بلاگ :: 128

128 فهرست مقالات معمولی


معمولی برجسته همه
پیش فرض زمان عنوان رای دفعات بازدید نظر ها ترک بک | نزولی صعودی
نوشته ها ادامه...
  1. به بهانه سفر معاون رییس جمهور آفریقای جنوبی به تهران بخوانید
    شاخه ها: آفران بلاگ
    آفریقا، سرزمین فرصت‌هاست، قاره‌ای که می‌توان با برنامه‌ریزی اصولی و عملیاتی، شاخص‌های اصلی اقتصاد ملی را در آن به ویژه در حوزه‌های کشاورزی، صنعتی- خدماتی و البته اجرای پروژه‌های فنی و مهندسی، محقق کرد.   معاون رئیس جمهور آفریقای جنوبی در صدر یک هیأت بلند پایه سیاسی و اقتصادی وارد تهران شد.   "سیریل رامافوزا" به دعوت جهانگیری به تهران سفر کرده تا علاوه بر بررسی و بازنگری اساسی در مناسبات دوجانبه پرتوریا - تهران، مقدمه سفر رئیس جمهور این کشور تاثیرگذار در قاره آفریقا را به کشورمان در فصل زمستان فراهم کند. سفر معاون رئیس جمهور آفریقای جنوبی به تهران در چارچوب توسعه و گسترش روابط همه جانبه بین دو کشور، نقطه عطفی در روابط دو کشور محسوب می‌شود. همزمان با مذاکرات معاونان رؤسای جمهور ایران و آفریقای جنوبی در زمینه توسعه همکاری‌های دوجانبه، منطقه‌ای و بین‌المللی، هیأتی متشکل از 160 بازرگان و صاحبان صنایع و سرمایه آفریقای جنوبی در تهران حضور دارند تا فردا با همتایان خود در بخش خصوصی دیدار کنند، این دیدار البته امیدها را برای افزایش حجم مناسبات اقتصادی ایران - آفریقای جنوبی تقویت می‌کند. وزیر اقتصاد کشورمان البته اردیبهشت ماه بود که در دیدار وزیر خارجه آفریقای جنوبی در تهران گفت: در حال حاضر حجم روابط تجاری دو کشور به رغم توسعه مناسبات سیاسی، در حد صفر است و این روابط، متناسب با ظرفیت‌های اقتصادی و همکاری‌های دو طرف نیست. تابستان امسال کمیسیون عالی و همچنین کمیته مشترک سیاسی جمهوری اسلامی ایران و آفریقای جنوبی در تهران برگزار شد. اما جایگاه معاون رئیس جمهور آفریقای جنوبی در دولت این کشور بسیار برجسته و راهبردی است، بطوریکه وی نه تنها سمت جانشین رئیس جمهور و عهده دار مسئولیت‌های سیاسی است (به واسطه فعالیت‌های موثر در بخش سیاسی)، بلکه سابقه این مقام آفریقای جنوبی در فعالیت‌های اقتصادی و بازرگانی موجب شده تا نقش موثری در برنامه‌های اقتصادی آفریقای جنوبی ایفا کند. رامافوزا البته از آنجا که از افراد مورد اعتماد و امین نلسون ماندلا بود، به همین علت، وی پس از برگزاری اولین انتخابات آزاد آفریقای جنوبی در سال 1994میلادی (1373ه.ش) به عنوان رئیس مجمع قانون اساسی این کشور انتخاب شد تا در این مجمع، قانون اساسی جدید آفریقای جنوبی نگاشته شود. از این رو، سفر وی به همراه یک هیأت بلند پایه سیاسی و اقتصادی شامل بخش‌های دولتی و خصوصی، سرفصل‌های تازه‌ای را برای همکاری‌های مشترک می‌گشاید. رامافوزا، اکنون یکی از گزینه‌های ریاست حزب حاکم ANC در کنگره سراسری این حزب در سال 2017 میلادی () است که به اعتقاد تحلیلگران، در صورت پیروزی این حزب حاکم در انتخابات ملی، به سمت رئیس جمهوری آفریقای جنوبی انتخاب خواهد شد. رامافوزا پایه گذار یکی از قدرتمندترین انجمن‌های صنفی موسوم به NUM (اتحادیه ملی معدنکاران) است که نقش کلیدی در بخش معدنی این کشور داشته است. وی همچنین با پایه گذاری «هلدینگ شاندوکا» و فعالیت در بخش انرژی، بانکداری و بیمه املاک و ارتباطات یکی از مدیران ارشد اقتصادی آفریقای جنوبی محسوب می‌شود. در کنار این موارد حضور در هیأت مدیره شرکت‌های موفقی مانند MTN و استاندارد بانک، بخش دیگری از کارنامه اقتصادی وی به شمار می‌رود. برآوردها نشان می‌دهد رامافوزا معاون رئیس جمهور آفریقای جنوبی، یکی از ثروتمندترین افراد این کشور مهم جنوب قاره آفریقا محسوب می‌شود. باید در آفریقا، بازیگری فعال بود آفریقا، سرزمین فرصت‌هاست، قاره‌ای که می‌توان با برنامه ریزی اصولی و عملیاتی، شاخص های اصلی اقتصاد ملی مان را در آفریقا بویژه در حوزه های کشاورزی، صنعتی - خدماتی و البته اجرای پروژه های فنی و مهندسی، محقق کرد. افزایش مناسبات سیاسی نیز در قالب گفتگوهای منطقه ای و اثرگذاری در حل بحران های موجود در مناطق موثر آفریقا، یکی دیگر از اهدافی است که باید در این گونه سفرهای دیپلماتیک، دنبال شود. تجربه ها و مشاهدات حوادث و مناسبات موجود در آفریقا نشان می دهد که باید در شرایط جدید به ویژه در مناسبات اقتصادی، «بازیگری فعال» بود تا اینکه «تماشاگری بالفعل.» نخستین گام برای رسیدن به این رویکرد، ایجاد ساز و کارهای مناسبی است که انگیزه های لازم را برای تحرک بخشیدن فعالیت های بخش خصوصی فراهم کند؛گامی بلند که باید از دل ارتقای مناسبات، اجرای موافقتنامه های همکاری و اجتناب از اخذ مالیات های مضاعف بین تهران با کشورهای آفریقایی بدست می آید. تقویت و پشتیبانی از بخش های عمومی و خصوصی و فعالیت آنان در کشورهای آفریقایی همواره نتایج مثبتی داشته و دارد. نگارنده در سفری که سال گذشته به زیمباوه و بروندی داشت این موضوع را به عینه مشاهده کرد که چگونه شهروندان آفریقایی از خدمات کارآفرینان ایرانی ها در این دو کشور چگونه استفاده می کنند. ساخته شدن درمانگاهی در کشور بروندی به نام امام رضا (ع) توسط یک پزشک ایرانی و خدماتی که این درمانگاه ارائه می کند و همچنین توسعه درمانگاه هلال احمر ایران در حراره پایتخت زیمباوه به منظور خدمت رسانی بیشتر به شهروندان این کشور، تاثیر مثبت زیادی در این کشور به نام ایران گذارده است. شاید کل سرمایه گذاری انجام شده برای راه اندازی این دو مجموعه پزشکی ایرانی در زیمباوه و بروندی، به اندازه تعدادی از طرح ها و پروژه های نیمه تمام داخلی هم نشود اما تاثیرگذاری آن به مراتب بیشتر و نفوذ آن هم به عنوان یکی از مولفه های قدرت، با اهمیت تر است. در این میان، حضور سرمایه داران ایرانی در کشور اوگاندا و حضور جدی یک ایرانی در تاسیس یک بانک کارآمد در این کشور، واقعا دستاوردهایی است که هم اکنون کارآفرینان ایرانی توانسته اند بدون ذره ای حمایت دستگاه های دولتی، در آفریقا حضور یابند. به این فهرست که تنها به عنوان نمونه از آن یاد می شود، اضافه کنید حضور کارآفرینان ایرانی را در کشور تانزانیا که توانسته اند در عرصه گاز رسانی در بخش های مختلف این کشور به صورت سیلندر، جایگاهی ویژه برای خود بدست آورند. رویکرد توسعه مناسبات با کشورهای قاره آفریقا نباید در پیچ و خم گفتگوهای سیاسی و بروکراسی اداری در سفارت خانه های ما در آفریقا، به بایگانی سپرده شود. ذکر این نکته جالب است که مثلا وزیر اقتصاد کشورمان البته اردیبهشت ماه بود که در دیدار وزیر خارجه آفریقای جنوبی در تهران گفت: در حال حاضر حجم روابط تجاری دو کشور به رغم توسعه مناسبات سیاسی، در حد صفر است ؟! و این روابط، متناسب با ظرفیت‌های اقتصادی و همکاری های دو طرف نیست. نقش و تاثیرگذاری منفی یا مثبت سفارت خانه های ایران در شناسایی فرصت های اقتصادی در کشورهای آفریقایی را البته نباید از نظر دور داشت. برخی کارشناسان معتقدند یکی از علل و موانع حضور نیافتن جدی بخش اقتصادی ایران در کشورهای آفریقایی به رغم وجود مزیت های رقابتی و پیوندهای فرهنگی و دینی، نداشتن انگیزه تجارت در مناطق دور دست است. به همین دلیل، بسترسازی و حمایت های قانونی و حقوقی و به زبان ساده کادرسازی حقوقی از سوی دولت ها باید به صورت مستمر در دستور کار قرار گیرد. اینکه کشورهای آفریقایی برای دستگاه دیپلماسی ایران از حالت بالقوه، به مجموعه کشورهایی با فرصت های سرمایه گذاری کار آمد تبدیل شود، نکته است که باید در دستور کار تصمیم گیرندگان قرار گیرد و دیگر نباید شاهد باشیم که برخی سفارتخانه ها به جای کمک به بخش خصوصی و سرمایه گذاری در آفریقا، خود به مانع تبدیل شوند. در این میان، یکی دیگر از راهکارهای عملی جهت تحقق حضور بهتر اقتصادی بخش های مختلف ایران در آفریقا، حمایت های تشویقی از بخش خصوصی آنهم از طریق تضمین سرمایه گذاری و مشوق های گمرکی (در حوزه صادرات غیرنفتی) است. به عنوان نمونه، دیدار نگارنده با فعالان اقتصادی و مسئولان دولتی کشور تانزانیا نشان می دهد که بانک های این کشور مشوق های خوبی به سرمایه گذاران می دهند. یکی از کارآفرینان ایرانی حاضر در این کشور با اشاره به کمک های مالی بانک های تانزانیا و دیگر بانکهای توسعه ای آفریقا از سرمایه گذاران خارجی گفت: دولت تانزانیا متوجه کم کاری و بی کیفیت بودن فعالیت های چینی ها در طرح های عمرانی تانزانیا شده است به همین دلیل بسیار راغب است پروژه های عمرانی خود را به متخصصان ایرانی که عملکردشان طی دهه گذشته در تانزانیا مشخص شده است، بسپارد. هم اکنون بر اساس برآورده های صورت گرفته، کشورهای جنوب آفریقا با 100 میلیارد دلار کسری برای پیشبرد بودجه های عمرانی و توسعه زیر ساخت های ارتباطی همچون ساخت جاده - راه آهن و شبکه های آب و برق مواجهند و به همین دلیل، سران چهارده کشور عضو جامعه توسعه جنوب آفریقا(سادک) هم همواره بدنبال جذب سرمایه گذاران خارجی در این بخش هستند. سادک، ساز و کار اصلی تدوین سیاست خارجی کشورهای جنوب آفریقا را در دست دارد و شامل کشورهای آفریقای جنوبی، آنگولا- بوتسوانا، جمهوری دموکراتیک کنگو، لسوتو، موزامبیک، مالاوی، موریس، نامیبیا، سیرالئون، سوازیلند، تانزانیا، زامبیا، زیمبابوه و سیشل است. مقر جامعه توسعه جنوب آفریقا در شهر گابورون در بوتسوانا است. ماداگاسکار عضو معلق شده سادک است و با احتساب این کشور شمار اعضای سادک به 15 کشور می‌رسد. اما از سوی دیگر، کشورهای آفریقایی بالاخص کشورهایی مانند ساحل عاج و تانزانیا در آفریقای زیر صحرا و همه کشورهای شمال آفریقا همچون تونس، الجزایر و مراکش که از ثبات اقتصادی مناسبی در حال حاضر برخوردارند، در سال های اخیر تلاش کرده اند نقش و حضور جدی تری در معادلات بین المللی داشته باشند. از این لحاظ مطلوب است حضور اقتصادی در این کشورها، به یک دستور العمل تبدیل شود. پیشنهاد می‌شود وزارت خارجه برای توسعه همکاری‌ها با آفریقا در شرایط جدید، طرح اجرایی و عملیاتی «تدوین سند راهبرد کاربردی» در مورد شیوه همکاری با آفریقا را در دستور کار قرار دهد زیرا اکنون جامعه اقتصادی شرق و جنوب آفریقا (کمیسا) ، جامعه اقتصادی جنوب آفریقا (سادک) و جامعه اقتصادی غرب آفریقا ( اکوواس ) همگی با جمعیتی بالغ بر 700 میلیون نفر ، بازاری جذاب برای پیمانکاران و فعالان اقتصادی ایران به شمار می رود. در این میان، تبیین تجربه حضور اقتصادی چین در قاره آفریقا می تواند برای بخش خصوصی ایران مفید باشد؛ چین در سال 2000 تنها چهار میلیارد دلار با قاره آفریقا مبادلات تجاری داشت و این حجم در سال 2014 به بیش از 220 میلیارد دلار رسیده است و الان می توان گفت که برخی از بحرانها در قاره آفریقا بر اثر رقابت های پنهان قدرتهای خارجی از جمله چین ، آمریکا و کشورهای اروپایی شکل می گیرد. البته ذکر این نکته هم ضروری است که چین تلاش کرده است در آفریقا با در اختیار گرفتن پروژه های اقتصادی از کوچک تا بزرگ ، بازار قاره را در اختیار بگیرد. جالب اینکه، اکثر شرکت های چینی در اجرای پروژه های خود در بسیاری از کشورهای آفریقایی، بجای دریافت پول به دنبال کسب امتیازات مختلف از جمله بهره برداری از معادن کشورهای مقصد خود در آفریقا هستند و شواهد نیز این موضوع را در کشورهای عضو جوامع "کمیسا" و "سادک" در شرق و جنوب آفریقا تایید می کند. فرصت‌ها بیشتر از تهدیدها وزیر امور خارجه چندی پیش در دیدار خانم حانا سروا تته وزیر امور خارجه و همگرایی منطقه ای کشور غنا بود که بر ضرورت همگرایی کشورهای آفریقایی و جامعه بین الملل در مبارزه با گروهک های تروریستی تاکید کرد. در این دیدار دو طرف با اشاره به حضور گروه های افراطی و خشونت گرا همچون داعش در خاورمیانه و بوکوحرام در آفریقا، چالش های ناشی از رویکردهای گروه های تروریستی بوکوحرام و الشباب در آفریقا را مورد بحث و تبادل نظر قرار دادند. اما واقعیت های سر صحنه و اهداف توسعه بخشیدن به فعالیت های تروریستی در قاره آفریقا نشان می دهد که گروهک های تروریستی و شاخه آفریقایی القاعده هم اکنون از تفکر غربی ، عربی و عبری تغذیه می شوند و این گروه ها ی تکفیری - افراطی تلاش می کنند جهان اسلام را خشونت طلب ، بحران ساز و فاقد ارزش های انسانی نشان دهند. اخبار نشان می دهد در ماههای اخیر، گسترش فعالیت گروههای تروریستی بوکوحرام و الشباب در قاره آفریقا شدت گرفته است و این گروههای مانند بوکوحرام با داعش بعیت کرده اند که عمدتا در غرب و شمال آفریقا حضور دارند. گروههایی دیگر نیز مانند الشباب در شرق آفریقا زیر پرچم القاعده در حال فعالیت هستند؛ افراط گرایان بوکوحرام در شمال شرق نیجریه مدام به شهرهای و روستاهای این کشور و کشورهای همسایه حمله می کنند و به قتل و غارت مشغولند. شورشیان بوکوحرام از سال 2009 میلادی تا کنون حدود 15 هزار نفر را به شدیدترین وجه ممکن کشته اند. اما با وجود گسترش فعالیت گروههای تروریستی در مناطقی از قاره آفریقا ، ناامنی مسئله ای فراگیر در کل این قاره نیست و نباید آفریقا را قاره ناامن جلوه داد چرا که توسعه فعالیت های تروریستی، پدیده ای سیال است و امکان سرایت آن به سایر مناطق ازجمله اروپا و آمریکا وجود دارد و ایده مشغول کردن مسلمانان با تروریسم در نهایت، آسیب دیدن کشورهای پرورش دهنده تروریست ها را نتیجه خواهد داد. آگاهان معتقدند گسترش تروریسم در برخی کشورهای آفریقایی ، تاثیرات گسترده اقتصادی به همراه دارد و درکشورهایی مانند تونس و برخی کشورهای آفریقایی که حیات اقتصادی آن به گردشگری بستگی دارد، تروریسم شاهرگ اقتصادی این کشور را نشانه گرفته است. اما در این میان، انسداد سیاسی در برخی کشورهای قاره آفریقا هم که گروههای تروریستی در آنها فعالیت می کنند، یکی از دلایل کندی مبارزه با گروههای تکفیری و شاخه های القاعده در این کشورهاست. همچنین طمع برخی قبایل به دستیابی به منافع اقتصادی و قدرت سیاسی در شرایط ناامن در برخی کشورهای آفریقایی ، یکی دیگر از دلایل توسعه فعالیت های تروریستی و تلاش برای تضعیف قدرت مرکزی محسوب می شود . برخی کارشناسان بر این باورند که شکل دادن و کمک به توسعه فعالیت های تروریستی در برخی کشورهای آفریقایی از جانب محور غربی ، عربی و عبری برای مقابله با توسعه" گفتمان مقاومت " صورت گرفته است. در این میان؛ با شکل گیری تحولات جدید در لیبی و فقدان دولت ملی در این کشور ، القاعده تلاش دارد از افغانستان به لیبی نقل مکان کند زیرا لیبی علاوه بر اینکه " سرپل ارتباطی" آفریقا به قاره اروپا محسوب می شود ، دارای منابع گسترده نفت هم است؛ سواحل گسترده ای دارد و امکان نیروگیری در این کشور برای گروه های تروریستی بسیار مهیاست. بدون تردید، هم اکنون گروههای تکفیری در آفریقا بر رنج و محنت مردم این قاره تاثیر گذاشته اند و کشورهای غربی هم با سوء استفاده از این شرایط، به فکر صید ماهی های بزرگتر خود هستند. کارشناسان عقیده دارند که این گروهها در بستر دلارهای آمریکایی، حمایت های غربی و اندیشه های وهابیت سعودی که طی سال های متمادی با تطمیع ،تبلیغ شده است بخش های مختلف آفریقا را متأثر کرده اند. واقعیت آن است که اسلام در آفریقا هیچ نسبتی با افراطی گری نوع داعشی ندارد و در همان نیجریه که محل بروز و ظهور اصلی گروه بوکوحرام است بیش از 80 حزب و انجمن اسلامی در تقابل کامل با گروهک تروریستی بوکوحرام قرار داشته و در شرایط مختلف، به فعالیت مشغولند. اما در این میان "پدرخوانده های خارجی" از کشورهای غربی با حمایت از گسترش افراطی گری و تروریسم در برخی مناطق استراتژیک آفریقا به دنبال حذف رقیب از مناسبات اقتصادی و سیاسی این کشورها هستند. کارشناسان معتقدند: هرگونه عقب نشینی از این حربه غربی ها، قطعا حذف منافع را به دنبال دارد. قاره فرصت ها نباید به حال خود رها شود؛ سرزمینی که منافع آن بیشتر از تهدیدهای ساختگی آن است و می توان با برنامه ریزی صحیح کوتاه و بلند مدت اقتصادی، حضوری پایداری در آن داشت؛ این حضور مطمئنا تضمین کننده تحقق اهداف ترسیم شده در چشم انداز 20 ساله ایران است. گروه سیاست خارجی خبرگزاری فارس مصطفی قمری وفا، مدیر پیشین دفتر صداوسیما در آفریقای جنوبی
  2. نکاتی خواندنی درباره مراکش
    شاخه ها: آفران بلاگ
    مراکش، کشوری در شمال غربی آفریقا است که مسیر تجاری میان آفریقا و اروپا محسوب می شود.سواحل طلایی،صحراهای پهناور، ویرانه های تاریخی ،هتل های لوکس، چشمه های آب گرم و بازارهای صنایع دستی و ... بهترین های مراکش هستند.       در طول قرن ها مراکش تحت تسلط کشورهای مختلفی مانند اسپانیا، فرانسه و فرهنگ اسلامی بوده است و باعث شده که مراکش سرزمینی چند قومیتی متشکل از قبایل کوچک تا شهرهای بزرگ باشد. در ادامه نکاتی جاب درباره مراکش می خوانید که امیدواریم برایتان جالب باشد: فرانسه و عربی زبانهای رسمی مراکش هستند که البته اسپانیایی و انگلیسی نیز در بسیاری از شهرها استفاده می شود. غذاهای مراکشی برگرفته از چندفرهنگی بودن این سرزمین سرشار از عطر نعناع، زیره سبز، زردچوبه، زعفران و گشنیز است.       نوشیدنی محبوب مراکشی ها، چای همراه با نعناع است که با قند یا شکر شیرین می شود. مراکش سرزمین گونه های مختلف جانوری از جمله فیل و شیر است. شهر آبی رنگ "شفشاون" در مراکش مقصد محبوب گردشگران است که در و دیوار این شهر همگی آبی هستند.       با وجود داشتن صحراهای فراوان و مناطق کوهستانی، کوههای اطلس مراکش مرتفع ترین پیست اسکی آفریقا را دارا هستند. در مراکش گرفتن غذا با دست چپ، مودبانه به نظر نمی رسد و امتناع از خوردن گوشت تعارفی به شما بی احترامی محسوب می شود.       مراکشی ها در مراسم سوگواری عزیزان از دست رفته لباس سفید می پوشند. مراکش صادرکننده بزرگ ماهی ساردین به دنیا است.       لباس سنتی مراکشی ها "جلابه" نام دارد. با اینکه قلب نماد عشق محسوب می شود ،در مراکش کبد(جگر) نماد عشق است! کلمه ای که برای پول در مراکش استفاده می شود، Wusakh d-dunya است که به معنای آلودگی دنیا است. مراکش تنها کشور آفریقایی است که عضو اتحادیه آفریقا نیست. در مراکش با نام "شهر سرخ" همیشه نیاز به ضد آفتاب و دستمال سر دارید حتی در زمستان! شهرهای معروف این کشور:کازابلانکا، رباط (پایتخت)، فاس، مراکش و طنجه هستند.       مراکش به دو بخش قدیمی و مدرن تقسیم می شود. قیمت تاکسی سوار شدن در مراکش بسیار ارزان است. سفالگری سنتی، آثار فلزی، صنایع چرم، پارچه و ادویه جات بهترین سوغاتی های مراکش هستند.       افراد غیر مسلمان اجازه ورود به مساجد را ندارند. روغن ارقان محصولی مراکشی است که از درخت ارقان(یا آرگان) بدست می آید و مصارف دارویی و غذایی دارد.    
  3. راهپیمایی روز جهانی قدس در نیجریه
    شاخه ها: آفران بلاگ
    کادونا                 کانو               زاریا                      
  4. ناگفته های رایزن سابق فرهنگی ایران در سیرالئون از این کشور
    شاخه ها: آفران بلاگ
    پیش از انقلاب در مدرسه و کوچه و خیابان روستا و شهرهای استان گلستان به فعالیت انقلابی دست می‌پرداخت، پس از آن در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سپس وابستگی فرهنگی در غنا و در نهایت رایزنی فرهنگی ایران در سیرالئون انتخاب شده است.       نکته جالبی که از دوران تحصیلش تعریف می‌کند حضور در اولین دوره انتخاب دانشجوی دانشگاه امام صادق (ع) با درس اخلاق مرحوم آیت‌الله مهدوی کنی و در نهایت توصیه‌های ایشان برای حضور در سیرالئون بوده است. ۹ سال فعالیت در سیرالئون کارنامه درخشانی را برای محمدرضا قزلسفلی متولد مینودشت استان گلستان رقم زده است، به طوری که آنچه از جراید بر می‌آید نشان می‌دهد مردم غرب آفریقا بعد از رفتنش گریستند، در زمان حضورش پشت سر او نماز جماعت خواندند و دانشجویان در کلاس‌های درسش شرکت کردند، همه اینها نشان می‌دهد که این سال‌ها رایزنی توأم با فعالیت واقعی و پرکاری را برای خود رقم زده است. قزلسفلی سه فرزند دارد که یکی از آنها در غنا به دنیا آمده و پسر بزرگش نیز در سیرالئون ازدواج کرده و به گفته خودش اکنون یک نوه شکلاتی همراه خود به تهران آورده است! این رایزن سابق فرهنگی ایران در سیرالئون معتقد است که ملت مظلوم سیرالئون دهه‌ها آرزو می‌کردند رادیوی اسلامی، مدارس اسلامی، دانشگاه اسلامی، کمک‌های فنی حرفه‌ای، ماشین‌آلات کشاورزی و در نهایت بیداری و بصیرت داشته باشند که با حضور فعال، صادقانه و حمایت‌های جمهوری اسلامی ایران این امر تاحدودی تحقق یافته است. شواهد حاکی از آن است که قزلسفلی ظرف ۹ سال ماموریت با سمت رایزن فرهنگی در حوزه‌های علمی و آموزشی به عنوان استاد دانشگاه فورابه (سیرالئون) و دانشکده اسلامی فری‌تاون، در حوزه تبلیغی – فرهنگی با سمت امام جمعه سیار سیرالئون فعال بوده است. بخش نخست گفت‌وگو با قزلسفلی را در ادامه می‌خوانیم. *خودتان را کامل معرفی کنید و بفرمایید اهل کجا هستید و تحصیلاتتان را چگونه گذراندید؟ - اینجانب محمدرضا قزلسفلی در سال 1339 در خانواده‌ای مستضعف متولد و بعد از تحصیلات ابتدایی و متوسطه در روستای القجر شهرستان مینودشت استان گلستان در سال دوم دبیرستان به نیروهای انقلاب اسلامی پیوسته و ضمن نشر و تکثیر اطلاعیه‌ها و نوارهای صوتی امام خمینی (ره) و توزیع مخفیانه آن‌ها در بین مردم و معرفی رهبر کبیر انقلاب و تهییج دانش آموزان و مردم مینودشت و روستاها در تظاهرات و راهپیمائی‌ها علیه نظام ستم شاهی و طاغوت سهم داشتم. پس از بازگشائی مدارس بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ضمن تحصیل در انجمن‌های اسلامی دانش آموزی، کمیته انقلاب اسلامی، هیئت هفت نفره کشاورزی و جهاد سازندگی مشغول بودم. در آبان 59 همزمان با تعطیلی دانشگاه‌ها به خاطر انقلاب فرهنگی عازم سربازی و در نیروی هوایی پایگاه پنجم شکاری امیدیه اهواز معاون انجمن سیاسی عقیدتی بودم و در گزینش و اعزام نیرو از آن پایگاه برای شرکت در جنگ‌های نامنظم شهید چمران فعال بودم. آبان ماه 61 جزو اولین ورودی بهمن ماه وارد دانشگاه امام صادق (ع) شده و بعد از شش ـ هفت سال تحصیل در رشته معارف اسلامی و علوم سیاسی موفق به کسب کارشناسی ارشد شدم. توصیه های مرحوم آیت الله مهدوی کنی برای اعزام به سیرالئون *ارتباطی هم با مرحوم آیت‌الله مهدوی کنی داشتید؟ -با قاطعیت می‌گویم که اگر موفقیتی در غرب آفریقا داشتم مدیون استاد بزرگوارم مرحوم حضرت آیت‌الله مهدوی کنی رئیس دانشگاه امام صادق (ع) هستم. ایشان توصیه‌هایی کارشناسانه‌ قبل از عزیمت به سیرالئون به اینجانب ارائه کردند که نتایج مثبتی در کشور مالکی مذهب سیرالئون در پی داشت. لذا موفقیت خود را مرهون راهنمائی‌های آن استاد گرانقدر می‌دانم. توجه به مشترکات سنی و شیعه، شرکت در نمازهای جمعه و جماعت و مجامع، مشارکت در غم‌ها و شادی‌های آن‌ها، تقید به نماز جماعت در بین مسلمانان سیرالئون، محوریت اخلاص در فعالیت‌ها، توجه به مشترکات در جهت گیری‌ها، مطالعه قبل از فعالیت‌ها، تدوین مطالعات و حوادث، شناخت دوست از دشمن، ارتباط ویژه با دانشگاه‌ها، اساتید و دانشجویان، احتیاط در امور، متناسب بودن نشریات، کتاب ها و مطالب ارائه شده با فرهنگ و معارف مردم محل ماموریت و... بخشی از توصیه‌های مرحوم حضرت آیت الله مهدوی کنی رئیس دانشگاه امام صادق (ع) به اینجانب قبل از عزیمت به محل ماموریت بود. در یک ملاقات دیگر توکل به خداوند متعال، اعتماد به نفس، خدا را در همه امور بخشی از توصیه‌های آیت الله مهدوی کنی بود. 2 سال وابسته فرهنگی در غنا بودم خلاصه بنده در سال 68 جذب امور بین‌الملل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شده و در سال 69 در چهارمین نمایشگاه بین‌المللی ژنو به عنوان اولین ماموریت خارج از کشور شرکت کردم. آبان 70 با عنوان وابسته فرهنگی عازم سیرالئون، اردیبهشت ماه 73 از محل ماموریت به اتفاق خانواده عازم حج تمتع و همکاری با کاروان ایرانیان خارج از کشور و در مهر ماه 74 بعد از یک ماموریت فرهنگی موفقیت آمیز به کشورمان برگشتم. مرداد ماه 76 با عنوان وابسته فرهنگی عازم کشور غنا واقع در غرب آفریقا شده و بعد از دو سال فعالیت‌های فرهنگی، علمی، دینی و فرهنگی موفقیت آمیز در آن کشور و ساحل عاج به کشورمان برگشتم حتی فرزند دومم شهریور 77 در آکرا غنا به دنیا آمد، غنائی‌ها به خاطر تولد وی در روز چهارشنبه او را «کویکو( Koveiku)» می‌نامیدند. امام جماعت سیرالئون شدم پس از آن برای مدت 9 سال به عنوان رایزن فرهنگی ایران در سیرالئون انتخاب شدم، به دلیل توصیه‌های استادم آنجا هم نمازهای مغرب، عشا، ظهر و عصر را در مساجد فریتاون اقامه کرده و به عنوان رایزن فرهنگی در فعالیت‌های مساجد حضور داشتم. این امر موجب شد تا جایگاه و پایگاهی پیدا کرده و در نهایت از سوی علماء و ائمه جمعه و جماعات به عنوان امام جمعه منصوب شوم. *بله اطلاع داریم که مردم آنجا چه اندازه به شما علاقه‌مند شده بودند. ابتدا از مختصات جغرافیایی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی سیرالئون توضیحاتی ارائه بفرمایید تا مخاطبان نیز با این کشور آشنا شوند. - سیرالئون با مساحتی 71740 کیلومتر مربع در غرب آفریقا واقع شده است. جمعیت این کشور بیش از شش میلیون نفر تخمین زده شده است. هفتاد درصد جمعیت سیرالئون مسلمان مالکی مذهب و بیش از ده درصد آن شیعه مذهب و بقیه را مسیحیان و آنیمیست تشکیل می‌دهد. زبان‌های رسمی و ملی سیرالئون به ترتیب انگلیسی و کریو (ترکیبی از زبان‌های انگلیسی و محلی ) است. نفت سیرالئون هنوز استخراج نشده است پایتخت این کشور شهر فریتاون بالغ بر دو میلیون نفر جمعیت دارد. بو، پورتلوکو، مکینی، کامبیا، کنما، کابالا از شهرهای مهم سیرالئون هستند. در این میان شهرستان بو به عنوان پایتخت دینی و مکینی به عنوان پایتخت اقتصادی مطرح هستند. این کشور دارای دو فصل بارندگی و خشک (غیر بارندگی) دارای آب و هوای نسبتا شرجی و مرطوب است. فصل بارندگی در سیرالئون از اردیبهشت ماه آغاز و تا اواخر آبان ماه ادامه دارد. این کشور به لحاظ منابع معدنی غنی و دارای بنادر استراتژیکی برای کشورهای اروپایی است، بنابراین یکی از تأمین کنندگان منابع معدنی نظیر الماس، طلا، اورانیوم، جنگل‌ها و مراتع، چوب، ماهی و دیگر مانع در دست استعمار است، البته نفت این کشور هنوز استخراج نشده است. عمدتاً فعالیت‌های اقتصادی و تجاری در اختیار لبنانی‌ها، هندی‌ها، چینی‌ها و غربی‌ها است. امید به زندگی در میان مردم سیرالئون تقریبا چهل سال است. قدیمی‌ترین دانشگاه غرب آفریقا، 196 سال پیش ساخته شد دانشگاه فورابه نیز قدیمی‌ترین دانشگاه غرب آفریقا است که 196 سال پیش ساخته شده و بیشتر سران کشورهای آفریقائی از جمله جومو کنیاتا، نلسون ماندلا و قوام نکومه در آن دانشگاه درس خوانده‌اند. پول رایج سیرالئون لئون و در حال حاضر تقریباً هر پنج هزار لئون معادل یک دلار است. *این کشور چه شخصیت‌هایی را پرورش داده است؟ - بای بوره مبارز بزرگ و آزادی‌خواه سیرالئون با استعمار انگلستان بود. هر سال سالگرد یادبود «بای بوره» در سیرالئون برگزار می‌شود. چیف بزرگ سیرالئون بای بوره در سال 1893 م. با استعمار انگلستان جنگید و سپس در زندان‌های مخوف آن کشور استعمارگر درگذشت. افزایش میزان سفارتخانه‌های ایران در آفریقا *ایران از چه زمانی در سیرالئون سفارتخانه تأسیس کرده است؟ -پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران به فرمان امام راحل، دولت ایران تعداد سفارتخانه‌هایش را در آفریقا افزایش داد. تا قبل از انقلاب کشورمان تنها با 9 کشور آفریقائی روابط داشت ولی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در اکثر کشورهای آفریقائی کشورمان نمایندگی‌های سیاسی، فرهنگی، علمی، آموزشی در سطوح دانشگاهی و مدارس و همچنین کارگاه‌های فنی و حرفه‌ای جهاد کشاورزی، سازندگی و کمیته امداد تأسیس کرده است. *مایلیم کمی از مردم سیرالئون که آخرین محل ماموریت شما بوده بشنویم؟ -سیرالئون هجده قبیله دارد. بزرگترین قبائل تمنی و مندی و کوچک‌ترین آن‌ها که اهرم‌های قدرت را در دست دارد قبیله کریو است. قبیله کریو در فریتاون شهر آزاد شده توسط انگلیسی‌ها مستقر است. قبائل فولا، مدینگو، سوسو تقریبا صد در صد مسلمان مالکی مذهب هستند. مردم سیرالئون بیش از یکصد و پنجاه و سه سال ظلم و ستم استعمار و استثمار توسط انگلستان را تجربه کرده و هم اکنون از بصیرت نسبی، ویژگی بیداری و تشخیص دوست از دشمن برخوردار هستند. میهمان نوازی، تحمل والا، همزیستی مسالمت آمیز، اهتمام به وحدت، سادگی ظاهری لیکن درک عمیق منویات، داشتن فولکلور غنی سنتی، داشتن قدرت تشخیص خوب از بد و حمایت از خوب، داشتن نفرت عمیق از اصحاب استعمار،اهتمام به برگزاری اعیاد دینی اعم از میلاد پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار(ع) و... برخی از ویژگی‌های اعتقادی اخلاقی و فرهنگی ملت سیرالئون اعم از اکثریت هفتاد و پنج درصدی مسلمان مالکی مذهب (ده درصد شیعه) و اقلیت مسیحی است. *وضعیت سواد مردم به چه صورت است؟ -متأسفانه میراث شوم به جا مانده از دوران استعمار و سیاست‌های مدیران داخلی طوری بوده که اکثریت مردم سیرالئون از نعمت خواندن و نوشتن محروم بمانند. مضاف بر اینکه نظام آموزشی منتج نبوده و فارغ التحصیلان نظام آموزشی برای توسعه کشور خود مفید نیستند. *هنوز هم سیرالئون تحت استعمار است؟ -کمتر کشوری می‌توان یافت که بطور کامل از استعمار شوم غرب نجات حقیقی یافته باشد. سیرالئون نیز استقلال ظاهری خود را در سال 1961 دریافت شده ولی تقریباً در همه زمینه‌ها هنوز وابسته هستند. وضعیت مسلمانان در سیرالئون *وضعیت مسلمانان در سیرالئون به چه صورت است؟ درباره اسلام در این کشور توضیح دهید؟ - بیش از هفتاد و پنج درصد جمعیت سیرالئون مسلمان هستند که از لحاظ اقتصادی و موقعیت اجتماعی نسبت به اقلیت مسیحی ضعیف‌تر هستند. اکثر مشاغل دولتی و سازمان‌های مهم را مسیحیان در اختیار دارند. روسای دانشگاه‌ها، نهادهای دولتی، رسانه‌ها و ... مسیحی هستند. از سوی دیگر مسلمانان بیشتر در حوزه‌های دامداری و کشاورزی مشغول هستند. فقر در همه زمینه‌ها در بین مسلمانان بیشتر است. بین مسلمانان و مسیحیان زندگی مسالمت آمیز وجود دارد، لیکن مسلمانان در موقعیت ممتازی قرار ندارند. همیشه آرزو می‌کردند یک رادیو اسلامی، مدارس و دانشگاه اسلامی، کمک‌های فنی، ماشین آلات کشاورزی و بیداری و بصیرت داشته باشند. این خود دلیل یک نوع جنگ سرد بین طرفین است. این اهداف ملت مظلوم سیرالئون با حضور فعال و حمایت های جمهوری اسلامی ایران تحقق یافت. تصویر روشنی از اسلام در سیرالئون وجود ندارد مسلمان این کشور اصولاً مالکی مذهب هستند اما شباهت‌های زیادی با شیعیان دارند با وجود اینکه از سوی وهابیت و استعمارگران تلاش می‌شود تصویر روشنی از اسلام ترسیم نشود و باورهای نادرست ترویج پیدا کند اما در عین حال مسلمانان علاقه شدید به اسلام و اهل بیت (ع) دارند این نشان می‌دهد که مسلمانان این کشورها سابق اهل البیتی بودند، اما در طول تاریخ به دلیل دور افتادن از مسلمانان چهره نادرستی از اسلام و شیعه برایشان ترسیم شد. *چه نام‌هایی بیشترین کاربرد را در سیرالئون دارند؟ بانویی که فرزند دو قلو به دنیا می‌آورد بدون استثنا نام فرزندانش را اگر پسر باشد «الحسن» و «الحسین» و اگر دختر باشد «حسنتو» و «حسینتو» می‌گذارد. علی رغم تلاش‌های وهابیت هنوز درصد قابل توجهی از مسلمانان این کشور طبق فتوای امام مالک بن انس دست باز نماز اقامه کرده و با آئین‌های تشیع شباهت‌های فراوانی دارند. حساسیت‌های چشمگیری نسبت به اهل البیت (ع) دارند به طوری‌که مناسبت‌ها را دقیق دنبال می‌کنند. حتی یک بار که رادیو صوت الاسلام که ناشر افکار وهابیت است مقام حضرت فاطمه (س) را ضمن تعریفی در حد یک زن معمولی پایین آورده بود بلافاصله با واکنش شدید علما و مسلمانان مالکی مذهب مواجه شد بطوری اعلام شد در صورت تکرار رادیو را تعطیل خواهند کرد. *دیگر چه اسامی آنجا رواج دارد؟ - اگر دختر باشد در اکثر مواقع فاطمه، فاطماتا، فاطو، فاطی، بنتو و خدیجه و پسر، حسنة و حسینة، علی و علیو، زینب، زینبو، احمد، احمدو، محمد، ممدو، عباس و... بیشترین اسامی است. *وضعیت شیعیان آنجا الان به چه صورت است؟ -همانطور که گفتم تقریباً بیش از ده درصد مسلمانان سیرالئون پیروان مذهب اهل البیت (ع) و شیعه هستند که تحت رهبری علماء بزرگ تحصیل‌کرده حوزه‌های علمیه قم، سوریه، لبنان و... هستند. مضاف بر اینکه همه مسلمانان مالکی مذهب سیرالئون از شیفتگان و محبان اهل البیت (ع) هستند. دانشکده اسلامی فریتاون وابسته به جامعه المصطفی هرسال بیش از هشتاد دانشجو و طلبه با گرایش فقه تشیع تربیت و تحویل جامعه سیرالئون می‌دهد. شیعیان سیرالئون دارای انجمن‌ها و سازمان‌های متعددی از جمله سازمان اسلامی جعفریه، الهادی(ع)، المهدی (ع)، اهل البیت(ع)، الکوثر و... از جمله سازمان‌هایی هستند که در سطح کشور فعال هستند. در سال 91 با حمایت رایزنی فرهنگی شیعیان سیرالئون صاحب رادیو صدای قرآن و اهل البیت(ع) شدند. این رادیو فرهنگ و معارف اسلام ناب را در سطح کشور و منطقه منتشر کرد. مسجد مرکزی شیعیان فریتاون بزرگ‌ترین مسجد سیرالئون هزاران نمازگزار را در خود جای می‌دهد. *آیا مراسم مذهبی مسلمانان یا شیعیان هم آنجا برگزار می‌شود؟ - بله مناسبت‌های مختلف مولود النبی و ائمه معصومین از جمله مبعث، سیزده رجب، اعیاد شعبانیه،‌ محرم،‌ عاشورا و تاسوعا در مساجد و مدارس مختلفی برگزار می‌شود. امروزه شیعیان و سازمان‌های وابسته به آن در سطح کشور رسماً دارای مدارس در سطوح ابتدائی و متوسطه هستند. مدارس امام صادق (ع)، اهل البیت(ع)، الهادی(ع)، بهشتی و... از مدارسی هستند که هزاران دانش آموز در آن‌ها تحصیل می‌کنند. *ماه رمضان چطور؟ -ماه مبارک رمضان با شکوه تمام در سیرالئون و سایر کشورهای غرب آفریقا برگزار می‌شود. چهره شهرها و روستاهای سیرالئون با رعایت شعائر دینی و اسلامی کاملاً دگرگون شده و تصویر متفاوتی به خود می‌گیرد. در طول روز رستوران‌ها تعطیل و مسیحیان نیز در ماه مبارک رمضان به اعتقادات مسلمانان احترام می‌گذارند. کلاس‌ها و جلسات قرائت و تفسیر قرآن در مساجد در ساعات بعد از ظهر و بعد از نماز عشا برگزار می‌شود. مدارس اسلامی اقدام به برگزاری مسابقات حفظ و قرائت قرآن مجید می‌کنند. شب‌های احیا هم از 19 تا 29 ماه احیاء برگزار می‌شود. در سال‌های اخیر نمایندگی فرهنگی با حضور خود در لیالی قدر در مساجد متعدد و با فرهنگ‌سازی مناسب برای اولین بار دعای جوشن کبیر قرائت و با استقبال گرم مواجه شد. مردم از معرفی خود به عنوان مسلمان شرم داشتند *مناطق زیارتی هم در سیرالئون وجود دارد؟ -بله البته نه به آن صورت و کیفیتی که در کشورمان وجود دارد ولی افرادی چون بایبوره و علی حیدرا که با انگلیسی‌ها جنگیده‌اند قبرشان بدون بارگاه و ضریح است اما احترام خاصی مردم برایشان قائل هستند. در هر حال این کشور 153 سال تحت استعمار و فقر فرهنگی، مادی و معنوی و علمی بوده نباید توقع بیش از این داشت. تصور کنید جایگاه مسلمانان این کشور تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ایران آنقدر پائین بوده که از معرفی خود به عنوان مسلمان در محافل و جوامع مختلف شرم می‌کردند. این اندازه اسلام در آفریقا تحقیر شده بود حتی مسلمانان برای ثبت نام در مدارس باید نامشان را از اسلامی به مسیحی تغییر می‌دادند مثلاً اگر احمد بود با نام ادوارد ثبت نام می‌شدند. لیکن پیروزی انقلاب اسلامی، استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران و صدور پیام آن عزت و عظمت اسلام را دوباره زنده کرد و به مسلمانان روحی دیگر بخشید و آن ها را بیدار کرد.        
  5. سفر وزیر امور خارجه ایران به شرق آفریقا
    شاخه ها: آفران بلاگ
    سفر به آفریقا
  6. تشديد تحريم کالاهای ساخت اسرائيل در آفريقاي جنوبی
    شاخه ها: آفران بلاگ
    تحريم کالاهاي ساخت اسرائيل در آفريقاي جنوبي تشديد شد.   با تشديد تحريم خريد کالاهاي ساخت رژیم صهیونیستی در آفريقاي جنوبي، آن دسته از فروشگاه هاي زنجيره اي اين کشور که به عرضه کالاهاي ساخت صهيونيست ها اقدام کنند، هدف تحريم شهروندان اين کشور قرار خواهند گرفت. جنبش تحريم کالاهاي رژيم صهيونيستي در آفريقاي جنوبي همچنين اعلام کرده است که تحريم واردکنندگان و فروشندگان کالاهاي رژيم صهيونيستي در آفريقاي جنوبي در سه ماه گذشته موجب شده است تا فروشگاه‌هاي زنجيره اي «ولورث» يکي از بزرگ‌ترين فروشگاه‌هاي آفريقاي جنوبي با کاهش 35 درصدي درآمد روبرو شود.       همچنين بزرگترين اتحاديه هاي صنفي در آفريقاي جنوبي هم که يک ميليون و هشتصد هزار عضو دارد نيز به اين جنبش ضد صهيونيستي پيوسته و خواستار گسترش بيش از پيش بسيج عمومي عليه کالاهاي رژيم صهيونيستي شده است. «تابو امباکي» و «جاکوب زوما» روساي جمهور پيشين و کنوني آفريقاي جنوبي هم تحريم کالاهاي اسرائيلي براي نشان‌ دادن همبستگي با مردم فلسطين را خواستار شدند.
  7. ساخت اسباب بازی با کفش های کهنه در شرق آفریقا
    شاخه ها: آفران بلاگ
                 
  8. سفر به آفریقای جنوبی
    شاخه ها: آفران بلاگ
                           
  9. بحران سوریه و تاثیر آن بر امنیت کشورهای شمال آفریقا
    شاخه ها: آفران بلاگ
    شورشیانی که به خانه بازمی‌گردند، می‌توانند ترکیب خطرناکی از باورهای تروریستی و تجربه عملیات تروریستی را به کشورهای خود بیاورند که می‌تواند باعث گسترش و تعمیق خشونت و تروریسم در کشورهای شمال آفریقا شود.       در دوران پس از حملات 11 سپتامبر 2001 ، بنیاد گرایی و رادیکالیسم اسلامی در صدر اخبار رسانه ها و مباحث سیاسی و دانشگاهی غرب، خاور میانه و شمالآ قرار گرفت. اگرچه در اغلب این مباحث، رادیکالسیم اسلامی به عنوان نیرویی جهانی به تصویر کشیده شده است که جدا از مردم، مکان ها و تاریخ عمل می کند، اما واقعیت آن است که تندرویی مذهبی، اشکال قومی و منطقه ای متعددی دارد که به طور ویژه به فرهنگ، سنت، روش های زندگی و ساختار اجتماعی و سیاسی بر می گردد. از این رو، رادیکالیزه شدن اسلام میان مسلمانان شمال آفریقا، از اهمیت زیادی در حوزه های سیاسی و اجتماعی برخوردار ا ست، به ویژه که طی سال های گذشته برخی از بازیگران منطقه ای و فرا منطقه ای تلاشهای زیادی را برای صدور ایده های مذهبی تندروانه نظیر وهابیت به این منطقه انجام داده اند. با آغاز بحران در سوریه، قدرتهای غربی و هم پیمانان منطقه ای آنها گام هایی برای شعله ور کردن نزاع در این کشور برداشتند و به هدایت و تجهیز گروه های تروریستی به بهانه حمایت از مخالفان اسد پرداختند. در این بین سهم کشورهای شمال آفریقا در اعزام تروریست به سوریه قابل توجه بود. این تروریست ها که از لیبی، تونس، الجزایر، مصر و مراکش راهی سوریه شده اند، گرایش های سلفی – وهابی دارند و از حامیان خط مشی القاعده محسوب می شوند. آنها در سایه حمایت سرویس های اطلاعاتی – امنیتی غربی از کشورهای خود خارج شده و در سوریه علیه دولت قانونی این کشور وارد جنگ و درگیری ویرانگری شده اند. نکته قابل تامل در انتقال این شورشیان و تروریست ها از کشورهای خود به سوریه، این است که بحران سوریه نوعی تروریسم بین المللی را به وجود آورده و ممکن است این تروریست ها ی بین المللی و سازمان یافته، پس از سوریه راهی کشور یا منطقه ای دیگر شوند و در آنجا نیز آشوب به پا کنند. چنین امری خطری بالقوه برای کشورهای منطقه شمال آفریقا به شمار می رود.       بحران سوریه و تروریسم بین المللی بنا به برآوردهای محققان بریتانیایی و مجله جینز در سال 2013، در سوریه قریب به 100 هزار شبه نظامی که هزار گروهک را تشکیل داده بودند، علیه اسد می جنگیدند، بیشتر از 30 هزار نفر از این تعداد را می توان تروریست های خارجی دانست که به سازمان های تروریستی بین المللی وفادارند. بر اساس این برآورد، تعداد مزدوران سعودی در سوریه بین 5 تا 8 هزار نفر هستند. طبق جدول موجود در این گزارش، از تونس 8000 نفر، فلسطین و عراق 4000 نفر، لیبی 4500 نفر، الجزایر 1000 نفر، یمن 1800 نفر و ... در سوریه حضور دارند. همچنین برآورد ها نشان می دهد بین 400 تا 2000 اروپایی از سال 2011 در سوریه در حال مبارزه علیه رژیم بشار اسد هستند. این تعداد بیانگر آن است که شمار اروپائیانی که در سوریه می جنگند، بیشتر از تعداد اروپائیانی است که در جنگ عراق و افغانستان شرکت داشتند. در دی ماه 1392 شبکه العالم آماری از کشته شدگان اتباع کشورهای اسلامی در سوریه منتشر کرد که در نوع خود جالب توجه بود. بر این اساس، تعداد تونسی های کشته شده در سوریه حدود 2000 نفر، لیبیایی ها 1900 نفر، عراقی ها 1500 نفر، اردنی ها 202 نفر، الجزایری ها 300 و ... بودند. آمار بالای کشته شدگان تونسی، لیبیایی و الجزایری نشان داد که تعداد بیشماری از شهروندان این کشورها درسوریه در حال جنگ با دولت اسد هستند. دلایل گرایش به تروریسم در شمال آفریقا دلایل گرایش به تروریسم و هم چنین چرایی و چگونگی جذب تروریست در کشورهای مختلف، تا حد زیادی متفاوت است. این امر علاوه بر زمینه های بومی، به میزان نفوذ بازیگران خارجی بستگی دارد. در این بین به نظر می رسد چند عامل در گرایش شهروندان کشورهای شمال آفریقا به افراط گرایی و حضور در سوریه موثر بوده است. 1-گسترش سلفی – وهابی گری و فهم نادرست از اسلام وجود حکومت های فاسد و فرسوده مانند حکومت حسنی مبارک در مصر، قذافی در لیبی، بن علی در تونس که هریک بیش از سه دهه – در مورد قذافی بیش از 4 دهه- بر این کشورها حکمرانی کردند، باعث شده بود تا هرگونه ارتباط مشخص و مستمر میان مسلمانان منطقه و عرصه گسترده تر جهان اسلام از بین رفته و همین امر زمینه های برای تلفیق اسلام با خرافات، عرف و آداب و سنن و نیز باورهای غلط به وجود آورد. به علت این زمینه سست اعتقادی، پس از فروپاشی دولتهای مستبد شمال آفریقا، اسلام افراطی مورد حمایت برخی کشورهای فرامنطقه ای، در منطقه نفوذ و پیروانی در هر یک از کشورها جذب کرد. اما پیش از این، در دهه 1990، به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان عامل محرک بسیار مهمی بود که به گروه های افراطی در شمال آفریقا جانی تازه بخشید. از آن زمان تا کنون تهدید اسلام افراطی به یکی از دغدغه های مهم دولت های منطقه تبدیل شده و اکنون مشخص شد که با وجود بیش از یک دهه سیاست های مبارزه با تروریسم در سطح منطقه و جهان، این گونه باورها و رویکردها هنوز ریشه دار است. در الجزایر، جبهه نجات اسلامی به رهبری علی بلحاج شاخه تندرو، و عباس مدنی شاخه میانه رو، در دهه 1990 مشکلات فراوانی را برای دولت این کشور ایجاد کرد تا آنجا که بیم آن می رفت الجزایر دچار یک جنگ داخلی شود. در اثر این درگیری ها بین 150 تا 200 هزار نفر از مردم این کشور کشته و زخمی شدند که در نوع خود کم نظیر بود. با وجود دستگیری و شکنجه بسیاری از رهبران این جنبش، طی سال های 2000 تا 2010 کماکان شاهد انفجار فراوانی بودیم که توسط عوامل تندرو در این کشور صورت گرفت. حمله به تاسیسات نفتی ان آمیناس در زمستان 1391 و گروگانگیری کارکنان این پالایشگاه ، اقدامی دیگر از سوی تندروهای وابسته به القاعده بود. در لیبی و از دیدگاه امنیتی نظام قذافی، جریانات و گروهای اسلامی تندرو، از جمله حرکت التجمع اسلامی و گروه سلفی الجماعه اسلامیه خطر اول برای امنیت ملی لیبی محسوب می شدند. کشتار زندان بوسلیم در سال 1996 بسیاری از کادر و رهبران جریانات اسلامگرای رادیکال این کشور را به کام مرگ فرستاد. جماعت اسلامی مسلح لیبی یا همان جماعت المقاتله، یکی از بزرگترین جریانات اسلامی در لیبی بود که هدف اساسی خود را سرنگونی دولت قذافی و ایجاد یک دولت اسلامی به رهبری این گروه اعلام کرد. این جماعت تندرو در سال 1996 سوء قصدی را علیه قذافی ترتیب داد که البته نافرجام ماند. اعضای این گروه بارها و بارها سعی کردند قذافی را ترور کنند که البته موفق نشدند.       در تونس، مدارس زیتونیه، مهم ترین مدارس مذهبی این کشور در دوران بورقیبه بودند، ارتباط علمی مصر و تونس توسط مدارس زیتونیه و دانشگاه الازهر تداوم یافت، به گونه ای که بسیاری از استادان جامعه زیتونیه، تحصیل کردگان الازهر بودند و طبیعتا متاثر از جو میانه رو آن دانشگاه با هرگونه افراط گرایی و تکفیری گری جوامع مسلمان مخالفت می ورزیدند، علاوه بر آن، مکتب اعتقادی جامعه زیتونیه متاثر از مکتب خاندان حفص بود. از ویژگیهای این مکتب می توان به موارد زیر اشاره کرد : 1-انعطاف در برابر جریان های فکری گوناگون 2-افزایش علم و گسترش مدارس 3- رونق تفکر بنابراین در این مکتب، فضا برای عقاید رادیکال و تکفیری و جهادی بسیار تنگ و کشنده بود، اما از اواخر قرن گذشته میلادی، دولت سکولار بن علی همواره در صدد کنترل و حذف جریان اسلامگرای تونس و تهدید مکتب زیتونیه برآمد که پیامد آن تضعیق شدید میانه روهای مسلمان در زیتونیه بود. به مرور و در اثر بسته شدن فضای معنوی جامعه از سوی دولت های اقتدارگرا در شمال آفریقا، رفته رفته فعالیت های مذهبی به سمت و سوی فعالیت های زیر زمینی گرایش پیدا کرد و در نهایت تکفیری گری جای اعتدال گرایی را در این زمینه گرفت. 2- وضعیت نامناسب اقتصادی یکی دیگر از عواملی که در شمال آفریقا زمینه را برای گرایش به گروههای افراطی را فراهم آورد، اوضاع نابسامان جوامع این کشورها به ویژه در زمینه اقتصادی و بی عدالتی های اجتماعی بود.       در تونس، در سایه توجه گسترده نظام سیاسی به آموزش و تخصیص بودجه های آموزشی بالا، درصد فارغ التحصیلان دانشگاههای این کشور نسبت به کشورهای منطقه بسیار قابل توجه بود، با این حال رشد نرخ و سطح سواد تونسی ها با بازار کار و نیازمندیهای انسانی اقتصاد این کشور هیچ تناسبی نداشت تا آنجا که بخش زیادی از دانش آموختگان این کشور در اثر فشار بیکاری به کارهای پیش پاافتاده از قبیل دست فروشی روی آوردند که نمونه بارز این مورد بوعزیری بود که با خود سوزی خود جرقه بیداری اسلامی در تونس را ایجاد کرد. مسئله دیگر سطح بالای فساد در ساختار سیاسی تونس به خصوص در میان نزدیکان بن علی و برادران همسرش، لیلی طرابلسی بود. هر چند سطح فساد در تونس در قیاس با کشورهای منطقه چندان بالا به نظر نمی رسید، اما تمرکز فساد در ارکان قدرت از یک سو و هویدا بودن فساد نخبگان حاکم برای مردم تونس از سوی دیگر، نارضایتی فراوانی را به دنبال داشت. فقر شدید و فساد خاندان بن علی، از مهم ترین دلایل گرایش جوانان تونسی به گروههای رادیکال معرفی شده است. در مورد مصر، الجزایر و مراکش نیز وضع به همین منوال بود. در مصر شدت فقر به حدی بود که بسیاری از خانواده های فقیر که توانایی پرداخت اجاره خانه را نداشتند به قبرستانها پناه برده و در کنار قبر ها زندگی می کردند. در الجزایر نیز با وجود منابع عظیم نفت و گاز، بخش زیادی از مردم زیر خط فقر زندگی می کردند. در مراکش در حالی که هزاران نفر از مردم در فقر و تنگدستی به سر می بردند و هزاران جوان امیدی به آینده خود نداشتند، همسر محمد ششم به عنوان یکی از شیک پوش ترین همسران رهبران جهان عرب معروف شده بود. 3-دخالت و نفوذ بازیگران خارجی یکی دیگر از دلایل رشد تروریسم در شما آفریقا، تحریک و نفوذ عوامل خارجی مانند برخی دولت های عربی، غربی و همچنین رژیم صهیونیستی است. برای نمونه سلفی ها و وهابی های سعودی و قطری موفق شدند در بسیاری از مناطق لیبی، تونس و مصر، جا پا باز کنند و حتی از حمایت مقامات دولتی و محلی برخوردار شوند. به طور مثال در فروردین 1393 منصف المرزوقی، رییس جمهور تونس، از امیر قطر تقدیر و تشکر به عمل آورد که این امر باعث شوکه شدن محافل سیاسی این کشور شد. المرزوقی نشان جمهوریت را در حالی به گردن شیخ تمیم بن حمد ال ثانی آویخت که قطر به حمایت از تروریسم در تونس متهم بود. پیش از این، لطفی بن جدو، وزیر کشور تونس، از کشف پنج شبکه ویژه قاچاق جنگجویان تونسی به سوریه وابسته به قطر خبرداده بود. این شبکه ها در ازای هرجوان تونسی که به سوریه می فرستادند، از قطر مبلغ 3 هزار دلار کارمزد دریافت می کردند. فرجام سخن اینکه فعالیت سلفی – وهابی ها در منطقه شمال آفریقا به صورت مدون و با حمایت کشورهای خارجی دنبال شده و آنها موفق شده اند قشرهای مختلف، به خصوص جوانان و دانش آموزان، را جذب کنند. بی شک حضور این افراطی ها در سوریه و برخورداری از تجربه میدان جنگ می تواند تاثیر منفی و مخربی بر امنیت شکننده کشورهای شمال آفریقا بگذارد. براین اساس، افرادی که با دولت سوریه در حال نبرد هستند، امنیت ملی کشورهای خود را نیز تهدید می کنند زیرا این نگرانی وجود دارد که آنها در بازگشت دوباره به کشور خود، خطری امنیتی مشابهی را به وجود آورند. در واقع شورشیانی که به خانه باز می گردند می توانند ترکیب خطرناکی از باورهای تروریستی و تجربه عملیات تروریستی را به کشورهای خود بیاورند، آنها آموخته اند که در شرایط شورش و نبرد چگونه عمل کنند، همچنین ستیزه جویانی که از سوریه به کشورهای خود باز می گردند می توانند وظیفه آموزش به همفکران ستیزه جوی خود را بر عهده بگیرند که این امر ممکن است باعث آموزش بومی خشونت و تروریسم در کشورهای شمال آفریقا شود. اسماعیل طزری فارس
  10. مردم آفریقا در قاب تصویر
    شاخه ها: آفران بلاگ
                         
« 1 (2) 3 »