا
تاسیس شده است و ماهیت بین رشته ای دارد. بنابراین با حوزه های علوم انسانی،
اجتماعی و سیاسی ارتباط نزدیک دارد.
این رشته دو هدف
عمده را دنبال می کند: آموزش نیروی متخصص اجرایی برای تامین نیروی انسانی
سازمان ها و نهاد های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در دو سطح ملی و بین
المللی؛هدایت و انجام پژوهش های آفریقاشناختی در حوزه های فوق.
دانش آموختگان این
رشته قادر به انجام کارشناسی در فعالیت های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در حوزه
آفریقای جنوب صحرا و پژوهش و آموزش در اين حوزه هستند.
طول دوره کارشناسی
ارشد رشته مطالعات جنوب آفریقا بر اساس ماده 6 آئین نامه ی آموزشی دوره ی
کارشناسی ارشد مصوب 25/10/1373 شورای عالی برنامه ریزی 2 و حداکثر 5/2 سال (پنج
نیم سال) پیش بینی شده است. دروس به صورت ترمی– واحدی و تعداد واحد در هر
نیمسال حداقل 9 واحد می باشد. هر واحد درس نظری 16 ساعت و هر واحد درس عملی 32
ساعت است.
مدیر گروه :
امير بهرام عرب احمدي، عضو هيئت علمي دانشگاه تهران ( دانشكده
مطالعات جهان) و مدير گروه مطالعات جنوب آفريقا
-
admin
۱۳۸۹/۲/۱۵
| دفعات بازدید: 290
معرفی برخی میوه های آفریقایی:
۱- اسم این میوه مانگوستان هست.(این میوه به مدت بیست روز در شهر ها هست. در داخل این میوه ۱ تا ۲ هسته وجود دارد.)
ادامه مطلب : فائزه طالب پور
-
admin
۱۳۸۹/۵/۱۱
| دفعات بازدید: 112
همیشه گفته شده که بزرگان بومی هر قبیله ای کلید دستیابی به دانش هستند و این جمله هرگز تا زمانی که من موفق شدم تا با کردو موتوا سانوسی (شامن) اهل زولو، که به هشتاد سالگی خودش نزدیک می شود، مصاحبه کنم بر من ثابت نشده بود. از طریق تلاش و زحمات دیوید آیک (David Icke) موفق شدم تا با دکتر یوهان جوبرت (Johan Joubert) ، کسی که قرار گفت و گو را با کردو موتوا هماهنگ کرد تماس برقرار کنم .در نتیجه مصاحبه از طریق تلفن انجام پذیرفت ان هم با ان سوی دنیا در افریقای جنوبی. ما اینجا در روزنامه اسپکتروم از صمیم قلب از دیوید آیک و دکتر جوبرت به خاطر تلاش و زحمات بی شائبه آنها برای با خبر کردن دنیا از حقایق از زبان این مرد تشکر می کنیم.
من برای اولین بار حدود پنج سال پیش راجع به موتوا مطالبی شنیدم و در اون زمان فکر برقراری ارتباط تلفنی با وی که در مکانی دور افتاده زندگی می کرد غیر ممکن به نظر می رسید.تا زمانی که با خبر شدم دیوید آیک زمان زیادی را با وی گذرانده و مایل به انجام مصاحبه با اسپکتروم هست، همه چیز خود به خود جور شد. ما موفق شدیم در 13 آگوست یک گفت و گوی 4 ساعته با او انجام دهیم! و نه، ما این گفت و گو را قطعه قطعه نکردیم، تمام مکالمه کلمه به کلمه ذکر شده و این در راستای اخلاق روزنامه نگاری ما برای محترم شمردن و صداقت با خواننده ست !
کردو موتوا مردی ست که دیوید آیک او را این طور توصیف کرده: ” مردی فوق العاده با دانشی حیرت آور، یک نابغه، باعث افتخار و خوشوختی منه که اون رو یک دوست صدا بزنم.”بعد از مصاحبه با کردو موتوا باید بگم کاملاً با او موافقم. در اینجا باید یادآور شوم که کردو موتوا با وجود نداشتن تحصیلات رسمی، به قدری دلسوز و منصف بود که کلمات بومی و اسامی خاص را برای این مقاله هجی و معنا کند و این امر برای دانشجویان زبان افریقا مفید تر و مهم تر از خوانندگان معمولی جلوه خواهد کرد. و تمام اینها روی دیگر توجه و دقت موتوا را نشان می دهد.
ادامه مطلب به همراه جزئيات در دنياي اسرار آميز
-
admin
۱۳۸۹/۱/۲۴
| دفعات بازدید: 80
اتحادیه آفریقا یا الاتحاد الافریقی (به زبان عربی)، african union (به زبان انگلیسی)، union africaine (به زبان فرانسه) و uniao Africana (به زبان پرتقالی) مهمترین سازمان بین المللیای است كه در آفریقا فعالیت میكند.این سازمان را خود آفریقاییها در سال 2002 میلادی به وجود آوردند تا به عنوان یك سازمان فراملی همان كاری را كه سازمان ملل متحد برای جهان میكند، این سازمان برای آفریقا انجام دهد و یا حتی فراتر به عنوان دولت مركزی برای تمام كشورهای آفریقایی عمل كند نظیر دولت فدرال آمریكا كه قلب تپنده 50 كشوری است كه به نام ایالات متحده آمریكا مشهورند.شناخت چنین سازمان پرقدرتی میتواند ما را یاری كند تا قاره آفریقا را بهتر بشناسیم. بدین منظور در این یادداشت به معرفی مشخصات عمومی آن میپردازم به امید ان كه در فرصتی دیگر درباره ساختار اداری و روابط پشت صحنه قدرت در آن بنویسم.1- نشان اتحادیه آفریقانشان اتحادیه از عناصر زیر تشکیل شده است:1- دو برگ نخل در هر گوشه نشان2- یك دایره طلایی درون برگهای نخل3- یك دایره سبز دورن دایره طلایی4- یك نقشه بكر آفریقا بدون هیچ گونه مرز سیاسی درون دایره سبز5- حلقه های متقاطع سرخ رنگ كوچك در پایین نشانهر یك از این بخشها خود نشان دهنده یك مفهوم جداگانه است؛ دو برگ نخل نماد صلح هستند. حلقه طلایی نماد ثروت و شادی و حلقه سبز نشان امید و آرزو است. این دو حلقه قاره آفریقا را دربرگرفته و به گونه ای ضمنی بر این نكته اشاره دارد كه ثروت و امید قاره افریقا در انتظار آفریقا است به عبارت دیگر از نگاه مؤسسین اتحادیه آفریقا گرچه در حال حاضر این قاره مردمانی فقیر و غمگین از زندگی سخت و فقیرانهشان دارد ولی آفریقا دارای منابع طبیعی فراوانی است كه با بهرهبردای از آن در آینده مردمان این قاره متمول خواهند شد و بدین ترتیب از غم و غصه فعلی رها خواهند شد و شادمانه خواهند زیست. در نشان اتحادیه، نقشه قاره افریقا بدون مرزهای سیاسی میان كشورها ترسیم شده كه گویای این نكته است كه سران این نهاد بین المللی به دنبال اتحاد مستحكم در سراسر این منطقه هستند. حلقههای در هم تابیده نماد همبستگی و خون ریخته شده برای آزادی افریقا و یادآور آزادگانی است كه در طول سالیان گذشته استعمار و استثمار تنها به جرم آزادیخواهی در سراسر قاره سیاه به خاك و خون كشیده شدهاند.2- پرچم اتحادیه آفریقاپرچم پیشین دارای عناصر زیر بود:1- در بالا؛ یك نوار پهن افقی سبز كه به یك نوار طلایی كوچكتر میرسید.2- در وسط؛ یك نوار سفید در مركز است كه نشان اتحادیه را دربرمی گرفت.3- پایین؛ یك نوار طلایی كوچكتر كه به یك نوار بزرگتر سبز قرار منتهی میشد.كنفرانس یا مجمع عمومی اتحادیه (عالیترین ركن اتحادیه آفریقا) در هشتمین نشست عادی خود در 30- 29 ژانویه 2007 میلادی تصمیم گرفت تا پرچم اتحادیه را تعویض كند. سران آفریقا مایل بودند كه زمینه پرچم جدید به عنوان «نماد امیدواری»، سبزرنگ باشد. به دنبال این تصمیم كمیسون اتحادیه گروهی را تدارك دید تا پرچم جدید را طراحی كنند و از تمام شهروندان آفریقایی خواستند در این باره نظر بدهند. به دنبال این اعلان، 106 طرح جدید از 19 كشور آفریقایی، به كمیسیون ارسال شد. در سیزدهمین نشست عادی كنفرانس در سال 2009 میلادی، گزارش كمیسیون راجع به این موضوع، بررسی و یكی از پیشنهادات به عنوان پرچم جدید انتخاب شد.فوریه سال جاری میلادی در جریان نشست چهاردهم کنفرانس اتحادیه، پرچم جدید اتحادیه رونمایی و افراشته شد.3- شعار اتحادیه آفریقاشعار اتحادیه آفریقا عبارت است از: «آفریقا بایستی متحد شود».4- زبان كاری اتحادیه آفریقااتحادیه آفریقا به مانند هر سازمان بین المللی دیگر، دارای اعضایی گوناگون با زبانهای گوناگون است كه خود خاستگاه بروز یك سلسله مشكلات میباشد. اساسا یكی از مشكلات مهم در سازمانهای بین المللی مسأله زبان كاری یا زبان رسمی است.اعضای سازمانهای بین المللی غالبا به منظور رعایت به اصطلاح پرستیژ سیاسی خود اصرار فراوان دارند تا به زبان بومی خود سخن بگویند یا مكاتبه كنند. از طرف ترجمه همزمان سخنان و یا نگارش اسناد به چندین زبان علاوه بر بردن هزینه و وقت فراوان، در مواردی غیرممكن است. از این جا است كه سازمانهای بین المللی در پیآنند تا چند زبان محدود را به عنوان زبان كاری تعیین كنند تا بدین ترتیب هزینه و قت مدریت شود.در اساسنامه اتحادیه آفریقا تأكید شده است كه زبان كاری سازمان میتواند هر یك از زبانهای آفریقایی (در صورت امكان) و نیز عربی، انگلیسی، پرتقالی و فرانسوی باشد كه در عمل انگلیسی، فرانسوی، عربی و سواحیلی مورد استفاده قرار میگیرد.5- سرود اتحادیه آفریقااتحادیه آفریقا علاوه بر پرچم و شان دارای یک سرود نیز است که ترجمه متن آن از زبان فرانسه به بدین ترتیب است:همگی گردهم بیایم و گروهی جشن بگیریم،پیروزی آزاد شدنمان را.تعهد بدهیم و به عنوان تنها یك انسان پایداری كنیم،برای دفاع از آزادیمان و اتحادمان.ای پسران و دختران آفریقا،مرکز خورشید و مرکز آسمان،آفریقا را با درخت زندگی درهمآمیزیم.همگی گردهمبیایم و از دورن قلبمان بخوانیم،برای حفظ روابطی كه سرنوشتمان را تعیین میكند.همگی بر سکوی بلند مبارزه برویمبرای صلح مداوم و عدالت در زمین.ای پسران و دختران آفریقا،مرکز خورشید و مرکز آسمان،آفریقا را با درخت زندگی درهمآمیزیم.گرد هم بیاییم و شایسته كار كنیم،به منظور بهتر كردن آفریقایمان،گهواره بشریت و سرچشمه فرهنگ،سربلندیمان و امید به سپیده دم.ای پسران و دختران آفریقا،مرکز خورشید و مرکز آسمان،آفریقا را با درخت زندگی درهمآمیزید.سازمان بین المللی (international organization ) یک نهاد بین المللی است که با توافق چند کشور و یا با تصمیم یك سازمان بین المللی ایجاد میشود و دارای شخصیت حقوقی مستقل از مؤسس یا مؤسسان خود و دارای وظایف و اختیارات مشخصی میباشد بنابراین كنفدراسیون فوتبال آسیا یك سازمان بین المللی نیست زیرا مؤسسان آن فدراسیونهای فوتبال كشورهای آسیایی هستند و این فدراسیونها نهادهای خصوصی اند و نه حكومتی (دولتی)؛ به همین ترتیب شركتهای چند ملیتی و نیز سمنها (NGOs)، سازمان بین المللی محسوب نمیشوند و تابع اصول و قواعد مربوط به خود هستند.توضیح آن كه در حال حاضر مسائل مربوط به زندگی گروهی بشر را در دو دسته مسائل داخلی کشورها و مسائل بین المللی جای میدهند. علی القاعده مسائل داخلی هر کشور تنها به خودش مرتبط است و کشورهای دیگر و سازمانهای بین المللی حق دخالت در آن را ندارند در برابر آن، مسائل بین المللی قرار میگیرد که به تمامی انسانها و یا کمینه به مردم چند کشور مرتبط میباشد. نهادهای بین المللی متولی تنظیم این گونه از روابط هستند نظیر ملل متحد یا سازمان بین المللی کار.از نگاهی دیگر سازمانهای بین المللی بر سه دستهاند: جهانی، فرامنطقهای و منطقهای.سازمانهای جهانی به آن دسته از سازمانهای جهانی میگویند كه تمام كشورهای جهان میتوانند به عضویت آن درآیند اما عضویت سازمانهای بین المللی منطقهای یا فرامنطقهای مشروط است یعنی برخی كشورها میتوانند بدان بپیوندد. سازمانهای بین المللی منطقهای به سازمانی میگویند كه شرط عضویت در آن وجود كشور در یك منطقه جغرافیایی خاص باشد نظیر اتحادیه اروپا كه فقط كشورهای قاره اروپا میتوانند بدان بپیوندند. در سازمانهای بین المللی فرامنطقهای به سازمانی گفته میشود كه شرط عضویت در آن شرطی غیر از منطقه جغرافیایی نظیر سازمان كنفرانس اسلامی كه فقط كشورهای مسلمان - كه در مناطق جغرافیایی گوناگون قرار گرفتهاند - میتوانند عضو آن باشند.این كه یك سازمان بین المللی جهانی باشد یا منطقهای یا فرامنطقهای، به اراده مؤسسان آن بستگی دارد؛ كشورها یا سازمان بین المللی مؤسس می توانند یك سازمان بدون شرط عضویت ایجاد كنند یا آن كه برای عضویت شرط یا شروطی بگذارند. با دقت در اساسنامه هر سازمان بین المللی میتوان گونه آن را تشخیص داد.از طرف دیگر سازمانهای بین المللی را معمولا دولتها (قوه مجریه) تأسیس میکنند ولی پیش میآید که قواء یا سازمانهای دیگر یک کشور نیز سازمان بین المللی ایجاد میکنند نظیر اتحادیه بین المجالس السلامی که مجالس (قوه مقننه) کشورهای اسلامی آن را به وجود آوردهاند. به سازمانهایی كه دولتها ایجاد میكنند سازمانهای بین المللی دولتی (بین دولتی) و به گونههای دیگر سازمانهای بین المللی غیردولتی میگویند.بدین ترتیب اتحادیه آفریقا یك سازمان بین المللی منطقهای بین دولتی است یعنی دولتهای یك منطقه جغرافیایی (قاره آفریقا) آن را به وجود آوردهاند.ادامه دارد ...شنبه بیست و یکم فروردین 1389وبلاگ محمد اردشير كمال مطلق,
-
admin
۱۳۹۰/۵/۱۶
| دفعات بازدید: 62
-
admin
۱۳۹۰/۵/۵
| دفعات بازدید: 141
قلعه صلاح الدین ایوبی در مصر به علت دارا بودن مسجد محمدعلی پاشا بیشترین شهرت را از آن خود کرده است.
منابع مختلف آورده اند که محمدعلی پاشا قلعه صلاح الدین ایوبی را بازسازی کرد و قصرها، اداره های مالی، اماکن عمومی در کنار این قلعه ساخت، اما مسجدی بزرگ در قلعه برای ادای فریضه الهی مسلمانان و برای اینکه او را در این مکان دفن کنند ساخت که اینک به شهرت بسیاری رسیده و از رموز تاریخی مصر به شمار می رود.
در سال ۱۸۴۸ عباس پاشا دستور داد بر روی بنای این مسجد تذهیب و نقش و نگارهای زیبا به کار برند به طوری که پادشاهان یکی پس از دیگری این مکان را توسعه داده و به زیبایی آن افزودند و حتی جشن های حضرت محمد (ص) به مناسبت میلاد یا معراج در این مکان طی چندین شب برگزار می شد.
مراسم نیمه شعبان، شب های لیالی قدر، یادبود محمدعلی پاشا نیز در این مکان برگزار می شد. این مسجد بر اساس طرح محمدعلی پاشا است که به صورت حیاط مستطیلی به دو بخش تقسیم می شود، بخش اول شرقی مکانی برای نماز و بخش غربی برای وضو و هر کدام دری مخصوص به خود دارد.
بخش شرقی مسجد مربع شکل است که ضلع هر کدام به ۴۱ متر و قبه ای در وسط حیاط قرار دارد که قطر آن ۲۱ متر و ارتفاع آن به ۵۲ متر می رسد. محراب نیز با ۴ قبه کوچک پوشیده شده و روی در غربی که به صحن منتهی می شود، دو گلدسته دارد که بر ۸ ستون از سنگ مرمری قرار گرفته است. بر روی پنجره های این مسجد اشعار، احادیث و آیاتی از قرآن کریم به خط فارسی نوشته شده است.
منبر سنگ مرمر در کنار محراب قرار دارد که تاریخ آن به عصر فاروق اول باز می گردد.
منبع: خبرگزاری تقریب