-
129
۱۳۹۳/۹/۹
| دفعات بازدید: 113
رشته
مطالعات جنوب آفریقا
رشته مطالعات جنوب
آفریقا با گرایش مطالعات فرهنگی از جمله رشته های دوره ی تحصیلات تکمیلی است که
برای تامین نیروی انسانی متخصص سازمان ها اعم از دولتی و خصوصی در حوزه فعالیت
های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی- ملی و بین المللی- برای شناخت منطقه جنوب آفریقا
تاسیس شده است و ماهیت بین رشته ای دارد. بنابراین با حوزه های علوم انسانی،
اجتماعی و سیاسی ارتباط نزدیک دارد.
این رشته دو هدف
عمده را دنبال می کند: آموزش نیروی متخصص اجرایی برای تامین نیروی انسانی
سازمان ها و نهاد های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در دو سطح ملی و بین
المللی؛هدایت و انجام پژوهش های آفریقاشناختی در حوزه های فوق.
دانش آموختگان این
رشته قادر به انجام کارشناسی در فعالیت های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در حوزه
آفریقای جنوب صحرا و پژوهش و آموزش در اين حوزه هستند.
طول دوره کارشناسی
ارشد رشته مطالعات جنوب آفریقا بر اساس ماده 6 آئین نامه ی آموزشی دوره ی
کارشناسی ارشد مصوب 25/10/1373 شورای عالی برنامه ریزی 2 و حداکثر 5/2 سال (پنج
نیم سال) پیش بینی شده است. دروس به صورت ترمی– واحدی و تعداد واحد در هر
نیمسال حداقل 9 واحد می باشد. هر واحد درس نظری 16 ساعت و هر واحد درس عملی 32
ساعت است.
مدیر گروه :
امير بهرام عرب احمدي، عضو هيئت علمي دانشگاه تهران ( دانشكده
مطالعات جهان) و مدير گروه مطالعات جنوب آفريقا
-
129
۱۳۹۳/۸/۶
| دفعات بازدید: 90
ناحیه دالول بدلیل مجاورت
با ناحیه ماگمایی دناکیل تحت تاثیر ترکیبات ماگمایی قرار دارد. این مناطق بخاطر
وجود یک منطقه فعال ولکانیک منحصر بفرد دارای چشمه های سولفوریک و البته خطرناک
هستند. چشمه های فعال شیمیایی که عمدتا ترکیبات کلرید منیزیم از آنها خارج می شود.
تشکیل گوگرد طبیعی در نواحی اطراف چشمه های جوشان گوگرد دیده می
شود. در ناحیه پست اطراف کوه دالول بدلیل بالا بودن سطح آب زیر زمینی چشمه
های آب طبیعی دیده می شود که حاوی مقادیر بسیار زیاد نمک محلول است.
چشمه های فعال شیمیایی که عمدتا ترکیبات کلرید منیزیم از آنها خارج می شود.
رنگ سفید اطراف چشمه ها تبلور کانی های کلریدی خارج شده از چشمه است که در مناطقی
بسیار سست و خطرناک است.
-
129
۱۳۹۳/۷/۲۳
| دفعات بازدید: 81
خانم "جمیله بوپاشا" زن مبارز
الجزایری كه به علت مبارزات شجاعانه اش و تحمل سختی های بسیار در مسیر پیروزی
انقلاب و استقلال الجزایر در جهان شناخته شده است روز 22/7/93 در سفر به مشهد مقدس
در حرم مطهر امام رضا (ع) حضور یافت و سپس از نمایشگاه توانمندیهای آستان قدس رضوی
بازدید کرد.
-
129
۱۳۹۳/۷/۱۶
| دفعات بازدید: 102
جمیله بوپاشا بانوی مبارز الجزایری
و
یکی از اعضای مهم جبهه آزادی بخش الجزایر به دعوت عزت الله
ضرغامی ریاست سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران وارد تهران شد و مورد
استقبال مسئولانی از سازمان قرار گرفت.
-
128
۱۳۹۳/۷/۲
| دفعات بازدید: 91
-
128
۱۳۹۳/۶/۱۲
| دفعات بازدید: 112
-
۱۳۹۳/۶/۸
| دفعات بازدید: 84
مركز جديد حفظ قرآن كريم به همت اتحاديه بينالمللي جوانان الازهر و صوفيه اين كشور با هدف تربيت يك ميليون حافظ قرآن كريم در مصر افتتاح شد.
-
128
۱۳۹۳/۳/۲۶
| دفعات بازدید: 83
رادیو الجزایر به نقل از یک تحلیلگر سیاسی
برجسته این کشور اعلام کرد سفر وزیر خارجه رژیم صهیونیستی به چند کشور آفریقایی با
هدف خروج از تنگنا و فشاری که حتی غربیها بر آن اعمال کرده و تسلط بر ثروت این
قاره سبز است.
آویگدور لیبرمن وزیر خارجه رژیم صهیونیستی
پایگاه اینترنتی رادیو الجزایر با انتشار مطلبی درباره سفر ده
روزه آویگدور لیبرمن وزیر خارجه رژیم صهیونیستی به آفریقا نوشت:
لیبرمن از روز سه شنبه گذشته سفری راهبردی را به کشورهای رواندا، اوگاندا،
غنا، اتیوپی، و کنیا آغاز کرده است.
وزارت خارجه رژیم اشغالگر اعلام کرد که هیئتی به نمایندگی از 50 شرکت صادراتی
اسرائیل و شماری از نمایندگان کنست، لیبرمن را در این سفر که با هدف توسعه روابط تل
آویو با کشورهای آفریقایی انجام شده است، همراهی میکنند.
وزارت خارجه رژیم اشغالگر در بیانیه خود اشارهای به ترتیب کشورهایی که مقصد لیبرمن
در این سفر آفریقایی است نکرد.
وزیر خارجه رژیم صهیونیستی در آستانه آغاز سفرش به افریقا تاکید کرد که رابطه با
کشورهای آفریقایی اهمیت راهبردی بزرگی از لحاظ امنیتی، سیاسی و اقتصادی و دیگر
زمینه ها برای اسرائیل دارد و پیش از این در سال 2009م به
افریقا رفتهام.
رادیو الجزایر در ادامه به نقل از «معن بشور»، تحلیلگر سیاسی برجسته الجزایر و رئیس
کنگره ملی عربی تاکید کرد:سفر لیبرمن به آفریقا با تمایل رژیم صهیونیستی برای خروج
از انزوا و فشارهایی که در آن قرار گرفته و همچنین رقابت با چین و روسیه در قاره
سیاه در ارتباط است.
این تحلیلگر در گفتوگو با برنامه «حدث و حدیث» رادیو الجزایر گفت: نقشه
صهیونیستها از همان ابتدا نفوذ در قاره آفریقا و تمرکز بر منافع خود در این قاره
بوده است. «تئودور هرتزل»، پدر صهیونیسم سیاسی مدرن، چندین مکان، از جمله اوگاندا،
آرژانتین و آلاسکا را برای تشکیل رژیم اسرائیل در نظر گرفته بود.
در تاریخ 26 اوت 1903م، در شهر بازل سوئیس،اوگاندا و بخش
جنوبی آرژانتین در فهرست سرزمینهای احتمالی یهود در آینده، قرار داشت پیش از آنکه
دولت انگلیس در سال 1948م، کشور فلسطین را به جنبش سیاسی
صهیونیسم پیشنهاد دهد.
به گفته معن بشور طرح اوگاندا در سوئیس به معنای وجود ارتباط بین نقشه اسرائیل با
چشم طمع آن به آفریقا است.
به گفته تحلیلگر سیاسی الجزایر مقامات رژیم صهیونیستی در پی امضای توافقنامه کمپ
دیوید با مصر اعتقاد یافتند که فرصت برای نفوذ در آفریقا فراهم است.
وی افزود: «این سیاست جدید اسرائیل با تشدید انزوای رژیم
صهیونیستی حتی از سوی کشورهای غربی روبرو است و این امر صهیونیست ها را بر آن داشته
که به دنبال جولانگاه جدیدی باشند و بر چین و روسیه اعمال فشار و به آنها تاکید
کنند که منافعشان به دست اسرائیل است.»
وی افزود: «ناگفته نماند که رژیم صهیونیستی به معادن و ثروت
های آفریقا هم چشم دوخته است آفریقا کشوری غنی و بکر است و این خود دلیل چشم طمع
دوختن اسرائیل به آن است.»
معن بشور گفت: «صهیونیستها بر بسیاری از معادن ارزشمند و
نفت و کشاورزی که کشورهای آفریقایی به آن شناخته شده هستند، متمرکز شده است و به
عبارتی دیگر اسرائیل منافع اقتصادی بزرگی در قاره آفریقا دارد و اسرائیل میخواهد
که کنترل آن را بدست گرفته و نگذارد به راحتی از دستش برود.»
خبرگزاری فارس
-
۱۳۹۳/۴/۱۷
| دفعات بازدید: 59
گروه بينالملل: پانزدهمين دوره مسابقات منطقهاي حفظ قرآنكريم با عنوان «جايزه بزرگ رئيس دولت»، ديروز، شانزدهم تيرماه، در جيبوتي آغاز شد.
-
128
۱۳۹۳/۴/۱۸
| دفعات بازدید: 100
موسیقی آفریقایی، مخصوصاً موسیقی سنتی
سیاهان آفریقا را در خارج از آفریقا، کمتر میشناسند. برای غیرآفریقاییها، این
موسیقی، عجیب، دشوار و بدون جذابیت است و در نتیجه زحمت گوش دادن به آن را به خود
نمیدهند. هم موسیقی آفریقایی و هم موسیقی غیرآفریقایی زاده خلاقیت بشرند و در
نتیجه عناصر یکسانی چون گام و فاصله و لحن و ملودی و امثالهم را در خود دارند.
موسیقی تقریباً در همه کشورها، نقش یکسانی را بازی میکند و در قالب ترانهها،
لالاییها، ترانههای رزمی، موسیقی دینی و امثال آن ارایه میشوند.
در مجموع، در آفریقا هم سازهایی شبیه به اروپا، از جمله سازهای زهی، بادی و
کوبهای، وجود دارند. مفهوم موسیقی آفریقایی به کلی با موسیقی غربی فرق دارد.
موسیقیدانهای سنتی آفریقا برای لذت بردن، صداها را با یکدیگر ترکیب نمیکنند. هدف
آنها بیان همه جنبههای زندگی از طریق عنصر صداست. آنها از طریق موسیقی، منحصراً
طبیعت را تقلید نمیکنند، بلکه با بهکارگیری صداهای طبیعی، از جمله زبان گفتاری،
طبیعت را بازسازی و آن را به موسیقی تبدیل میکنند.
شاید ظاهراً این موسیقی یکنواخت به نظر برسد، ولی هر صدایی معنی ویژه خود را دارد.
برای اینکه بتوان معنای موسیقی آفریقایی را درک کرد، باید به بررسی آن در متن
زندگی آفریقایی پرداخت. موسیقی در جامعه آفریقا نقش بسیار مهمی دارد و درست از لحظه
تولد، یکی از حیاتیترین جنبههای زندگی یک آفریقایی را تشکیل میدهد. کودکان
آفریقایی از ابتدای خردسالی، نقش موثر و مهمی را در موسیقی به عهده میگیرند و در
سن سه یا چهار سالگی، ساز میسازند. بازیهای موسیقایی که توسط کودکان آفریقایی
اجرا میشوند، آنها را برای شرکت در فعالیتهای دوره بزرگسالی از جمله ماهیگیری،
شکار، کشاورزی، آسیابگردانی، حضور در مراسم عروسی و تشییع و رقص آماده میسازند.
در آفریقا بین انسان و هنر، پیوند عمیقی وجود دارد.
هنر در آفریقا، بالاترین نقش را در برقراری ارتباط بین انسانها ایفا میکند. شاید
به همین دلیل است که در بعضی از زبانهای آفریقای سیاه، برای تعریف موسیقی، فعل
دقیقی وجود ندارد. این هنر بهقدری در انسان آفریقایی نهادینه و موروثی است که شاید
ضرورتی برای نامگذاری آن وجود نداشته است. طبل در جامعه آفریقایی بهقدری مهم است
که گاهی آن را با یک مرد برابر میگیرند، از همین رو زنان باید همان احترامی را که
بهطور سنتی برای مردشان قایل میشوند، برای طبل هم قایل شوند. در بعضی از کشورهای
آفریقایی، زنان حتا اجازه ندارند تحت هیچ شرایطی به طبل دست بزنند، هر چند اسلام
بسیاری از تبعیضهایی را که علیه زنان وجود داشته، در آفریقا از بین برده است.
موسیقی آفریقایی عموماً با هنر دیگری چون شعر یا رقص درآمیخته و بهصورت مهمترین
عنصر بیانی روحیه و احساسات سیاهان درآمده است.
به این ترتیب، دور از ذهن نیست اگر آفریقاییها اصولاً موسیقیدان باشند. در بعضی
از کشورهای آفریقایی، موسیقی عنصری پویا و نیروی پیشبرنده حیات اجتماعی است. در
برخی دیگر، موسیقی کم و بیش شغلی نیمهحرفهای است که همه کس نمیتواند آن را خلق و
اجرا کند و باید گروههایی در این زمینه فعالیت کنند.
این گروهها نیمی از سال را به موسیقی میپردازند و معاش خود را از این طریق به دست
میآورند و نیم دیگر سال را به کار دیگری میپردازند. در بسیاری از جوامع آفریقایی،
حق نواختن بعضی از سازها یا شرکت در مراسم آیینی به همه کس داده نمیشود و در
انحصار موسیقیدانهای حرفهای است. این افراد منحصراً از طریق هنرشان ارتزاق
میکنند و به خانوادهها یا طبقات اجتماعی (کاست) خاصی تعلق دارند. در آفریقای
غربی، برای مشخص کردن موسیقیدانهای حرفهای از واژه گریوت (Griot) استفاده
میکنند. نقش گریوتها چیزی بیشتر از موسیقی و جادو است. آنها راویان تاریخ، فلسفه
و اساطیر و آرشیو آداب و سنن مردم هستند و در شفا و درمان جسمی و روحی بیماران هم
دخالت میکنند. بسیاری ترانههای مذهبی میخوانند و تقریباً نقش کشیشهای اروپایی
قرون وسطا را دارند. مردم آفریقا از گریوتها میترسند و در عین حال توانایی آنها
را تحسین میکنند، هر چند به خاطر آنکه به پایینترین طبقه اجتماع تعلق دارند،
برایشان احترامی قایل نیستند.
از آنجا که موسیقی محور تمام فعالیتهای یک گریوت است، بهرغم ترس و اکراه مردم از
آنها، باز هم نقشی حیاتی و مهم را در زندگی آفریقاییها ایفا میکنند. شاید بتوان
نوازندگان اروپایی گیتار را معادل نوازندگان آفریقایی یعنی گریوتها گرفت.
نوازندگان اروپایی در هر حال نسبت به گریوتها وضعیت بهتری دارند، زیرا مردم به
آنها توهین نمیکنند. موسیقی آفریقا، تاثیر انقلابی را که در حال حاضر همه قاره
آفریقا را در خود گرفته است، بهخوبی نشان میدهد. موسیقی در جوامع سنّتی غالباً
کاری به برآوردن نیازهای زندگی مدرن ندارد. به عبارت دیگر، در دنیای مدرن، رقابت
فوقالعاده بالا است و موسیقی بهعنوان یک حرفه، نمیتواند فرصت چندانی را برای اهل
موسیقی فراهم آورد. در بعضی از جوامع، اصولاً موسیقی شغل تلقی نمیشود و به همین
دلیل، دچار محدودیتهای بیشتری هم میشود. با توجه به وضعیت دنیای معاصر، موسیقی
سنتی در تمام دنیا رو به زوال است، مگر اینکه آینده موسیقیدانها تضمین شود. این
مساله، بهویژه در موسیقی آفریقا که در آن موسیقی شکل مکتوب ندارد و سینه به سینه
منتقل میشود، به شکل بارزتری مشاهده میگردد.
این سخن بدین معنی نیست که موسیقی سنتی آفریقا را باید از تاثیر موسیقیهای کشورهای
دیگر حفظ کرد. هنرمندان اصیل با اختلاط با فرهنگهای دیگر، میتوانند هنر
متعالیتر، غنیتر و گستردهتری را ارایه کنند.
سازها و سبکها:
سازهایی که در اغلب کشورهای آفریقایی وجود دارند، بسیار شبیه سازهای سایر کشورها
هستند، در هر حال، فرهنگ هر کشور و ناحیهای، بر شکل و نحوه نواختن سازها تاثیر
میگذارد، برای مثال در مناطق جنگلی آفریقای غربی، طبل بیشتر از مناطق بیدرخت
ساوانا در آفریقای جنوبی محبوبیت دارد. سازهای موسیقایی، پیوند نزدیک بین
مجسمهسازی و موسیقی را نشان میدهند.
در موسیقی سراسر این قاره بزرگ، همگونی خاصی احساس میشود، ولی تفاوتهای بین
موسیقیهای نواحی و قبایل هم آشکار است. فرهنگهای نگرو (Negro) در جنوب صحرا،
تبادل موسیقایی زنده و پویایی با ساکنان بخش شمالی آفریقا دارند.
همچنین نواحی وسیعی از آفریقا، دارای فرهنگهای مرزی است که ترکیبی از فرهنگ نگرو و
جوامع آفریقایی شمال است. بخش اعظم موسیقی آفریقا مبتنی بر کلام است؛ لذا پیوند بین
زبان و موسیقی، چنان عمیق و دیرینه است که میتوان از کلام بهعنوان سازی موسیقایی
استفاده کرد. از آنجا که موسیقی آفریقا بیان جنبههای گوناگون زندگی و سرشار از حس
است، فرهنگهای مختلف با سبکهای موسیقایی گوناگون میتوانند روی موسیقی تاثیرات
بسیار مهمی بگذارند. در شرق آفریقا، فرهنگها پیچیده هستند و حول گلهداری دور
میزنند. منطقه خویی ـ سان (Khoi – San) در جنوب آفریقا، فرهنگ سادهای دارد که
منحصراً مبتنی بر نمادهای گردآوری غذاست. مردم سواحل شمال غربی گله ندارند و به
خاطر ساختار سیاسی پیچیدهای که در اثر حاکمیت اروپاییها پیدا کردهاند، بیشتر به
نظامهای پادشاهی قدرتمند متکی بودهاند.
سواحل غربی آفریقا، یعنی سرزمین بین سرزمین خویی ـ سان و بخش شمال غربی، فرهنگی
متشکل از شرق آفریقا و شمال غربی آفریقا دارند. تعدادی از قبایل پیگمی (Pygmy)
هنوز در انزوای نسبی و در جنگلها زندگی میکنند. بخش شمالی قاره تا حد زیادی تحت
تاثیر فرهنگ موسیقایی اسلامی است.