خبرگزاري فارس: يك انديشكده آمريكايي طي مقاله اي با انتقاد از نحوه تصميمات كارتر در زمان انقلاب ايران، به اوباما توصيه تا رويه كارتر را در مورد تحولات مصر در پيش نگيرد.
به گزارش خبرنگار ديپلماسي عمومي و ارتباطات استراتژيك خبرگزاري فارس، انديشكده امريكن اينترپرايز طي مقالهاي به بررسي راهبردهاي پيش روي دولت آمريكا در قبال تحولات مصر پرداخته است.
در اين گزارش با اشاره به موضع گيري ها دولت اوباما درباره حوادث مصر آمده است: در روزهاي اخير دولت اوباما نشان داده است كه از پيشروي آهسته تحولات در مصر حمايت و از عمر سليمان معاون تازه منصوب شده مبارك براي در دست گرفتن روند تحولات پشتيباني ميكند.
هيلاري كلينتون وزير خارجه آمريكا پيش از اين طي سخناني اعلام كرده بود كه انجام "تحولات قانونمند " ممكن است زمان ببرد. او همچنين بر خطرات انجام رأيگيري بدون آمادگيهاي كافي و مشكلات خروج فوري حسني مبارك از كشور نيز تأكيد كرد.
وزير امور خارجه آمريكا همچنين در سخنان خود اشاره كرده بود كه يكي از اين مشكلات لزوم برگزاري انتخابات حداكثر 60 روز بعد از خروج مبارك است.
نويسنده اين مقاله در ادامه با نقد رويكرد دولت اوباما مي افزايد: خطرات اين برخورد محتاطانه با موضوع مصر چيست.اين كه ما هم به دنبال ثبات و آرامش وضعيت مصر و در عين حال حسني مبارك نيز از اين كشورخارج نشود.
دولت اوباما در اين مسئله چه نقشي ميتواند ايفا كند؟ از آن جا كه تحولات با سرعت بالايي پيش ميرود، آيا جانبداري آمريكا از مردم يا رژيم مبارك، نقش آمريكا را در تحولات اين كشور محدود ميكند؟
مايكل روبين، عضو انديشكدهي امريكن اينترپرايز درپاسخ به سئوال بالا مي گويد:
در پشت پردهي نگرانيهاي دولت اوباما در مورد قانونگرايي، بسياري از مسئولين كنوني و پيشين آمريكا، نگران اين مطلب هستند كه عدم حمايت از مبارك همان تأثيري را در منطقه خواهد داشت كه عدم حمايت كارتر از شاه در منطقه بر جاي گذاشت.
البته اين دو موقعيت شبيه به هم نيستند. مصر، تنها در ظاهراز همپيمانان ايالات متحده بوده است. زماني كه معاون اول بوش، چني از مبارك با عنوان يك دوست خوب و از متحدان ايالات متحده ياد كرد اما آنچه او از آن با عنوان دوستي ياد ميكند (كمكِ مصر در دوران آزادي كويت)، مربوط به دو دهه پيش است.
اما او به اين مطلب اشاره نكرد كه مبارك براي كمك به آمريكا براي اخراج عراق از كويت، دولت اين كشور را مجبور به بخشش بدهي 14 ميليارد دلاري مصر به ايالات متحده كرد.
اين در حالي است كه شاه در دوران جنگ سرد كه خطرات بيشتري آمريكا را تهديد ميكرد، از همپيمانان وفادار اين كشور بود. سقوط شاه نه تنها به منافع امنيت ملي آمريكا آسيب رساند، بلكه اتفاقات پس از آن شرايط را پيچيدهتر نيز كرد.
كارتر به نشان همراهي با افراد انقلابي، حاضر شد تا شاه را قرباني كند. او نه تنها تلاش كرد تا شاه را از خاك آمريكا بيرون و به جزاير پاناما منتقل كند؛ بلكه به طور غير علني مسئولان پانامايي را به فرستادن دوبارهي شاه به خاك ايران و پيش از سفر او به مصر تحريك كرد كه خوشبختانه مسئولان پانامايي اين كار را نكردند.
اشتباه كارتر در برخورد با شاه سقوط وي نبود؛ بلكه اشتباه كاخ سفيد در مورد نتايج آن بود.
تا زماني كه مبارك بر سر كار است، تندروترين عناصر جامعه مصر از حضور او به عنوان ظالمي كه بايد عليه آن قيام كرد، استفاده ميكنند.
اگر اوباما و كلينتون در اين خصوص رويكرد قانونمدارانه اي را اتخاذ كنند، موجب انزجار مخالفان مبارك از آمريكا مي شوند.
به هر حال، رفتار مبارك به قانون اساسي در مصر پايبند نبوده است. به جاي اين رويكرد، اوباما و كلينتون بايد انجام اقدامات پيشگيرانه در دستور كار خود قرار دهند.
آنان بايد از استقرار يك دولت موقت تكنوكرات حمايت كنند و از تريبون خود براي انجام تغييرات قانوني لازم به منظور اطمينان از يك انتخابات آرام و مبني بر زمانبندي معين استفاده كنند. در نهايت نيز از دولت دموكراتيك جديد مصر پشتيباني نمايند.