آل خلیفه و خاندان قدافی
صمیمانه ترین سلام های ما را بپذیرید
نمی دانیم چگونه و با په زبانی از شما تشکر کنیم، شما آبروی ما را خریدید و این آخر عمری، حالی به ما دادید اساسی.
همین سه - چهار ماه پیش بود که تمام دنیا حواسش به ما بود همه به ما می گفتند دیکتاتور، از آن الجزیره لعنتی و بی بی سی انگلیسی تا العالم ایرانی و بقیه!
مدام سرزنشمان می کردند که چرا با اعتراضات مردمی این گونه وحشیانه برخورد می کنید؟ چرا مردم را می کشید؟ چرا به تجمعات مسالمت آمیز مردم حمله می کنید؟ چرا چنین می کنید و چنان می کنید؟!
حالا گناه ما چه بود؟ هیچ! چهار تا گاز اشک آور زده بودیم بین مردمی که علیه حکومت ما تظاهرات کرده بودند و قبول هم داریم که چند تایی هم تیر شلیک کردیم و چند نفری را هم فرستادیم آن دنیا. البته حالا که در تبعید و زندان فکرش را می کنیم، کارمان غلط بود اما خب به هر حال اشتباهی بود که کردیم و چند نفری را کشتیم و مامورانمان هم چند نفری را در زندان شکنجه کردند اما آخرش هیچ کاری نتوانستیم از پیش ببریم؛ شما که غریبه نیستید، خودمانی اش می شود هیچ غلطی نتوانستیم بکنیم و آخرش هم کوتاه آمدیم و از خر شیطان پیاده شدیم و بهشان گفتیم: این شما و این کشور شما.
راستش را بخواهید بعد از 20 - 30 سال زمامداری، خیلی بهمان برخورد که این گونه به بدنامی و خفت، یقه مان را گرفتند و کشیدندمان پایین و دیکتاتورمان خواندند اما از وقتی مردم شما در بحرین و لیبی قیام کردند و با برخوردهای عجیب و غر یبتان مواجه شدند، ما رو سفید شدیم.
می دانید؟ اگر ما به خاطر برخورد پلیسی با مردمان خود بدنام جهان شدیم، از وقتی شما با توپ و تانک و ارتش های همسایه به جنگ مردم خودتان رفتید، دیگر حواس ها متوجه ما نیست. همه دارند شما را تماشا می کنند. این روزها دیگر کسی از بن علی و مبارک و از دیکتاتور بودنشان سخن نمی گوید، کسی نمی گوید این ها چه آدم های جنایتکاری بودند، نمی گویند مبارک قاتل است و بن علی آدمکش. خدا خیرتان دهد! با بلایی که سر مردم خودتان می آورید، ما را از ملامت ها و مذمت ها رها کردید.
ما هر چقدر هم در حق مردم خودمان بدی کردیم، لااقل این قدر مردانگی و انصاف داشتیم که بمبارانشان نکنیم یا کماندوهای کشورهای همسایه را به جانشان نیندازیم.
برای دیدن ادامه مطلب اینجا را کلیک نمایید
برخی بر این باورند که با افزایش فشار بر قذافی و پیشروی انقلابیون به طرف طرابلس، بالاخره قذافی سقوط می کند و مردم می توانند پیروزی خود را جشن بگیرند.
اما به واقع قذافی تا چه زمانی توان تحمل مقابل انقلابیون و نیروهای ائتلاف را دارد؟
كشور غنا مراسم جالب و كاملا متفاوتي با خيلي از كشورهاي جهان در رابطه با تدفين عزيزانشان دارند:
1- آن ها در مراسم خاكسپاري ساعت ها به پايكوبي مي پردازند چراكه معتقد هستند شخص متوفي زندگي جديد خود را در جهان ديگر آغاز كرده است.
2- بر اساس نوع و وضعيت شغلي متوفي تابوت او را مي سازند.
مثلا اگر راننده بوده تابوت شخص به شكل ماشين و يا ماهيگير بوده به شكل ماهي و اگر هم در هواپيمايي كار كرده به شكل هواپيما مي سازند.
این تابوت مخصوص فروشندگان تلفن همراه است
این تابوت مخصوص رانندگان است
این تابوت مخصوص کسانی است که در شرکت های هواپیمایی کار می کنند
و تا آخر تابوت هر کسی رو بر اساس شغلش درست می کنند ! !! !!! !!!! !!!!! !!!!!! !!!!!!
جمهوري ماداگاسكار يكي از كشورهاي آفريقاي جنوبشرقي است.
اين جزيره در ميان اقيانوس هند واقع شده است. جزيره اصلي ماداگاسكار چهارمين جزيره بزرگ جهان است و موطن 5 درصد از حيات وحش جهان.
جزيره ماداگاسكار در حدود 80 ميليون سال پيش از شبه جزيره هند جدا شد و حدود 200 تا 500 سال پس از ميلاد اولين انسانها در آن ساكن شدند. اولين بار تاريخ مكتوب ماداگاسكار در قرن 7 ميلادي نوشته شد.
از اوايل قرن شانزدهم ميلادي كمكم پاي اروپاييها به اين جزيره زيبا باز شد. پرتغال اولين كشور اروپايي بود كه بر حسب اتفاق روابطي را با ماداگاسكار آغاز كرد. يكي از كشتيهاي پرتغالي از گروه كشتيهاي همراهش كه به هند ميرفتند جدا شد و به ماداگاسكار رسيد و از آن پس مراودات اين دو كشور آغاز شد.
فرانسه در سال 1883 به اين كشور حمله كرد و آن را تحت سلطه خود درآورد. در طول جنگ جهاني دوم نيروهاي نظامي ماداگاسكار به كشورهاي فرانسه، مراكش و سوريه فرستاده شدند.
ماداگاسکار از سال ۱۸۹۶ از جمله مستعمرات فرانسه بودهاست، این کشور در روز ۲۶ ژوئن ۱۹۶۰ به عنوان «جمهوری مالاگاسی» از فرانسه اعلام استقلال کرد، در ادامه و در سال ۱۹۷۵ نام این کشور به «جمهوری دموکراتیک ماداگاسکار» تغییر کرد
در سنگال به عنوان يکي از کشورهاي اسلامي، عيد قربان در جوي حاکي از معنويت و روحانيت مراسم خاصي برگزار ميشود و مردم سنگال آن را عاملي براي انسجام و همبستگي بيشتر ميدانند. عيد قربان در سنگال از مناسبتهاي ديني بسيار مهم براي مسلمانان اين کشور به شمار مي رود که داراي آداب و رسوم خاصي است. در همه شهرهاي سنگال عيد قربان را از اعياد بزرگ دانسته و به سنّت نبوي تمسک ميجويند.
از سنّت هاي بسيار مهم در نزد مسلمانان سنگال شركت در مراسم(Aïd-el- Kébir) «عيد الکبير» عيد قربان است كه در زبان بومي «تباسکي» Tabaski ناميده مي شود و بنابر عرف، قرباني نمودن گوسفند براي تمامي كساني كه استطاعت خريد گوسفند( به قيمت چهل هزار الي يكصد هزار فرانك سيفا معادل 60 الي يکصدو پنجاه يورو) را داشته باشند، واجب است.
از آنجا که مردم سنگال داراي ايماني فطري، روحيه بخشش و بسيار مهمان نواز مي باشند؛ روز عيد قربان فرصتي است که اغلب مردم سعي مي نمايند در ديدار با ديگران با گفتن کلمه بزبان بومي ولوف با تلفظ « بالماخ» Balma akh به معناي(مرا ببخش) از ديگران حلاليت بطلبند، طرف مقابل نيز با گفتن كلمه «بالنالا» balnala به معناي(بخشيدمت ) بلافاصله ابراز محبت مي نمايد و يکديگر را در آغوش مي گيرند.
در روز عيد، پدران بهمراه پسران جوان خانواده با پوشيدن لباسهاي نو محلّي موسوم به «بوبو» boubou و مادران نيز بهمراه دختران با پاهايي كه با حنا رنگ شده و پوشيدن لباسهاي نو محلّي كه از قبل خريداري شده، ابتدا در مراسم نماز عيد قربان شركت مي نمايد و سپس با انجام قرباني به توزيع گوشت آن در بين يتيمان و تهيدستان مي پردازند و در نهايت براي براي ديد و بازديد به خانه بزرگان فاميل و آشنايان مي روند.
در اين روز مسلمانان ضمن تبريک به مناسبت عيد قربان، در ساعت 9 صبح به مساجد و نمازخانه ها مي روند تا به همراه ديگر افراد، جوانان، پيران، زنان و مردان سنًت نبوي را با تأکيد بر دين اسلام اقامه کنند. در اين تجمع ديني صداي تکبير و تبريک در مساجد شينده مي شود و عطري روحاني که نشانگر تقوا و ايمان است به مشام مي رسد. نماز عيد قربان در تمامي مساجد اصلي سنگال و بويژه مسجد بزرگ سنگال برگزار مي شود که مقامات عاليرتبه دولتي؛ وزير کشور و وزراء و شخصيتهاي مذهبي شرکت مي کنند که به امامت Alioune Moussa Samb «عليون موسي سامب» نماز عيد اقامه مي شود.
در اغلب مناطق اين کشور رسم است که از چند هفته قبل از روز عيد قربان، اکثر مردم به بازارهاي خريد گوسفند مراجعه مي کنند.
حدود بيست روز قبل از روز عيد، خيابانها و کوچه ها مملو از گوسفند است، چرا که مردم گوسفندهاي خريداري شده را براي قرباني کردن نگهداري مي کنند. طبق آمارهاي غير رسمي فقط براي عيد قربان امسال حدود يک ميليون رأس گوسفند از کشورهاي همسايه مانند مالي، موريتاني و نيجر به خريداران عمده داکار فروخته شده است. در اين ايام، خوراکيهاي مخصوص عيد قربان تهيه مي شود و کودکان عيدي و هدايايي از خانواده هاي خود دريافت مي کنند.
قابل توجه آنکه اين عيد از آنچنان جايگاهي در بين سنگاليها برخوردار است که حتي بانکها براي تبليغات خود ، افتتاح حساب بانکي را ضامن اجراي خوب مراسم عيد قربان جلوه مي دهند
در اين روز همه مردم به منظور صله رحم و ديدار با خانواده ها، دوستان، اقوام و آشنايان خود از خانه ها خارج مي شوند که اين امر ازدحام بسياري را در خيابانهاي شهرهاي مختلف ايجاد مي کند. به طوري که رفت و آمد مسافران را با مشکل مواجه مي کند. جشن عيد قربان سه روز طول مي کشد که در شب اول عيد قربان غذايي مخصوص را که با گوشت قرباني تهيه شده، در جمع بزرگان خانواده تناول مي نمايند.
منبع: رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران-داکار
همزمان با شب ميلاد حضرت امام حسن عسگري(ع)وحضور همکاران سفارت وساير نهاد هاي ايراني ونيز هموطنان ايراني مقيم در آفريقاي جنوبي مراسم معارفه دکتر مصطفي ملکي بعنوان رايزن جديد فرهنگي ج.ا.ايران در آفريقاي جنوبي برگزار شد.
اين مراسم در شب جمعه يازدهم اسفندماه سال 1390 برابر1 ماه مارس سال 2012 ميلادي ودر مجتمع آموزشي امام خميني (ره) شهر پروتوريا برگزار شد.
پس ازتلاوت دعاي کميل وسخنراني حضرت حجه الاسلام والمسلمين اسعدي نماينده جامعه المصطفي پيرامون شخصيت امام حسن عسگري؛جناب اقاي دکتر بلوجي معاون وسرپرست سفارت جمهوري اسلامي ايران در آفريقاي جنوبي ضمن تقدير از زحمات وتلاش هاي فرهنگي جناب آقاي احمدي در طي مدت حضور وفعاليت فرهنگي درآفريقاي جنوبي به معرفي جناب اقاي دکتر مصطفي ملکي بعنوان رايزن جديد فرهنگي سفارت جمهوري اسلامي ايران در آفريقاي جنوبي پرداختند.
سرپرست محترم سفارت جمهوري اسلامي ايران در آفريقاي جنوبي در ادامه از سوي تک تک همکاران وايرانيان مقيم در آفريقاي جنوبي به ايشان خير مقدم عرض کرده وبا اشاره به مدارج علمي - تحصيلي وسوابق کاري ومديريتي جناب آقاي ملکي در حوزه رسانه و فرهنگ ،ونيز آثار وتاليفات ايشان در عرصه هاي فرهنگي، توفيقات ايشان را در ارتقاء فعاليت هاي فرهنگي نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران در آفريقاي جنوبي آرزونمودند واز کليه همکاران وحاضران در مراسم نيز درخواست مساعدت وهمکاري با رايزن محترم فرهنگي را در اجراي هرچه بهتر برنامه هاي فرهنگي نمودند.
در ادامه مراسم نيز جناب آقاي دکتر ملکي ضمن تبريک ميلاد يازدهمين آفتاب امامت وولايت امام حسن عسگري (ع)ضمن تشکر از فعاليت ها وخدمات جناب آقاي احمدي در طي مدت فعاليت در آفريقاي جنوبي ؛خطاب به همه شرکت کنندگان در مراسم ضمن ابراز اميدواري دربسط وارتقاء فعاليت هاي فرهنگي جمهوري اسلامي ايران در آفريقاي جنوبي با هدف معرفي فرهنگ ناب ايراني واسلامي به مردم ونخبگان ديني،علمي وفرهنگي آفريقاي جنوبي در دوره جديد فعاليت هاي رايزني فرهنگي، از همه همکاران وايرانان شرکت کننده در مراسم درخواست نمودند ارتباطات خود را با رايزني فرهنگي بيشتر نموده واز راهنمائي ها ومشارکت خود اين نمايندگي فرهنگي را به منظور اجراي هرچه بهتر فعاليت هاي فرهنگي بي نصيب نگذارند.
در انتهاي مراسم نيز کليه شرکت کنندگان وحضار شرکت کننده در مراسم با رايزن جديد فرهنگي جمهوري اسلامي در آفريقاي جنوبي ديداروازنزديک باايشان آشنا شدند.
منبع: رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران-پرتوریا
رسانههای مصری به نقل از منابع آگاه از وخامت حال "حسنی مبارک"، رئیس جمهوری مخلوع مصر خبر داده و تاکید کردند که به نظر میرسد وی در حالت احتضار بسرمیبرد.
برگرفته از کتاب «پنج سال در سرزمین سبز» به قلم محسن پاک آیین، سفیر اسبق ایران در زامبیا؛ و همکار افتخاری موسسه مطالعاتی و تحقیقاتی آفران
بعد از برقراری روابط ایران و زامبیا، در یک عصر زیبا در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۳۶۷ ،قبل از عزیمت به ماموریت، با حضرت آیت الله خامنه ای رئیس جمهور وقت، در دفتر کار ایشان واقع در مجموعه پاستور دیدارکردم. ایشان با چهره ای باز و روحیه ای پرنشاط ، لبخند زنان، در حالی که با شب کلاه و ردا، در پشت میز کارخود نشسته بودند، من را پذیرفتند. آن روز صحبت را با گزارشی در مورد اهمیت زامبیا و برنامه های خود آغاز کرده و سپس با گلایه از دفتر ایشان گفتم مدتی است که تقاضا کرده ام یک پیام کتبی از شما برای آقای کنت کائوندا رئیس جمهور زامبیا داشته باشم اما علیرغم پیگیری های زیاد، این کار انجام نشده است .ایشان با خوشروئی گفتند:
“عیبی ندارد،جبران مافات می کنیم، من در حراره آقای کائوندا را ملاقات کردم، خیلی ابراز رضایت کرد،بنظرم این دیدار اثرات خوبی بر وی داشت. حالا این مطالبی که می گویم را بنویسید و به عنوان پیام شفاهی به آقای کائوندا بگوئید.”
آنگاه ایشان مطالب زیر را بیان فرمودند؛
“من از اینکه کاری که خیلی پیشتر باید صورت می گرفت،انجام شد،خوشحالم. توسعه رابطه دو کشور انقلابی و دارای دیدگاه های مشترک در زمینه آپارتاید،مبارزه با امپریالیسم و مبارزه با صهیونیسم باید پیشتر صورت می گرفت.اتحاد میان کشورهای هم سرنوشت،موضوع مهمی است.من در مذاکره کوتاهی که در حراره با شما داشتم کاملا احساس کردم یک نزدیکی معنوی بین خودم و شما هست.می دانم که عوارض گوناگون و عوامل خارج از اختیار موجب شده که ما به اندازه ظرفیت لازم، ارتباط نداشته باشیم.لاکن از حالا ببعد باید تلاش کنیم که این ظرفیت را پر کنیم.ما آماده هستیم که در زمینه های مختلف همه نوع همکاری را با هم داشته باشیم.من از شما دعوت می کنم که به ایران بیائید و از نزدیک در مورد مسائل مورد علاقه صحبت کنیم.”
رئیس جمهور سپس چند توصیه به من کرده و فرمودند:
“به چشم انداز خوبی که بخصوص بعد از خاتمه جنگ بین دوکشور ایجاد می شود اشاره کنید.به آنها بگوئید برای همکاریهای علمی،فنی،مثلا از طریق جهاد سازندگی آماده ایم.ببینید چه معاملاتی می توانیم با زامبیا داشته باشیم،چه می توانیم بخریم و چه میتوانیم بفروشیم.نفت را حاضریم با شرایط بین المللی و با ضمانت یک بانک ثالث به آنها بفروشیم البته اگر امتیازی خواستند می توانیم بررسی کنیم.”
شوخی آیت الله مشکینی (رضوان الله تعالی علیه)
اتفاق جالب این دیدار این بود که در حین صحبت های ما، رئیس دفتر ایشان وارد شد و گفت آیت الله علی مشکینی دارند به دفتر شما می آیند. رئیس جمهور بلافاصله با احترام خاصی نسبت به آیت الله مشکینی گفتند من می روم پائین تا جلوی پله ها از ایشان استقبال کنم، سپس عمامه را بر سر گذارده و عبا را بر دوش انداختند و با گام های بلند از اتاق خارج و به استقبال آقای مشکینی رفتند. بعد از چند دقیقه رئیس جمهور به اتفاق مهمان خود وارد شدند و ضمن معرفی من خطاب به آقای مشکینی گفتند اگر چند دقیقه اجازه بدهید جملات آخر پیام به رئیس جمهور زامبیا را بگویم و بعد در خدمت شما هستم. آیت الله مشکینی گفتند باشد اما یک سئوال از ایشان دارم.من ادب کرده و گفتم بفرمائید.آقای مشکینی با لهجه شیرین آذری خود همراه با تبسم گفتند: شما می دانید چرا همه کشورهای آن منطقه حرف “ز” دارند،مثل زیمبابوه،زامبیا،تانزانیا،زئیرو…سئوال آقای مشکینی که البته شوخی و مطایبه بود،موجب نشاط ما شد و سپس آیت الله خامنه ای پیام خود را ادامه داده و تمام کردند.
مختصری درباره کنت کائوندا
دکتر «کنت کائوندا» اولین رئیس جمهور زامبیا پس از استقلال، یکی از با سابقهترین مبارزان ضد استعمار و نژادپرستی و سیاستمدار خوشنام آفریقا است. کائوندا سالها رئیس کشورهای خط مقدم مبارزه با آپارتاید بود و نقش تأثیرگذار وی در هدایت مبارزه برای آزادی «نلسون ماندلا»، فروپاشی آپارتاید و استقلال نامیبیا غیر قابل انکار است. کائوندا همچون ماندلا -اما نه به اندازه او- مدتی از عمر خود را در زندان نژادپرستان انگلیسی طی کرده بود.
زامبیا در دوره ریاست جمهوری کائوندا با رژیمهای نژادپرست از جمله اسرائیل و آفریقای جنوبی رابطه نداشت و به همین دلیل از سوی رژیم سابق ایران نیز بایکوت شده بود. آقای کائوندا خاطرهای از آن دوران را معمولا برای هیاتهای ایرانی تعریف میکند.
او میگوید: “در آن دوره، دولت زامبیا هیأتهایی را جهت متقاعد ساختن ایران برای توقف فروش نفت به آفریقای جنوبی به تهران اعزام مینمود اما همواره این هیأتها با سردی مقامات دربار ایران رو به رو میشدند. یک بار وقتی فرستاده آقای کنت کائوندا در جده منتظر دریافت ویزای ایران بود، از سوی وزارت امور خارجه رژیم شاه به وی پیغام داده می شود که اگر برای تفریح به تهران میآیید، تشریف بیاورید اما اگر برای مذاکره در مورد توقف فروش نفت به رژیم پرتوریا قصد سفر دارید، بهتر است به زامبیا مراجعت نمایید چرا که جواب ایران منفی است.”
اولین قربانی انقلاب مخملی
کنت کائوندا اولین قربانی انقلاب مخملی هم بود. در واقع غرب که نتوانسته بود با استفاده از «قدرت سخت» (استعمار) در جنوب آفریقا به اهداف خود برسد، «قدرت نرم» را تجربه کرد و در پشت صحنه حمایت از دموکراسی و نظام چند حزبی، عوامل خود را تقویت کرد و رهبران قدیمی آفریقا را به چالش کشید. این تجربه نخست در آمریکای لاتین و در نیکاراگوئه رخ داد. کارتر در قالب رئیس یک نهاد غیردولتی برای نظارت بر انتخابات از چند ماه قبل در «ماناگوا» مستقر شدند و با ترفندهای خود، موجبات پیروزی خانم «چامورو» بر «دانیل اورتگا» را فراهم کردند. کارتر و همین تیم نیز قبل از انتخابات «زامبیا» به لوزاکا آمده و با حمایت غیر علنی از «چیلوبا» رقیب کائوندا و بهرهگیری از ابزار رسانه سعی در تخریب کائوندا کردند. بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول هم با اشاره کارتر به میدان آمده و شایع کردند که اگر کائوندا مجددا پیروز شود، پرداخت وام و کمکهای اعتباری به زامبیا قطع خواهد شد. آنها به خوبی میدانستند که کشورهای آفریقائی و زامبیا تا چه حد به وامهای خارجی وابسته هستند.
همان ایام من به دیدن کائوندا رفتم. ما رابطه بسیار نزدیکی داشتیم. گاهی روزهای یکشنبه شخصا زنگ میزد و میگفت به دفتر او بروم. به آقای کائوندا آنچه در نیکاراگوا گذشته بود را یادآور شده و گفتم که غرب قصد دارد آن تجربه را در زامبیا تکرار کند. کائوندا به همان غرور همیشگی خندید و به لهجه آفریقایی ـ انگلیسی خود گفت من یک دموکرات ناب هستم، آنها نمیتوانند من را ساقط کنند؛ مردم زامبیا با من هستند اما اینطور نشد و تبلیغات گسترده رسانهای به عنوان ابزار قدرت نرم کار خود را کرد و کائوندا شکست خورد.
چند روز بعد از این اتفاق، او را در مجلسی دیدم. «زولو» دوست همیشگی او هم در کنارش بود. آقای کائوندا بعد از احوالپرسی به زولو گفت این آقای سفیر حرفهائی زد و من باور نکردم اما امروز آن حرفها برایم ثابت شد.
پیش بینی رهبر معظم انقلاب
بعد از بازگشت به ایران در یکی از دوشنبههائی که معمولا مقام معظم رهبری تعدادی از مدیران را به حضور می پذیرفتند، خدمت ایشان رسیدم و اجمالا گزارشی از آنچه در زامبیا گذشت به خصوص جنگ نرم رسانه ای غرب برای تغییر رهبران ضداستعمار آفریقا را عرض کردم. رهبر معظم انقلاب پس از تحلیل کوتاهی در این مورد فرمودند مردم زامبیا از رفتن کائوندا پشیمان خواهند شد. ایشان همچنین در نماز جمعه نیز بدون اشاره به اسم زامبیا، پیرامون سیاستهای مزورانه غرب که تحت حمایت از آزادی و دموکراسی به دنبال تغییر نظام های مستقل هستند، صحبت کردند.
بعد از سقوط کائوندا بقیه کشورهای خط مقدم مبارزه با آپارتاید متوجه سیاستهای جدید غرب شدند، کارتر و تیم او موفق نشدند از قدرت نرم در بقیه کشورهای منطقه استفاده کنند. چندی بعد مردم زامبیا هم همان گونه که رهبر انقلاب پیش بینی کرده بودند، از رفتن کائوندا پشیمان شدند، چون چیلوبا بعد از پیروزی تبدیل به یک دیکتاتور شد و به اتهام فساد، بانک جهانی و صندوق بین المللی پول به وعده های خود عمل نکردند و زامبیا بار دیگر تحت نظارت نامحسوس نژادپرستان غربی قرار گرفت.
کشوری که نان خود را نتواند تهیه کند،هیچ گاه آزاد نیست
و اما «کنت کائوندا» که در دوران ریاست جمهوری خود نتوانست به تهران بیاید در تاریخ دهم اردیبهشت ۱۳۸۸ در سن هشتاد و پنج سالگی و با قدی خمیده و قامتی فرتوت به دعوت مجمع جهانی صلح اسلامی به ایران آمد. کائوندای پیر که هنوز دستمال سفید خود را به نشانه علاقمندی به صلح در دست داشت مثل دوران ریاست جمهوری خود خنده رو و پر امید بود.
من شخصا برای استقبال به فرودگاه رفتم. در مسیر فرودگاه امام خمینی(ره) تا هتل استقلال کائوندا گفت: “هنوز با ماندلا ارتباط خوبی دارد و هر چند وقت یکبار او را می بیند.” وقتی از کنار مرقد امام می گذشتیم آهی کشید و گفت: “آیت الله مرد بزرگی بود. او نه تنها به ایران بلکه به همه مستضعفین جهان و بخصوص مردم آفریقا کمک کرد.” کائوندا به کشتزارهای اطراف تهران هم نگاه کرد و گفت: “شما چقدر خوشبخت هستید که می توانید غذای خود را در داخل کشورتان تهیه کنید و به بیگانه وابسته نباشید.” وی گفت: “کشوری که نان خود را نتواند تهیه کند،هیچگاه آزاد نیست.”
با کائوندای ۸۵ ساله، و پرچمدارمبارزه با آپارتاید به اصفهان هم رفتیم. وقتی در زورخانه شهر، اشعار مرشد که می گفت بنی آدم اعضای یکدیگرند را برایش ترجمه کردم، اشک در چشمانش حلقه زد و گفت: “مردم شما آسمانی هستند،در هر جای این کشور می روم آثار معنویت را می بینم و از اینکه اینقدر دیر به ایران آمدم متاسف هستم.”
کائوندا به دیدار خود با آیت الله خامنه ای رئیس جمهور وقت ایران،در سال ۱۳۶۶ در زیمبابوه اشاره کرد و گفت: ” من از همان روز به آیت الله علاقمند شدم،ایشان خیلی منطقی و قوی از مبارزات مردم آفریقا دفاع کرد.” کائوندا گفت من هم مثل شما یکتاپرستم و به خدای بخشنده و مهربان اعتقاد دارم،خدای شما به مسیحیان نیز تعلق دارد.کائوندا موقع ترک ایران هم گفت برای من دعا کنید و بدانید که قلب من مثل ایرانیان برای نجات مستضعفین می تپد.
آمدن کائوندا به ایران بار دیگر خاطرات تلخ و شیرین حضور در زامبیا را برای من زنده کرد. خاطراتی که همواره با من خواهد ماند و شاید دانستن آن برای آیندگان هم خالی از لطف نباشد.