«براي نخستين بار در 50 سال گذشته دولت مصر حاضر به مذاكره با اخوان المسلمين شده است. اخوان المسلمين به عنوان اصليترين نيروي مخالف دولت در مصر، تبديل به بازيگر اصلي فرآيند خروج از بحران در اين كشور شده است.»
به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، روزنامه فرانسوي لوموند در گزارشي اختصاصي درباره گروه اخوان المسلمين مينويسد:
«اخوان المسلمين اگرچه محرك اصلي جنبش اخير انقلابي در مصر نيست، اما منفعت برنده اصلي اين جنبش اعتراضي است. اخوان المسلمين با حضور در اعتراضات مردمي در ميدان التحرير و خيابانهاي اسكندريه به معترضان متعلق به گروههاي ديگر از جمله مخالفان لاييك و چپگرا و حتي به كاربران شبكههاي اجتماعي در اينترنت پيوست.
توفيق آكليماندوس، محقق و مورخ كالج فرانسه، اظهار ميدارد: پشتيباني اخوان المسلمين از معترضان ميدان التحرير در مصر انكار نشدني است. آنها به معترضان، دارو غذا و پتو دادند و همين كمكهاي آنها سبب شد كه جنبش مردمي ادامه پيدا كند.
اخوان المسلمين به ائتلاف ملي تغيير در مصر پيوست و حمايت خود را از همه خواستههاي آنان از جمله كنارهگيري سريع حسني مبارك، تشكيل يك دولت موقت جديد، لغو وضعيت اضطراري، اصلاحات اساسي و انتخابات آزاد اعلام كرد.
اما از ديدگاه توفيق آكليماندوس، ائتلاف ملي تغيير، ائتلاف ناهمگن و نامنظمي است كه حجم عظيمي از ديدگاههاي معترضان را گردآوري كرده است.
وي درباره نقش اخوان المسلمين در اين جنبش ميگويد: اخوان المسلمين از يك نيروي سازمان يافته متعلق به خودشان برخوردار هستند. آنها براي ابراز وجود احتياجي به اين ائتلاف ندارند و غير قابل تصور است كه بدون در نظر گرفتن نقش آنان بخواهيم از بحران كنوني مصر خارج شويم.
اخوان المسلمين بارها تكرار كردهاند كه قصد معرفي كانديدايي در انتخابات رياست جمهوري ماه سپتامبر مصر را ندارند. آيا اين بدين معني است كه آنها علاقهاي به قدرت ندارند؟ آكليماندوس اين گونه به اين سوال پاسخ ميدهد: نه. برنامه اخوان المسلمين يك استراتژي بلندمدت است. در كوتاه مدت آنها تنها منفعت خود را در مذاكره و بحث ميبينند. آنها براي كسب حقوق و مشروعيت جنبش خود مبارزه ميكنند.
استفان لاكروا، متخصص اسلام سياسي در فرانسه ميگويد: آنها سياستمداران كاركشته و محتاطي هستند. آنها در تمام عرصهها ايفاي نقش ميكنند. از زمان دهه 70، اخوان المسلمين همزمان هم در درون نظام مصر و هم در بيرون آن تحول پيدا كرده است.
وي ميافزايد: اگر مذاكرات در مصر شكست بخورد، آنها ميدانند كه نخستين قربانيان فشار و سركوب خواهند بود. براي اجتناب از اين احتمال، آنها احتياج دارند تا نقش يك نيروي آرام كننده را ايفا كنند.
در اخوان المسلمين به طور كلي سه گرايش اصلي وجود دارد؛ گرايش نخست را شاگردان سيد قطب، نظريه پرداز مصري كه سال 1966 در زمان حكومت جمال عبدالناصر اعدام شد، تشكيل ميدهند. آنها طرفدار حكومت اسلامي هستند. گرايش دوم را پيروان سلفي تشكيل ميدهند كه پيشنهاد احياي جامعه اسلامي زمان صدر اسلام و تفسير دقيق متون ديني را ميدهند. سومين گرايش كه كوچكتر از بقيه است، مسلمانان دموكرات هستند كه خواهان به كارگيري همزمان اسلام و دموكراسي هستند.
از ديدگاه استفان لاكروا، اغلب اعضاي اخوان المسلمين مشخص نميكنند كه به كدام گرايش تعلق دارند. اگر امروز ميبينيم كه رهبران اخوان المسلمين محافظهكار هستند، به دليل فشار بيش از حدي است كه از سوي حكومت بر آنها وارد ميشود.
آكليماندوس معتقد است كه با وجود اين گرايشها، اخوان المسلمين در صورت نياز ميتواند متحد شود و انسجام پيدا كند.
اخوان المسلمين در صورت انتقال دموكراتيك قدرت، منافع زيادي را به دست خواهند آورد. اين اتفاق ميتواند براي آنها آزادي، حق شركت در انتخابات و حضور در رسانهها را به همراه داشته باشد. از ديدگاه آكليماندوس، به همين دلايل آنها هيچ دليلي براي مخالفت با اين تحول نميبينند.
وي ميگويد: با اين وجود آنها دموكرات نيستند. به رغم همراهي با معترضان دموكرات و حمايت بخش كوچكي از اين گروه از دموكراسي، اما آنها تاكنون صحبتي از گفتوگوي دموكراتيك نكردهاند.
از ديد اين مورخ، اخوان المسلمين همواره افق تاسيس دولت اسلامي را حفظ كرده است. وي معتقد است كه آنها دستور كار تشكيل دولت اسلامي را ناديده نميگيرند و عملگرايي آنها بدين معني نيست كه آنها از ريشههاي ايدئولوژيك خود كوتاه ميآيند.
استفان لاكروا نيز عقيده دارد كه اخوان المسلمين ماموريت اصلي خود را تشكيل يك دولت شهروندي مردمسالارانه با ريشههاي اسلامي ميدانند.
وي عقيده دارد كه اين جنبش با قدرت و با جديت در حال تغيير و پيشروي است.
از ديد وي، اگر انتقال دموكراتيك قدرت در مصر با شفاف شدن و گشايش فضا در اين كشور همراه شود، ممكن است كه بحثهايي كه امروز رهبران اخوان المسلمين پشت درهاي بسته انجام ميدهند، به فضاي عمومي منتقل شود و اين ممكن است توازن را در اخوان المسلمين و احتمالا به نفع گرايش دموكراسي خواه آن دچار تغيير كند.»