واحد مرکزی خبر / نویسنده کتاب آناتومی یک مستبد: معمر قذافی در گفتگو با شبکه خبری فرانس بیست و چهار گفت: معمر قذافی چهل ودو سال درقدرت بوده است و نداشتن یک مخاطب و فردی که نظر وی را قبول نداشته باشد در طول این مدت،باعث هذیان گویی وی شده است.
شبکه خبری فرانس بیست و چهار در گفتگویی اختصاصی با الکساندر نجار نویسنده کتاب آناتومی یک مستبد:معمر قذافی به بررسی آینده معمر قذافی رهبر لیبی و آینده رژیم وی پرداخت و اعلام کرد اکنون انقلابیون لیبی خود را به دروازه های طرابلس رسانده اند و گفته می شود که به پایان رژیم معمر قذافی زمان زیادی باقی نمانده است. مجری در ابتدای این گفتگو این سئوال را از نجار پرسید آیا درست است که می گویند قذافی دیوانه است؟ وی درپاسخ گفت:از نظر روانشناسی نمی توان گفت که قدافی دیوانه است.
او فردی است که عقده خود بزرگ بینی دارد.
فردی اسکیزوفرن است . وی افزود سخنرانی هایی که وی تازه به قدرت رسیده بود ایرادکرده است نشان می دهد او فردی تا حدودی کمرو و در عین حال مغرور و متعادل است.
با این حال، اندک اندک که ازسالهای اولیه به قدرت رسیدنش دور می شویم آثار غیر عادی بودن در رفتارهای وی نمایان می شود و به نظر می رسد که قدرت باعث روانی شدن وی شده باشد. نویسنده کتاب آناتومی یک مستبد:معمر قذافی در همین باره تصریح کرد به نظر می رسد نداشتن یک مخاطب و فردی که نظر وی را قبول نکند در طول این مدت چهل و دو سال در قدرت بودن که مدت کمی هم نیست ،باعث دیوانه شدنش شده است. وی افزود انسان برای آنکه در رفتارهایشان متعادل باشند به مخاطبانی نیاز دارند که گاهی اوقات اگر حق با او نیست،آنها را تصیح کند اما درباره قذافی این حالت وجود نداشته و این باعث شده است تا به هذیان گویی روی آورد. نجار افزود البته گفتن این حرف به معنای آن نیست که قذافی آدم احمقی است.
اگر احمق بود که چهل و دو سال در قدرت باقی نمی ماند. نویسنده کتاب خاطر نشان کرد من برای نوشتن این کتاب حتی با کسانی که به مدت زیادی با قذافی در مقاطع مختلف زندگی اش گفتگو کرده بودند گفتگو کردم و آنها به من می گفتند که او درباره آنچه که درباره موضوعات مهم می گفت کاملا فکرکرده عمل می کرد. بنابراین او فردی ماکیاولی است اما همزمان هذیان گویی های خود را هم دارد که البته برخی می گویند او به علت مصرف برخی مواد مخدر، به این گونه هذیان گویی ها روی می آورد. وی نتیجه گیری کرد که معمرقذافی دارای شخصیتی شیطانی و همزمان روانی است .
شخصیتی شیطانی دارد چون گاهی اوقات می بینیم که مثلا درباره اتحادیه آفریقا و جهان عرب نظر می دهد و گاهی اوقات شطرنج بازی می کند و گاهی هم البته سخنان پریشان گونه ای می گوید که از حد و اندازه یک رهبر سیاسی خارج است. الکساندر نجار در پاسخ به این سئوال نیز که آیا قذافی فردی است که بتوان با او وارد گفتگو شد گفت: به باور من ، شخصیت رهبر لیبی به گونه ای که تنها هنگامی که ترس وجودش را گرفته باشد تسلیم می شود. به عنوان مثال، هنگامی که آمریکا در زمان ریاست جمهوری رونالد ریگان ، محل اقامت وی را بمباران کرد، جا زد و تسلیم خواسته های آمریکا شد. این حالت البته درباره همه دیکتاتورها وجود دارد .
درباره صدام نیز همین حالت وجود داشت.
از همین رو ، با توجه به وضع موجود معمر قذافی فعلا احساس ترس نمی کند. وی درباره احتمال خودکشی قذافی گفت:این گونه افراد بسیار ترسوتر ازآن هستند که فکر خودکشی به سرشان بزند. یعنی به محض آنکه بدانند راه خروجی ندارد و شکست خورده اند ، بدون شک پیشنهاد مذاکره خواهند داد. نویسنده کتاب که یک لیبیایی مقیم فرانسه است در بخش دیگری از سخنان خود به میزان حمایت مردمی از قذافی پرداخت و گفت: چندین فاکتور در این خصوص وجود دارد: نخست آنکه تا زمانی که او پول در اختیار دارد بدون شک حامیانی نیز خواهد داشت و از این پول ها برای اجیر کردن مزدوران برای دفاع از رژیمش استفاده خواهد کرد.
وجود مزدوران چیزی تخیلی و دروغین نیست.
واقعیتی است که وجود دارد. حتی در جنگ چاد، او از مزدورانی استفاده کرد که از دروزی های لبنان و فلسطینی بودند.
بنابراین او فردی است که دراستفاده از مزدوران سابقه دارد. دوم آنکه بین مردم شرق وغرب لیبی درطول تاریخ، نسبت به هم بی اعتمادی وجود داشته است.
درست است که مردم غرب نیز اکنون درباره رژیم قذافی دل خوشی ندارند اما به کسانی که از شرق آمده اند و به اصطلاح می خواهند آنها را از چنگ رژیم قذافی برهانند اعتمادی ندارند.
البته دراین میان بایدبه موضوع قبیله ای بودن لیبی نیز اشاره کنیم که رقابت های زیادی با هم دارند. این نکته نیز در بررسی اوضاع لیبی نباید فراموش شود که اعضای برخی از قبایل در لیبی در طول این مدت هدف بمبارانهای نیروهای ناتو قرار گرفته اند که در نتیجه آن کسانی از آنها کشته و زخمی شده اند.
این امر باعث می شودکه اعضای این قبایل در اطراف قربانی (رژیم قذافی)گرد هم آیند. مجری این شبکه در ادامه این گفتگو به انتشار مطلبی در روزنامه شرق الاوسط اشاره کرد که در آن نوشته شده بود قذافی بیمار است و دیابت دارد و باید برای درمان به خارج از کشور انتقال یابد و این سئوال را مطرح کرد آیا طرح این گونه مسائل به معنای آن نیست که ممکن است قذافی به بهانه درمان بیماری اش از کشور خارج شود؟ الکساندر نجار در پاسخ به این سئوال هم گفت فکر نمی کنیم ما درباره لیبی به این مرحله برسیم زیرا اگر دقت کرده باشیم همه دیکتاتوری هنگامی که در آستانه سرنگونی هستند به یکباره بیمار می شوند. بن علی بیمار شد ، مبارک بیمار شد.
انگار که قدرت تاکنون عاملی بازدارنده در بیمار نشدن دیکتاتورها بوده است .
در واقع ، این ترفندی است که مطرح می شود تا مردم درباره سرنوشت دیکتاتور ها ترحم و از محاکمه شان صرف نظر کنند.
