خط انتقال گاز مصر به فلسطین اشغالی و بهرهای که صهیونیستها از این ثروت بادآورده میبردند، پس از وقوع انقلابی مردمی در و انفجار این خط لوله، وارد مرحلهای تازه شده است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه العالم، روزنامه روزنامه صهیونیستی معاریو در شماره اخیر خود به مساله ورادات گاز از مصر اشاره کرده و در سوگ از دست دادن این منبع ارزان انرژی سوگواری میکند. نویسنده این یادداشت که مشخص نیست تا زمانی که رژیم مبارک در قدرت بود، یادش به فاسد بودن این رژیم نبود، امروز در یادداشت خود مبارک و اطرافیان او را مشتی دزد و فاسد میخواند و از اینکه امروز صهیونیستها این دیکتاتور دزد را از دست دادهاند، به صورت تلویحی شکایت میکند.
آنچه در پی میآید ترجمه این یادداشت است.
در حالی که موضوع گاز مصر همچون بمبی در مقابل ما منفجر شده است، ذهن ما درگیر مبارزه با تامین کنندگان گاز اسراییل است. همه افکار عمومی متوجه کمیته «شاشنسکی» و میزان درآمدهای آن است در حالی که جبهه گاز مصر شعله ور شده است. خط لوله انتقال گاز مصر به اسراییل منفجر شده، اما این تمام ماجرا نیست ، مساله بزرگتر اینکه این خط لوله زندگی را در تمام مصر به لرزه در آورده است و این مساله، احتمال قطع شدن انرژی اسراییل را مطرح می کند و ما چیزی جز صدایی ضعیف در قبال این مساله نداریم. در مصر شکایت هایی مطرح شده و اموالی مصادره شده و سوالاتی سخت مطرح شده است در حالی که در اسراییل تنها درباره شاشنسکی صحبت می شود.
هیچ کس به موضوع "حسین سلام" شریک "یوسی میمان" و بارونهای واردات گاز اسراییلی توجه ندارد، در حالی که سلام با نیم میلیارد دلاری که در کیف خود برداشته بود از مصر فرار کرد و به اتهام سرقت دهها میلیون دلار علیه او شکایت شد.
در این میان هیچ کس به موضوع داغ سیاست مصری نمی پردازد، در حالی که سلام، به حسنی مبارک و پسرش جمال نزدیک بود و جمال نیز به نوبه خود متهم به سرقت هنگفت از خزانه دولت است.
رسوایی گاز در مصر، به اسراییل می فهماند که عنصر اساسی فساد در حکومت قدیمی مصر بوده است. شایعهها درباره حسین سلام و شراکت با مبارک مساله تازهای نیست. امکان ندارد که این موضوع از ذهن سازمان امنیت مصر، وزیران و کارمندان ارشد این دولت پاک شده باشد با تمام این ها، سوالات سخت مطرح شده درباره ارتباط اسراییل با این موضوع پیش از این مطرح نشده بود. مایه شگفتی است که چگونه مسوولان رسمی، چنین ریسک ابلهانهای کرده اند و چهل درصد از مصرف شرکت برق را به خطر انداختند. مساله قابل توجه اینکه چطور تحلیلگران ارشد ما این مساله را بر ملا نکردند و فقط به برگزاری مصاحبه های بی ارزش رسانهای با حسنی مبارک اکتفا کردند.
با این حال سوالات سخت به این جا ختم نمی شود. شرکت "ای.ام.جی" با به دست آوردن امتیازی از دولت، به مدت بیست سال از پرداخت مالیات معاف شد و به همین جهت به سایر تامین کنندگان اسراییلی گاز، ترجیح داده شد. به همین سبب باید این سوال را پرسید که "چطور ممکن است گازی که از کشوری با احتمال دشمن بودن با اسراییل می آید، بر گاز تولید شده اسراییلی ترجیح داده شود؛ به ویژه که گاز اسراییلی حتی بدون عملیات ارتقای شاشنسکی، برای خزانه دولت، درآمد مالی داشته باشد. در هر صورت، روند توسعه گاز اسراییلی چگونه به تاخیر انداخته شد و ناکام ماند. این سوال وقتی آزاردهنده تر می شود که مشخص شود ، آن سوی لوله گاز که در مصر قرار دارد بر اساس فساد و رشوه راه اندازی شده است.
قرارداد گازی مصر بر اساس شبه توافق نامه سیاسی با دربار مبارک منعقد شد آن گاه در گوشمان زمزمه کردند که باید اعتبارات هنگفتی در اختیار "ای.ام.جی" قرار داد تا پیمان راهبردی میان اسراییل و مصر تثبیت شود. اما مصر هیچ گاه با ما دوست نبود و گاه شدیدترین اقدامات تحریک آمیز و توطئه چینی امنیتی علیه ما و همچنین نادیده گرفتن کمک به تروریسم در سینا را در دستور کار قرار داده است. در هر صورت درست نبود که آینده اقتصاد و انرژی اسراییل بر شنهای روان حسنی مبارک پایهریزی شود.
زمان تحقیقات گسترده فرا رسیده است. باید بررسی کنیم کسانی که در راس بخشهای انرژی در اسراییل بودند و به حسنی مبارک به شدت نزدیک بودهاند، چه انگیزهای داشتهاند و چگونه ممکن است روسای دولت اسراییل، خانواده مبارک و شماری از فاسدان دیگر را به سودهای کلانی تا این حد رساندهاند و چرا وزیران و کارمندان رده بالا تصمیم گرفتند در تامین انرژی اسراییل به کشوری اعتماد کنند که احتمال دشمن بودن آن می رود. مساله مهم دیگر بررسی این مساله است که همه ناظران خشمگینی که با طرح های گاز اسراییل مخالف بودهاند، چه شدند، چرا مطبوعات اقتصادی و تحلیلگران بزرگ به این موضوع نپرداخته اند؟ صندوق جدید اسراییل چه شد؟ اعضای پارلمان و دادگاه تجدید نظر چه شدند؟ چرا سوالهای دشواری که اینک مطرح هستند برای مردم علنی نشدهاند؟