-
128
۱۳۹۳/۳/۲۶
| دفعات بازدید: 83
رادیو الجزایر به نقل از یک تحلیلگر سیاسی
برجسته این کشور اعلام کرد سفر وزیر خارجه رژیم صهیونیستی به چند کشور آفریقایی با
هدف خروج از تنگنا و فشاری که حتی غربیها بر آن اعمال کرده و تسلط بر ثروت این
قاره سبز است.
آویگدور لیبرمن وزیر خارجه رژیم صهیونیستی
پایگاه اینترنتی رادیو الجزایر با انتشار مطلبی درباره سفر ده
روزه آویگدور لیبرمن وزیر خارجه رژیم صهیونیستی به آفریقا نوشت:
لیبرمن از روز سه شنبه گذشته سفری راهبردی را به کشورهای رواندا، اوگاندا،
غنا، اتیوپی، و کنیا آغاز کرده است.
وزارت خارجه رژیم اشغالگر اعلام کرد که هیئتی به نمایندگی از 50 شرکت صادراتی
اسرائیل و شماری از نمایندگان کنست، لیبرمن را در این سفر که با هدف توسعه روابط تل
آویو با کشورهای آفریقایی انجام شده است، همراهی میکنند.
وزارت خارجه رژیم اشغالگر در بیانیه خود اشارهای به ترتیب کشورهایی که مقصد لیبرمن
در این سفر آفریقایی است نکرد.
وزیر خارجه رژیم صهیونیستی در آستانه آغاز سفرش به افریقا تاکید کرد که رابطه با
کشورهای آفریقایی اهمیت راهبردی بزرگی از لحاظ امنیتی، سیاسی و اقتصادی و دیگر
زمینه ها برای اسرائیل دارد و پیش از این در سال 2009م به
افریقا رفتهام.
رادیو الجزایر در ادامه به نقل از «معن بشور»، تحلیلگر سیاسی برجسته الجزایر و رئیس
کنگره ملی عربی تاکید کرد:سفر لیبرمن به آفریقا با تمایل رژیم صهیونیستی برای خروج
از انزوا و فشارهایی که در آن قرار گرفته و همچنین رقابت با چین و روسیه در قاره
سیاه در ارتباط است.
این تحلیلگر در گفتوگو با برنامه «حدث و حدیث» رادیو الجزایر گفت: نقشه
صهیونیستها از همان ابتدا نفوذ در قاره آفریقا و تمرکز بر منافع خود در این قاره
بوده است. «تئودور هرتزل»، پدر صهیونیسم سیاسی مدرن، چندین مکان، از جمله اوگاندا،
آرژانتین و آلاسکا را برای تشکیل رژیم اسرائیل در نظر گرفته بود.
در تاریخ 26 اوت 1903م، در شهر بازل سوئیس،اوگاندا و بخش
جنوبی آرژانتین در فهرست سرزمینهای احتمالی یهود در آینده، قرار داشت پیش از آنکه
دولت انگلیس در سال 1948م، کشور فلسطین را به جنبش سیاسی
صهیونیسم پیشنهاد دهد.
به گفته معن بشور طرح اوگاندا در سوئیس به معنای وجود ارتباط بین نقشه اسرائیل با
چشم طمع آن به آفریقا است.
به گفته تحلیلگر سیاسی الجزایر مقامات رژیم صهیونیستی در پی امضای توافقنامه کمپ
دیوید با مصر اعتقاد یافتند که فرصت برای نفوذ در آفریقا فراهم است.
وی افزود: «این سیاست جدید اسرائیل با تشدید انزوای رژیم
صهیونیستی حتی از سوی کشورهای غربی روبرو است و این امر صهیونیست ها را بر آن داشته
که به دنبال جولانگاه جدیدی باشند و بر چین و روسیه اعمال فشار و به آنها تاکید
کنند که منافعشان به دست اسرائیل است.»
وی افزود: «ناگفته نماند که رژیم صهیونیستی به معادن و ثروت
های آفریقا هم چشم دوخته است آفریقا کشوری غنی و بکر است و این خود دلیل چشم طمع
دوختن اسرائیل به آن است.»
معن بشور گفت: «صهیونیستها بر بسیاری از معادن ارزشمند و
نفت و کشاورزی که کشورهای آفریقایی به آن شناخته شده هستند، متمرکز شده است و به
عبارتی دیگر اسرائیل منافع اقتصادی بزرگی در قاره آفریقا دارد و اسرائیل میخواهد
که کنترل آن را بدست گرفته و نگذارد به راحتی از دستش برود.»
خبرگزاری فارس
-
admin
۱۳۸۹/۱/۱۹
| دفعات بازدید: 86
رنسانس آفريقائي(۱)نگارش از:سيدكاظم مهرنيا(محقق و پژوهشگر مسائل آفريقا و روابط بين الملل) چكيده :اجلاس 2009 ميلادي اتحاديه آفريقا كه در آديس آبابا برگزار گرديد روي كليدي ترين موضوع در آفريقا، يعني توسعه پايدار و توسعه فرهنگي بعنوان خروجي و تصميم برجسته اجلاس سران اين اتحاديه بود و از آنجائيكه در اجلاس سال 2007 ميلادي جمهوري اسلامي ايران بعنوان عضو ناظر فرهنگي در اين اتحاديه پذيرفته شد تا در كمك هاي توسعه اي بعنوان شريك آفريقا با اين اتحاديه همكاري داشته باشد،از جمله دلائل انتخاب موضوع فوق، توسط نگارنده بوده است. روابط بين الملل از دهه شصت ميلادي دستخوش تحولاتي عميق گرديد كه در تمامی آفريقا مبارزه استقلال خواهي وجه برجسته مردم اين قاره در عصر مذكور قلمداد مي گردد وانديشمندان آفريقايي از آن به «رنسانس آفريقايي» تعبيرمي كنند. همچنين پس از سپري شدن يك دهه ، تحولي شگرف در كل نظام بين المللي رخ داد ومكانيسم هاي نظامي رفته رفته بعنوان ابزاري كارا ، نقش خود را به كاركردهاي اقتصادي و رهيافت مركانتا ليستي تغيير داد و لذا بلوك بندي «شرق و غرب» در نظام بين المللي جاي خود را به قطب بندي «شمال ـ جنوب »داد.[1] در اصطلاح«شمال » به كشورهائي گفته مي شود كه با بيست در صد جمعيت، هشتاد درصد سرمايه را دارا هستند و بالعكس « جنوب » به كشورهائي اطلاق مي شود كه با هشتاد درصد جمعيت، فقط از بيست درصد سرمايه جهاني برخوردارند. در نتيجه كاركردهاي اقتصادي نوين كه توسط نهادها و مؤسسات مالي بين المللي بجاي ابزارهاي نظامي و ميليتاريستي در عرصه بين المللي نقش آفريني مي كردند،پديده جهاني شدن از دل نظام سرمايه داري مبتني بر اقتصاد ليبراليستي ظهور كرد . بروزاين پديده در عصر حاضر موجب عكس العمل هاي متفاوت در سطح بين المللي توسط دولت هاي مختلف گرديد . از آن جمله ملل آفريقا كه در ساليان طولاني طعم تلخ استعمار و استثمار را چشيده بودند در خصوص تحولات مهم بين المللي عكس العمل فوري نشان دادند كه از آن جمله تشكيل اتحاديه هاي مختلف از جمله"اتحاديه آفريقا" را در اين راستا مي توان نام برد.مقدمه : در اين مقاله نگارنده به بررسي مفهوم رنسانس آفريقايي و ريشه هاي آن پرداخته است . رنسانس آفريقايي كه ريشه در تنوع فرهنگي اين جوامع دارد سبب گرديده تا اروپائيان كه طي ساليان متمادي بر اكثر كشورهاي آفريقايي (به جز 4 كشور) سيطره داشته اند براي تحميل ارزش هاي معنوي و فرهنگي خود برجوامع آفريقايي به چالش سختي دست بزنند. اروپائيان از اوايل قرن پانزدهم ميلادي در صدد تحميل ارزش هاي فرهنگي ـ معنوي مبتني بر مسيحي سازي در تقابل با اعتقادات اسلامي و اديان آنيميستي در اكثر كشورهاي آفريقايي بوده اند . در اين مقاله سعي شده است تا مفهوم رنسانس آفريقايي كه مبتني بر يك تز سياسي ـ ايدئولوژيكي جديدي بنام «پان آفريكانيسم» ( همبستگي ملل آفريقا ) در عصر حاضر تاكيد مي باشد.»[2] اركان كليدي رنسانس آفريقايي كه در اين نگارش تحقيقي به آن پرداخته شده است عموماً در فرهنگ اجتماعي ، بهبود وضعيت اقتصادي ، توسعه سياسي و موقعيت ژئوپولتيك آفريقا در جهان امروز ريشه دارد. ريشه هاي رنسانس آفريقائيقبل از پرداختن به اصل بحث مذكور بايد «رنسانس» را از نظر لغوي و اصطلاحي و همچنين ريشه هاي تاريخي آن مورد بررسي قرار داد. "…..رنسانس» در لغت به معني «نوزائي» و «تولد دوباره» است كه از لغت فرانسوي رنسانس (Renaissance) ريشه گرفته است و همچنين نام يك دوران فرهنگي تاريخ اروپا است. اين دوران سالهاي پاياني قرون وسطي (دوران تاريكي ) تا آغاز «باروك» را در بر مي گيرد و در واقع به معني نوعي نگرش تازه به فلسفه ، هنرهاي تجسمي ، معماري ، تئاتر و ادبيات و موسيقي در طول اين عصر است .[3] برخي رنسانس را به معني تجديد كردن گرفته اند و در واقع پس از آنكه چيزي در جامعه متروك يا فراموش شد مي تواند دوباره حيات نويني بيابد. همچنين رنسانس به عنوان دوران آگاهي و آزادي انسان و تلاش او براي شناخت علمي و سلطه بر طبيعت مطرح شده است. نوزائي يا رنسانس ، جنبش فرهنگي مهمي بود كه آغاز گر دوراني از انقلاب هاي علمي ، اصلاحات مذهبي و تغييرات هنري در اروپا شده است. عصر رنسانس (نوزائي ) دوران گذار بين سده هاي ميانه و دوران جديد است . معمولاً شروع دوره نوزائي را قرن چهاردهم در شمال ايتاليا مي دانند. اين جنبش در قرن پانزدهم شمال اروپا را نيز فرا گرفت . "...... در انديشه اسلامي ، چنين اعتقادي وجود دارد كه خداوند به انسان توانائي تسلط بر سرنوشت خويش را اعطاء كرد، تا با تكيه بر قواي خويش خليفه خدا روي زمين گردد. به همين دليل تكيه اي كه برخي بر فرهنگ ضد ديني رنسانس مي كنند نادرست است .[4] البته رنسانس با دين نهادي و اعتقادات كليسا سرناسازگاري داشته اما به هيچ وجه غير ديني يا حتي ضد ديني نبوده است .[5] پس رنسانس را مي توان هويت يابي ملي و يا همان نوزائي فرهنگي هم ناميد . حال با اين مقدمه رنسانس آفريقائي به چه معنا مي باشد و اولين بار چه كسي اين واژه را طرح نمود ؟[1]Landsberg,c. The African Renaissance:A Quest for Pan Africana Pan Africanism.1993.p.31[2] Lambrechts,K.Reflections.on the African Renaissance .Foungation for Global Dialogue.FBD Occasional Parr.no.17[3] http://en.wikipedia.org/wiki/Renaissance[4] - روزنامه انتخاب (20/1/82) مولفه هاي رنسانس چيست؟ .ص 18[5] همان منبع
-
admin
۱۳۸۹/۱/۱۹
| دفعات بازدید: 102
مبارزه در مقابل امپرياليسم در تمامي آفريقا ، مبارزه ايي در جهت استقلال خواهي مداوم آفريقا بودكه از آن به رنسانس آفريقائي تعبير مي شود .
-
129
۱۳۹۳/۱۰/۸
| دفعات بازدید: 78
پیکر عظیم الجثه "آمن هوتپ سوم" که 3200
سال پیش بر اثر زلزله در زیر خاک مدفون شده بود، بار دیگر توسط باستان شناسان
رونمایی شد.
گروهی از باستان شناسان به تازگی از پیکر عظیم الجثه آمن هوتپ سوم که در حدود 3
هزار سال پیش در شهر معبدی "لوکسور" مصر بر اثر زلزلهای واژگون شده بود، رونمایی
کردند.
شهر "لوکسور" معروف به شهر معبد پیش از این نیز به علت در برداشتن مجسمه 3400 ساله
"ممنون" از فراعنه مصر و نیز مجسمههای دو قلوی آمن هوتپ شناخته شده بود و هم اکنون
با رونمایی از این مجسمه 13 متری مدفون شده در خاک بار دیگر نام این شهر بر سر
زبانها آمده است.
به گفته "هوریگ سوروزیان" باستان شناسی آلمانی-آمریکایی، مجسمه آمن هوتپ بلندترین
پیکر ایستادهای است که تاکنون در بین پادشاهان مصری به چشم میخورد چرا که حتی
مجسمه معروف "ممنون" با 21 متر طول هم فرعون را در حالت نشسته نمایش میدهد.
این مجسمه ترمیم شده با 89 قطعه بزرگ و تعداد زیادی قطعات کوچک در حدود 110تن وزن
دارد، در این مجسمه پادشاه مصر با تاجی سفید در حالی که در هر دستش یک تومار از
کاغذ پاپیروس که اسم خود نیز بر روی آن حک شده به چشم میخورد و به کمربند وی یک
خنجر با دستهای مانند سرقوچ همراه با یک قلاب مستطیلی متصل است که اسامی پادشاه
روی آن نوشته شده است.
به گفته باستان شناسان "آمن هوتپ سوم" مالک امپراتوری بزرگی از رودخانه فرات تا
سودان بوده و در 12سالگی به پادشاهی رسیده و در حدود 1354پیش از میلاد مسیح نیز
مرده است.
"لوکسور" شهری با 500هزار نفر جمعیت در کرانه رود نیل در قسمت جنوبی مصر، موزهای
رو باز از معبرهای تو در تو و مقبره های فراعنه مصری است.
-
129
۱۳۹۳/۱۱/۲۰
| دفعات بازدید: 90
هماهنگی و هارمونی در میان خانه های یک
روستا می تواند یکی از زیباترین جذابیت های آن باشد. معمولا در هر روستا
خانه ها یک طبقه، کوچک و زیبا هستند اما یکی از روستاهای مراکش به سبک خاصی
درست شده است.
روستای "Chefchaouen" یکی زیباترین نقاط در دنیاست که هر ساله چندین میلیون
توریست ها را به سمت خود می کشاند. این روستا به شکل خاصی طراحی شده است که
همه چیز در آن آبی رنگ است.
این روستا در سال 1930 به این شکل درآمد
و از آن زمان تا به حال هرکس خانه ای می سازد یا حتی وسیله جدیدی را به
روستا می آورد باید آبی رنگ باشد و غیر از آن شکل روستا به هم می ریزد.
البته این روستا با همه زیبایی که دارد نکات ضعفی نیز در آن دیده می شود
یکی از این نکات ضعف کشت مواد مخدر به صورت گسترده در این روستا است که آن
را به قطب مواد مخدر در مراکش تبدیل کرده است.
-
admin
۱۳۸۹/۷/۵
| دفعات بازدید: 64
در سال 1968 مسابقات المپیك در شهر مكزیكوسیتی برگزار شد. در آن سال مسابقه دوی ماراتن یكی از شگفت انگیزترین مسابقات دو در جهان بود.دوی ماراتن در تمام المپیكها مورد توجه همگان است و مدال طلایش گل سرسبد مدال های المپیك. این مسابقه به طور مستقیم در هر 5 قاره جهان پخش میشود. كیلومتر آخر مسابقه بود دوندگان رقابت حساس و نزدیكی با هم داشتند، نفس های آنها به شماره افتاده بود، زیرا آنها 42 كیلومتر و 195 متر مسافت را دویده بودند. دوندگان همچنان با گامهای بلند و منظم پیش میرفتند. چقدر این استقامت زیبا بود. هر بیننده ای دلش میخواست كه این اندازه استقامت و توان داشته باشد. دوندگان، قسمت آخر جاده را طی كردند و یكی پس از دیگری وارد استادیوم شدند. استادیوم مملو از تماشاچی بود و جمعیت با وارد شدن دوندگان، شروع به تشویق كردند. رقابت نفس گیر شده بود و دونده شماره ... چند قدمی جلوتر از بقیه بود. دونده ها تلاش میكردند تا زودتر به خط پایان برسند و بالاخره دونده شماره ... نوار خط پایان را پاره كرد. استادیوم سراپا تشویق شد. فلاش دوربین های خبرنگاران لحظه ای امان نمی داد و دونده های بعدی یكی یكی از خط پایان گذشتند و بعضی هاشان بلافاصله بعد از عبور از خط پایان چند قدم جلوتر از شدت خستگی روی زمین ولو شدند. اسامی و زمان های به دست آمده نفرات برتر از بلندگوها اعلام شد. نفر اول با زمان دو ساعت و ... در همین حال دوندگان دیگر از راه رسیدند و از خط پایان گذشتند. در طول مسابقه دوربین ها بارها نفراتی را نشان داد كه دویدند، از ادامه مسابقه منصرف شدند و از مسیر مسابقه بیرون آمدند. به نظر میرسید كه آخرین نفر هم از خط پایان رد شده است. داوران و مسوولین برگزاری میروند تا علائم مربوط به مسابقه ماراتن و خط پایان را جمع آوری كنند جمعیت هم آرام آرام استادیوم را ترك میكنند. اما...
بلند گوی استادیوم به داوران اعلام میكند كه خط پایان را ترك نكنند گزارش رسیده كه هنوز یك دونده دیگر باقی مانده. همه سر جای خود برمیگردند و انتظار رسیدن نفر آخر را میكشند. دوربین های مستقر در طول جاده تصویر او را به استادیوم مخابره میكنند. از روی شماره پیراهن او اسم او را می یابند
"جان استفن آكواری" است دونده سیاه پوست اهل تانزانیا، كه ظاهرا برایش مشكلی پیش آمده، لنگ میزد و پایش بانداژ شده بود. 20 كیلومتر تا خط پایان فاصله داشت و احتمال این كه از ادامه مسیر منصرف شود زیاد بود. نفس نفس میزد احساس درد در چهره اش نمایان بود لنگ لنگان و آرام می آمد ولی دست بردار نبود. چند لحظه مكث كرد و دوباره راه افتاد. چند نفر دور او را می گیرند تا از ادامه مسابقه منصرفش كنند ولی او با دست آنها را كنار می زند و به راه خود ادامه میدهد. داوران طبق مقررات حق ندارند قبل از عبور نفر آخر از خط پایان محل مسابقه را ترك كنند. جمعیت هم همان طور منتظر است و محل مسابقه را با وجود اعلام نتایج ترك نمی كند. جان هنوز مسیر مسابقه را ترك نكرده و با جدیت مسیر را ادامه میدهد. خبرنگاران بخش های مختلف وارد استادیوم شده اند و جمعیت هم به جای اینكه كم شود زیادتر میشود! جان استفن با دست های گره كرده و دندان های به هم فشرده و لنگ لنگان، اما استوار، همچنان به حركت خود به سوی خط پایان ادامه میدهد او هنوز چند كیلومتری با خط پایان فاصله دارد آیا او میتواند مسیر را به پایان برساند؟ خورشید در مكزیكوسیتی غروب میكند و هوا رو به تاریكی میرود.
بعد از گذشت مدتی طولانی، آخرین شركت كننده دوی ماراتن به استادیوم نزدیك میشود، با ورود او به استادیوم جمعیت از جا برمیخیزد چند نفر در گوشه ای از استادیوم شروع به تشویق میكنند و بعد انگار از آن نقطه موجی از كف زدن حركت میكند و تمام استادیوم را فرا میگیرد نمیدانید چه غوغایی برپا میشود. 40 یا 50 متر بیشتر تا خط پایان نمانده او نفس زنان می ایستد و خم میشود و دستش را روی ساق پاهایش میگذارد، پلك هایش را فشار می دهد نفس میگیرد و دوباره با سرعت بیشتری شروع به حركت میكند. شدت كف زدن جمعیت لحظه به لحظه بیشتر میشود خبرنگاران در خط پایان تجمع كرده اند وقتی نفرات اول از خط پایان گذشتند استادیوم اینقدر شور و هیجان نداشت. نزدیك و نزدیكتر میشود و از خط پایان میگذرد. خبرنگاران، به سوی او هجوم میبرند. نور پی در پی فلاش ها استادیوم را روشن كرده است انگار نه انگار كه دیگر شب شده بود. مربیان حوله ای بر دوشش می اندازند او كه دیگر توان ایستادن ندارد، می افتد.
آن شب مكزیكوسیتی و شاید تمام جهان از شوق حما سه جان، تا صبح نخوابید. جهانیان از او درس بزرگی آموختند و آن اصالت حركت، مستقل از نتیجه بود. او یك لحظه به این فكر نكرد كه نفر آخر است. به این فكر نكرد كه برای پیشگیری از تحمل نگاه تحقیرآمیز دیگران به خاطر آخر بودن میدان را خالی كند. او تصمیم گرفته بود كه این مسیر را طی كند، اصالت تصمیم او و استقامتش در اجرای تصمیمش باعث شد تا جهانیان به ارزش جدیدی توجه كنند ارزشی كه احترامی تحسین برانگیز به دنبال داشت. فردای مسابقه مشخص شد كه جان، از همان شروع مسابقه به زمین خورده و به شدت آسیب دیده است
او در پاسخ به سوال خبرنگاری كه پرسیده بود چرا با آن وضع و در حالی كه نفر آخر بودید از ادامه مسابقه منصرف نشدید؟ ابتدا فقط گفت: "برای شما قابل درك نیست!" و بعد در برابر اصرار خبرنگار ادامه داد: "مردم كشورم مرا 5000 مایل تا مكزیكوسیتی نفرستاده اند كه فقط مسابقه را شروع كنم، مرا فرستاده اند كه آن را به پایان برسانم".
-
admin
۱۳۹۰/۴/۱۱
| دفعات بازدید: 51
جام جم آنلاين:
163 سال پيش در روز 26 ژوييه سال 1847 ميلادي كشور آفريقايي ليبريا رسما به استقلال دست يافت. به اين ترتيب ليبريا نخستين كشور آفريقايي بود كه از سوي قدرت هاي استعمارگر غربي استقلال آن به رسميت شناخته شد.
در سال 1816 ميلادي يك كشيش آمريكايي به نام رابرت فينلي موسسه اي را تحت عنوان موسسه استعماري تاسيس كرد كه هدف آن بازگرداندن برده هاي سياهپوست آزاد شده كه در ايالات شمالي آمريكا كه در آنها برده داري معمول نبود به قاره آفريقا بود.
او يك سرزمين كوچك در خليج گينه به نام كاپ مه سورادو را به مبلغ 300 دلار در سال اجاره كرد اما فقط يك بار اجاره آن را پرداخت. از سال 1821 ميلادي به ابتكار اين موسسه نخستين برده هاي سياهپوست آمريكايي در اين سرزمين مستقر شدند.
محل استقرار آنها به نام رئيس جمهور وقت آمريكا ، جيمز مونرو «مونروويا» نام گرفت كه امروز پايتخت كشور ليبريا است.
اندك اندك تعداد برده هاي سياهپوست آمريكايي كه در اين منطقه مستقر مي شدند به هزاران نفر رسيد و درگيري آنها با ساكنان بومي آغاز شد.
پس از استقلال ليبريا، آمريكايي هاي ليبريايي توانستند قدرت را در دست بگيرند. آنها علي رغم اين كه در اقليت بودند اكثريت جمعيت بومي را در جهت منافع شركت هاي آمريكايي توليد كائوچو فايرستون كه مالك كشتزارهاي درخت هوهآ بود به بيگاري كشيدند.
در عين حال، آمريكايي هاي ليبريايي از كمك هاي دولت آمريكا برخوردار بودند اما سرانجام قدرت دولت هاي آمريكايي هاي ليبريايي در سال 1980 ميلادي با كودتاي يك بومي ساموئل كانيون دوئه خاتمه پذيرفت. از آن پس هرج و مرج در ليبريا آغاز شد و جنگ هاي داخلي وحشتناكي كه همه ريشه در اختلاف قديمي ساكنان بومي با آمريكايي هاي ليبريايي داشتند، اين كشور كوچك را به خاك و خون كشيدند.
به اين ترتيب، در روز 26 ژوييه سال 1847 ميلادي كشور آفريقايي ليبريا كه بردگان سياهپوست آمريكايي در آن مستقر شده بودند به استقلال دست يافت.
منبع: جام جم آن لاين
-
۱۳۹۲/۵/۲۷
| دفعات بازدید: 88
بسم الله الرّحمن الرّحیم
گزارش برنامههای برگزار شده
به مناسبت بزرگداشت روز جهانی قدس در کنیا
جمعه 11مرداد 1392
به اهتمام رایزنی فرهنگی و حمایت همهجانبۀ سفارت جمهوری اسلامی ایران در کنیا،
برای بزرگداشت روز جهانی قدس در این کشور، برنامههایی متعدّد در نایروبی(پایتخت) و
چهار شهرِ دیگر(مومباسا، مالیندی، ناکورو، لامو) برگزار شد که فهرست آنها ذیلاً و
گزارش اجمالی آنها در پی میآید.
یک) برنامههای روز قدس در نایروبی، شامل:
برگزاری همایشی با عنوان « روز قدس، نقطۀ عطف بیداری اسلامی » (با حضور550نفر)
طرّاحی و چاپ چهار پوستر به این مناسبت در شمارگان ششصد نسخه و توزیع آنها در
نایروبی و چهار شهر مذکور (پیوست1)
تدوین دو مقاله به این مناسبت و انتشار آنها در سه روزنامۀStandard و Peopleو Star
(پیوست2)
مقالات مزبور برای هفته نامۀ Citizen نیز ارسال شدند و احتمالاً در هفتۀ آینده یکی
از آنها منتشر خواهد شد.
اجرای دو برنامۀ گفتوگوی رادیویی (رادیو معیشه- سراسری، به زبان سواحلی:30دقیقه ؛
رادیو اقرأ- نایروبی و حومه، به زبان سواحلی: 30دقیقه) و دو برنامۀ گفتوگوی
تلویزیونی به این مناسبت با حضور شخصیتهای مذهبی- سیاسی کنیا (شبکۀ QTV – سراسری،
به زبان سواحلی:30دقیقه ؛ شبکۀ KBC- سراسری، به زبان انگلیسی:60دقیقه) (جمعاً:
150دقیقه)
پخش گزارش خبریِ مراسم از شبکۀ سراسریKBC در سه نوبت:
خبرساعت 13(در حدود 3دقیقه) ؛ خبر ساعت 19 (در حدود 2دقیقه) ؛ خبر ساعت21 (در حدود
5/1دقیقه)
دو) برنامههای روز قدس در شهرهای دیگر:
1. برگزاری همایش در لامو (با حضور400نفر)
2. برگزاری همایش در مالیندی (با حضور300نفر)
3. برگزاری همایش در مومباسا (با حضور275نفر)
4. برگزاری همایش در ناکورو (با حضور300نفر)
شایان ذکراست که نزدیک به همۀ هزینههای برگزاری برنامههای متعدّد ویژۀ روز قدس در
شهرهای محتلف کنیا توسّط جناب آقای گیوزاد، سفیر محترم ج. ا. ایران در کنیا، تأمین
و پرداخت شد و از این رو، همینجا ازعنایت و لطف بیدریغ ایشان سپاسگزاری میشود.
این عنوان/ شعار، عیناً، برای برنامۀ اصلیِ/ همایشِ چهار شهر دیگر نیز (با طرحِ
بنرِ[banner] یکسان، و تنها با تغییر محلّ برگزاری برنامه) تکرار شد و همۀ بنرها در
نایروبی چاپ و برای هر شهر ارسال گردید.
همایش "روز قدس، نقطۀ عطف بیداری اسلامی" در نایروبی
این همایش در ساعت چهار بعد از ظهر در سالن اجتماعات هتل "پراید این" با قرائت آیات
اوّل تا نهم سورۀ مبارک اِسراء توسّط عرفان نانجی، دانش آموز مدرسۀ جعفری (وابسته
به شیعیان خوجۀ اثناعشریِ کنیا) آغاز شد و در ادامه، فیلمی مستند در بارۀ وضع
زندانیان فلسطینیِ دربندِ رژیم صهیونیستی و سپس نماهنگی با مضمون آوارگی مردم
فلسطین بر اثرِ غصب سرزمین آنها پخش گردید.
نخستین سخنران برنامه دکتر حسن کینیوا(Kinyua) ، استاد فلسفه و مطالعات دینیِ
دانشگاه نایروبی بود و موضوع سخنش "مفهوم و اهمیّت روز قدس نزد مسلمانان و مردم
جهان". وی اشاره داشت به این که تعیین روز قدس در ماه مبارک رمضان نشانۀ اهمیّت
مسئلۀ فلسطین برای همۀ مسلمانان است و ازهمین رو، به پیروی ازامام خمینی، بسیاری از
دیگرعلمای مسلمان هم آخرین جمعۀ این ماه را به عنوان روز قدس گرامی میدارند تا با
مردم فلسطین، که پس از اشغال سرزمینشان توسّط صهیونیستها آواره شدهاند یا تحت ستم
قرار دارند، اظهارهمدردی و از آنان حمایت کنند.
دکتر کینیوا ناآرامیها و اوضاع نابهسامان و آشوبهای کنونی در کشورهایی چون مصر و
تونس و سوریه و بحرین و عراق را نیز ناشی از دسیسههای صهیونیستها و حامیان غربی
آنها دانست.
وی درادامۀ سخنان خود، با ذکرحدیثی از رسول اکرم (ص) دالّ به این که هر مسلمانی
موظّف است با دست و زبان از مظلوم حمایت واز ظلم و ظالم جلوگیری کند، یادآورشد که:
اکنون اغلب مردم فلسطین تحت ستماند؛ از آب آشامیدنی مناسب و از برق و سایر امکانات
ضروری زندگی محروماند؛ حقوق اوّلیۀ آنان هر روز پایمال میشود؛ و ...؛ و اینها همه
در حالی است که مسلمانان- تحت تأثیرِ توطئۀ دشمنان اسلام- به درگیریهای بیموردِ
مذهبی و فرقهای و حتّی به کشتنِ یکدیگر مشغولاند! برای حمایت از مردم مظلوم
فلسطین، بنیانگذارِ انقلاب اسلامی اعلام کرد که تلاش در راه آزادی فلسطین یک وظیفۀ
دینی است و همۀ مسلمانان باید درادای این وظیفه بکوشند.
سخنران بعدیِ همایش دکتر کاهومبی ماینا (Kahumbi Maina) بود، استاد ممتازفلسفه
ومطالعات دینیِ دانشگاه کنیاتا. سخنرانی او- که با استفاده از پاورپوینت پشتیبانی
میشد- در بارۀ "فلسطین و حقوق بشر" و مضمون آن نقض این حقوق در سرزمینهای اشغالی
بود.
دکتر ماینا، پس از ذکر توضیحاتی در بارۀ مفاهیم اساسی حقوق بشر، از اهمیّت روز قدس
در حمایت از مردم ستمدیدۀ فلسطین و محکوم کردنِ جنایات رژیم صهیونیستی یاد کرد و بر
تأثیر بسزای برگزاریِ مراسم و راهپیماییها در این روز در کشورهای مختلف و خصوصاً
در ایران در این زمینه تأکید ورزید.
در ادامه، دکتر ماینا به مهمترین موارد نقض حقوق بشر در فلسطین اشغالی پرداخت، از
آن جمله:
نقض حقوق شهروندی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی. این حقوق به صراحت در
"اعلامیۀ جهانی حقوق بشر" مورد تأکید و حمایت قرار گرفته و در چهارمین کنوانسیون
ژنو به آنها تصریح شده است.
بی اعتنایی کلّی به حقوق اساسی و ذاتی مردم فلسطین و به ویژه نقض مستمرّ این حقوق
در زمان جنگ، مصرّح در کنوانسیون چهارم ژنو.
اعلام غزّه به عنوان منطقۀ متخاصم از سوی اسرائیل در تاریخ 19سپتامبر2007 و محاصرۀ
شدید ساکنان آن به جرم تشکیل دولت حماس.
وی اشاره کرد که اینها نمونههایی از نقض حقوق بشر در فلسطین اشغالی است. تجاوز
نظامی، محاصرۀ اقتصادی، ساخت دیوارِ حایل، گسترش شهرک سازی، اِعمال محدودیت برای
رفت وآمدِ فلسطینیان، تخریب خانهها و مزارع آنان، و دیگر تعدّیات رژیم صهیونیستی
به این مردم مظلوم، آثاری ویرانگر بر اقتصاد و سلامت و آموزش و زندگی خانوادگی، و
کلّاً، بر همۀ استانداردهای زیستیِ فلسطینیان، خصوصاً در غزّه، داشته است.
پس از دکترماینا نوبت به عبدالله مواسیمبا (Mwasimba) رسید. این شاعر سرشناس سرودۀ
اخیر خود را با نام "اورشلیم" قرائت کرد.
در این سرودۀ سوزناک، شاعر از ستمهایی که به توطئۀ دشمنان اسلام و به دست
صهیونیستها بر مردم این منطقه رفته است و همچنان ادامه دارد یاد کرده و در پایان
اظهار امید کرده که در پرتو بیداری اسلامی و قیام مردم فلسطین، درآیندهای نزدیک
شاهد آزادی این منطقۀ مقدّس باشیم.
سپس، آقای ملک حسین گیوزاد، سفیر محترم ج. ا. ایران برای ایراد سخنرانی دعوت شد. وی
در ابتدا یادآورشد که در این روز میلیونها مسلمان و حتّی غیرمسلمان در بیش از
هشتاد کشور در سراسر جهان، در اجابت دعوت امام خمینی(ره)، گردِ هم میآیند و با
تشکیل مجالس و برگزاری راهپیماییها به بزرگداشت روز قدس میپردازند و شعار آزادی
فلسطین و حمایت از مردم مظلوم آن سرمیدهند و جنایتهای رژیم اشغالگرِ صهیونیستی را
محکوم میکنند. وی اشاره کرد که مردم ایران نیز در سراسر کشور پهناورِ خود،همه ساله
و به طور بسیار با شکوه، راهپیماییِ روز قدس را برگزارمیکنند و همبستگی خود را با
مردم تحت ستم فلسطین نشان میدهند.
آقای گیوزاد تأکید کرد که ماه مبارک رمضان و به ویژه روز قدس، به هنگامۀ مبارزۀ
مردم فلسطین با اشغالگران سرزمین خود و جهاد در راه آزادسازی آن اختصاص یافته است.
جنایات ضدّ بشریِ رژیم صهیونیستی بیش از شش دهه است که در فلسطین ادامه دارد و
محکوم کردن و مقابله با این جنایات از مهمترین مسائل بشردوستانۀ جهان کنونی است.
امّا، متأسّفانه، شاهدِ آنیم که رسانهها و شبکههای بینالمللی- که عموماً وابسته
یا وامدارِ صهیونیستهایند و به نشر مسائل مبتذل و پیشپاافتاده اشتغال دارند- و
نیز رهبران سیاسیِ مدعّیِ حمایت از حقوق بشر، نه تنها چشمان خود را بر این جنایات
بستهاند، بلکه به حمایت از رژیم جعلیِ اسرائیل و توجیه جنایتهای آن میپردازند.
سفیر ج. ا. ایران در پایان سخنان خود اظهار داشت که موضع ایران در مسئلۀ فلسطین
همواره این بوده که فلسطین متعلّق به همۀ فلسطینیان است و ادامۀ اشغال آن تهدیدی
جدّی و خطرناک برای صلح و عدالت و امنیت در کلّ جامعۀ جهانی است. تنها راه حلّ این
مسئله نیز بهکارگیریِ روشهای مردم سالارانه است، یعنی برگزاریِ همهپرسی و مراجعه
به آرای عموم مردم فلسطین، اعمّ از مسلمان و مسیحی و یهودی، برای تعیین دولت مورد
قبول خود. همۀ فلسطینیان آواره باید بتوانند به سرزمین مادریِ خود بازگردند و در
این همهپرسی شرکت کنند و قانون اساسی و دیگر قوانین و مقرّرات مورد نظر و نیازشان
را به تصویب برسانند. تنها در این صورت است که صلح و امنیت و عدالت در فلسطین
برقرار خواهد شد.
آخرین سخنران همایش حجّةالاسلام شیخ نور، اهل آفریقای جنوبی و تحصیلکردۀ حوزۀ
علمیۀ قم بود. وی که چند ماه است امامت جمعه و جماعات مسجد جعفری در نایروبی را
برعهده دارد، در سخنانی کوتاه امّا بسیار پرشور و گیرا، به سابقه و سرگذشت سرزمین
قدس پرداخت و وضع اسفناک و دردآورِ این منطقۀ مقدّس پس از اشغال به دست
صهیونیستهای جنایتکار را تلخترین دوران این دیار دانست.
شیخ نور یادآورشد که روزقدس، نه تنها برای اشغالگران که برای فلسطینیان و مسلمانان
جهان حاوی پیام است. روز قدس، روز گرامیداشتِ پیمان مردم فلسطین برای آزاد سازی قدس
شریف و بازگشت آنان به سرزمین مادری است. روز قدس، همچنین حامل پیامی است به رژیم
صهیونیستی که بدانند فلسطینیان و دیگرمسلمانان آزاده هرگز از تلاش در راه احقاق
حقوق حقّه وغصب شدۀ مردم فلسطین و آزادی قدس دست نخواهند کشید و یقین دارند که این
خواسته، دیر یا زود، تحقّق خواهد یافت.
وی در بخشی از سخنان خود به مفهوم "اورشلیم" اشاره کرد و گفت که معنای این کلمۀ
عبری "شهرصلح" است؛ امّا اکنون، متأسفانه، شاهدیم که، بر اثر جنایات مستمرّ
صهیونیستها، صلح و آرامش از آن رخت بربسته و ناامنی و آشوب بر آن حاکم شده است.
تردیدی نیست که این شهر، یعنی قدس شریف، قلب جهان اسلام و جهان مسیحیت و جهان
یهودیت است و همۀ مسلمانان و مسیحیان و یهودیان موظّف و مسئولاند که صلح و امنیت و
عدالت را به آن باز گردانند. اعلام آخرین جمعۀ ماه مبارک رمضان از سوی امام خمینی
(ره)، در واقع پیامی بود برای یادآوریِ این مسئولیت بزرگ به همۀ جهانیان.
پیش از پایان گرفتنِ همایش، موئینی رمضانی، از کارکنان رایزنی فرهنگی ج. ا. ایران
در کنیا، به نمایندگی از برگزارکنندگانِ این برنامۀ باشکوه، از شرکت کنندگان تشکّر
کرد و خواستار آن شد که هریک از آنان حامل پیام این همایش برای دیگران باشند و نیز
برای آزادی قدس و رهایی مردم مظلوم فلسطین از ظلم اشغالگرانِ صهیونیست دعا کنند.
سپس، با قرائت اذان مغرب، حاضران که بیش از 550 نفر زن و مرد بودند، به اقامۀ نماز
مغرب به امامت شیخ شعبان از علمای اهل سنّتِ منطقه و از محبّان اهل بیت علیهم
السّلام پرداختند.
با صرف افطار در فضایی گرم و معنوی، همایش خاتمه یافت.
فردای برگزاری این همایش- که به گفتۀ حاضران و همکاران، در قیاس با برنامههای
روزقدس در چند سال اخیر، بسیار باشکوه و پرمحتوا و منظّم برگزار شد- شبکۀ تلویزیونی
سراسری کنیا(KBC) در سه نوبت به پخش گزارش خبریِ آن پرداخت.
1. برنامۀ روز قدس در لامو
این برنامه، که حدود چهارصد نفر در آن حضور پیدا کردند، با قرائت قرآن و دعای
افتتاح آغاز شد.
سپس، رئیس مؤسّسۀ المودّه، حاج علی بونو(Bunu)، ضمن تاکید بر اهمیّت روز قدس و
برگزاری مراسم برای بزرگداشت آن ، اشارهای به تاریخچۀ خرید زمینهای فلسطینیان
توسّط یهودیان کرد که سرانجام به اشغال فلسطین منجر شد. وی به مردم لامو هشدار داد
که هنگام فروش زمینهای خود، تمام جوانب را در نظر بگیرند تا به سرنوشت فلسطینیان
دچار نشوند.
در ادامه، شعری در بارۀ فلسطین و قدس توسّط یکی از دانش آموزان مدرسۀ ثقفیه خوانده
شد و پس از آن همخوانیِ قصیدهای در همین موضوع توسط گروه هنری حبیب اجرا گردید.
سخنران بعدی، محمود عمر، یکی از معلّمان دبیرستان بود که از اهمیت روز قدس، به
عنوان یک واقعۀ بینالمللی، سخن گفت و افزود که امام خمینی(ره) تنها مدافع حقوق
مظلومان در تاریخ معاصر بوده است. وی گفت: مسلمانان نباید در مقابل یاغیگری
اسرائیل در فلسطین ساکت بمانند؛ رژیمی که نه تنها مردم بیگناه را میکشد و خانهها
و مزارع و مدرسهها و بیمارستانهاشان را ویران میکند، بلکه با دادن داروهای خاص
به زنان باردار فلسطینی موجب سقط یا صدمه دیدنِ جنین آنها میشود.
وزیر بازرگانی استان لامو، احمد عبدالله البیتی، به عنوان سومین سخنران، ضمن تشکّر
از برگزارکنندگان مراسم که موجب آگاهی مردم لامو از رنجهای مردم فلسطین میشود و
با ابراز خوشحالی از این که این مراسم همه ساله برگزار میشود، به مردم لامو گوشزد
کرد که سرگذشت تلخ فلسطین میتواند درس بزرگی برای آنها باشد. وی گفت: امروز روز
بزرگی است و من شهادت میدهم که چنانچه رهبر فقید انقلاب اسلامی، امام خمینی(ره)،
اقدام به تعیین روز قدس نمیکرد هیچکس دیگر از عهدۀ این کار برنمیآمد. البیتی
افزود: امروزه، بسیاری با انگیزههای متفاوت به لامو میآیند و دراین منطقۀ
مسلماننشین سرمایه گذاری میکنند که باید مراقب آنان بود. امروزه تنها جمهوری
اسلامی است که در مسیر یاری مردم فلسطین و منافع دیگر مسلمانان جهان گام برمیدارد؛
کما این که در زمان آتش سوزی "فازا" (Faza) (جزیرهای در نزدیکی لامو) نیز این
برادران ایرانی بودند که نخست به یاری ما آمدند.
عبّاس علی عبدالله، هماهنگ کنندۀ امور مؤسّسۀ المودّه، سخنران پایانی برنامه بود.
وی پس از تشکّر از حاضران و سخنرانان، از مردم خواست که، در پرتو آگاهی حاصل از
مناسبتهایی چون روز قدس، در زندگی روزمرّه و کسب و کار، بیشتر مراقب اطراف خود
باشند، زیرا با تغییرات اخیر که در نظام سیاسی کشور رخ داده، خیلیها با اهداف
مختلف سعی در نفوذ در آنان خواهند داشت؛ امّا چنانچه مردم اتّحاد اسلامی خود را حفظ
کنند، دشمنان و توطئهگران کاری از پیش نخواهند برد.
2 . برنامۀ روز قدس در مالیندی
بعد از تلاوت آیاتی از قرآن کریم، عبدالفتّاح زمزم، رئیس مرکز انصار اهل بیت
مالیندی، آغازگر برنامه بود. وی، پس از ذکرِ خیر مقدم به حاضران- که درحدود 300نفر
بودند- در بارۀ اهمیّت روز قدس و سابقه و دستاوردهای آن سخن گفت و توضیح داد که
سربلندی اسلام در دنیای امروز مدیون جمهوری اسلامی و رهنمودهای امام خمینی(ره) است.
دومین سخنران، استاد احمد عمر گالگالو(Galgalo) از تلاشها و توطئههای گوناگون
مستکبران و دشمنان اسلام برای سرنگونی جنبشهای اسلامی، ازجمله در مصر و تونس سخن
گفت و افزود که این تلاشها و توطئهها برای مقابله با انقلاب و جمهوری اسلامی
ایران نیز ادامه دارد، ولی به یاری خدا و به سبب آگاهی و هوشیاری و وحدت مردم ایران
این اقدامات نافرجام خواهد ماند. ( در این هنگام، فریاد تکبیر حاضران فضای محل
برگزاری برنامه را پر کرد.)
سخنران سوم، استاد محمّد گفت: تنها نبودنِ فلسطینیان در شرایط و اوضاع دشوار کنونی
در سرزمینهای اشغالی و در افکار عمومی جهانیان از تأکیدات و رهنمودهای امام
خمینی(ره) سرچشمه میگیرد که مردم فلسطین را نه به سبب ملیّت آنها بلکه به جهت
دینشان دوست میداشت و نگران سرنوشت آنان بود. از این رو، ما نیز باید به پیروی از
آن امام بزرگوار، مردم فلسطین را که برادران و خواهران دینی ما هستند، دوست بداریم
و برای آزادی آنان از ستم صهیونیستها بکوشیم.
برنامه، قبل از مغرب به پایان رسید و حاضران، بعد از اقامۀ نماز مغرب، بر سرِ سفرۀ
افطار نشستند.
3. برنامۀ روز قدس در مومباسا
تفاوت مراسم بزرگداشت روز قدس در مومباسا در این سال، نسبت به سالهای قبل، برگزاری
آن در منطقۀ اصلی مومباسا بود، محلّی با اکثریت جمعیّت مسلمان. از همین رو، 275نفر
در این مراسم شرکت داشتند.
برنامه با قرائت آیاتی ازقرآن کریم آغازشد. سپس، شیخ نورالدّین موسی علی، رئیس
"مرکز فرهنگی اسلامی" مومباسا- محلّ برپایی مراسم- به ایراد سخن پرداخت. وی پس از
بیان مطالبی در بارۀ روز قدس و اهمیّت آن در دفاع از حقوق مردم مظلوم فلسطین، از
امام خمینی(ره) یاد کرد و گفت: نظرهای متفاوتی دربارۀ انقلاب اسلامی و جمهوری
اسلامی ایران وجود دارد، امّا همگی بر این نکته اذعان دارند که جمهوری اسلامی ایران
تنها کشوری است که از حق مسلمانان سخن میگوید و از آن دفاع میکند. وی، به عنوان
نمونه، به ماجرای سلمان رشدی و موضع امام خمینی(ره) و فتوای تاریخی ایشان در بارۀ
او اشاره کرد.
سخنران بعدی برنامه شیخ رجب انداگو(Ndago) بود که در بارۀ لزوم اتّحاد مسلمانان و
زیانهای ناشی از تفرّق آنان، اهمیّت پیروی از تعالیم قرآن و رسول مکرّم اسلام،
تأکید جمهوری اسلامی ایران بر اتّحاد مسلمانان و تشکّر از فعّالیّتهای سفارت ایران
در کنیا در این زمینه سخن گفت و اشاره کرد که برگزاری این مراسم با حمایت سفارت
ایران، نشانهای است از این که جمهوری اسلامی ایران علاقهمندِ مسلمانان این منطقه
و نگران وضع آنان است.
وی همچنین یادآور شد که، برخلاف بعضی از کشورهای ظاهراً اسلامی، هرگز تا کنون شاهد
نبوده که جمهوری اسلامی ایران اقدامی در جهت ایجاد تفرقۀ مسلمانان انجام داده باشد.
شیخ انداگو، با تذکّر به این که، به رغم اکثریّت مسلمانان در مومباسا، متأسّفانه
اغلب امور تجاری و کارهای پرسود دراختیار غیرمسلمانان است، سخنان خود را با تأکید
بر ضرورتِ حضور جدّیِ مسلمانان مومباسا در صحنههای اقتصادی و سیاسی این منطقه به
انجام رسانید.
4. برنامۀ روز قدس در ناکورو
ناکورو برای سومین سال پیاپی شاهد برگزاری برنامۀ ویژۀ روز قدس بود. این برنامه- که
به رغم فرصت اندک برای دعوت از مردم برای شرکت در آن، با حضور حدود300نفر برپا شد-
با قرائت آیاتی از سورۀ اِسراء و ترجمۀ آن به زبان سواحلی توسّط هارون حسن، طلبۀ
مدرسۀ رسول اکرم(ص) آغاز گردید.
سپس مجری برنامه، شیخ یوسف وُدینیو (Vudinyu)، ضمن خوشامد گویی به مهمانان، از
اهمیّت روز قدس سخن گفت و اشاره کرد که برگزاری برنامۀ روز قدس در آخرین جمعۀ ماه
مبارک رمضان از برکات و تأکیدات امام خمینی(ره) بوده است.
اوّلین سخنران مراسم شیخ محمود گیبه(Gibe)، امام جماعت مسجد بوندنی(Bondeni) بود که
ضمن تشکّر از برگزارکنندگان برنامه، از لزوم برقراری اتّحاد بین امّت مسلمان و
درایت بیشترِ رهبران جوامع اسلامی سخن گفت. وی در ادامه، توصیۀ امام خمینی در بارۀ
ضرورت اتّحاد در مقابل رژیم صهیونیستی را به حاضران یادآورشد و افزود: مسئلۀ فلسطین
تا قبل از انقلاب اسلامی چندان مدّ نظر و مورد توجّه مسلمانان نبود، امّا امروزه در
سراسر جهان روز قدس گرامی داشته میشود و این مرهون امام خمینی(ه) است.
دبیراتّحادیۀ ائمّۀ جمعه و جماعات ناکورو، شیخ عثمان خطیب، به عنوان دومین سخنران،
پس از ارائۀ توضیح دربارۀ فعّالیتهای دبیرخانۀ مزبور در برقراری ارتباط و هماهنگی
و همدلی بین ائمّۀ جمعه و جماعات ناکورو، به نقش مهمّ علما و مراکزاسلامی در تبلیغ
علم و دین و اتّحاد و وفاق مسلمانان اشاره کرد و به مقایسۀ سطح فکرعلما قبل و بعد
از ظهور شخصیتی مانند امام خمینی(ره) پرداخت.
سخنران بعدی، حجّة الاسلام شیخ سلیم موئگا(Mwega)، از روحانیون سرشناس ناکورو،
گذری بر تاریخ یهود و چگونگی تشکیل دولت صهیونیستی اسرائیل و آرمان گسترش قلمرو این
دولت غاصب از نیل تا فرات و سپس حکمرانی بر سراسر جهان داشت و یادآور شد که از همین
رو امام خمینی(ره) این رژیم جعلی را چون غدّهای سرطانی میدانست که در پیکرۀ جهان
اسلام ریشه دوانده است. وی در پایان سخنان خود از حاضران خواست تا برای ظهور هرچه
زودترِ پیام آور صلح و عدالت، حضرت مهدی(عج)، دعا کنند.
چهارمین و آخرین سخنران برنامه، شیخ عبّاس جمعه، امام جماعت مسجد بلال در ناکورو
بود. او در ابتدا به حدیثی از حضرت رسول اکرم(ص) در مورد ضرورت اهمیّت دادن
مسلمانان به یکدیگر و اندیشیدن دربارۀ هم و تلاش برای رسیدگی به حال هم اشاره کرد و
یادآور شد که اعلام آخرین جمعۀ ماه مبارک رمضان از سوی امام خمینی(ره) به عنوان روز
قدس، اقدامی در جهت تحقّق این حدیث شریف بوده است. وی در ادامه اظهار داشت که قیام
ضدّ رژیم صهیونیستی به هر صورت و حمایت از خواهران و برادران مسلمان فلسطین وظیفۀ
هر مسلمان است.
منبع:
رایزنی فرهنگی ج.ا.ا.در نایروبی
-
admin
۱۳۸۹/۷/۳
| دفعات بازدید: 67
استعمار پرتغال
جمهوری گینه بیسائو کشوری در آفریقا است که زمانی الگوی آفریقا برای توسعه بود این روزها در زمره فقیرترین کشورهای جهان قرار دارد. این کشور از شمال با سنگال و از جنوب و شرق با گینه همسایه است. در غرب این کشور اقیانوس اطلس قرار دارد.
زمانی گینه بیسائو به عنوان پادشاهی گابو بخشی از امپراتوری مالی بود. بخشهایی از این پادشاهی تا زمان استعمار پرتغالیها در قرن هجدهم باقی مانده بود. پرتغالیها در قرن 17 آغاز به تجارت برده در این کشور کردند. با وجود این که این کشور از نخستین مستعمرات پرتغال بود، بخشهای داخلی آن تا قرن 19 مورد اکتشاف قرار نگرفت. این کشور در زمان استعمار گینه پرتغال نام داشت و پس از استقلال در 24 سپتامبر 1973 نام پایتخت خود، بیسائو را به نام رسمی خود اضافه کرد تا از اشتباه گرفته شدن با جمهوری گینه جلوگیری کند.
سیاست در گینه بیسائو
رئیس جمهور در این کشور رئیس حکومت و نخست وزیر رئیس دولت است. رئیس جمهور برای دورهای پنج ساله با رای مردم انتخاب میشود. نخست وزیر را رئیس جمهور تعیین میکند. مجلس ملی این کشور 100 کرسی دارد. نمایندگان این مجلس با رای مردم برای دورهای چهار ساله انتخاب میشوند. قانون قضایی این کشور بر اساس قوانین فرانسه نگاشته شده است. سن قانونی در گینه بیسائو 18 سال است.
اقتصاد در گینه بیسائو
تولید ناخالص داخلی این کشور 901.2 میلیون دلار است و 480 هزار نفر نیروی کار آن را تشکیل میدهند که 82 درصد از آنان در بخش کشاورزی مشغول به کار هستند. نرخ تورم در سال 2002 میلادی در این کشور چهار درصد بود.
محصولات صادراتی گینه بیسائو شامل بادام هندی، میگو، بادامزمینی، خرما و الوار است که به کشورهای هند (76.1 درصد)، نیجریه (18.1 درصد) و ایتالیا (1.4 درصد) صادر میشود. محصولات وارداتی این کشور شامل مواد غذایی، ماشینآلات و تجهیزات حمل و نقل و محصولات پتروشیمی است که از کشورهای پرتغال (18.7 درصد)، سنگال (16.3 درصد)، ایتالیا (13 درصد) و پاکستان (4.5 درصد) وارد میشود.
مردم گینه بیسائو
جمعیت این کشور یک میلیون و 472 هزار و 780 نفر با میانگین سنی 19.1 سال است. امید به زندگی برای زنان در این کشور 49.04 سال و برای مردان 45.37 سال است. زبان رسمی این کشور پرتغالی است. 45 درصد از مردم آن مسلمان، پنج درصد مسیحی و بقیه پیرو ادیان بومی هستند.
ارتباطات در گینه بیسائو
در این کشور 10 هزار و 200 خط تلفن ثابت و 95 هزار خط تلفن همراه وجود دارد. گینه هیچ میزبان اینترنتی ندارد اما 37 هزار نفر در این کشور از اینترنت استفاده میکنند.
به نقل از آفران
-
admin
۱۳۸۹/۹/۷
| دفعات بازدید: 67
«ولد محمد ولد عبدالعزيز» در سال 1956 ميلادي در شهر "اكجوجت" مركز ايالت "اينشيري" واقع در شمال موريتاني و در قبيله "اولاد بالسباع" به دنيا آمد. اين قبيله كه مساحت گسترده اي از سرزمين موريتاني را به خود اختصاص داده از شهر "مراكش" در جنوب كشور مراكش تا كرانه هاي رود سنگال در جنوب غربي موريتاني سكني گزيده است.
قبيله اولاد بالسباع از قبائل شرفاي ادريسيه و منتسب به «مولاي محمد بن ادريس الثاني بن ادريس الازهر» است كه به هفت شاخه تقسيم مي شود و عمده اين قبايل در مراكش زندگي مي كنند.
ولد عبد العزيز در سال 1977 ميلادي به ارتش موريتاني ملحق و در يك موسسه نظامي واقع در شهر مكناس مراكش به تحصيل پرداخت.
«معاويه ولدالطايع» رئيس جمهور اسبق موريتاني پس از تاسيس گارد رياست جمهوري، با اعطاي رياست اين مجموعه به ولد عبدالعزيز وي را در سلك ياران نزديك خود جاي داد.
گارد رياست جمهوري موريتاني موسوم به بازيپ (BASEP) قويترين و مجهزترين واحد ارتش موريتاني به شمار مي رود. كودتاي نافرجام «صالح ولد حننا» در ژوئن 2003 ميلادي عليه رئيس جمهور اسبق موريتاني «معاويه ولد الطايع»، با تلاش هاي ولدعبدالعزيز ناكام ماند و اين باعث ارتقاي رتبه وي به درجه سرهنگي شد.
در بحراني كه ولد الطايع در اثر تلاش براي سركوب مخالفان خود از اسلامگرايان و جنبش "پيشروان تغيير" به وجود آورد؛ ولد عبدالعزيز از درگيري با اسلامگرايان اجتناب نمود، اما جنبش پيشروان تغيير را به شدت سركوب كرده و در نهايت «صالح ولد حننا» رئيس اين جنبش را در اكتبر 2004 ميلادي بازداشت نمود.
با گذشت زمان، نفوذ «ولد عبدالعزيز» در زمينه هاي نظامي، سياسي و اقتصادي افزايش يافت، تا اينكه در ماه مي 2005 ميلادي سرهنگ ولد عبدالعزيز در ديداري محرمانه با «محمدولد الغزواني» رئيس سرويس هاي اطلاعاتي موريتاني تصميم به سرنگوني حكومت «ولد الطايع» گرفت.
عاملي كه سرهنگ ولد عبدالعزيز را در برنامه ريزي براي سرنگوني حكومت «ولد الطايع» مصمم تر مي كرد، تصميم معاويه ولدالطايع در ايجاد مبارزه اي تمام عيار عليه گروه هاي سلفي «تبليغ و جهاد» بود كه «ولد عبدالعزيز» قلباً تمايلي به سركوب مستقيم آنها در آن برهه از زمان نداشت. عامل ديگري كه عزم وي در سرنگوني دولت ولدالطايع را راسخ تر مي نمود، ترس وي از اقدامات ولدالطايع در حذف افسران نظامي بود، چرا كه ولدالطايع به دليل وحشت از كودتاي احتمالي افسران نظامي بسياري از آنها را از كار بركنار و يا سركوب كرده بود.
براي ديدن ادامه مطلب اينجا را كليك نماييد.
HTML clipboard
«ولد محمد ولد عبدالعزيز» در سال 1956 ميلادي در شهر "اكجوجت" مركز ايالت "اينشيري" واقع در شمال موريتاني و در قبيله "اولاد بالسباع" به دنيا آمد. اين قبيله كه مساحت گسترده اي از سرزمين موريتاني را به خود اختصاص داده از شهر "مراكش" در جنوب كشور مراكش تا كرانه هاي رود سنگال در جنوب غربي موريتاني سكني گزيده است.
قبيله اولاد بالسباع از قبائل شرفاي ادريسيه و منتسب به «مولاي محمد بن ادريس الثاني بن ادريس الازهر» است كه به هفت شاخه تقسيم مي شود و عمده اين قبايل در مراكش زندگي مي كنند.
ولد عبد العزيز در سال 1977 ميلادي به ارتش موريتاني ملحق و در يك موسسه نظامي واقع در شهر مكناس مراكش به تحصيل پرداخت.
«معاويه ولدالطايع» رئيس جمهور اسبق موريتاني پس از تاسيس گارد رياست جمهوري، با اعطاي رياست اين مجموعه به ولد عبدالعزيز وي را در سلك ياران نزديك خود جاي داد.
گارد رياست جمهوري موريتاني موسوم به بازيپ (BASEP) قويترين و مجهزترين واحد ارتش موريتاني به شمار مي رود. كودتاي نافرجام «صالح ولد حننا» در ژوئن 2003 ميلادي عليه رئيس جمهور اسبق موريتاني «معاويه ولد الطايع»، با تلاش هاي ولدعبدالعزيز ناكام ماند و اين باعث ارتقاي رتبه وي به درجه سرهنگي شد.
در بحراني كه ولد الطايع در اثر تلاش براي سركوب مخالفان خود از اسلامگرايان و جنبش "پيشروان تغيير" به وجود آورد؛ ولد عبدالعزيز از درگيري با اسلامگرايان اجتناب نمود، اما جنبش پيشروان تغيير را به شدت سركوب كرده و در نهايت «صالح ولد حننا» رئيس اين جنبش را در اكتبر 2004 ميلادي بازداشت نمود.
با گذشت زمان، نفوذ «ولد عبدالعزيز» در زمينه هاي نظامي، سياسي و اقتصادي افزايش يافت، تا اينكه در ماه مي 2005 ميلادي سرهنگ ولد عبدالعزيز در ديداري محرمانه با «محمدولد الغزواني» رئيس سرويس هاي اطلاعاتي موريتاني تصميم به سرنگوني حكومت «ولد الطايع» گرفت.
عاملي كه سرهنگ ولد عبدالعزيز را در برنامه ريزي براي سرنگوني حكومت «ولد الطايع» مصمم تر مي كرد، تصميم معاويه ولدالطايع در ايجاد مبارزه اي تمام عيار عليه گروه هاي سلفي «تبليغ و جهاد» بود كه «ولد عبدالعزيز» قلباً تمايلي به سركوب مستقيم آنها در آن برهه از زمان نداشت. عامل ديگري كه عزم وي در سرنگوني دولت ولدالطايع را راسخ تر مي نمود، ترس وي از اقدامات ولدالطايع در حذف افسران نظامي بود، چرا كه ولدالطايع به دليل وحشت از كودتاي احتمالي افسران نظامي بسياري از آنها را از كار بركنار و يا سركوب كرده بود.