بلاگ :: 128

128 فهرست مقالات معمولی چیده شده بر اساس عنوان در نزولی


معمولی برجسته همه
پیش فرض زمان عنوان رای دفعات بازدید نظر ها ترک بک | نزولی صعودی
نوشته ها ادامه...
  1. راهپیمایی روز جهانی قدس در نیجریه
    شاخه ها: آفران بلاگ
    کادونا                 کانو               زاریا                      
  2. دیدار معاون اول رییس جمهور با نخست وزیر الجزایر
    شاخه ها: آفران بلاگ
    اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس‌جمهوری صبح روز دوشنبه (2/9/94) در دیدار عبدالمالک سلال نخست‌وزیر الجزایر، با اشاره به اوضاع خاورمیانه و عملکرد گروه‌های تروریستی نظیر داعش که منجر به ترویج اسلام هراسی شده است، گفت: «اسلام دین محبت، انسان دوستی و رحمت است و باید با رایزنی و همکاری کشورهای اسلامی مانع از مخدوش شدن چهره‌ی اسلام توسط افراط‌گرایان و طرفداران خشونت شد.»       معاون اول رئیس‌جمهوری افزود: «ما شاهد اتفاقات ناگوار در عراق، سوریه و یمن هستیم و رایزنی با کشورهایی نظیر الجزایر که مواضع منطقی در قبال این حوادث داشته‌اند، می‌تواند در رفع بحران‌های موجود در منطقه کارساز باشد.» جهانگیری سپس با اشاره به برگزاری اجلاس مجمع سران کشورهای صادرکننده‌ گاز در تهران ابراز امیدواری کرد که در این اجلاس تصمیماتی اتخاذ شود که منافع کشورهای صادرکننده‌ گاز را به خوبی تأمین کند. وی با بیان اینکه «ظرفیت‌های بسیاری در دو کشور برای توسعه‌ همکاری‌های اقتصادی و تجاری وجود دارد»، علاقه‌مندی کشورهای غربی و اروپایی برای توسعه‌ روابط و همکاری با ایران را خاطرنشان کرد و افزود: «ایران از گسترش روابط با همه‌ کشورهای دنیا استقبال می‌کند اما علاقه‌مندیم همکاری‌های خود را با کشورهای دوست نظیر الجزایر بیش از پیش توسعه دهیم.» معاون اول رئیس‌جمهوری ضمن قدردانی از مواضع خوب الجزایر در جریان مذاکرات هسته‌ای ایران با کشورهای 1+5 و پیام تبریک آقای بوتفلیقه رئیس‌جمهوری الجزایر به رئیس‌جمهوری کشورمان به خاطر توافق هسته‌ای، گفت: «امیدواریم در دوران پساتحریم با شناسایی راهکارهای رفع موانع در چارچوب کمیسیون عالی مشترک دو کشور زمینه را برای حضور و فعالیت بخش‌های خصوصی و دولتی دو کشور در عرصه‌های مختلف فراهم آوریم.» نخست‌وزیر الجزایر نیز با اشاره به برگزاری اجلاس مجمع سران کشورهای صادرکننده‌ گاز در تهران، همکاری کشورهای تولیدکننده‌ نفت و گاز در شرایط کنونی برای حل بحران کاهش قیمت انرژی و پیامدهای آن را ضروری خواند و گفت: «همکاری ایران و الجزایر می‌تواند علاوه بر تأثیرگذاری در این زمینه موجب فراهم شدن فرصت‌های لازم برای توسعه‌ی همکاری های فیمابین در همه زمینه‌ها باشد.» عبدالمالک سلال افزود: «دو کشور می‌توانند در پرتو روابط بسیار خوب سیاسی، همکاری‌های تجاری و صنعتی را افزایش دهند و امیدواریم سفر آتی معاون اول رئیس‌جمهوری ایران به الجزایر و برگزاری اجلاس کمیسیون عالی مشترک بتواند نقطه‌ی عطفی برای گسترش این مناسبات در همه‌ی زمینه‌ها باشد.» وی گفت: «تهران و الجزیره در مسائل منطقه‌ای و بین‌المللی مواضع نزدیک به یکدیگر دارند و ما تلاش خواهیم کرد تا با توجه به روابط راهبردی‌مان با کشورهای آفریقایی زمینه را برای افزایش همکاری‌های ایران با تمام این کشورها فراهم آوریم.» نخست‌وزیر الجزایر با اشاره به مذاکرات ایران با کشورهای 1+5 گفت: «رئیس‌جمهوری و هیات دولت الجزایر بر این باور هستند که توافق هسته‌ای ایران با کشورهای 1+5 یک موفقیت بزرگ برای جمهوری اسلامی ایران است و می‌تواند موجب افزایش قدرت سیاسی، اقتصادی و حتی دفاعی ایران شود.» وی همچنین بر رایزنی، مشاوره و ارتباطات نزدیک دو کشور در خصوص تحولات خاورمیانه به منظور فائق آمدن بر مشکلات ناشی از حضور تروریست‌ها و گروه‌های افراطی تأکید کرد.              
  3. دیدار رییس مجلس با عبدالمالک سلال نخست وزیر الجزایر
    شاخه ها: آفران بلاگ
    عبدالمالک سلال ،نخست وزیر الجزایر صبح روز دوشنبه (2/9/94) با علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی دیدار و گفت‌وگو کرد.
  4. دنیای ناشناخته موسیقی آفریقایی
    شاخه ها: آفران بلاگ
        موسیقی آفریقایی، مخصوصا‌ً موسیقی سنتی سیاهان آفریقا را در خارج از آفریقا، کمتر می‌شناسند. برای غیرآفریقایی‌ها، این موسیقی، عجیب، دشوار و بدون جذابیت است و در نتیجه زحمت گوش دادن به آن را به خود نمی‌دهند. هم موسیقی ‌آفریقایی و هم موسیقی غیرآفریقایی‌ زاده خلاقیت بشرند و در نتیجه عناصر یکسانی چون گام و فاصله و لحن و ملودی و امثالهم را در خود دارند. موسیقی تقریبا‌ً در همه کشورها، نقش یکسانی را بازی می‌کند و در قالب ترانه‌ها، لالایی‌ها، ترانه‌های رزمی، موسیقی دینی و امثال آن ارایه می‌شوند. در مجموع، در آفریقا هم سازهایی شبیه به اروپا، از جمله سازهای زهی، بادی و کوبه‌ای، وجود دارند. مفهوم موسیقی آفریقایی به کلی با موسیقی غربی فرق دارد. موسیقیدان‌های سنتی آفریقا برای لذت بردن، صداها را با یکدیگر ترکیب نمی‌کنند. هدف آنها بیان همه جنبه‌های زندگی از طریق عنصر صداست. آنها از طریق موسیقی، منحصرا‌ً طبیعت را تقلید نمی‌کنند، بلکه با به‌کارگیری صداهای طبیعی، از جمله زبان گفتاری، طبیعت را بازسازی و آن را به موسیقی تبدیل می‌کنند. شاید ظاهرا‌ً این موسیقی یکنواخت به نظر برسد، ولی هر صدایی معنی ویژه خود را دارد. برای این‌که بتوان معنای موسیقی آفریقایی را درک کرد، باید به بررسی آن در متن زندگی آفریقایی پرداخت. موسیقی در جامعه آفریقا نقش بسیار مهمی دارد و درست از لحظه تولد، یکی از حیاتی‌ترین جنبه‌های زندگی یک آفریقایی را تشکیل می‌دهد. کودکان آفریقایی از ابتدای خردسالی، نقش موثر و مهمی را در موسیقی به عهده می‌گیرند و در سن سه یا چهار سالگی، ساز می‌سازند. بازی‌های موسیقایی که توسط کودکان آفریقایی اجرا می‌شوند، آنها را برای شرکت در فعالیت‌های دوره بزرگسالی از جمله ماهیگیری، شکار، کشاورزی، آسیاب‌گردانی، حضور در مراسم عروسی و تشییع و رقص آماده می‌سازند. در آفریقا بین انسان و هنر، پیوند عمیقی وجود دارد. هنر در آفریقا، بالاترین نقش را در برقراری ارتباط بین انسان‌ها ایفا می‌کند. شاید به همین دلیل است که در بعضی از زبان‌های آفریقای سیاه، برای تعریف موسیقی، فعل دقیقی وجود ندارد. این هنر به‌قدری در انسان آفریقایی نهادینه و موروثی است که شاید ضرورتی برای نامگذاری آن وجود نداشته است. طبل در جامعه آفریقایی به‌قدری مهم است که گاهی آن را با یک مرد برابر می‌گیرند، از همین رو زنان باید همان احترامی را که به‌طور سنتی برای مردشان قایل می‌شوند، برای طبل هم قایل شوند. در بعضی از کشورهای آفریقایی، زنان حتا اجازه ندارند تحت هیچ شرایطی به طبل دست بزنند، هر چند اسلام بسیاری از تبعیض‌هایی را که علیه زنان وجود داشته، در آفریقا از بین برده است. موسیقی آفریقایی عموما‌ً با هنر دیگری چون شعر یا رقص درآمیخته و به‌صورت مهمترین عنصر بیانی روحیه و احساسات سیاهان درآمده است.       به این ترتیب، دور از ذهن نیست اگر آفریقایی‌ها اصولا‌ً موسیقیدان باشند. در بعضی از کشورهای آفریقایی، موسیقی عنصری پویا و نیروی پیش‌برنده حیات اجتماعی است. در برخی دیگر، موسیقی کم و بیش شغلی نیمه‌حرفه‌ای است که همه کس نمی‌تواند آن را خلق و اجرا کند و باید گروه‌هایی در این زمینه فعالیت کنند. این گروه‌ها نیمی از سال را به موسیقی می‌پردازند و معاش خود را از این طریق به دست می‌آورند و نیم دیگر سال را به کار دیگری می‌پردازند. در بسیاری از جوامع آفریقایی، حق نواختن بعضی از سازها یا شرکت در مراسم آیینی به همه کس داده نمی‌شود و در انحصار موسیقیدان‌های حرفه‌ای است. این افراد منحصرا‌ً از طریق هنرشان ارتزاق می‌کنند و به خانواده‌ها یا طبقات اجتماعی (کاست) خاصی تعلق دارند. در آفریقای غربی، برای مشخص کردن موسیقیدان‌های حرفه‌ای از واژه گریوت (Griot) استفاده می‌کنند. نقش گریوت‌ها چیزی بیشتر از موسیقی و جادو است. آنها راویان تاریخ، فلسفه و اساطیر و آرشیو آداب و سنن مردم هستند و در شفا و درمان جسمی و روحی بیماران هم دخالت می‌کنند. بسیاری ترانه‌های مذهبی می‌خوانند و تقریبا‌ً نقش کشیش‌های اروپایی قرون وسطا را دارند. مردم آفریقا از گریوت‌ها می‌ترسند و در عین حال توانایی آنها را تحسین می‌کنند، هر چند به خاطر آن‌که به پایین‌ترین طبقه اجتماع تعلق دارند، برایشان احترامی قایل نیستند. از آنجا که موسیقی محور تمام فعالیت‌های یک گریوت است، به‌رغم ترس و اکراه مردم از آنها، باز هم نقشی حیاتی و مهم را در زندگی آفریقایی‌ها ایفا می‌کنند. شاید بتوان نوازندگان اروپایی گیتار را معادل نوازندگان آفریقایی یعنی گریوت‌ها گرفت. نوازندگان اروپایی در هر حال نسبت به گریوت‌ها وضعیت بهتری دارند، زیرا مردم به آنها توهین نمی‌کنند. موسیقی آفریقا، تاثیر انقلابی را که در حال حاضر همه قاره آفریقا را در خود گرفته است، به‌خوبی نشان می‌دهد. موسیقی در جوامع سن‍ّتی غالبا‌ً کاری به برآوردن نیازهای زندگی مدرن ندارد. به عبارت دیگر، در دنیای مدرن، رقابت فوق‌العاده بالا است و موسیقی به‌عنوان یک حرفه، نمی‌تواند فرصت چندانی را برای اهل موسیقی فراهم آورد. در بعضی از جوامع، اصولا‌ً موسیقی شغل تلقی نمی‌شود و به همین دلیل، دچار محدودیت‌های بیشتری هم می‌شود. با توجه به وضعیت دنیای معاصر، موسیقی سنتی در تمام دنیا رو به زوال است، مگر این‌که آینده موسیقیدان‌ها تضمین شود. این مساله، به‌ویژه در موسیقی آفریقا که در آن موسیقی شکل مکتوب ندارد و سینه به سینه منتقل می‌شود، به شکل بارزتری مشاهده می‌گردد. این سخن بدین معنی نیست که موسیقی سنتی آفریقا را باید از تاثیر موسیقی‌های کشورهای دیگر حفظ کرد. هنرمندان اصیل با اختلاط با فرهنگ‌های دیگر، می‌توانند هنر متعالی‌تر، غنی‌تر و گسترده‌تری را ارایه کنند.       سازها و سبک‌ها: سازهایی که در اغلب کشورهای آفریقایی وجود دارند، بسیار شبیه ‌سازهای سایر کشورها هستند، در هر حال، فرهنگ هر کشور و ناحیه‌ای، بر شکل و نحوه نواختن سازها تاثیر می‌گذارد، برای مثال در مناطق جنگلی آفریقای غربی، طبل بیشتر از مناطق بی‌درخت ساوانا در آفریقای جنوبی محبوبیت دارد. سازهای موسیقایی، پیوند نزدیک بین مجسمه‌سازی و موسیقی را نشان می‌دهند. در موسیقی سراسر این قاره بزرگ، همگونی خاصی احساس می‌شود، ولی تفاوت‌های بین موسیقی‌های نواحی و قبایل هم آشکار است. فرهنگ‌های نگرو (Negro) در جنوب صحرا، تبادل موسیقایی زنده و پویایی با ساکنان بخش شمالی آفریقا دارند. همچنین نواحی وسیعی از آفریقا، دارای فرهنگ‌های مرزی است که ترکیبی از فرهنگ نگرو و جوامع آفریقایی شمال است. بخش اعظم موسیقی آفریقا مبتنی بر کلام است؛ لذا پیوند بین زبان و موسیقی، چنان عمیق و دیرینه است که می‌توان از کلام به‌عنوان سازی موسیقایی استفاده کرد. از آنجا که موسیقی آفریقا بیان جنبه‌های گوناگون زندگی و سرشار از حس است، فرهنگ‌های مختلف با سبک‌های موسیقایی گوناگون می‌توانند روی موسیقی تاثیرات بسیار مهمی بگذارند. در شرق آفریقا، فرهنگ‌ها پیچیده هستند و حول گله‌داری دور می‌زنند. منطقه خویی‌ ـ سان (Khoi – San) در جنوب آفریقا، فرهنگ ساده‌ای دارد که منحصرا‌ً مبتنی بر نمادهای گردآوری غذاست. مردم سواحل شمال غربی گله ندارند و به خاطر ساختار سیاسی پیچیده‌ای که در اثر حاکمیت اروپایی‌ها پیدا کرده‌اند، بیشتر به نظام‌های پادشاهی قدرتمند متکی بوده‌اند. سواحل غربی آفریقا، یعنی سرزمین بین سرزمین خویی‌ ـ سان و بخش شمال غربی، فرهنگی متشکل از شرق آفریقا و شمال غربی آفریقا دارند. تعدادی از قبایل پیگمی (Pygmy)‌ هنوز در انزوای نسبی و در جنگل‌ها زندگی می‌کنند. بخش شمالی قاره تا حد زیادی تحت تاثیر فرهنگ موسیقایی اسلامی است.
  5. جاذبه های توريستی آفريقای جنوبی
    شاخه ها: آفران بلاگ
    محوطه‌های فسیل‌های انسان‌های اولیه استرک فونتن، سوآرتکرانز، کرومدرائی و پیرامون (Fossil Hominid Sites of Sterkfontein, Swartkrans, Kromdraai, and Environs) S24 09 31.0 E29 10 37.0 تاریخ ثبت: 1999 تاریخ گسترش: 2005         جمجمه فسیل معروف تائونگ، نمونه‌ی از گونه اوسترالوپیتکوس آفریکانوس ، در این منطقه در سال 1924 پیدا شده است. دره مکاپان نیز در ین منطقه واقع شده است و در غارهای باستانی بسیار خود بقاهای سکونت و تکامل انسان، به قدمت 3/3 ملیون سال، حفظ کرده است. آثار به جا مانده در این ناحیه خاستگاه و تاریخ تکامل انسان را مشخص می‌کنند. فسیل‌های یافت شده ما را قادر کرده‌اند تا گونه‌ی مختلف انسان‌های اولیه را شناسائی‌کنیم. از جمله آن‌ها می‌توان به پارانثروپوس با قدمت 5/2 تا 5/4 ملیون سال و نیز اختراع آتش در 8/1 تا 1 ملیون سال پیش اشاره کرد. این منطقه در سال 2005م گسترش پیدا کرده است. پارک تالابی سنت لوئیس (Greater St Lucia Wetland Park) S27 50 20 E32 33 00 تاریخ ثبت: 1999         فریندهای ناشی از باد، رودخانه و دریا در این محوطه موجب تشكیل اشكال مختلف پوشش سطح زمین، از جمله صخره‌های مرجانی، ساحل‌های طویل شنی، تپه‌های ساحلی، دریاچه‌های به هم پیوسته، مرداب و نیز تالاب‌های وسیع با پوشش گیاهی نی و پاپیروس شده است. تعامل محیط ‌زیست نامتجانس پارك با سیل‌های و طوفان‌های عظیم ساحلی و نیز مكان جغرافیایی بینابینی آن میان آفریقای حاره‌ ای و نیمه‌حاره‌ ای، موجب تنوع زیستی فوق‌العاده‌ و گونه‌زایی مداوم در این محوطه شده است. چینش موزائیكی این اشكال مختلف زیستگاه‌ها و پوشش زمین كنار هم موجب یجاد چشم‌اندازی فوق‌العاده در این منطقه شده است. این محوطه زیستگاه های حیاتی برای طیف وسیعی از گونه‌های متعلق به محیط‌های دریایی، تالابی و ساوانایی قاره آفریقا است. دلیل ثبت: پارك سنت لوئیس شامل سیزده منطقه حفاظت شده هم‌جوار مي‌شود كه وسعت‌شان در مجموع بالغ بر 234 هزار هكتار مي‌شود. این محوطه بزرگترین اكوسیستم مصب رودخانه‌ای در آفریقا است و جنوبی‌ترین صخره‌های مرجانی قاره آفریقا را در خود جای داده است. فرایندهای مداوم رودخانه‌ی، دریایی و بادی در این محوطه موجب تنوع اشكال سطح زمین و ایجاد اكوسیستم‌های متنوع شده‌اند كه از جمله آن‌ها می‌توان به دره‌های وسیع زیرآبی، سواحل شنی، تپه‌های جنگلی و نیز موزائیكی از تالاب، چمن زار، جنگل، دریاچه و ساوانا اشاره كرد. تنوع مورفولوژیك و نیز وقوع سیل‌ها و طوفان‌های بزرگ، موجب یجاد فریندهای مداوم تكاملی در منطقه شده است. از جمله پدیده‌های طبیعی فوق‌العاده‌ی كه در این پارك به چشم می‌خورند، می‌توان به افزیش و كاهش چشمگیر میزان نمك موجود در آب دریاچه‌ها، تعداد بسیار لاك‌پشت‌هایی كه در ساحل تخم مي‌گذارند، مهاجرت نهنگ‌ها، دلفین‌ها و كوسه‌ها در فواصل دور از ساحل، جمعیت زیاد پرندگان آبی از جمله پلیكان‌، لك‌لك، حواصیل و چلچله درییی اشاره كرد. موقعیت خاص جغرافیایی این پارك در حدفاصل آفریقای حاره‌ای و نیمه‌حاره‌ای و نیز موقعیت ساحلی آن موجب تنوع زیستی بی‌نظیری در این پارك شده كه وجود 521 گونه پرنده، تنها نمونه كوچكی از آن است. جزیره روبن (Robben Island) S33 48 E18 22 تاریخ ثبت : 1999         جزیره روبن در زمان های مختلف طی قرون 17م تا 20م به عنوان زندان ، بیمارستان مخصوص گروه های طرد شده اجتماع و پیگاه نظامی، مورد استفاده قرار می‌گرفت. ساختمان های واقع در این جزیره، به ویژه بناهایی که مربوط به اواخر قرن بیستم است، مانند زندان امنیتی زندانیان سیاسی، از پیروزی دموکراسی و شکست استبداد و تبعیض نژادی حکایت می کند.   پارک اوکاهلامبا/دراکنزبرپ (UKhahlamba/Drakensberg Park) S29 23 00 E29 32 26 تاریخ ثبت : 2000         این پارک با صخره‌های بازالتی و خاک‌ریزهای شنی از زیبایی طبیعی بی نظیری برخوردار است. علف زارهای واقع در ارتفاعات، رودخانه‌های بکری که در دره‌ها جاری است و تنگه‌های بین صخره‌ها به زیبایی‌های این منطقه افزوده است. زیستگاه‌های متنوع این پارک گونه‌های مختلف گیاهان و جانوران بومی و غیر بومی در معرض انقراض، به ویژه پرندگان و درختان را در خود جای داده است. علاوه بر آن، این منطقه تماشایی دارای غارها و پناهگاه‌های صخره ا‌ی بسیاری نیز هست که بزرگ ترین مجموعه نقاشی‌های 4000 ساله آفریقا، جنوب صحرا، متعلق به اقوام سان را در این غارها می‌توان یافت. نقاشی‌های روی صخره‌ها از لحاظ کیفیت، تنوع موضوع و چگونگی به تصویر کشیدن حیوانات و انسان‌ها استثنیی و بی‌نظیرند. این نقاشی‌ها نمادی از حیات روحانی اقوام سان بوده که دیگر در این منطقه زندگی نمی‌کنند. منبع:یونسکو
  6. تشديد تحريم کالاهای ساخت اسرائيل در آفريقاي جنوبی
    شاخه ها: آفران بلاگ
    تحريم کالاهاي ساخت اسرائيل در آفريقاي جنوبي تشديد شد.   با تشديد تحريم خريد کالاهاي ساخت رژیم صهیونیستی در آفريقاي جنوبي، آن دسته از فروشگاه هاي زنجيره اي اين کشور که به عرضه کالاهاي ساخت صهيونيست ها اقدام کنند، هدف تحريم شهروندان اين کشور قرار خواهند گرفت. جنبش تحريم کالاهاي رژيم صهيونيستي در آفريقاي جنوبي همچنين اعلام کرده است که تحريم واردکنندگان و فروشندگان کالاهاي رژيم صهيونيستي در آفريقاي جنوبي در سه ماه گذشته موجب شده است تا فروشگاه‌هاي زنجيره اي «ولورث» يکي از بزرگ‌ترين فروشگاه‌هاي آفريقاي جنوبي با کاهش 35 درصدي درآمد روبرو شود.       همچنين بزرگترين اتحاديه هاي صنفي در آفريقاي جنوبي هم که يک ميليون و هشتصد هزار عضو دارد نيز به اين جنبش ضد صهيونيستي پيوسته و خواستار گسترش بيش از پيش بسيج عمومي عليه کالاهاي رژيم صهيونيستي شده است. «تابو امباکي» و «جاکوب زوما» روساي جمهور پيشين و کنوني آفريقاي جنوبي هم تحريم کالاهاي اسرائيلي براي نشان‌ دادن همبستگي با مردم فلسطين را خواستار شدند.
  7. به بهانه سفر معاون رییس جمهور آفریقای جنوبی به تهران بخوانید
    شاخه ها: آفران بلاگ
    آفریقا، سرزمین فرصت‌هاست، قاره‌ای که می‌توان با برنامه‌ریزی اصولی و عملیاتی، شاخص‌های اصلی اقتصاد ملی را در آن به ویژه در حوزه‌های کشاورزی، صنعتی- خدماتی و البته اجرای پروژه‌های فنی و مهندسی، محقق کرد.   معاون رئیس جمهور آفریقای جنوبی در صدر یک هیأت بلند پایه سیاسی و اقتصادی وارد تهران شد.   "سیریل رامافوزا" به دعوت جهانگیری به تهران سفر کرده تا علاوه بر بررسی و بازنگری اساسی در مناسبات دوجانبه پرتوریا - تهران، مقدمه سفر رئیس جمهور این کشور تاثیرگذار در قاره آفریقا را به کشورمان در فصل زمستان فراهم کند. سفر معاون رئیس جمهور آفریقای جنوبی به تهران در چارچوب توسعه و گسترش روابط همه جانبه بین دو کشور، نقطه عطفی در روابط دو کشور محسوب می‌شود. همزمان با مذاکرات معاونان رؤسای جمهور ایران و آفریقای جنوبی در زمینه توسعه همکاری‌های دوجانبه، منطقه‌ای و بین‌المللی، هیأتی متشکل از 160 بازرگان و صاحبان صنایع و سرمایه آفریقای جنوبی در تهران حضور دارند تا فردا با همتایان خود در بخش خصوصی دیدار کنند، این دیدار البته امیدها را برای افزایش حجم مناسبات اقتصادی ایران - آفریقای جنوبی تقویت می‌کند. وزیر اقتصاد کشورمان البته اردیبهشت ماه بود که در دیدار وزیر خارجه آفریقای جنوبی در تهران گفت: در حال حاضر حجم روابط تجاری دو کشور به رغم توسعه مناسبات سیاسی، در حد صفر است و این روابط، متناسب با ظرفیت‌های اقتصادی و همکاری‌های دو طرف نیست. تابستان امسال کمیسیون عالی و همچنین کمیته مشترک سیاسی جمهوری اسلامی ایران و آفریقای جنوبی در تهران برگزار شد. اما جایگاه معاون رئیس جمهور آفریقای جنوبی در دولت این کشور بسیار برجسته و راهبردی است، بطوریکه وی نه تنها سمت جانشین رئیس جمهور و عهده دار مسئولیت‌های سیاسی است (به واسطه فعالیت‌های موثر در بخش سیاسی)، بلکه سابقه این مقام آفریقای جنوبی در فعالیت‌های اقتصادی و بازرگانی موجب شده تا نقش موثری در برنامه‌های اقتصادی آفریقای جنوبی ایفا کند. رامافوزا البته از آنجا که از افراد مورد اعتماد و امین نلسون ماندلا بود، به همین علت، وی پس از برگزاری اولین انتخابات آزاد آفریقای جنوبی در سال 1994میلادی (1373ه.ش) به عنوان رئیس مجمع قانون اساسی این کشور انتخاب شد تا در این مجمع، قانون اساسی جدید آفریقای جنوبی نگاشته شود. از این رو، سفر وی به همراه یک هیأت بلند پایه سیاسی و اقتصادی شامل بخش‌های دولتی و خصوصی، سرفصل‌های تازه‌ای را برای همکاری‌های مشترک می‌گشاید. رامافوزا، اکنون یکی از گزینه‌های ریاست حزب حاکم ANC در کنگره سراسری این حزب در سال 2017 میلادی () است که به اعتقاد تحلیلگران، در صورت پیروزی این حزب حاکم در انتخابات ملی، به سمت رئیس جمهوری آفریقای جنوبی انتخاب خواهد شد. رامافوزا پایه گذار یکی از قدرتمندترین انجمن‌های صنفی موسوم به NUM (اتحادیه ملی معدنکاران) است که نقش کلیدی در بخش معدنی این کشور داشته است. وی همچنین با پایه گذاری «هلدینگ شاندوکا» و فعالیت در بخش انرژی، بانکداری و بیمه املاک و ارتباطات یکی از مدیران ارشد اقتصادی آفریقای جنوبی محسوب می‌شود. در کنار این موارد حضور در هیأت مدیره شرکت‌های موفقی مانند MTN و استاندارد بانک، بخش دیگری از کارنامه اقتصادی وی به شمار می‌رود. برآوردها نشان می‌دهد رامافوزا معاون رئیس جمهور آفریقای جنوبی، یکی از ثروتمندترین افراد این کشور مهم جنوب قاره آفریقا محسوب می‌شود. باید در آفریقا، بازیگری فعال بود آفریقا، سرزمین فرصت‌هاست، قاره‌ای که می‌توان با برنامه ریزی اصولی و عملیاتی، شاخص های اصلی اقتصاد ملی مان را در آفریقا بویژه در حوزه های کشاورزی، صنعتی - خدماتی و البته اجرای پروژه های فنی و مهندسی، محقق کرد. افزایش مناسبات سیاسی نیز در قالب گفتگوهای منطقه ای و اثرگذاری در حل بحران های موجود در مناطق موثر آفریقا، یکی دیگر از اهدافی است که باید در این گونه سفرهای دیپلماتیک، دنبال شود. تجربه ها و مشاهدات حوادث و مناسبات موجود در آفریقا نشان می دهد که باید در شرایط جدید به ویژه در مناسبات اقتصادی، «بازیگری فعال» بود تا اینکه «تماشاگری بالفعل.» نخستین گام برای رسیدن به این رویکرد، ایجاد ساز و کارهای مناسبی است که انگیزه های لازم را برای تحرک بخشیدن فعالیت های بخش خصوصی فراهم کند؛گامی بلند که باید از دل ارتقای مناسبات، اجرای موافقتنامه های همکاری و اجتناب از اخذ مالیات های مضاعف بین تهران با کشورهای آفریقایی بدست می آید. تقویت و پشتیبانی از بخش های عمومی و خصوصی و فعالیت آنان در کشورهای آفریقایی همواره نتایج مثبتی داشته و دارد. نگارنده در سفری که سال گذشته به زیمباوه و بروندی داشت این موضوع را به عینه مشاهده کرد که چگونه شهروندان آفریقایی از خدمات کارآفرینان ایرانی ها در این دو کشور چگونه استفاده می کنند. ساخته شدن درمانگاهی در کشور بروندی به نام امام رضا (ع) توسط یک پزشک ایرانی و خدماتی که این درمانگاه ارائه می کند و همچنین توسعه درمانگاه هلال احمر ایران در حراره پایتخت زیمباوه به منظور خدمت رسانی بیشتر به شهروندان این کشور، تاثیر مثبت زیادی در این کشور به نام ایران گذارده است. شاید کل سرمایه گذاری انجام شده برای راه اندازی این دو مجموعه پزشکی ایرانی در زیمباوه و بروندی، به اندازه تعدادی از طرح ها و پروژه های نیمه تمام داخلی هم نشود اما تاثیرگذاری آن به مراتب بیشتر و نفوذ آن هم به عنوان یکی از مولفه های قدرت، با اهمیت تر است. در این میان، حضور سرمایه داران ایرانی در کشور اوگاندا و حضور جدی یک ایرانی در تاسیس یک بانک کارآمد در این کشور، واقعا دستاوردهایی است که هم اکنون کارآفرینان ایرانی توانسته اند بدون ذره ای حمایت دستگاه های دولتی، در آفریقا حضور یابند. به این فهرست که تنها به عنوان نمونه از آن یاد می شود، اضافه کنید حضور کارآفرینان ایرانی را در کشور تانزانیا که توانسته اند در عرصه گاز رسانی در بخش های مختلف این کشور به صورت سیلندر، جایگاهی ویژه برای خود بدست آورند. رویکرد توسعه مناسبات با کشورهای قاره آفریقا نباید در پیچ و خم گفتگوهای سیاسی و بروکراسی اداری در سفارت خانه های ما در آفریقا، به بایگانی سپرده شود. ذکر این نکته جالب است که مثلا وزیر اقتصاد کشورمان البته اردیبهشت ماه بود که در دیدار وزیر خارجه آفریقای جنوبی در تهران گفت: در حال حاضر حجم روابط تجاری دو کشور به رغم توسعه مناسبات سیاسی، در حد صفر است ؟! و این روابط، متناسب با ظرفیت‌های اقتصادی و همکاری های دو طرف نیست. نقش و تاثیرگذاری منفی یا مثبت سفارت خانه های ایران در شناسایی فرصت های اقتصادی در کشورهای آفریقایی را البته نباید از نظر دور داشت. برخی کارشناسان معتقدند یکی از علل و موانع حضور نیافتن جدی بخش اقتصادی ایران در کشورهای آفریقایی به رغم وجود مزیت های رقابتی و پیوندهای فرهنگی و دینی، نداشتن انگیزه تجارت در مناطق دور دست است. به همین دلیل، بسترسازی و حمایت های قانونی و حقوقی و به زبان ساده کادرسازی حقوقی از سوی دولت ها باید به صورت مستمر در دستور کار قرار گیرد. اینکه کشورهای آفریقایی برای دستگاه دیپلماسی ایران از حالت بالقوه، به مجموعه کشورهایی با فرصت های سرمایه گذاری کار آمد تبدیل شود، نکته است که باید در دستور کار تصمیم گیرندگان قرار گیرد و دیگر نباید شاهد باشیم که برخی سفارتخانه ها به جای کمک به بخش خصوصی و سرمایه گذاری در آفریقا، خود به مانع تبدیل شوند. در این میان، یکی دیگر از راهکارهای عملی جهت تحقق حضور بهتر اقتصادی بخش های مختلف ایران در آفریقا، حمایت های تشویقی از بخش خصوصی آنهم از طریق تضمین سرمایه گذاری و مشوق های گمرکی (در حوزه صادرات غیرنفتی) است. به عنوان نمونه، دیدار نگارنده با فعالان اقتصادی و مسئولان دولتی کشور تانزانیا نشان می دهد که بانک های این کشور مشوق های خوبی به سرمایه گذاران می دهند. یکی از کارآفرینان ایرانی حاضر در این کشور با اشاره به کمک های مالی بانک های تانزانیا و دیگر بانکهای توسعه ای آفریقا از سرمایه گذاران خارجی گفت: دولت تانزانیا متوجه کم کاری و بی کیفیت بودن فعالیت های چینی ها در طرح های عمرانی تانزانیا شده است به همین دلیل بسیار راغب است پروژه های عمرانی خود را به متخصصان ایرانی که عملکردشان طی دهه گذشته در تانزانیا مشخص شده است، بسپارد. هم اکنون بر اساس برآورده های صورت گرفته، کشورهای جنوب آفریقا با 100 میلیارد دلار کسری برای پیشبرد بودجه های عمرانی و توسعه زیر ساخت های ارتباطی همچون ساخت جاده - راه آهن و شبکه های آب و برق مواجهند و به همین دلیل، سران چهارده کشور عضو جامعه توسعه جنوب آفریقا(سادک) هم همواره بدنبال جذب سرمایه گذاران خارجی در این بخش هستند. سادک، ساز و کار اصلی تدوین سیاست خارجی کشورهای جنوب آفریقا را در دست دارد و شامل کشورهای آفریقای جنوبی، آنگولا- بوتسوانا، جمهوری دموکراتیک کنگو، لسوتو، موزامبیک، مالاوی، موریس، نامیبیا، سیرالئون، سوازیلند، تانزانیا، زامبیا، زیمبابوه و سیشل است. مقر جامعه توسعه جنوب آفریقا در شهر گابورون در بوتسوانا است. ماداگاسکار عضو معلق شده سادک است و با احتساب این کشور شمار اعضای سادک به 15 کشور می‌رسد. اما از سوی دیگر، کشورهای آفریقایی بالاخص کشورهایی مانند ساحل عاج و تانزانیا در آفریقای زیر صحرا و همه کشورهای شمال آفریقا همچون تونس، الجزایر و مراکش که از ثبات اقتصادی مناسبی در حال حاضر برخوردارند، در سال های اخیر تلاش کرده اند نقش و حضور جدی تری در معادلات بین المللی داشته باشند. از این لحاظ مطلوب است حضور اقتصادی در این کشورها، به یک دستور العمل تبدیل شود. پیشنهاد می‌شود وزارت خارجه برای توسعه همکاری‌ها با آفریقا در شرایط جدید، طرح اجرایی و عملیاتی «تدوین سند راهبرد کاربردی» در مورد شیوه همکاری با آفریقا را در دستور کار قرار دهد زیرا اکنون جامعه اقتصادی شرق و جنوب آفریقا (کمیسا) ، جامعه اقتصادی جنوب آفریقا (سادک) و جامعه اقتصادی غرب آفریقا ( اکوواس ) همگی با جمعیتی بالغ بر 700 میلیون نفر ، بازاری جذاب برای پیمانکاران و فعالان اقتصادی ایران به شمار می رود. در این میان، تبیین تجربه حضور اقتصادی چین در قاره آفریقا می تواند برای بخش خصوصی ایران مفید باشد؛ چین در سال 2000 تنها چهار میلیارد دلار با قاره آفریقا مبادلات تجاری داشت و این حجم در سال 2014 به بیش از 220 میلیارد دلار رسیده است و الان می توان گفت که برخی از بحرانها در قاره آفریقا بر اثر رقابت های پنهان قدرتهای خارجی از جمله چین ، آمریکا و کشورهای اروپایی شکل می گیرد. البته ذکر این نکته هم ضروری است که چین تلاش کرده است در آفریقا با در اختیار گرفتن پروژه های اقتصادی از کوچک تا بزرگ ، بازار قاره را در اختیار بگیرد. جالب اینکه، اکثر شرکت های چینی در اجرای پروژه های خود در بسیاری از کشورهای آفریقایی، بجای دریافت پول به دنبال کسب امتیازات مختلف از جمله بهره برداری از معادن کشورهای مقصد خود در آفریقا هستند و شواهد نیز این موضوع را در کشورهای عضو جوامع "کمیسا" و "سادک" در شرق و جنوب آفریقا تایید می کند. فرصت‌ها بیشتر از تهدیدها وزیر امور خارجه چندی پیش در دیدار خانم حانا سروا تته وزیر امور خارجه و همگرایی منطقه ای کشور غنا بود که بر ضرورت همگرایی کشورهای آفریقایی و جامعه بین الملل در مبارزه با گروهک های تروریستی تاکید کرد. در این دیدار دو طرف با اشاره به حضور گروه های افراطی و خشونت گرا همچون داعش در خاورمیانه و بوکوحرام در آفریقا، چالش های ناشی از رویکردهای گروه های تروریستی بوکوحرام و الشباب در آفریقا را مورد بحث و تبادل نظر قرار دادند. اما واقعیت های سر صحنه و اهداف توسعه بخشیدن به فعالیت های تروریستی در قاره آفریقا نشان می دهد که گروهک های تروریستی و شاخه آفریقایی القاعده هم اکنون از تفکر غربی ، عربی و عبری تغذیه می شوند و این گروه ها ی تکفیری - افراطی تلاش می کنند جهان اسلام را خشونت طلب ، بحران ساز و فاقد ارزش های انسانی نشان دهند. اخبار نشان می دهد در ماههای اخیر، گسترش فعالیت گروههای تروریستی بوکوحرام و الشباب در قاره آفریقا شدت گرفته است و این گروههای مانند بوکوحرام با داعش بعیت کرده اند که عمدتا در غرب و شمال آفریقا حضور دارند. گروههایی دیگر نیز مانند الشباب در شرق آفریقا زیر پرچم القاعده در حال فعالیت هستند؛ افراط گرایان بوکوحرام در شمال شرق نیجریه مدام به شهرهای و روستاهای این کشور و کشورهای همسایه حمله می کنند و به قتل و غارت مشغولند. شورشیان بوکوحرام از سال 2009 میلادی تا کنون حدود 15 هزار نفر را به شدیدترین وجه ممکن کشته اند. اما با وجود گسترش فعالیت گروههای تروریستی در مناطقی از قاره آفریقا ، ناامنی مسئله ای فراگیر در کل این قاره نیست و نباید آفریقا را قاره ناامن جلوه داد چرا که توسعه فعالیت های تروریستی، پدیده ای سیال است و امکان سرایت آن به سایر مناطق ازجمله اروپا و آمریکا وجود دارد و ایده مشغول کردن مسلمانان با تروریسم در نهایت، آسیب دیدن کشورهای پرورش دهنده تروریست ها را نتیجه خواهد داد. آگاهان معتقدند گسترش تروریسم در برخی کشورهای آفریقایی ، تاثیرات گسترده اقتصادی به همراه دارد و درکشورهایی مانند تونس و برخی کشورهای آفریقایی که حیات اقتصادی آن به گردشگری بستگی دارد، تروریسم شاهرگ اقتصادی این کشور را نشانه گرفته است. اما در این میان، انسداد سیاسی در برخی کشورهای قاره آفریقا هم که گروههای تروریستی در آنها فعالیت می کنند، یکی از دلایل کندی مبارزه با گروههای تکفیری و شاخه های القاعده در این کشورهاست. همچنین طمع برخی قبایل به دستیابی به منافع اقتصادی و قدرت سیاسی در شرایط ناامن در برخی کشورهای آفریقایی ، یکی دیگر از دلایل توسعه فعالیت های تروریستی و تلاش برای تضعیف قدرت مرکزی محسوب می شود . برخی کارشناسان بر این باورند که شکل دادن و کمک به توسعه فعالیت های تروریستی در برخی کشورهای آفریقایی از جانب محور غربی ، عربی و عبری برای مقابله با توسعه" گفتمان مقاومت " صورت گرفته است. در این میان؛ با شکل گیری تحولات جدید در لیبی و فقدان دولت ملی در این کشور ، القاعده تلاش دارد از افغانستان به لیبی نقل مکان کند زیرا لیبی علاوه بر اینکه " سرپل ارتباطی" آفریقا به قاره اروپا محسوب می شود ، دارای منابع گسترده نفت هم است؛ سواحل گسترده ای دارد و امکان نیروگیری در این کشور برای گروه های تروریستی بسیار مهیاست. بدون تردید، هم اکنون گروههای تکفیری در آفریقا بر رنج و محنت مردم این قاره تاثیر گذاشته اند و کشورهای غربی هم با سوء استفاده از این شرایط، به فکر صید ماهی های بزرگتر خود هستند. کارشناسان عقیده دارند که این گروهها در بستر دلارهای آمریکایی، حمایت های غربی و اندیشه های وهابیت سعودی که طی سال های متمادی با تطمیع ،تبلیغ شده است بخش های مختلف آفریقا را متأثر کرده اند. واقعیت آن است که اسلام در آفریقا هیچ نسبتی با افراطی گری نوع داعشی ندارد و در همان نیجریه که محل بروز و ظهور اصلی گروه بوکوحرام است بیش از 80 حزب و انجمن اسلامی در تقابل کامل با گروهک تروریستی بوکوحرام قرار داشته و در شرایط مختلف، به فعالیت مشغولند. اما در این میان "پدرخوانده های خارجی" از کشورهای غربی با حمایت از گسترش افراطی گری و تروریسم در برخی مناطق استراتژیک آفریقا به دنبال حذف رقیب از مناسبات اقتصادی و سیاسی این کشورها هستند. کارشناسان معتقدند: هرگونه عقب نشینی از این حربه غربی ها، قطعا حذف منافع را به دنبال دارد. قاره فرصت ها نباید به حال خود رها شود؛ سرزمینی که منافع آن بیشتر از تهدیدهای ساختگی آن است و می توان با برنامه ریزی صحیح کوتاه و بلند مدت اقتصادی، حضوری پایداری در آن داشت؛ این حضور مطمئنا تضمین کننده تحقق اهداف ترسیم شده در چشم انداز 20 ساله ایران است. گروه سیاست خارجی خبرگزاری فارس مصطفی قمری وفا، مدیر پیشین دفتر صداوسیما در آفریقای جنوبی
  8. بحران سوریه و تاثیر آن بر امنیت کشورهای شمال آفریقا
    شاخه ها: آفران بلاگ
    شورشیانی که به خانه بازمی‌گردند، می‌توانند ترکیب خطرناکی از باورهای تروریستی و تجربه عملیات تروریستی را به کشورهای خود بیاورند که می‌تواند باعث گسترش و تعمیق خشونت و تروریسم در کشورهای شمال آفریقا شود.       در دوران پس از حملات 11 سپتامبر 2001 ، بنیاد گرایی و رادیکالیسم اسلامی در صدر اخبار رسانه ها و مباحث سیاسی و دانشگاهی غرب، خاور میانه و شمالآ قرار گرفت. اگرچه در اغلب این مباحث، رادیکالسیم اسلامی به عنوان نیرویی جهانی به تصویر کشیده شده است که جدا از مردم، مکان ها و تاریخ عمل می کند، اما واقعیت آن است که تندرویی مذهبی، اشکال قومی و منطقه ای متعددی دارد که به طور ویژه به فرهنگ، سنت، روش های زندگی و ساختار اجتماعی و سیاسی بر می گردد. از این رو، رادیکالیزه شدن اسلام میان مسلمانان شمال آفریقا، از اهمیت زیادی در حوزه های سیاسی و اجتماعی برخوردار ا ست، به ویژه که طی سال های گذشته برخی از بازیگران منطقه ای و فرا منطقه ای تلاشهای زیادی را برای صدور ایده های مذهبی تندروانه نظیر وهابیت به این منطقه انجام داده اند. با آغاز بحران در سوریه، قدرتهای غربی و هم پیمانان منطقه ای آنها گام هایی برای شعله ور کردن نزاع در این کشور برداشتند و به هدایت و تجهیز گروه های تروریستی به بهانه حمایت از مخالفان اسد پرداختند. در این بین سهم کشورهای شمال آفریقا در اعزام تروریست به سوریه قابل توجه بود. این تروریست ها که از لیبی، تونس، الجزایر، مصر و مراکش راهی سوریه شده اند، گرایش های سلفی – وهابی دارند و از حامیان خط مشی القاعده محسوب می شوند. آنها در سایه حمایت سرویس های اطلاعاتی – امنیتی غربی از کشورهای خود خارج شده و در سوریه علیه دولت قانونی این کشور وارد جنگ و درگیری ویرانگری شده اند. نکته قابل تامل در انتقال این شورشیان و تروریست ها از کشورهای خود به سوریه، این است که بحران سوریه نوعی تروریسم بین المللی را به وجود آورده و ممکن است این تروریست ها ی بین المللی و سازمان یافته، پس از سوریه راهی کشور یا منطقه ای دیگر شوند و در آنجا نیز آشوب به پا کنند. چنین امری خطری بالقوه برای کشورهای منطقه شمال آفریقا به شمار می رود.       بحران سوریه و تروریسم بین المللی بنا به برآوردهای محققان بریتانیایی و مجله جینز در سال 2013، در سوریه قریب به 100 هزار شبه نظامی که هزار گروهک را تشکیل داده بودند، علیه اسد می جنگیدند، بیشتر از 30 هزار نفر از این تعداد را می توان تروریست های خارجی دانست که به سازمان های تروریستی بین المللی وفادارند. بر اساس این برآورد، تعداد مزدوران سعودی در سوریه بین 5 تا 8 هزار نفر هستند. طبق جدول موجود در این گزارش، از تونس 8000 نفر، فلسطین و عراق 4000 نفر، لیبی 4500 نفر، الجزایر 1000 نفر، یمن 1800 نفر و ... در سوریه حضور دارند. همچنین برآورد ها نشان می دهد بین 400 تا 2000 اروپایی از سال 2011 در سوریه در حال مبارزه علیه رژیم بشار اسد هستند. این تعداد بیانگر آن است که شمار اروپائیانی که در سوریه می جنگند، بیشتر از تعداد اروپائیانی است که در جنگ عراق و افغانستان شرکت داشتند. در دی ماه 1392 شبکه العالم آماری از کشته شدگان اتباع کشورهای اسلامی در سوریه منتشر کرد که در نوع خود جالب توجه بود. بر این اساس، تعداد تونسی های کشته شده در سوریه حدود 2000 نفر، لیبیایی ها 1900 نفر، عراقی ها 1500 نفر، اردنی ها 202 نفر، الجزایری ها 300 و ... بودند. آمار بالای کشته شدگان تونسی، لیبیایی و الجزایری نشان داد که تعداد بیشماری از شهروندان این کشورها درسوریه در حال جنگ با دولت اسد هستند. دلایل گرایش به تروریسم در شمال آفریقا دلایل گرایش به تروریسم و هم چنین چرایی و چگونگی جذب تروریست در کشورهای مختلف، تا حد زیادی متفاوت است. این امر علاوه بر زمینه های بومی، به میزان نفوذ بازیگران خارجی بستگی دارد. در این بین به نظر می رسد چند عامل در گرایش شهروندان کشورهای شمال آفریقا به افراط گرایی و حضور در سوریه موثر بوده است. 1-گسترش سلفی – وهابی گری و فهم نادرست از اسلام وجود حکومت های فاسد و فرسوده مانند حکومت حسنی مبارک در مصر، قذافی در لیبی، بن علی در تونس که هریک بیش از سه دهه – در مورد قذافی بیش از 4 دهه- بر این کشورها حکمرانی کردند، باعث شده بود تا هرگونه ارتباط مشخص و مستمر میان مسلمانان منطقه و عرصه گسترده تر جهان اسلام از بین رفته و همین امر زمینه های برای تلفیق اسلام با خرافات، عرف و آداب و سنن و نیز باورهای غلط به وجود آورد. به علت این زمینه سست اعتقادی، پس از فروپاشی دولتهای مستبد شمال آفریقا، اسلام افراطی مورد حمایت برخی کشورهای فرامنطقه ای، در منطقه نفوذ و پیروانی در هر یک از کشورها جذب کرد. اما پیش از این، در دهه 1990، به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان عامل محرک بسیار مهمی بود که به گروه های افراطی در شمال آفریقا جانی تازه بخشید. از آن زمان تا کنون تهدید اسلام افراطی به یکی از دغدغه های مهم دولت های منطقه تبدیل شده و اکنون مشخص شد که با وجود بیش از یک دهه سیاست های مبارزه با تروریسم در سطح منطقه و جهان، این گونه باورها و رویکردها هنوز ریشه دار است. در الجزایر، جبهه نجات اسلامی به رهبری علی بلحاج شاخه تندرو، و عباس مدنی شاخه میانه رو، در دهه 1990 مشکلات فراوانی را برای دولت این کشور ایجاد کرد تا آنجا که بیم آن می رفت الجزایر دچار یک جنگ داخلی شود. در اثر این درگیری ها بین 150 تا 200 هزار نفر از مردم این کشور کشته و زخمی شدند که در نوع خود کم نظیر بود. با وجود دستگیری و شکنجه بسیاری از رهبران این جنبش، طی سال های 2000 تا 2010 کماکان شاهد انفجار فراوانی بودیم که توسط عوامل تندرو در این کشور صورت گرفت. حمله به تاسیسات نفتی ان آمیناس در زمستان 1391 و گروگانگیری کارکنان این پالایشگاه ، اقدامی دیگر از سوی تندروهای وابسته به القاعده بود. در لیبی و از دیدگاه امنیتی نظام قذافی، جریانات و گروهای اسلامی تندرو، از جمله حرکت التجمع اسلامی و گروه سلفی الجماعه اسلامیه خطر اول برای امنیت ملی لیبی محسوب می شدند. کشتار زندان بوسلیم در سال 1996 بسیاری از کادر و رهبران جریانات اسلامگرای رادیکال این کشور را به کام مرگ فرستاد. جماعت اسلامی مسلح لیبی یا همان جماعت المقاتله، یکی از بزرگترین جریانات اسلامی در لیبی بود که هدف اساسی خود را سرنگونی دولت قذافی و ایجاد یک دولت اسلامی به رهبری این گروه اعلام کرد. این جماعت تندرو در سال 1996 سوء قصدی را علیه قذافی ترتیب داد که البته نافرجام ماند. اعضای این گروه بارها و بارها سعی کردند قذافی را ترور کنند که البته موفق نشدند.       در تونس، مدارس زیتونیه، مهم ترین مدارس مذهبی این کشور در دوران بورقیبه بودند، ارتباط علمی مصر و تونس توسط مدارس زیتونیه و دانشگاه الازهر تداوم یافت، به گونه ای که بسیاری از استادان جامعه زیتونیه، تحصیل کردگان الازهر بودند و طبیعتا متاثر از جو میانه رو آن دانشگاه با هرگونه افراط گرایی و تکفیری گری جوامع مسلمان مخالفت می ورزیدند، علاوه بر آن، مکتب اعتقادی جامعه زیتونیه متاثر از مکتب خاندان حفص بود. از ویژگیهای این مکتب می توان به موارد زیر اشاره کرد : 1-انعطاف در برابر جریان های فکری گوناگون 2-افزایش علم و گسترش مدارس 3- رونق تفکر بنابراین در این مکتب، فضا برای عقاید رادیکال و تکفیری و جهادی بسیار تنگ و کشنده بود، اما از اواخر قرن گذشته میلادی، دولت سکولار بن علی همواره در صدد کنترل و حذف جریان اسلامگرای تونس و تهدید مکتب زیتونیه برآمد که پیامد آن تضعیق شدید میانه روهای مسلمان در زیتونیه بود. به مرور و در اثر بسته شدن فضای معنوی جامعه از سوی دولت های اقتدارگرا در شمال آفریقا، رفته رفته فعالیت های مذهبی به سمت و سوی فعالیت های زیر زمینی گرایش پیدا کرد و در نهایت تکفیری گری جای اعتدال گرایی را در این زمینه گرفت. 2- وضعیت نامناسب اقتصادی یکی دیگر از عواملی که در شمال آفریقا زمینه را برای گرایش به گروههای افراطی را فراهم آورد، اوضاع نابسامان جوامع این کشورها به ویژه در زمینه اقتصادی و بی عدالتی های اجتماعی بود.       در تونس، در سایه توجه گسترده نظام سیاسی به آموزش و تخصیص بودجه های آموزشی بالا، درصد فارغ التحصیلان دانشگاههای این کشور نسبت به کشورهای منطقه بسیار قابل توجه بود، با این حال رشد نرخ و سطح سواد تونسی ها با بازار کار و نیازمندیهای انسانی اقتصاد این کشور هیچ تناسبی نداشت تا آنجا که بخش زیادی از دانش آموختگان این کشور در اثر فشار بیکاری به کارهای پیش پاافتاده از قبیل دست فروشی روی آوردند که نمونه بارز این مورد بوعزیری بود که با خود سوزی خود جرقه بیداری اسلامی در تونس را ایجاد کرد. مسئله دیگر سطح بالای فساد در ساختار سیاسی تونس به خصوص در میان نزدیکان بن علی و برادران همسرش، لیلی طرابلسی بود. هر چند سطح فساد در تونس در قیاس با کشورهای منطقه چندان بالا به نظر نمی رسید، اما تمرکز فساد در ارکان قدرت از یک سو و هویدا بودن فساد نخبگان حاکم برای مردم تونس از سوی دیگر، نارضایتی فراوانی را به دنبال داشت. فقر شدید و فساد خاندان بن علی، از مهم ترین دلایل گرایش جوانان تونسی به گروههای رادیکال معرفی شده است. در مورد مصر، الجزایر و مراکش نیز وضع به همین منوال بود. در مصر شدت فقر به حدی بود که بسیاری از خانواده های فقیر که توانایی پرداخت اجاره خانه را نداشتند به قبرستانها پناه برده و در کنار قبر ها زندگی می کردند. در الجزایر نیز با وجود منابع عظیم نفت و گاز، بخش زیادی از مردم زیر خط فقر زندگی می کردند. در مراکش در حالی که هزاران نفر از مردم در فقر و تنگدستی به سر می بردند و هزاران جوان امیدی به آینده خود نداشتند، همسر محمد ششم به عنوان یکی از شیک پوش ترین همسران رهبران جهان عرب معروف شده بود. 3-دخالت و نفوذ بازیگران خارجی یکی دیگر از دلایل رشد تروریسم در شما آفریقا، تحریک و نفوذ عوامل خارجی مانند برخی دولت های عربی، غربی و همچنین رژیم صهیونیستی است. برای نمونه سلفی ها و وهابی های سعودی و قطری موفق شدند در بسیاری از مناطق لیبی، تونس و مصر، جا پا باز کنند و حتی از حمایت مقامات دولتی و محلی برخوردار شوند. به طور مثال در فروردین 1393 منصف المرزوقی، رییس جمهور تونس، از امیر قطر تقدیر و تشکر به عمل آورد که این امر باعث شوکه شدن محافل سیاسی این کشور شد. المرزوقی نشان جمهوریت را در حالی به گردن شیخ تمیم بن حمد ال ثانی آویخت که قطر به حمایت از تروریسم در تونس متهم بود. پیش از این، لطفی بن جدو، وزیر کشور تونس، از کشف پنج شبکه ویژه قاچاق جنگجویان تونسی به سوریه وابسته به قطر خبرداده بود. این شبکه ها در ازای هرجوان تونسی که به سوریه می فرستادند، از قطر مبلغ 3 هزار دلار کارمزد دریافت می کردند. فرجام سخن اینکه فعالیت سلفی – وهابی ها در منطقه شمال آفریقا به صورت مدون و با حمایت کشورهای خارجی دنبال شده و آنها موفق شده اند قشرهای مختلف، به خصوص جوانان و دانش آموزان، را جذب کنند. بی شک حضور این افراطی ها در سوریه و برخورداری از تجربه میدان جنگ می تواند تاثیر منفی و مخربی بر امنیت شکننده کشورهای شمال آفریقا بگذارد. براین اساس، افرادی که با دولت سوریه در حال نبرد هستند، امنیت ملی کشورهای خود را نیز تهدید می کنند زیرا این نگرانی وجود دارد که آنها در بازگشت دوباره به کشور خود، خطری امنیتی مشابهی را به وجود آورند. در واقع شورشیانی که به خانه باز می گردند می توانند ترکیب خطرناکی از باورهای تروریستی و تجربه عملیات تروریستی را به کشورهای خود بیاورند، آنها آموخته اند که در شرایط شورش و نبرد چگونه عمل کنند، همچنین ستیزه جویانی که از سوریه به کشورهای خود باز می گردند می توانند وظیفه آموزش به همفکران ستیزه جوی خود را بر عهده بگیرند که این امر ممکن است باعث آموزش بومی خشونت و تروریسم در کشورهای شمال آفریقا شود. اسماعیل طزری فارس
  9. الماس های خونین آفریقا
    شاخه ها: آفران بلاگ
    در دوران‌های مختلف، معیار ثروت و قدرت اغلب با مالکیت برخی از ارزش مندترین و بهترین الماس‌ها، سنگ‌های قیمتی و فلزات گران بها سنجیده شده است. بسیاری از الماس‌های بزرگ و نفیس جهان شهرت خود را به واسطه زیبایی طبیعی و افراد مشهوری که آن ها را در اختیار داشته‌اند، کسب کرده‌اند. برخی از الماس‌ها در حراجی‌های مطرح جهان به قیمت‌هایی بیش از 10 میلیون دلار فروخته شده که ارزش ویژه این سنگ باشکوه را بیش از پیش مشخص می سازد. از این رو، در ادامه این مطلب برخی از بزرگ ترین و مشهورترین الماس‌های جهان را که در قاره فقیر آفریقا کشف شده اند معرفی می کنیم. الماس ستاره هزاره - 203.04 قیراط (40.608 گرم)         این الماس فوق العاده زیبا دومین الماس بزرگ بی رنگ درجه D  جهان محسوب می شود. الماس "ستاره هزاره" چه از نظر درونی و چه از نظر بیرونی بی نقص بوده و شکلی شبیه اشک دارد. این الماس در منطقه  "Mbuji-Mayi" کشور جمهوری دمکراتیک کنگو و در سال 1990 کشف شده و سنگ اصلی آن 777 قیراط وزن داشته است. ارزش الماس ستاره هزاره نامشخص بوده، اما از بیمه‌ای 100 میلیون پوندی برخوردار است. الماس صلیب سرخ - 205.07 قیراط (41.014 گرم)       الماس "صلیب سرخ" به رنگ زرد قناری بوده و در سال 1901 در معادن "کیمبرلی" آفریقای جنوبی کشف شده است. در سال 1918، این الماس از سوی جامعه صلیب سرخ بریتانیا برای فروش هنری که توسط حراجی "کریستی" در لندن برگزار شد، اهدا شد. این الماس زیبا دارای صلیب مالتی مشخصی در سطح رویی خود بوده و ارزش آن بیش از 2 میلیون پوند برآورد شده است. الماس د بیرز - 234.65 قیراط (46.930 گرم)       این الماس در سال 1888 در معادن "کیمبرلی" آفریقای جنوبی کشف شده و سنگ اصلی آن 428.5 قیراط وزن داشته است. "د بیرز" بزرگترین الماسی بود که در آن زمان از چهار معدن کیمبرلی کشف شده بود. بزرگترین الماس هشت وجهی جهان در سال 1928 توسط کارتیه در گردنبند تشریفاتی "پاتیالا" (Patiala) به کار گرفته شد. ارزش این الماس نامشخص است. الماس جوبیلی - 245.35 قیراط (49.070 گرم)       سنگ اصلی این الماس 650.80 قیراط وزن داشته و در سال 1895 در معدن "جاگرزفونتین" آفریقای جنوبی کشف شد. سنگی هشت وجهی و با شکلی نامنظم به آنچه که اکنون شاهد آن هستیم مبدل شده که از نظر اندازه و خلوص، الماسی استثنایی محسوب می شود. در ابتدا، این الماس به نام "ریتز" شناخته می شد، اما در سال 1897 و به افتخار شصتمین سالگرد تاجگذاری "ملکه ویکتوریا" به "جوبیلی" تغییر نام داد. ارزش الماس بی رنگ درجه E جوبیلی نامشخص است. الماس سنتنری - 273.85 قیراط (54.770 گرم)         الماس "سنتنری" در ژوییه 1986 کشف شد و سنگ اصلی آن 599 قیراط وزن داشت. این الماس توسط تیمی به رهبری "گابریل تولکووسکی" تراش خورده است. پس از برش نهایی، الماس سنتنری با درجه رنگی D دارای 247 سطح کوچک شد. مالک فعلی، مکان نگهداری و ارزش این الماس نامشخص بوده، اما در سال 1991 به ارزش 100 میلیون دلار بیمه شده است.   الماس روح گریسوگونو - 312.24 قیراط (62.448 گرم)       الماس "روح گریسوگونو"، بزرگترین الماس تراش خورده سیاه جهان است. این سنگ قیمتی در غرب آفریقای مرکزی یافت شده و وزن سنگ اصلی آن پیش از تراش خوردن برابر با 587 قیراط بوده است. "فواض گروسی" از تکنیک سنتی "مغولی" برای تراش دادن آن در کشور سوئیس استفاده کرده است. این الماس زیبا روی رکابی از جنس طلای سفید که با 702 الماس کوچک - در مجموع به وزن 36.69 قیراط - پوشیده شده، قرار گرفته است. ارزش و مالک فعلی آن نامشخص است. الماس کالینان دو یا ستاره کوچک تر افریقا  - 317.4 قیراط (63.480 گرم)         "کالینان دو" (Cullinan II) یا ستاره کوچکتر افریقا (Lesser Star of Africa)، دومین الماس بزرگی است که از سنگ اصلی "کالینان" برش خورده و چهارمین الماس جلا خورده بزرگ جهان محسوب می شود. سنگ اصلی به افتخار "سِر توماس کالینان" که معدن "پریمیر" در آفریقای جنوبی را افتتاح کرد، نامگذاری شده بود. کالینان دو الماسی بی رنگ با درجه D بوده و در مرکز تاج سلطنتی بریتانیا قرار گرفته است. ارزش این الماس فوق العاده حدود 200 میلیون دلار برآورد شده است. الماس بی نظیر (اینکامپربل) - 407.48 قیراط (81.496 گرم)         الماس "بی نظیر" در سال 1984 توسط دختر کوچکی که از میان قلوه سنگ‌هایی در نزدیکی معدن الماس  "MIBA" جمهوری دمکراتیک کنگو عبور می کرد، کشف شد. وزن سنگ اصلی آن برابر با 890 قیراط بوده و پس از تراش خوردن، بزرگترین الماس قهوه‌ای جهان محسوب می شد. اما بعدها و به منظور نقص درونی کمتر، وزن آن به 407.5 قیراط کاهش یافت. الماس بی نظیر از رنگ قهوه‌ای‌زرد جالب توجه‌ای سود می برد و ارزش آن حدود 20 میلیون دلار برآورد شده است. الماس کالینان یک (الماس ستاره بزرگ آفریقا) - 530.20 قیراط (106.040 گرم)         این الماس اشکی دارای 76 سطح کوچک است. "کالینان یک" (Cullinan I) یا ستاره بزرگ آفریقا (Great Star of Africa) بزرگ ترین الماس در میان 9 الماسی بوده که از سنگ اصلی 3106 قیراطی آن برش خورده است. ارزش الماس بی رنگ درجه D کالینان یک که به نام "ستاره آفریقا" نیز شناخته می شود حدود 400 میلیون دلار برآورد شده است. الماس جوبیلی طلایی - 545.67 قیراط (109.134 گرم)         الماس "جوبیلی طلایی" در سال 1985 و در معدن "پریمیر" آفریقای جنوبی کشف شد. این الماس توسط "گابریل تولکووسکی" برش خورده است. ارزش این الماس سنگین وزن بین 4 تا 12 میلیون دلار برآورد شده است.
« 1 2 (3)