خبرگزاري فارس: روزنامه قطري الشرق تصميم حسني مبارك براي ايجاد اصلاحات در اين كشور را نوش دارو پس از مرگ سهراب دانست و نوشت: اين تصميم بسيار دير اتخاذ شد و ديگر سودي به حال ملت ندارد.
به گزارش فارس، روزنامه "الشرق " چاپ قطر با درج مقاله‌اي به حوادث اخير جهان عرب و بويژه مصر پرداخت. اين روزنامه تصميم مبارك براي ايجاد يك سري اصلاحات براي فرونشاندن خشم و اعترضات مردمي را دير هنگام خواند كه فايده‌اي به حال ملت ندارد .
*نوش دارو پس از مرگ سهراب
نكته تاسف باري كه اكنون در جهان عرب و اسلام به چشم مي‌خورد، اين است كه اصلاحات در اين دو جهان با تاخير و پس از اعمال فشارهاي بسيار و خرابي‌هاي كلان انجام مي‌شود. رئيس جمهور تونس نتوانست ملت خود را دريابد مگر پس از بيست سال، گويي خواسته‌هاي ملت‌ها نياز به گذر دوره زماني بيست ساله دارند تا دولت‌ها بتوانند آن را دريابند و اين خواسته‌ها تا زماني كه در مقابل قصرها بر زبان آورده نشوند، برآورده نخواهند شد. با اين حال باز وعده و وعده، اما اين وعده‌ها بي‌فايده بودند، چون از زمان آنها گذشته و به همين دليل هيچ كس به آنها اطمينان ندارد، چه اگر غير از اين بود و اين حاكمان قصد اصلاح و تغيير داشتند، پيش از اين اقدام مي‌كردند و جان ملت را به خطر نمي‌انداختند.
*دنباله روي مبارك از "بن علي "
رژيم مصر نيز همان خط مشي رژيم تونس را در پيش گرفت و پس از اين كه جوانان اين كشور بپاخاستند و ثروت‌ها و منابع بسياري در اين كشور از بين رفت و تعدادي بسياري از مردم جان خود را به دليل برآوردن خواسته‌هايشان از دست دادند، اكنون وعده‌هاست كه پشت سرهم داده مي‌شود و از جمله اين وعده‌ها يكي وعده تحقيق در برگزاري انتخاباتي درست و پاك است ، درحالي كه اگر پيش از اين به اين وعده عمل مي‌شد، بي‌شك بسياري از مشكلاتي كه هم اكنون جامعه مصر با آن دست به گريبان هستند، پيش نمي‌آمد و كار به جايي كه اكنون كشيده شده، منجر نمي‌شد و رژيم اين گونه مشروعيت خود را از دست نمي‌داد.
از جمله ديگر وعده‌هاي داده شده توسط رژيم مبارك حذف برخي از مواد مربوط به شركت نامزدها و كانديداها در انتخابات است، درحالي كه همه مي‌دادند، پيش از اين، اين مواد چندان دقيق طراحي و در قانون گنجانده شده‌اند تا كسي جز مبارك در انتخابات پيروز نشود و همه مي‌دانند، چگونه همه احزاب به جز حزب حاكم با اين مواد مخالفت كردند، اما چه سود كه آن زمان هيچ گوش شنوايي وجود نداشت و تنها در اين شرايط بود كه رهبران مصر به اين فكر افتادند، بايد تمام اين مواد حذف شوند و تغيير كنند، اما اين تصميم بسيار دير اتخاذ شد و ديگر سودي از آن انتظار نمي‌رود.
*جهل و غرور آفت رهبران عرب
وعده‌هاي ديگري نيز داده شدند كه همه خوب و مهم بودند، اما زماني داده شدند كه ديگر كار از كار گذشته بود و اگر رهبران مصر خواسته‌هاي مردم را دريافته و به آنها پاسخ گفته بودند، بي‌شك چنين حوادثي روي نمي‌داد، اين نه تنها وضعيت حاكم بر مصر است بلكه هم اكنون وجه مشخصه جهان عرب است. جهل و ناداني و غرور و تكبر رهبران عرب موجب شده تا هيچ‌كدام آنها پاي در راه اصلاحات نگذارند و اين وضعيت غالب بر جهان عرب و اسلام است و به همين دليل است كه ملاحظه مي‌كنيم، اعتراضات و راهپيمايي‌ها سراسر اين جهان را فراگرفته است، با اين تفاوت كه برخي ازاين كشورها از هم اكنون و پيش از آن كه كار از كار بگذرد به فكر اصلاحات افتاده‌اند و مثلا در كشوري چون اردن "معروف البخيت " نخست وزير آن به محض روي كار آمدن وعده انجام اصلاحات واقعي و حقيقي را مي‌دهد، گويي مي‌داند تمام وعده‌هايي كه تا پيش از اين داده شده، فقط ياوه سرايي‌هايي بيش نبودند و با كمال تعجب ملاحظه مي‌كنيم كه در ميان وعده‌هايش وعده محاكمه فاسدان از سال 2005 تاكنون را مي‌دهد!!، گويي آنها نيز از ميزان و حجم فسادي كه كشور را فراگرفته بي‌خبر نيستند.
* حكام عرب تا دير نشده، كاري كنند
زماني اين يك آرزو بود كه رهبران عرب خواسته‌هاي ملل و ميزان فساد موجود در كشورهاي خود را دريابند، اما اكنون آنها دريافته‌اند، صلاح آنها و ملل‌شان در آن است كه پيش از آن كه كار از كار بگذرد، درصدد برآوردن خواسته‌هاي مردم خود باشند و دريابند كه آمريكا و غرب تكيه گاه مناسبي براي تكيه زدن حكومت‌هايشان و حفظ آنها نيستند، چون اين كشورها فقط درپي تحقق منافع خود در منطقه هستند و بمحض به خطر افتادن اين منافع بي‌شك به آنها پشت خواهند كرد، همانطور كه در مورد حسني مبارك مزدور آمريكا در منطقه ديديم.
اي كاش حاكمان عرب جزيي از ملت خود بودند تا زندگي شرفتمندانه را هم براي خود و هم براي ملل خود رقم مي‌زدند و ماوراي اينها اي كاش فرصت را پيش از آن كه از دست برود، دريابند.
اين مقاله حوادث امروز مصر را به دوران اميرالمومنين تشبيه كرد و با اشاره به حمله شتر سواران و اسب سواران مزدور رژيم مصري و ضرب و شتم معترضين مصري در اين باره پرداخت و نوشت: چيزهاي زيادي از جنگ جمل زمان اميرالمومنين علي (ع) شنيده و دريافته بودم كه اين نام از اين جهت بر اين جنگ گذاشته شد كه عايشه همسر پيامبر (ص) در اين جنگ سوار بر شتر شده بود، اما تصور نمي‌كردم درعصر كنوني نيز كه معتقدم، جوانان عرب حتي يك شتر را هم به چشم نديده باشند، شاهد جنگ جمل باشم، اما آنچه در ميدان التحرير چند روز گذشته روي داد، حوادث آن جنگ را در ذهنم زنده كرد.
بسان بسياري ديگر كه در ميدان التحرير حضور داشتند، افرادي را سوار بر اسب و شتر ديدم كه با سرعت درحالي كه چوب و چماق و خنجر و شمشير بدست داشتند، به سوي دشمنانشان كه سلاحي در اختيار نداشتند، حمله ور شدند و چون تظاهر كنندگان تصور نمي‌كردند كه زمان به عقب و به دوره صدر اسلام بازگردد، به همين دليل اين نوع از جنگ براي آنها غافلگير كننده بود.
منظره اين اسب‌ها و شترها چنان براي رژيم مصر خجالت آور بود كه مي‌توان گفت ضربه‌اي بزرگ بر پيكره مشروعيت اين رژيم وارد كرد و موجب شد تا از جمله دلايل و عوامل تغيير موضع برخي از كشورهاي اروپايي و آمريكا در برابر حوادث مصر باشد و جهان غرب به سردمداري آمريكا با شكستن سكوت خود رژيم مبارك را مسئول حوادث ناشي اعلام كند و رژيم مبارك هر گونه ارتباط و اطلاع از اين حادثه را رد و اعلام كرد، درصدد انجام اصلاحات بسياري است، اما هيچ كس به اين وعده و وعيدها نه گوش كرد و نه آنها را باور نمود.
