واحدمرکزی‌خبر/ یک حقوقدان امریکایی تصریح کرد حمله به لیبی، ادامه سیاستهای استعماری امریکا در منطقه است
به گزارش شبکه تلویزیونی پرس تی وی، سارا فلاندرز گفت: هر بمبی که در لیبی انداخته می شود و هرگونه عملیات هواپیماهای بدون سرنشین امریکایی در یمن، مداخله خارجی است که همه شاخصهای جنگهای استعماری را دارد.
این اقدامات ، جنایتهایی زشت است که باید به شدت محکوم شود.
باید شورای امنیت سازمان ملل متحد از این اقدامات جلوگیری کند و جامعه بین المللی نیز در این خصوص اقدام کند.
غرب در کشوری همانند مصر نیز با استفاده از اهرمهای فشار مالی و اقتصادی و مطرح کردن خطر قدرت گرفتن گروههایی خاص، تلاش می کند دقیقا به همین اهداف دست پیدا کند.
این درحالی است که امریکا درباره تحولات کشوری همانند بحرین رویکرد متفاوتی اتخاذ می کند.
همه این موضع گیری ها گویای سیاستهای دوگانه امریکا است.
سارا فلاندرز در ادامه افزود: امریکا از سالها قبل و پس از تهاجم به عراق قصد داشته است به لیبی، ایران و سوریه حمله کند.
در زمان تهاجم امریکا به عراق، مقامات لیبی از سیاستهای قبلی خود عقب نشینی کردند و همین مساله سبب شد زمان به نفع حاکمان لیبی شود.
اما هرگز امریکا از اقدامات لیبی راضی نبوده و ان را کافی ندانسته است.
به همین خاطر، در حال حاضر شاهد حملات غرب به لیبی هستیم.
بدون حمایتها و پشتیبانی های امریکا، ادامه چنین حملاتی به لیبی امکان پذیر نیست.
امریکا نه تنها حدود هفتادو پنج درصد منابع مالی ناتو را تامین می کند بلکه توان اصلی موشکی ناتو را نیز تامین می کند.
انگلیس و فرانسه بدون پشتیبانی امریکا نمی توانند توان هوایی ناتو را برای عملیات در لیبی تامین کنند.
با این اوصاف، می بینیم که امریکا در همه این اقدامات ناتو نقش محوری و تعیین کننده دارد.
سارا فلاندرز در ادامه گفت: امریکا در گذشته از دیکتاتوریهای نظامی در منطقه خاورمیانه حمایت کرده است.
امریکا شاهد سرنگونی این حکومتهای دیکتاتوری فاسد است.
در نتیجه، واشنگتن تلاش می کند با تکیه برقدرت نظامی بار دیگر در منطقه فعال شود و قدرت را در دست بگیرد.
عملیات در لیبی در همین راستا قرار دارد.
حکومت کنونی لیبی توانسته است هفتاد روز در مقابل این حملات غرب مقاومت کند.
این وضع، گویای محدودیت توان عملیاتی امریکا است.
پنتاگون و دست پنهان بنگاههای مالی بزرگ وال استریت خواهان ان هستند که کنترل منطقه خاورمیانه را در دستان خودشان داشته باشند.
امریکا در حالی به اقدامات نظامی گسترده در مناطق مختلف جهان مبادرت می کند که وضع اقتصادی کشور در داخل بسیار بد است.
سیاستهای باراک اوباما، رئیس جمهور امریکا ادامه سیاستهای دولت قبلی است.
جرج بوش رئیس جمهور سابق امریکا به دنبال جنگ بود و اوباما نیز به دنبال این سیاستها است.
این درحالی است که باراک اوباما با وعده مقابله با جنگ به قدرت رسید.
پیروزی باراک اوباما تحول مهمی در تاریخ امریکا و مبارزه با نژادپرستی بود اما در امریکا، یک فرد نمی تواند سیاستها را تغییر بدهد زیرا نهادهای سیاسی قدرت، سیاستها را در جهت منافع ابرشرکتهای بزرگ تنظیم می کنند که در دست شرکتهای عظیم نفتی و نظامی است.
