خبرگزاری قرآنی ایران- ليبي در ميان كشورهاي اسلامي عربي منطقه شمال آفريقا با توجه به منابع عظيم انرژي و سابقه ديكتاتوري معمر قذافي اكنون در شرايط ويژهاي از حيات خود بهسر ميبرد، بسياري آينده اين كشور را نامعلوم و موجوديت كشوري به نام «ليبي» را با در نظر داشتن اختلافات قومي به چالش ميكشند.
از مهمترين كشورهاي درگير در تحولات شگرف اخير در خاورميانه و سرزمينهاي عربي ليبي است كه پس از صرف هزينه فراوان، چه از نظر تلفات انساني و چه هزينه مالي، سرانجام آزاد شد و از چنگ ديكتاتور مخوف و معلومالحال، سرهنگ معمر قذافي بهدر آمد.
نكات بسياري در خصوص اين تحول قابل ذكر است. از جمله شاخصههاي قيام مردم ليبي با ديگر كشورهاي درگير در منطقه از منظر ماهيت(ملت و دولت)، عوامل و ابزارهاي فشار بر حكومت، عوامل انگيزشي معترضين، كاتاليزورها و در نهايت آينده اين قيام ملي است كه آخرين مورد شايد منتج از ديگر نكات باشد و البته بسيار حائز اهميت است.
ليبي به عنوان يكي كشورهاي تأمينكننده نفت اوپك مؤلفههاي ويژه دارد كه تحولات در اين كشور را متفاوت از ساير كشورهاي عربي درگير ميكند. اين تفاوت در همه شئون مشهود و غيرقابل انكار است.
عدم وابستگي حكومت ديكتاتور سابق ليبي به مردم، نفت و اقتصادي نفتي اين كشور و بافت اجتماعي قبيلهاي و نه چندان توسعه يافته هم بر اصل جنبش ملي ليبي و نتيجهگيري آن اثرگذار است و هم بر آينده اين كشور.
اين عوامل سبب شد تا دگرگوني اساسي در ليبي بدون تعليم و تجهيز انقلابيون عملاً ممكن نباشد و به اين ترتيب سرنگوني قذافي به عنوان يك پروژه در دستور كار ناتو و نيروهاي غربي قرار گرفت.
پس از به رسميت شناخته شدن شوراي ملي انتقالي ليبي در سطح بينالملل و آزاد شدن بندر بنغازي در منطقه شرقي ليبي پروژه نيروهاي بينالمللي از دو سو آغاز شد.
بمبارانهاي هوايي و تجهيز انقلابيون به انواع اسلحه؛ اين پروژه شايد كاتاليزور قدرتمندي براي رهايي ليبي از چنگال ديكتاتوري مخوف به نام سرهنگ قذافي و فرزندش سيف الاسلام بود و يا حتي شايد بتوان چنين دخالتي را تنها راه مقابله با توحش نيروهاي ارتش ليبي دانست، اما پروژه دخالت خارجي براي سرنگوني قذافي ميتواند پاشنه آشيل نظام سياسي آينده در اين كشور شود. دول خارجي درگير و اعضاي سازمان پيمان آتلانتيك شمالي (ناتو) در ازاي هزينههاي هنگفت صرف شده در اين ميان، انتظارات عديدهاي از حكومت ليبي خواهند داشت كه اين امر دست شوراي ملي انتقالي را براي برقراري نظام مطلوب را اين كشور بسته و زعماي اين شورا را محدود خواهد كرد.
از سوي ديگر تجهيز توده معترضين در ليبي به انواع اسلحه جنگي سبب شده است كه انبوهي از اسلحه در ميان مردم باقي بماند و اين امر بدان معناست كه حكومت نوپا با توده جمعيتي توسعه نايافته اما مسلح روبهروست كه كنترل چنين پديده خطرناكي بسيار دشوار است.
از سوي ديگر همين توسعه نايافتگي سبب شده است كه برخي از معترضين به واقع روي ديگر سكه توحش قذافي و يارانش باشند.
شكنجه مردان حكومت سابق، كشتار دسته جمعي برخي طرفداران قذافي در خلال درگيريها و در نهايت نحوه برخورد با قذافي اسير و نوع به قتل رساندن او نشان از اين حقيقت دارد كه مصطفي عبدالجليل و يارانش و يا هرآنكه در آينده سكان اداره كشور صحرايي ليبي را در اختيار خواهد داشت، با مردمي دموكراتيك و آشنا به اصول دموكراسي و آزادانديشي مواجه نيستند.
اين عوامل نگراني فراواني را براي آينده اين كشور سبب شده است. بايد ديد آيا بهار ليبي خزان خواهد شد يا بيداري اين كشور به رهبري عبدالجليل اسلامگرا بهار را ماندگار خواهد نمود؟