بلاگ :: آفران بلاگ

فهرست مقالات همه چیده شده بر اساس دفعات بازدید در نزولی

معمولی برجسته مقاله امروز همه
پیش فرض زمان عنوان رای دفعات بازدید نظر ها ترک بک | نزولی صعودی
نوشته ها ادامه...
  1. موقعيت زنان در كشور الجزاير (2)
    زن و نظام خانواده بعد ازاستقلال نظام خانوادگی سنتی الجزایری که دارای خصوصیت همبستگی و استحکام می‏باشد، در جامعه الجزایر رو به متلاشی شدن می‏رود. سفارت فرانسه در الجزایر، تعدادی از جمعیتهای زنان با گرایش غربی را تأسیس کرد که این جمعیتها بسیاری از زنان مخالف بافت جامعه سنتی الجزایری که به آنان اجازه نداد تا بر اساس آنچه که دلشان می‏خواهد زندگی کنند را به خود جذب کرد. این جمعیتها، برای محکوم کردن قانون خانواده که «تعدد زوجات» را اجازه می‏دهد و اختیار طلاق را به دست مرد می‏گذارد، با تحریک و تشویق «کمونیستها» و «فرانکوبورژواها» اقدام به راهپیمایی کردند. گروههای اسلامی در پاسخ به راهپیمایی تخریب‏کننده مذکور، یک راهپیمایی بزرگ و بی‏سابقه در تاریخ الجزایر که در آن 250 هزار زن شرکت کردند، به راه انداخته و بر ضرورت حمایت احکام شریعت اسلامی، در قانون خانواده و پایبندی به ارزشها و اصالت ملت تأکید نمودند. تأکید همه جانبه استعمارگران برای برداشتن حجاب زن، و کشانیدن او به صحنه فعالیتهای اجتماعی و حقیر شمردن خانه‏داری و فرزندزایی و ناچیز جلوه دادن خانواده و همچنین اطاعت زن از مرد در شمار محدودیتهای زن، توانست ایجاد شکاف بین دو نسل به وجود آورده و زن را محور کشمکش و جدال در جامعه الجزایر قرار دهد. جامعه الجزایر که از قبل یک جامعه پدرسالاری بود، اکنون بین گرایش به سوی فرانسه و ضرورت قطع رابطه با این کشور دست و پا می‏زند. در الجزایر که قبل از مبارزه برای استقلال در وضعیتی به سر می‏برد که زنان حفظ حجاب فردی برای آنها اصل بود و دختران پس از رسیدن به دوران بلوغ به نوعی با شرم و حیا با پدر و برادران روبه‏رو می‏شدند و مسائل خود را از طریق مادر به پدر انتقال می‏دادند، در طول دوران جنگ 132 ساله، دخترانی که هیچ‏گاه از خانه به جز موارد ضروری همراه برادر یا پدر و یا اقوام نزدیک (محارم مرد) بیرون نیامده بودند، به جبهه آزادی‏بخش پیوستند و برای سربلندی میهن، شروع به فعالیت نمودند. وضع به جایی رسید که گاه گاه حتی شبها نیز به منزل نیامده و در پادگانها و مراکز مخفی انقلابی خویش به سر می‏بردند و زمانی که رفت و آمد زنان الجزایری تحت کنترل پاسگاههای فرانسوی قرار گرفت، در قرارگاههای مخفیانه چنین تصمیم‏گیری شد که زنان رابط نظامی بهتر است خود را به پوشش زنان فرانسوی درآورند. بدین ترتیب به نظر می‏رسد مسأله حجاب و پایبندی به سنتها و اصالتها نیز تحت‏الشعاع جنگ برای میهن قرار گرفت. زنان با استفاده از لباس اروپایی و کلاه‏گیسهای مصنوعی، به حمل اطلاعات و مواد دارویی و اعلامیه‏ها ادامه دادند. متأسفانه پس از پایان جنگ 8 ساله، بسیاری از این زنان همان روش پوشش اروپایی را ترجیح داده و پشت پا به سنّت اسلامی زدند و عده بسیار کمی نیز از پوشش قبلی اسلامی خود استفاده نمودند. بدین ترتیب، تفاوتی اساسی که بین ساختار و اصالت فرهنگ سنتی در خانواده‏های الجزایر با فرهنگ در طول جنگ 132 ساله وجود داشت فرو ریخت. و حالا زنان الجزایر در دو جبهه قرار گرفته‏اند. جبهه‏ای که هنوز چشمشان به سوی غرب است و جبهه‏ای که خواستار اجرای دقیق احکام اسلامی است. بین این دو گروه ارتباط و گفتگویی وجود ندارد. افراد جبهه اول با سوءظن به اینها نگاه می‏کنند و به عنوان هواداران غرب تلقی می‏شوند. البته بیشتر جوانها جذب اسلام می‏شوند تا جذب جنبشهای هوادار زنان. زنان مسلمان الجزایر یا جبهه دوم اکنون با الهام از دو الگوی تاریخی موفق، و پیگیر اهداف متعالی خویش می‏باشند. الگوی اول، اهمیت اساسی حضور و نقش آنها در انقلاب رهایی‏بخش الجزایر و الگوی دوم اهمیت حضور و نقش زنان مسلمان ایران در پیروزی انقلاب اسلامی. در اینجا به جمله‏ای از شورای انقلاب الجزایر بسنده می‏کنیم که ضمن تجلیل در مورد حضور و نقش زنان قهرمان و مبارز الجزایر اعلام کرد: «تمام راههایی را که زن به عضویت کامل جامعه الجزایر در می‏آورد، باز بماند.» طرح آزادی زن در الجزایر یک طرح فرانسوی بود که با آغاز دهه سوم این قرن و ظهور نظریه مخلوط کردن و شناسنامه فرانسوی دادن و مسیحی کردن الجزایریها، به هدف ملحق نمودن الجزایر به فرانسه به طور کلی به عنوان ایالتی از فرانسه شروع شد و این اقدام بر اساس نتیجه بررسیهایی که فرانسه در سال 1309 به آن رسیده بود صورت گرفته است. استعمار به این نتیجه رسیده بود که الجزایر به صورت عربی و اسلامی خواهد ماند تا زمانی که عامل دین و زبان عربی از زندگی کلی الجزایریها رانده شود و اینکه نظام خانوادگی بسته و بهم آمیخته جامعه الجزایر همیشه عنصرهای مقاوم در برابر فرهنگ و تمدن و وجود فرانسوی به وجود خواهد آورد، بنابراین باید این نظام مستحکم را به وسیله نفوذ به جهان زن، خرد کرد. نظریه بالا بردن سطح اجتماعی الجزایریها با دادن شناسنامه فرانسوی از طریق ازدواج مردان الجزایری با زنان فرانسوی و ازدواج زنان الجزایری با مردان فرانسوی که به عنوان آبادکننده در الجزایر به سر می‏برند، مطرح گردید. برای این منظور دولت فرانسه، راهپیماییهای زنان الجزایری را به راه انداخت که در این راهپیمایی برخی از زنان در برابر دیدگان مردم لباسهای خود را که به نام (الملاء یا الحایک) معروف است و معادل چادر ایرانی می‏باشد، آتش زدند!! و بدین ترتیب جدال و کشمکش فرهنگ، میان طرفداران غربزدگی و طرفداران حفظ شخصیت ملی اتفاق افتاد. در واقع هیچ وقت مسأله زن و آزادی زن، موضوع کشمکش و درگیری در میان الجزایریها نبوده است بلکه اصل درگیری و کشمکش در باره عربی بودن الجزایر و طرح غربزدگی آن بوده است، ولی فرانسه خواست محور درگیری و کشمکش مسأله زن باشد که این چنین نیز شد. پس از استقلال، گروهی از زنان الجزایر با عدم رعایت حجاب، مقام خود را تنزل دادند و در واقع وضعیت زن الجزایر در طول جنگ و بعد از آن در حال ایجاد تغییر و تحول انقلابی بود. زنی که در اسلام در مورد او با دادن حقوق و با تأکید بر او به عنوان پایه‏ها و دژهای پاکدامنی، تقوا، فضیلت و عفت و یکی از عوامل اساسی بنیاد خانواده یاد شده است اکنون با برنامه‏ریزی استعمار، گروهی از آنها از اصول اسلامی به خصوص حجاب دور افتاده‏اند و اساس و بنیان خانواده‏ها با ابقاء پاره‏ای فرهنگ بیگانه به خطر افتاده است.
  2. روز استقلال مالي
  3. نامه بن علی به حسنی مبارک
    سلام آقای محمد حسنی سید مبارک این روزها که در تبعیدگاهم "جده" روزگار می گذرانم و هیچ کدام ازدوستان سابق سراغی از من نمی گیرند، مدام به تو فکر می کنم و اتفاقات مصر را از تلویزیون مرحمتی ملک عبدالله دنبال می کنم. همین دیشب بود که تلویزیون داشت درگیری های خیابانی قاهره را نشان می داد، اولش فکر کردم تونس است و داغ دلم تازه شد اما زود متوجه شدم که مصری ها هم راه افتاده اند. با دیدن این تصاویر حسی دوگانه در من ایجاد شد، از یک سو خاطرات تلخ خودم بار دیگر از مقابل چشمانم رژه رفتند و از سوی دیگر همسرم لیلا - که این روزها افسرده شده - را صدا زدم و گفتم: عزیزم ! زیاد غصه نخور ، به زودی خانم سوزان مبارک به همراه شوهرش اینجا می آید و هر دو از تنهایی در میاییم. می دانی آقای مبارک؟ تنهایی و غربت خیلی سخت است. نمی دانی! آقای رئیس جمهور! شبکه های تلویزیونی ات را هم دیدم؛ فایده ندارد برادر من، فایده ندارد! من هم در آن روزهای آخر من هم به شبکه های تلویزیونی و روزنامه هایم دستور داده بودم مردم را آشوبگر و اغتشاشگر معرفی کنند و انصافا هم برنامه های خوبی پخش کردیم. حتی صدها تماس تلفنی هم ساختیم که مثلا مردم به شبکه 7 زنگ می زدند و علیه تظاهرات کنندگان حرف می زدند و از این که شهرها را ناامن کرده اند، ابراز نارضایتی می کردند. در آن زمان، من و لیلا، وقتی این برنامه ها را می دیدیم قند توی دلمان آب می شد، مخصوصا این که وزیر کشور و فرماندهان نظامی هم مدام گزارش می کردند که اوضاع تحت کنترل است و تعداد مخالفان روز به روز کمتر می شود. اما مردم، نمی دانم چرا هیچ کدام از برنامه ها را باور نکردند! دیوانه ها برنامه های شبکه های مهم تلویزیونی ما را باور نکردند ولی حرف های اینترنت و کوفت و زهرمار را باور کردند و کار و زندگی شان را رها ساختند ریختند به خیابان ها... و حالا تو هم گرفتار همین ماجرا شده ای! درکت می کنم! مبارک جان! این مردم را من می شناسم، وقتی روی یک چیز کلید می کنند ول کن نیستند. دیر و زود دارد اما سوخت و سوز ندارد. شاه ایران - که در کشور تو مدفون است - شانس آورد که بعد از قیام مردمش 15 سال دوام آورد ولی من بیچاره و بدشانس یک ماهه بار و بندیلم را بستم آواره غربت شدم. تو هم خیلی پوست کلفت هستی که تا حالا دوام آورده ای: 84 سال داری و خوش به حالت هنوز حاکمی؛ معلوم نیست من اصلاً بتوانم 84 ساله شوم یا نه؟ ولی یک چیز را بدان که هر چه سن آدمی بالاتر می رود، عطش قدرتش بیشتر می شود و عزلش دردناک تر! حالا که در خلوت خودم فکر می کنم ، می بینم اگر مثلاً 10 سال پیش حذف می شدم، درد کمتری داشت. می دانم تو هم خیلی دردت می آید! دوست مصری من! من و تو، هر دو از قاره بزرگ آفریقاییم و هر دویمان به غضب ملت هایمان گرفتار آمده ایم . اما در همین قاره ، مرد دیگری هم نسل ما و حتی قدیمی تر از ما وجود دارد که سال هاست قدرت را بوسیده و کنار گذاشته است اما مردمش همچنان دوستش دارند و نه به خاطر قدرت رسمی اش ، که به خاطر خودش ، به او احترام می گذارند. راستش می خواهم اعترافی کنم؛ زمانی که نلسون ماندلا در اوج قدرت و محبوبیت، با پای خودش از کاخ ریاست جمهوری بیرون آمد و کلید اتاق پرزیدنت را تحویل نفر بعدی داد با خودم گفتم: پیرمرد خرفت شده است؛ گویا آثار زندان هنوز بر روانش باقی مانده! اما اکنون که مجالی برای تفکر یافته ام ، با خود می گویم که کار درست را او کرد و خودش را منفور ملت و خانواده اش را آواره غربت نکرد. اگر ما هم بعد از چند سال ریاست جمهوری، با زبان خوش و روش های مسالمت آمیز دموکراتیک ازقدرت کنار می رفتیم ، اکنون به عنوان رئیس جمهور سابق ، عزت و احترامی داشتیم و این همه لعن و نفرین پشت سرمان نبود. می دانم برایت سخت است که درک کنی چه می گویم؛ من هم تا زمانی که فراری نشدم و در دیار غربت با خود خلوت نکردم ، متوجه ماجرا نبودم ، یعنی احساس نیاز به فهمیدن نمی کردم اما حالا به جای آن که اطرافیان متملق و نان به نرخ روز خور احاطه ام کنند ، واقعیت های تلخی و گزنده ای محاصره ام کرده اند که عمری آنها را از خود رانده ام! نگران نباش، تو هم به زودی خواهی فهمید و البته من ، آنقدر معرفت دارم که تجربیات خودم را در اختیار تو قرار دهم ؛ هر چه باشد در این یک مورد ، پیراهنی بیشتر از تو پاره کرده ام. امید من! من موقع فرار نتوانستم هواپیمای تشریفاتی ام را که "اسب پرنده" می نامیدمش با خود بیاورم؛ آنقدر عجله داشتم که تنها توانستم هواپیمایی کوچک اختیار کنم و جان خودم و اطرافیانم را از آن مهلکه نجات دهم. تازه کلی از پول ها و طلاهایی که عمری برایشان جان کنده بودم را نتواتنستم بیاورم. تو اشتباه مرا مرتکب نشو؛ همه چیز را به دقیقه 90 واگذار نکن ! حالا که فرصت داری پول ها و اسباب و اثاثیه ات را جمع کن و دست سوزان و بچه ها را بگیر و بیا اینجا پیش ما آخر عمری دور هم باشیم و باشگاه "دیکتاتورهای اخراجی" را تشکیل دهیم. اینجا، عربستان، هر بدی که داشته باشد لا اقل خوبی اش این است که ملک عبدالله هم از خودمان است. لیلا هم اینجاست، سلام می رساند و می گوید دلش خیلی برای سوزان تنگ شده است. منتظرتان هستیم. به امید دیدار زین العابدین بن علی رئیس جمهور سابق تونس (آدم موقع نوشتن این کلمه "سابق" یک جوری می شود) جده 26 ژانویه 2011
  4. خاطراتی شیرین از دیدار با ماندلا
    روز 22 بهمن 1369 مطابق با 11 فوریه 1990 یعنی همزمان با سالروز پیروزی انقلاب اسلامی ایران، نلسون ماندلا از زندان مخوف آفریقای جنوبی آزاد شد. انتشار این خبر موجی از شادی را نه تنها در میان مردم آفریقا بلکه در سطح جهانی ایجاد نمود. در واقع 22 بهمن نه فقط برای مردم ایران بلکه برای مردم آفریقای جنوبی هم مبارک بود. نلسون ماندلا در سن 71 سالگی، پس از گذرانيدن 27 سال اسارت آزاد شده بود و این ضربه سنگین دیگری بر پیکر آپارتاید بود. روز هشتم اسفند 1369 مطابق با 27 فوریه 1991 یک روز تاریخی برای زامبیا بود چرا که در چنین روزی نلسون ماندلا دو هفته پس از آزادی از 27 سال زندان، به زامبیا سفر می کرد و لوزاکا اولین پایتختی بود که پذیرای وی بود. دولت زامبیا برای استقبال از ماندلا تدارک وسیعی دیده بود و حضور صدها خبرنگار در فرودگاه لوزاکا برای ثبت این صحنه تاریخی، زامبیا را تبدیل به یک محور خبری مهم نموده بود. از سفرای خارجی نیز برای حضور در فرودگاه دعوت به عمل آمده بود و من از اینکه در این اتفاق مهم حاضر هستم بسیار خوشحال بودم. در واقع آزادی نلسون ماندلا یک پیروزی برای همه انقلابیون جهان از جمله اصحاب انقلاب اسلامی ایران بود. صدای دهها هزار نفر از مردم زامبیا که در اطراف فرودگاه جمع شده و فریاد زنده باد ماندلا و مرگ بر آپارتاید را سر می دادند، مرتب به گوش می رسید و آقای کائوندا رئیس جمهور زامبیا با تکان دادن دستمال سفیدی که همیشه در دست داشت، به ابراز احساسات آنان پاسخ می داد. نزدیک های ظهر هواپیمای اختصاصی زامبیا که ماندلا و همسرش وینی را حمل می کرد در فرودگاه لوزاکا به زمین نشست و طولی نکشید که قهرمان مبارزه با آپارتاید در آغوش کائوندا آرام گرفت و اشک های گرم آنان و فریادهای شادی بخش مردم با هم توام شد. ماندلا که گوئی منتظر یافتن فرصت برای حرف زدن با مردم بود، به تدریج خود را از آغوش مستقبلین رها کرد و به کنار تریبونی که در نزدیکی هواپیما قرار داشت رفت و فریاد زد "ای مردم، ما در مسیر آزادی به یک راه میان بر رسیده ایم". ماندلا سپس از همه کشورهائی که برای نابودی آپارتاید از وی و یارانش حمایت معنوی و مالی کرده اند، از جمله ایران، تشکر کرد و خطاب به سران کشورهای آفریقائی که در مراسم حضور داشتند گفت ما به دنبال صلح هستیم اما اگر بخواهند علیه ما به زور وارد عمل شوند، ما نیز عمل متقابل خواهیم کرد. ماندلا به سوی سفرای خارجی آمد و با همه دست داد. من هم در جملات کوتاهی این آزادی را تبریک گفته و برای وی آرزوی موفقیت کردم. ماندلا گفت من از رهبران ایران بسیار ممنونم سلام من را به رهبر و رئیس جمهور و دیگر مقامات کشورتان برسانید. آن روزماندلا آمده بود تا نام خود را در کنار مصلحین بزرگ جهان همچون امام خميني، گاندی و نهرو در حافظه تاریخ بشر ثبت نمايد. ادامه در پاک نوشته
  5. اثبات تعداد ائمه (ع) و عصمت آنها توسط یک دانشمند مصری
    به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) – ابنا – «دکتر مجدي وهبه الشافعي» با استفاده از آیات کلام الله مجید، تعداد ائمه(ع) را به اثبات رسانده است. بر اساس این گزارش وی ثابت کرده است که امامان از امیرالمومنین علی(ع) شروع شده و به قائم آل محمد(عج) پایان می پذیرد و تعداد معصومان را 14 نفر اعلام می کند. در این مطلب که از سوی یک مجله خبری مصر منتشر شده، آمده است: شکی نیست که هر تعداد از آیات قرآن دلیل خاصی دارد مثلا کلمه "یوم" (روز) که در قرآن 365 بار تکرار شده است نشان دهنده تعداد روزها در یک سال و همچنین کلمه "شهر" (ماه) که 12 بار آمده به معنای وجود 12 ماه در طول یک سال است. در ادامه آمده است: کلمه ی "الامامة"، نیز 12 بار در قرآن آمده است که به معنای 12 امامی است که بر اساس روایتی که از پیامبر نقل شده است از امام علی (ع) وامام حسن (ع) و امام حسین(ع) آغاز شده و 9 فرزند امام سوم شیعیان را شامل می شود. در ادامه این مطلب 12 آیه قرآنی که کلمه "امامه" در آن ذکر شده است را می آورد که عبارتند از: 1- سورة البقرة، الآية 124: {وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَاماً قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي قَالَ لاَ يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِين}. 2- سورة التوبة، الآية 12: {وَلَقَدْ أَخَذَ اللّهُ مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَبَعَثْنَا مِنهُمُ اثْنَيْ عَشَرَ نَقِيباً وَقَالَ اللّهُ إِنِّي مَعَكُمْ لَئِنْ أَقَمْتُمُ الصَّلاَةَ وَآتَيْتُمُ الزَّكَاةَ وَآمَنتُم بِرُسُلِي وَعَزَّرْتُمُوهُمْ وَأَقْرَضْتُمُ اللّهَ قَرْضاً حَسَناً لأُكَفِّرَنَّ عَنكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَلأُدْخِلَنَّكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ فَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ مِنكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاء السَّبِيل}. 3- سورة هود، الآية17: {أَفَمَن كَانَ عَلَى بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّهِ وَيَتْلُوهُ شَاهِدٌ مِّنْهُ وَمِن قَبْلِهِ كِتَابُ مُوسَى إَمَاماً وَرَحْمَةً أُوْلَـئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَمَن يَكْفُرْ بِهِ مِنَ الأَحْزَابِ فَالنَّارُ مَوْعِدُهُ فَلاَ تَكُ فِي مِرْيَةٍ مِّنْهُ إِنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ وَلَـكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يُؤْمِنُونَ }. 4- سورة الاسراء، الآية70: {يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ فَمَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ فَأُوْلَـئِكَ يَقْرَؤُونَ كِتَابَهُمْ وَلاَ يُظْلَمُونَ فَتِيلا}. 5- سورة الانبياء، الآية 72: {وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلاةِ وَإِيتَاء الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِين}. 6- سورة القصص، الآية 5: {وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الاَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِين}. 7- سورة الحجر، الآية 79: {فَانتَقَمْنَا مِنْهُمْ وَإِنَّهُمَا لَبِإِمَامٍ مُّبِينٍ }. 8- سورة السجدة، الآية 24: {وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا وَكَانُوا بِآيَاتِنَا يُوقِنُون}. 9- سورة يس، الآية 12: {إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي الْمَوْتَى وَنَكْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ وَكُلَّ شَيْءٍ أحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُبِينٍ }. 10- سورة القصص، الآية 41: {وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ لا يُنصَرُون}. 11- سورة الفرقان، الآية 74: {وَالَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّيَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَاماً}. 12- سورة الأحقاف، الآية 12: {وَمِن قَبْلِهِ كِتَابُ مُوسَى إِمَاماً وَرَحْمَةً وَهَذَا كِتَابٌ مُّصَدِّقٌ لِّسَاناً عَرَبِيّاً لِّيُنذِرَ الَّذِينَ ظَلَمُوا وَبُشْرَى لِلْمُحْسِنِينَ}. این خطیب مسجد الازهر به حدیث"کساء"که در کتاب صحاح اهل سنت وجود دارد و از "ام سلمه" به نقل از پیامبر گرامی اسلام آمده، اشاره می کند و می نویسد: کلمه کساء نیز 5 بار در قرآن آمده است که در ذیل می آید: 1- سورة البقرة، الآية 233: {وَالْوَالِدَاتُ يُرْضِعْنَ أَوْلاَدَهُنَّ حَوْلَيْنِ كَامِلَيْنِ لِمَنْ أَرَادَ أَن يُتِمَّ الرَّضَاعَةَ وَعلَى الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَكِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ لاَ تُكَلَّفُ نَفْسٌ إِلاَّ وُسْعَهَا لاَ تُضَآرَّ وَالِدَةٌ بِوَلَدِهَا وَلاَ مَوْلُودٌ لَّهُ بِوَلَدِهِ وَعَلَى الْوَارِثِ مِثْلُ ذَلِكَ فَإِنْ أَرَادَا فِصَالاً عَن تَرَاضٍ مِّنْهُمَا وَتَشَاوُرٍ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْهِمَا وَإِنْ أَرَدتُّمْ أَن تَسْتَرْضِعُواْ أَوْلاَدَكُمْ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْكُمْ إِذَا سَلَّمْتُم مَّا آتَيْتُم بِالْمَعْرُوفِ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِير}. 2- سورة البقرة، الآية 259: {أَوْ كَالَّذِي مَرَّ عَلَى قَرْيَةٍ وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّىَ يُحْيِـي هَـَذِهِ اللّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا فَأَمَاتَهُ اللّهُ مِئَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قَالَ كَمْ لَبِثْتَ قَالَ لَبِثْتُ يَوْماً أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ قَالَ بَل لَّبِثْتَ مِئَةَ عَامٍ فَانظُرْ إِلَى طَعَامِكَ وَشَرَابِكَ لَمْ يَتَسَنَّهْ وَانظُرْ إِلَى حِمَارِكَ وَلِنَجْعَلَكَ آيَةً لِّلنَّاسِ وَانظُرْ إِلَى العِظَامِ كَيْفَ نُنشِزُهَا ثُمَّ نَكْسُوهَا لَحْماً فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِير}. 3- سورة المائدة، الآية 89: {لاَ يُؤَاخِذُكُمُ اللّهُ بِاللَّغْوِ فِي أَيْمَانِكُمْ وَلَـكِن يُؤَاخِذُكُم بِمَا عَقَّدتُّمُ الأَيْمَانَ فَكَفَّارَتُهُ إِطْعَامُ عَشَرَةِ مَسَاكِينَ مِنْ أَوْسَطِ مَا تُطْعِمُونَ أَهْلِيكُمْ أَوْ كِسْوَتُهُمْ أَوْ تَحْرِيرُ رَقَبَةٍ فَمَن لَّمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلاَثَةِ أَيَّامٍ ذَلِكَ كَفَّارَةُ أَيْمَانِكُمْ إِذَا حَلَفْتُمْ وَاحْفَظُواْ أَيْمَانَكُمْ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُون}. 4- سورة المؤمنون، الآية 14: {ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَاماً فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْماً ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقاً آخَرَ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِين}. 5- سورة النساء، الآية 5: {وَلاَ تُؤْتُواْ السُّفَهَاء أَمْوَالَكُمُ الَّتِي جَعَلَ اللّهُ لَكُمْ قِيَاماً وَارْزُقُوهُمْ فِيهَا وَاكْسُوهُمْ وَقُولُواْ لَهُمْ قَوْلاً مَّعْرُوفا}.
  6. به بهانه چهارم خرداد روز آفریقا
    به بهانه چهارم خرداد روز آفریقا (25ماه مه ميلادي (مصادف با چهار خرداد ) روز جهاني آفريقاست) نگارش از:سيدكاظم‌ مهرنيا(محقق و مدرس مسائل آفريقا و روابط بين الملل) در آغاز قرن بیست و یکم ،این کره خاکی در اثر پیشرفت دانش و تکنولوژی،چنان کوچک شده که شایسته عنوان" دهکده جهانی" گشته است.اما متاسفانه کوچه های این دهکده ،از هر جهت با هم متفاوتند.این تفاوت تنها در رنگ ،پوست و زبان اهالی کوچه ها نیست، بلکه در تفکر، تربیت و همه شئون زندگی فردی و اجتماعی آن هاست . این کره خاکی در زمان های گذشته ،گرچه چنان بزرگ بود که مردم هیچ ناحیه ای از ناحیه دیگر خبر نداشتند،اما زندگی مردم در همه نواحی تقریبا مشابه بود و به اصطلاح ،آسمان همه جا یک رنگ داشت.ولی از قرن هفدهم با تحولاتی که در دانش و تکنولوژی پدید آمد،بر وسعت جهان تا بی نهایت افزود و روز به روز این کره خاکی را کوچک تر کرد.زمین همچنان که کوچک می شد،تفاوت و تبعیض در نواحی و محلاتش بیش تر می شد. اکنون که به صورت یک دهکده در آمده است ،باز هم محله ای از آن (کشورهای شمال در اصطلاح روابط بین الملل) در رفاه ،امنیت و آزادی و محله ای دیگر(کشورهای جنوب و اکثر قریب به اتفاق کشورهای آفریقائی) گرفتار فقر،جنگ و ناامنی است. کشورهای آفریقائی به عنوان اعضای این جامعه جهانی و سکنه یکی از محلات (بخوانید قاره آفریقا) این دهکده ،وضع شایسته و رضایت بخشی ندارند،اما از منابع طبیعی خوب بهره برداری نمی کنند،وضع صنعت و کشاورزی شان خوب نیست،فساد اداری،ناامنی،قاچاق،دلالی،تورم،بیکاری،اعتیاد،فحشاء،درگیری سیاسی،خشونت و صدها مشکل دیگر وجود دارد.با همه امکانات زیادی که دارند،از نیروی انسانی گرفته تا گاز،نفت،معادن و مراکز بالقوه جهانگردی باز هم دچار فقر می باشند. لذا چهل و پنج سال پيش رهبران بزرگ و دور انديش آفريقايي مانند قوام نكرومه ، احمد سكوتوره و سايرين كه مي دانستند براي داشتن قاره اي آزاد از بند استعمار و استثمار كه عدالت و برابري را براي آفريقايي ها به ارمغان آورد و فقر و جهل را از چهره آن بزدايد بايد قاره اي متحد و يكپارچه داشت ، در چنين روزي در سال 1963 میلادی اقدام به تأسيس سازمان وحدت آفريقا كردند . سازماني كه نزديك به 38 سال مسئوليت ايجاد هماهنگي و همكاري بين كشورهاي آفريقايي را برعهده داشت . سازمان وحدت آفريقا در ابتداي كار فعاليت هاي خود را بر اهداف سياسي كه در ماده دوم اساسنامه آن ترسيم شده بود، متمركز كرد. در اين چارچوب اين سازمان نقش عمده اي در استعمارزدايي از قاره آفريقا، حل و فصل مسالمت آميز منازعات مرزي كشورهاي اين قاره، دفاع از حاكميت ملي و تماميت ارضي اعضا و مبارزه با آپارتايد ايفا كرد. سازمان وحدت آفريقا به موازات دستيابي به برخي اهداف سياسي و نيز گسترش تعداد اعضا اهداف خود را به عرصه هاي اقتصادي و فرهنگي و علمي گسترش داد. همچنين در پرتو تحولات نظام بين الملل پس از جنگ سرد، كشورهاي عضو سازمان وحدت آفريقا نيز براي آنكه بتوانند نقش و جايگاه اين قاره در مناسبات نظام بين‌الملل در قرن بيست و يكم را گسترش دهند تلاش هايي براي تأسيس اتحاديه آفريقا از دهه 1990 آغاز كردند. در ادامه اين مسير ابتدا نشست فوق العاده سران سازمان وحدت آفريقا در شهر سيرت با انتشار بيانيه‌اي موسوم به «بيانيه سيرت» تصميم به تأسيس اتحاديه آفريقا گرفتند. سپس در نشست سال 2000 سران آفريقا در شهر لومه اساسنامه اتحاديه آفريقا تصويب شد. در نشست سال 2001 سران آفريقا در لوزاكا طرح جديدي براي اجرايي كردن اتحاديه آفريقا ارائه شد و در نهايت در نشست سال 2002 سران آفريقا در شهر دوربان آفريقاي جنوبي اتحاديه آفريقا آغاز به كار كرد. اكنون اتحاديه آفريقا به عنوان فراگيرترين سازمان كشورهاي آفريقايي در پي تحقق اهداف گسترده سياسي، اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي براي حفظ صلح و ثبات در اين قاره و نيز افزايش نقش آفريقا در نظام بين الملل است. مقر اتحاديه آفريقا همچون سازمان وحدت آفريقا كه سلف آن بود در شهر آديس آبابا پايتخت اتيوپي قرار دارد. اركان اتحاديه آفريقا نيز شامل اجلاس سران دولت‌ها و حكومت‌هاي عضو، شوراي وزيران، كميسيون آفريقا، كميته دائم نمايندگان، شوراي صلح و امنيت، پارلمان پان آفريقايي، شوراي اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي، ديوان دادگستري، و تعدادي كميته‌هاي فني و تخصصي است و همچنين نهادهاي مالي است. حال با این رویکرد جدیدی که در کل قاره آفریقا پدیدار شد، بیانگر این واقعیت است که حالا ديگر آفريقايي ها براي توسعه خود داراي طرح و برنامه اند و زمنيه مهياست تا كشورهايي مانند كشور ما كه در گذشته سطح روابطشان از جنبه هاي مختلف با آفريقا در سطح پاييني بوده با فشردن دست تواناي آفريقايي ها در قالب اتحاديه آفريقايي زمينه توسعه خود و قاره آفريقا را فراهم كنند . با اين نگاه بزرگداشت 25 مي روز آفريقا كه مظهر مقاومت و اتحاد آفريقا در برابر استعمارگران و تلاش براي رهايي قاره از تمام مشكلات آن است بر دوستان و همراهان آفريقا ضروري است . با توجه به جایگاه ویژه آفریقا در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و حضور چند صد ساله ایرانیان دراین قاره (خصوصا در شرق آفریقا) ، نگارنده موکدا پیشنهاد دارد که دست اندکاران امر "روز چهارم خرداد" مصادف با 25 ماه مه بعنوان " روز آفریقا" در تقویم جمهوری اسلامی ایران پیش بینی و نامگذاری نمایند وبلاگ : سيد كاظم مهرنيا
  7. موسیقی در میان کودکان آفریقا
    موسیقی در میان کودکان آفریقا صدای گروه کر کودکان آفریقایی شهرت بسیاری دارد موسیقی در آفریقا قسمت جدایی ناپذیر از زندگی روزانه مردم می باشد. برخلاف مردم غرب، کودکان آفریقایی به هنگام رشد همواره بصورت طبیعی با موسیقی همراه هستند. در حالی که کودکان غربی ممکن است صرفا" جزء دروس مدرسه خود یا بعنوان یک هنر بصورت شخصی به تحصیل موسیقی بپردازد، یک کودک آفریقایی از ابتدای تولد موسیقی را تجربه می کند. در واقع در فرهنگ مردم سیاه آفریقا هنر با زندگی عجین شده و جزئی جدایی ناپذیر از زندگی می باشد. در بسیاری از بازیها، کودکان با گرفتن ضرب روی قوطی های حلبی کوچک و یا با زدن تکه های استخوان حیوانات روی تنه درختان به بازی کودکانه خود هیجان می بخشند. به علت کمبود امکانات، کودکان آفریقایی اغلب خود اسباب بازیهای خود را می سازند و در این میان بیشتر از همه به سازهای موسیقی علاقه نشان می دهند. این موسیقی از همان دوران کودکی به درون روح و جسم کودکان نفوذ می کند بصورتی که به هنگام بلوغ از مراسم ازدواج گرفته تا مراسم تشیع جنازه و یا شکار و ماهیگیری هم باز موسیقی همراه آنها می باشد. یکی از ابتدایی ترین وسایل موسیقی که یک کودک آفریقایی ممکن است بسازد وسیله ای ست که صدای گاو را تقلید می کند که به آن bullroarer گفته می شود. این وسیله از یک قطعه چوب مربع مستطیل شکل چوبی یا در صورت امکان فلزی تشکیل شده است که طول آن حدود 30 سانتیمتر می باشد. در قسمت میانی یکی از دو انتهای قطعه چوب یک روزنه بوجود دارد که به آن یک سیم متصل می باشد. Bull Roarer شاید باور نکنید که یک کودک آفریقایی بسادگی با چرخاندن این ساز ساده در راستای عمودی صدایی شبیه به گاو نر یا بسته به نوع و فرم بدنه آن حتی غرش پلنگ ایجاد می کند. همچنین این وسیل بعنوان اعلام کننده ترس و یا هشدار میان مردم آفریقا کاربرد دارد. هنگامی که در دهکده صدای این ساز در آید زنان و کودکان به منازل می روند و مردان آماده می شوند تا از دهکده خود دفاع کنند. مدت زیادی نمی گذرد که آموزش موسیقی در آفریقا بصورت رسمی و آکادمیک آغاز شده است. مردم آفریقا معتقد هستند که یک شخص می باید در طول عمر خود مهارتهای هنری خود از جمله موسیقی را همانند بسیاری مهارتهای دیگر رشد دهد. به محض تولد یک کودک آفریقایی مادر برای او آهنگ خاصی را می خواند و گوش کودک با ملودی و ریتم آشنا می شود. بیشتر از 3 یا 4 سال طول نخواهد کشید که یک کودک آفریقایی به ریتم های پیچیده ای که حتی بسیاری از بزرگسالان غربی توانایی درک آنرا ندارند آشنا شود. سنین نوجوانی هنگامی است که دیگر بدون رفتن به کلاس و دیدن آموزش آکادمیک، نوجوان آفریقایی توانایی نواختن چند ساز - که بزرگسالان هم آنها می نوازند - را دارا می باشد. بسیاری از این کودکان هنگامی که به سن 8-9 سالگی می رسند توانایی اجرای سازهای کوبه ای مانند drums را دارا می باشند و بسادگی می توانند بر روی سازهایی از خانواده گیتار آکورد بگیرند و به اجرای موسیقی بپردازند. گفتگوها هارمونيك
  8. برکات نام حضرت فاطمه زهرا (س) در قاره آفریقا
    نام مبارک دخت گرامی پیامبر اسلام (ص) در مناطق مختلف جهان زینت بخش مساجد و ابنيه هاي گوناگونی می باشد و مسلمانان با نامگذاری اماکن و مساجد خود یاد این بانوی بزرگوار جهان اسلام را همواره زنده نگه داشته اند. در قاره آفریقا که قرنها قربانی استعمار و هجوم مستبشرین مسیحی قرار داشته است ؛ این حضوراسلام ستیزانه باعث نگردید تا مسلمانان و بخصوص شیعیان آثارو هویت تاریخی خود را فراموش نمایند و ازکشورهای تانزانیا گرفته تا مجمع الجزاير کومور در اقیانوس هند این نام مطهربرروی برخی مساجد ؛حسینیه ها و اماکن تاریخی این کشورها نقش بسته است. دراین تحقیق میدانی که با سفر به کشورهای مجمع الجزایر کومور؛ جمهوری متحده تانزانیا و زنگبار؛کنیا و ماداگاسکاردر دهه اخیرصورت گرفته است با مشاهده اماکن اسلامی و ابنیه های تاریخی گوشه ای از این کرامت اهل بیت علیهم السلام مشاهده گرديد و بدون شک در برخی دیگر از کشورها اینگونه مراكز اسلامي و تاريخي وجود دارد. در سفری که در سال 2006 به مجمع الجزایر کومور یا "جزر القمر" در میان تنگه موزامبیک ؛درقاره آفریقا داشتم در ملاقات اختصاصی با احمد عبدالله محمد سامبی ؛ ریس جمهور کومور ؛ وي با با برشمردن تاريخ و نحوه حضور ایرانیان و شیعیان در این جزایر سوق الجیشی ؛ به نکته مهمی از تاریخ شفاهی و مکتوب مردم "سواحیلی زبان " اشاره کرد که نشان از قدمت هویت تشیع در این مناطق اسلامی دارد. محمد سامبی عنوان داشت که از دیربازدر میان مردم این کشور " سادات "( شریف) جایگاه ممتاز و معنوی در میان مردم این کشور داشته اند و در قدیمی ترین مسجد تاریخی موجود در جزیره" آنژوان " شهر "دومونی " کتیبه مشهور به "خمسه آل عبا" نقش بسته است که نام مبارک پنج تن ؛محمد ؛علی ؛فاطمه ،حسن و حسین (علیهم السلام اجمعین )حک شده است و هنوز هم می توان این کتیبه را در ورودی مسجد و مقبره "احمد عبدالرحمن " بنیانگذار کشورکومور مشاهده کرد. بدنبال این حضور معنوی در عالی ترین نشان نیروهای مسلح مجمع الجزایر کومورنيز نمادی موسوم به " دستان فاطمه " وجود دارد که بنا برعقاید مردمان این خطه از این کشور اسلامی و مردم آن همواره محافظت می کند. این مطلب نشان می دهد که شیعیان و مهاجرانی ایرانی موسوم به " شیرازی ها" که هزار سال پیش به این جزایر اقیانوس هند مهاجرت کرده اند و بنا بر شواهد تاریخی پانصد سال حکمرانی کردند ؛در کنارتجارت به تبلیغ مذهب حقه تشیع بخصوص در ایام محرم ، اهتمام داشته اند و وجود چندین مسجد با معماری ایرانی در سراسر کناره های این جزایربخشی از تاریخ و معماری ایرانی تلقی می گردد. اگر چه امروز اکثرساکنان مسلمان این مناطق از مذهب اهل سنت پیروی می کنند ؛اما نمادها وتعالیم شیعی در عمق فرهنگ و مردم این کشور برجای مانده است و گسترش اخیر مذهب تشیع درکومور بمعنای بازگشت به هویت اصلی مسلمانان می باشد. از طرفی دیگر نام مبارک فاطمه زهرا (س) درکشور زنگباردرشرق آفریقا نیز زینت بخش قدیمی ترین" مسجد زهرا" موجود در قاره آفریقا می باشد که در سال 500 هجری توسط فردی بنام " شیخ ابوموسی الحسن بن محمد" بنا شده است. در کتیبه موجود در این مسجد سال تجدید بنای مجدد آن1184 هجری قمری نگاشته شده است و دور محراب کتیبه های نگاشته هایی بخط کوفی بچشم می خورد.این مسجد در میان مردم به مسجد "کیزیمکازی "نیز مشهور می باشد که امروزه نیزنمازهای یومیه در آن اقامت می شود. همچنین درمنطقه قدیمی و باستانی شهرزنگبارموسوم به "کیپوندا " محفل(حسینیه ) بی بی فاطمه (س) نیز از مراکز اصلی تعلیم قرآن به مسلمانان بومی بشمارمی رفته است که امروزه نیزبعنوان محل تجمع زنان شیعیان اثنی عشری بشمار می رود و برپایی مراسم قرانخوانی ؛و عزاداری ائمه اطهار هنوز هم درآن برگزار می گردد و درجواردفترمرکزی مسجد شیعیان خوجه قرار دارد. علاوه بر این مراکزکه بنوعی بخشی از هویت جهان اسلام و تشیع بشمار می رود ؛دهها مرکزخیریه و مدرسه اسلامی درسالیان معاصر به نام فاطمه زهرا (س) دراین قاره و کشورهای مذکورتوسط مسلمانان و شیعیان تاسیس شده است که به مردم بومی وجمعیت شیعیان به تبلیغ و آموزش مشغول می باشند. محقق و نویسنده :یاسر کنعانی
  9. مسابقات منطقه‌اي حفظ قرآن‌كريم در جيبوتي آغاز شد
    گروه بين‌الملل: پانزدهمين دوره مسابقات منطقه‌اي حفظ قرآن‌كريم با عنوان «جايزه بزرگ رئيس دولت»، ديروز، شانزدهم تيرماه، در جيبوتي آغاز شد.
  10. شهر تاریخی " لبدة " ... یادگار فنیقی ها در لیبی
    شهر تاریخی لبدة در 123 كیلومتری شرق طرابلس ( در لیبی ) قرار دارد. لبده در قرن 12 پیش از میلاد مسیح، به عنوان یك ایستگاه تجاری توسط اقوام فینیقی تاسیس شد. آنان برای تجارت با اسپانیا نیازمند مركزی در ساحل لیبی بودند. قدیمی ترین آثار تاریخی بجا مانده در این شهر، مربوط به قرن ششم پیش از میلاد است. از مهم ترین آثار به جا مانده در لبده می توان به موارد زیر اشاره كرد : گرمابه های "هادریان" ، طاق "سبتموس سفیروس" ، طاق "تروجان" ، معابد قدیمی، بازار بونیقی ، تالار، آمفی تئاتر و … در منابع تاریخی " لبدة " با نام یونانی " لبتس میگالی" و “لبتس ماگنا” LIPTS MAGNA در زبان لاتین شناخته می شود. یونانی ها گاهی با نام " تیابولیس" به معنای شهر جدید از آن یاد می كردند. یكی از نویسندگان رومی در یادداشت های خود می نویسد : ژولیوس قیصر روم در سال 46 قبل از میلاد، به دلیل همكاری و تعاون تجاری با شهر بومبی (از شهرهای كهن رومی كه درایتالیای كنونی واقع شده است. ) غرامت سنگینی از این شهر گرفت. غرامت ژولیوس عبارت بود از روغن زیتون كه نشان دهنده موقعیت لبده به لحاظ محصولات كشاورزی در آن دوره است. لازم یه یادآوری است كه لبده در آن برهه از تاریخ، توسط درختان زیتون محصور بوده است. گرمابه های امپراطور "هادریان " در قرون اول و دوم میلادی (126- 127 م ) در این شهر ساخته شد و به علت كثرت منابع آبی در دوران بعدی، ساخت این قبیل آثاری افزایش یافت. آب در این مناطق ماده ای حیاتی است كه آثار تلاش ساكنان قدیمی این سرزمین به منظور انتقال آن از رودها و منابع زیر زمینی از جمله لوله های زیر زمینی و قنات ها تا كنون موجود است . وبلاگ : ماركوپولو
« 1 ... 17 18 19 (20) 21 22 23 ... 27 »