آفران بلاگ


رويكرد فرهنگي اتحاديه آفريقا با تاكيد بر رنسانس آفريقائي(۱)


رنسانس آفريقائي(۱)

نگارش از:سيدكاظم مهرنيا(محقق و پژوهشگر مسائل آفريقا و روابط بين الملل)

چكيده :
اجلاس 2009 ميلادي اتحاديه آفريقا كه در آديس آبابا برگزار گرديد روي كليدي ترين موضوع در آفريقا، يعني توسعه پايدار و توسعه فرهنگي بعنوان خروجي و تصميم برجسته اجلاس سران اين اتحاديه بود و از آنجائيكه در اجلاس سال 2007 ميلادي جمهوري اسلامي ايران بعنوان عضو ناظر فرهنگي در اين اتحاديه پذيرفته شد تا در كمك هاي توسعه اي بعنوان شريك آفريقا با اين اتحاديه همكاري داشته باشد،از جمله دلائل انتخاب موضوع فوق، توسط نگارنده بوده است.


روابط بين الملل از دهه شصت ميلادي دستخوش تحولاتي عميق گرديد كه در تمامی آفريقا مبارزه استقلال خواهي وجه برجسته مردم اين قاره در عصر مذكور قلمداد مي گردد وانديشمندان آفريقايي از آن به «رنسانس آفريقايي» تعبيرمي كنند.

همچنين پس از سپري شدن يك دهه ، تحولي شگرف در كل نظام بين المللي رخ داد ومكانيسم هاي نظامي رفته رفته بعنوان ابزاري كارا ، نقش خود را به كاركردهاي اقتصادي و رهيافت مركانتا ليستي تغيير داد و لذا بلوك بندي «شرق و غرب» در نظام بين المللي جاي خود را به قطب بندي «شمال ـ جنوب »داد.[1]

در اصطلاح«شمال » به كشورهائي گفته مي شود كه با بيست در صد جمعيت، هشتاد درصد سرمايه را دارا هستند و بالعكس « جنوب » به كشورهائي اطلاق مي شود كه با هشتاد درصد جمعيت، فقط از بيست درصد سرمايه جهاني برخوردارند.

در نتيجه كاركردهاي اقتصادي نوين كه توسط نهادها و مؤسسات مالي بين المللي بجاي ابزارهاي نظامي و ميليتاريستي در عرصه بين المللي نقش آفريني مي كردند،پديده جهاني شدن از دل نظام سرمايه داري مبتني بر اقتصاد ليبراليستي ظهور كرد .

بروزاين پديده در عصر حاضر موجب عكس العمل هاي متفاوت در سطح بين المللي توسط دولت هاي مختلف گرديد . از آن جمله ملل آفريقا كه در ساليان طولاني طعم تلخ استعمار و استثمار را چشيده بودند در خصوص تحولات مهم بين المللي عكس العمل فوري نشان دادند كه از آن جمله تشكيل اتحاديه هاي مختلف از جمله"اتحاديه آفريقا" را در اين راستا مي توان نام برد.

مقدمه :

در اين مقاله نگارنده به بررسي مفهوم رنسانس آفريقايي و ريشه هاي آن پرداخته است . رنسانس آفريقايي كه ريشه در تنوع فرهنگي اين جوامع دارد سبب گرديده تا اروپائيان كه طي ساليان متمادي بر اكثر كشورهاي آفريقايي (به جز 4 كشور) سيطره داشته اند براي تحميل ارزش هاي معنوي و فرهنگي خود برجوامع آفريقايي به چالش سختي دست بزنند.

اروپائيان از اوايل قرن پانزدهم ميلادي در صدد تحميل ارزش هاي فرهنگي ـ معنوي مبتني بر مسيحي سازي در تقابل با اعتقادات اسلامي و اديان آنيميستي در اكثر كشورهاي آفريقايي بوده اند .

در اين مقاله سعي شده است تا مفهوم رنسانس آفريقايي كه مبتني بر يك تز سياسي ـ ايدئولوژيكي جديدي بنام «پان آفريكانيسم» ( همبستگي ملل آفريقا ) در عصر حاضر تاكيد مي باشد.»[2]

اركان كليدي رنسانس آفريقايي كه در اين نگارش تحقيقي به آن پرداخته شده است عموماً در فرهنگ اجتماعي ، بهبود وضعيت اقتصادي ، توسعه سياسي و موقعيت ژئوپولتيك آفريقا در جهان امروز ريشه دارد.

ريشه هاي رنسانس آفريقائي
قبل از پرداختن به اصل بحث مذكور بايد «رنسانس» را از نظر لغوي و اصطلاحي و همچنين ريشه هاي تاريخي آن مورد بررسي قرار داد.


"…..رنسانس» در لغت به معني «نوزائي» و «تولد دوباره» است كه از لغت فرانسوي رنسانس (Renaissance) ريشه گرفته است و همچنين نام يك دوران فرهنگي تاريخ اروپا است. اين دوران سالهاي پاياني قرون وسطي (دوران تاريكي ) تا آغاز «باروك» را در بر مي گيرد و در واقع به معني نوعي نگرش تازه به فلسفه ، هنرهاي تجسمي ، معماري ، تئاتر و ادبيات و موسيقي در طول اين عصر است .[3]

برخي رنسانس را به معني تجديد كردن گرفته اند و در واقع پس از آنكه چيزي در جامعه متروك يا فراموش شد مي تواند دوباره حيات نويني بيابد.

همچنين رنسانس به عنوان دوران آگاهي و آزادي انسان و تلاش او براي شناخت علمي و سلطه بر طبيعت مطرح شده است. نوزائي يا رنسانس ، جنبش فرهنگي مهمي بود كه آغاز گر دوراني از انقلاب هاي علمي ، اصلاحات مذهبي و تغييرات هنري در اروپا شده است. عصر رنسانس (نوزائي ) دوران گذار بين سده هاي ميانه و دوران جديد است . معمولاً شروع دوره نوزائي را قرن چهاردهم در شمال ايتاليا مي دانند. اين جنبش در قرن پانزدهم شمال اروپا را نيز فرا گرفت .

"...... در انديشه اسلامي ، چنين اعتقادي وجود دارد كه خداوند به انسان توانائي تسلط بر سرنوشت خويش را اعطاء كرد، تا با تكيه بر قواي خويش خليفه خدا روي زمين گردد. به همين دليل تكيه اي كه برخي بر فرهنگ ضد ديني رنسانس مي كنند نادرست است .[4]

البته رنسانس با دين نهادي و اعتقادات كليسا سرناسازگاري داشته اما به هيچ وجه غير ديني يا حتي ضد ديني نبوده است .[5]

پس رنسانس را مي توان هويت يابي ملي و يا همان نوزائي فرهنگي هم ناميد . حال با اين مقدمه رنسانس آفريقائي به چه معنا مي باشد و اولين بار چه كسي اين واژه را طرح نمود ؟
[1]Landsberg,c. The African Renaissance:A Quest for Pan Africana Pan Africanism.1993.p.31


[2] Lambrechts,K.Reflections.on the African Renaissance .Foungation for Global Dialogue.FBD Occasional Parr.no.17

[3] http://en.wikipedia.org/wiki/Renaissance

[4] - روزنامه انتخاب (20/1/82) مولفه هاي رنسانس چيست؟ .ص 18

[5] همان منبع

API: RSS | RDF | ATOM
 
بی‌شک دیدگاه هر کس نشانه‌ی تفکر اوست، ما در برابر نظر دیگران مسئول نیستیم