پارک ملی مانوا-گوندا سنت فلوریساین پارک به علت پوشش گیاهی و جانوری غنی از اهمیت بسیاری برخوردار است. دشتهای وسیع آن زیستگاه گونه های مختلف جانورانی مانند: کرگدن سیاه، فیل، چیتا، یوزپلنگ، سگ وحشی، غزال پیشانی قرمز، و بوفالو استجمهوری آفریقای مرکزیپارک ملی مانوا-گوندا سنت فلوریسManovo-Gounda St Floris National Parkاین پارک به علت پوشش گیاهی و جانوری غنی از اهمیت بسیاری برخوردار است. دشتهای وسیع آن زیستگاه گونه های مختلف جانورانی مانند: کرگدن سیاه، فیل، چیتا، یوزپلنگ، سگ وحشی، غزال پیشانی قرمز، و بوفالو است. گونه های متفاوتی از پرندگان آبی نیز در دشتهای سیلابی این پارک زندگی می کنند.پرونده اين منطقه باستاني در سايت رسمي يونسكوبرگرفته از سایت میراث خبرمحوطههای فسیلهای انسانهای اولیه استرک فونتن، سوآرتکرانز، کرومدرائی و پیرامونجمجمه فسیل معروف تائونگ، نمونهای از گونه اوسترالوپیتکوس آفریکانوس ، در این منطقه در سال 1924 پیدا شده استآفریقای جنوبیمحوطههای فسیلهای انسانهای اولیه استرک فونتن، سوآرتکرانز، کرومدرائی و پیرامونFossil Hominid Sites of Sterkfontein, Swartkrans, Kromdraai, and Environsجمجمه فسیل معروف تائونگ، نمونهای از گونه اوسترالوپیتکوس آفریکانوس ، در این منطقه در سال 1924 پیدا شده است. دره مکاپان نیز در این منطقه واقع شده است و در غارهای باستانی بسیار خود بقایای سکونت و تکامل انسان، به قدمت 3/3 ملیون سال، حفظ کرده است. آثار به جا مانده در این ناحیه خاستگاه و تاریخ تکامل انسان را مشخص میکنند. فسیلهای یافت شده ما را قادر کردهاند تا گونهای مختلف انسانهای اولیه را شناسائیکنیم. از جمله آنها میتوان به پارانثروپوس با قدمت 5/2 تا 5/4 ملیون سال و نیز اختراع آتش در 8/1 تا 1 ملیون سال پیش اشاره کرد. این منطقه در سال 2005 گسترش پیدا کرده استپرونده اين منطقه باستاني در سايت رسمي يونسكوبرگرفته از سایت میراث خبرپارک تالابي سنت لوئیسفرآيندهاي ناشي از باد، رودخانه و دريا در اين محوطه موجب تشكيل اشكال مختلف پوشش سطح زمين، از جمله صخرههاي مرجاني، ساحلهاي طويل شني، تپههاي ساحلي، درياچههاي به هم پيوسته، مرداب و نيز تالابهاي وسيع با پوشش گياهي ني و پاپيروس شده استآفریقای جنوبیپارک تالابي سنت لوئیسGreater St Lucia Wetland Parkفرآيندهاي ناشي از باد، رودخانه و دريا در اين محوطه موجب تشكيل اشكال مختلف پوشش سطح زمين، از جمله صخرههاي مرجاني، ساحلهاي طويل شني، تپههاي ساحلي، درياچههاي به هم پيوسته، مرداب و نيز تالابهاي وسيع با پوشش گياهي ني و پاپيروس شده است. تعامل محيطزيست نامتجانس پارك با سيلهاي و طوفانهاي عظيم ساحلي و نيز مكان جغرافيايي بينابيني آن ميان آفريقاي حارهاي و نيمهحارهاي، موجب تنوع زيستي فوقالعاده و گونهزايي مداوم در اين محوطه شده است. چينش موزائيكي اين اشكال مختلف زيستگاهها و پوشش زمين كنار هم موجب ايجاد چشماندازي فوقالعاده در اين منطقه شده است. اين محوطه زيستگاهي حياتي براي طيف وسيعي از گونههاي متعلق به محيطهاي دريايي، تالابي و ساوانايي قاره آفريقا است.دلايل ثبت:پارك سنت لوئيس شامل سيزده منطقه حفاظت شده همجوار ميشود كه وسعتشان در مجموع بالغ بر 234 هزار هكتار ميشود. اين محوطه بزرگترين اكوسيستم مصب رودخانهاي در آفريقا است و جنوبيترين صخرههاي مرجاني قاره آفريقا را در خود جاي داده است. فرآيندهاي مداوم رودخانهاي، دريايي و بادي در اين محوطه موجب تنوع اشكال سطح زمين و ايجاد اكوسيستمهاي متنوع شدهاند كه از جمله آنها ميتوان به درههاي وسيع زيرآبي، سواحل شني، تپههاي جنگلي و نيز موزائيكي از تالاب، چمنزار، جنگل، درياچه و ساوانا اشاره كرد. تنوع مورفولوژيك و نيز وقوع سيلها و طوفانهاي بزرگ، موجب ايجاد فرآيندهاي مداوم تكاملي در منطقه شده است. از جمله پديدههاي طبيعي فوقالعادهاي كه در اين پارك به چشم ميخورند، ميتوان به افزايش و كاهش چشمگير ميزان نمك موجود در آب درياچهها، تعداد بسيار لاكپشتهايي كه در ساحل تخم ميگذارند، مهاجرت نهنگها، دلفينها و كوسهها در فواصل دور از ساحل، جمعيت زياد پرندگان آبي از جمله پليكان، لكلك، حواصيل و چلچله دريايي اشاره كرد. موقعيت خاص جغرافيايي اين پارك در حدفاصل آفريقاي حارهاي و نيمهحارهاي و نيز موقعيت ساحلي آن موجب تنوع زيستي بينظيري در اين پارك شده كه وجود 521 گونه پرنده، تنها نمونه كوچكي از آن استپرونده اين منطقه باستاني در سايت رسمي يونسكوبرگرفته از سایت میراث خبر
بافتهای مو آفریقایی اساس مشابه ای دارند ولی تنوع و شکلهایی که می توان با آن بر روی سر ایجاد کرد بسیار متفاوت است. کشورهای مختلف آفریقایی بافتهای متفاوت دارند به طوری که آرایش و بافت موی هر فرد نشان دهنده ی کشور یا قبیله ی فرد مورد نظر می باشد . مثلا بافت های کشور غنا با بافتهای سنگال و سودان و ... از نظر تنوع شکل متفاوت است ولی همانطور که در بالا اشاره شد اساس بافت آنها مشابه یکدیگر می باشد. اكثر آفریقایی ها موهای فر ضخیم دارند. این نوع مو هرگز بر روی شانه ها نمی افتند بلکه بر حسب بلندی یا کوتاهی هاله ای متراکم از مو بر روی سر ایجاد می کنند. جالب این حاست که همه ی بافتهای آفریقایی برای خواباندن مو بر روی سر است. اما با طرح ها و اشکال متفاوت بر روی سر طراحی می شود.
نحوه ی بافت آفریقایي:
مو را از فرق سر به دو قسمت تقسیم می کنیم. خط فرق باید از مرکز سر بگذرد. به موازات آن از سمت چپ یا راست فرق دیگری باز می کنید. در واقع یک مستطیل باریک از جلوی سر تا انتهای مرکز سر ( جایی که سر قوس به طرف پایین پیدا می کند) ایجاد کرده اید. هرچه این مستطیل ها باریک تر باشند بافت ایجاد شده قشنگ تر است. برای اینکه موی طرفین سر تداخل ایجاد نکند دو طرف این مستطیل را با کلیپس های برزگ مخصوص بافت ثابت کنید. ردیف های ایجاد شده باید کاملا صاف باشند در غیر این صورت از زیبایی آنها کاسته خواهد شد. بعد یک مربع کوچک از جلوی این مستطیل جدا می کنید. این مربع کوچک را به سه دسته تقسیم کنید و یک بافت ساده بزنید . بعد یک رج باریک مو از زیر این بافت ساده برمی داریم و به رشته ی وسط اضافه کرده و یک بافت ساده بزنید. بعد دوباره رج دیگر برداشته و به لایه ی وسط اضافه کرده ودوباره یک بافت ساده بزنید. این کار را آنقدر ادامه بدهید تا به مرکز سر و انتهای مستطیل برسید . هنگامی که به انتهای مستطیل رسیدید. می توانید بلندی مو را بطور کامل ببافید و انتهای بافت را با کش بافت ببندید. می توانید انتهای مستطیل را تا انتهای گردن ادامه داده و بلندی بافت را نیز ببافید یا می توانید موی پشت سر را بطور افشان رها کنید . آفریقایی ها معمولا انتهای مستطیل را تا گردن ادامه داده و می بافند چون موهای مجعد و ضخیم آنها در این حالت زیبا به نظر نمی رسد ولی برای کسانی که موی صاف و لخت دارند اگر موی پشت سر را افشان بگذارند نیز حالت قشنگی ایجاد می کند. بعد از اینکه بافت این مستطیل به پایان رسید. از سمت راست یا چپ این بافت فرق دیگری تا مرکز سر ، باز کنید و دوباره از جلوی مستطیل شروع به بافتن کنید تا به انتها برسید. همینطور تا به آخر یعنی دورتا دور سر با فرق هایی که ایجاد کرده اید بافته شود.
این بافت مانند بافتهای دیگر نیاز به تمرین فراوان دارد. بعد از اینکه دستهایتان در انجام این بافت مهارت لازم را پیدا کرد، می توانید فرق های سر را بطور مدل دار انتخاب کنید. یعنی می توانید به جای مستطیل ایجاد شده بر روی سر یک فرق زیگزاگ باریک ایجاد کنید. در زیر مدل زیگزاگ بافت آفریقایی نشان داده شده است یا می توانید بطور اریپ فرق ها را ایجاد کنید. که همه ی آنها زیبا هستند
بافت چهل گیس یا قیطانی:
این مدل بافت در کشور ما از قدیم رایج بوده ولی کاربرد آن بسیار کم و کمتر دیده شده است. احتمالا داستان حسن کچل و پری چهل گیسو برای گوشهای هر ایرانی آشناست ولی از آنجایی که این نوع مدل مو در بافتهای آفریقایی آموزش داده می شود و برای اینکه مجموعه ی کاملی داشته باشیم من نیز آن را در اینجا آموزش می دهم.
نحوه ی بافت چهل گیس:
از وسط سر فرق باز کنید. البته فرق وسط آموزش کلاسیک است شما می توانید فرقی را که همیشه با آن راحت هستید باز کنید. فرق کج ، فرق چپ، فرق راست، زیگزاگ و غیره ولی برای آموزش اولیه می گویم که فرق وسط باز کنید . بعد یک مربع کوچک از جلوی سر جدا کنید و بلندی موی این قسمت را تا انتها ببافید . همان بافت ساده ی کلاسیک . انتهای بافت را با کش بافت ثابت کنید . دوباره یک مربع کوچک از زیر این مربع جدا کنید و موی این قسمت را نیز تا انتها بافت ساده بزنید. در کل در این بافت بطور مربع مربع کار می کنیم . تا اینکه کل موی سر بافته شود.
توجه کنید: جلوی سر تا حدودی برای اینکه مو فرم ثابت بر روی سر داشته باشد از نوع بافت آفریقایی نوع اول بافته شده است (حدود دو تا سه سانت) ادامه ی بافت همان بافت ساده است .طول مو تا آخر بافته نشده بلکه بطور بسیار زیبا با بابلیس فر داده شده است.
در بافت زیر جلوی سر تا مرکز بطور اریپ از نوع بافت آفریقایی نوع یک بافته شده و موی پشت سر بطور چهل گیس بافته شده است . بسیار زیبا و شیک به نظر می رسد.
در مدل زیر پشت سر مانند مدل بافت کبری از انتهای گردن بافته شده و به مرکز سر رسیده است . مو ی جلوی سد نیز طبق راوال عادی بافته شده. این رشته ها در مرکز سر تجمع کرده می تواند دم اسبی یا بوکل های زیبا ایجاد کند.
به نقل از: http://arayeshgar.blogsky.com/1387/05/30/post-54/
«ولد محمد ولد عبدالعزيز» در سال 1956 ميلادي در شهر "اكجوجت" مركز ايالت "اينشيري" واقع در شمال موريتاني و در قبيله "اولاد بالسباع" به دنيا آمد. اين قبيله كه مساحت گسترده اي از سرزمين موريتاني را به خود اختصاص داده از شهر "مراكش" در جنوب كشور مراكش تا كرانه هاي رود سنگال در جنوب غربي موريتاني سكني گزيده است.
قبيله اولاد بالسباع از قبائل شرفاي ادريسيه و منتسب به «مولاي محمد بن ادريس الثاني بن ادريس الازهر» است كه به هفت شاخه تقسيم مي شود و عمده اين قبايل در مراكش زندگي مي كنند.
ولد عبد العزيز در سال 1977 ميلادي به ارتش موريتاني ملحق و در يك موسسه نظامي واقع در شهر مكناس مراكش به تحصيل پرداخت.
«معاويه ولدالطايع» رئيس جمهور اسبق موريتاني پس از تاسيس گارد رياست جمهوري، با اعطاي رياست اين مجموعه به ولد عبدالعزيز وي را در سلك ياران نزديك خود جاي داد.
گارد رياست جمهوري موريتاني موسوم به بازيپ (BASEP) قويترين و مجهزترين واحد ارتش موريتاني به شمار مي رود. كودتاي نافرجام «صالح ولد حننا» در ژوئن 2003 ميلادي عليه رئيس جمهور اسبق موريتاني «معاويه ولد الطايع»، با تلاش هاي ولدعبدالعزيز ناكام ماند و اين باعث ارتقاي رتبه وي به درجه سرهنگي شد.
در بحراني كه ولد الطايع در اثر تلاش براي سركوب مخالفان خود از اسلامگرايان و جنبش "پيشروان تغيير" به وجود آورد؛ ولد عبدالعزيز از درگيري با اسلامگرايان اجتناب نمود، اما جنبش پيشروان تغيير را به شدت سركوب كرده و در نهايت «صالح ولد حننا» رئيس اين جنبش را در اكتبر 2004 ميلادي بازداشت نمود.
با گذشت زمان، نفوذ «ولد عبدالعزيز» در زمينه هاي نظامي، سياسي و اقتصادي افزايش يافت، تا اينكه در ماه مي 2005 ميلادي سرهنگ ولد عبدالعزيز در ديداري محرمانه با «محمدولد الغزواني» رئيس سرويس هاي اطلاعاتي موريتاني تصميم به سرنگوني حكومت «ولد الطايع» گرفت.
عاملي كه سرهنگ ولد عبدالعزيز را در برنامه ريزي براي سرنگوني حكومت «ولد الطايع» مصمم تر مي كرد، تصميم معاويه ولدالطايع در ايجاد مبارزه اي تمام عيار عليه گروه هاي سلفي «تبليغ و جهاد» بود كه «ولد عبدالعزيز» قلباً تمايلي به سركوب مستقيم آنها در آن برهه از زمان نداشت. عامل ديگري كه عزم وي در سرنگوني دولت ولدالطايع را راسخ تر مي نمود، ترس وي از اقدامات ولدالطايع در حذف افسران نظامي بود، چرا كه ولدالطايع به دليل وحشت از كودتاي احتمالي افسران نظامي بسياري از آنها را از كار بركنار و يا سركوب كرده بود.
براي ديدن ادامه مطلب اينجا را كليك نماييد.
HTML clipboard
«ولد محمد ولد عبدالعزيز» در سال 1956 ميلادي در شهر "اكجوجت" مركز ايالت "اينشيري" واقع در شمال موريتاني و در قبيله "اولاد بالسباع" به دنيا آمد. اين قبيله كه مساحت گسترده اي از سرزمين موريتاني را به خود اختصاص داده از شهر "مراكش" در جنوب كشور مراكش تا كرانه هاي رود سنگال در جنوب غربي موريتاني سكني گزيده است.
قبيله اولاد بالسباع از قبائل شرفاي ادريسيه و منتسب به «مولاي محمد بن ادريس الثاني بن ادريس الازهر» است كه به هفت شاخه تقسيم مي شود و عمده اين قبايل در مراكش زندگي مي كنند.
ولد عبد العزيز در سال 1977 ميلادي به ارتش موريتاني ملحق و در يك موسسه نظامي واقع در شهر مكناس مراكش به تحصيل پرداخت.
«معاويه ولدالطايع» رئيس جمهور اسبق موريتاني پس از تاسيس گارد رياست جمهوري، با اعطاي رياست اين مجموعه به ولد عبدالعزيز وي را در سلك ياران نزديك خود جاي داد.
گارد رياست جمهوري موريتاني موسوم به بازيپ (BASEP) قويترين و مجهزترين واحد ارتش موريتاني به شمار مي رود. كودتاي نافرجام «صالح ولد حننا» در ژوئن 2003 ميلادي عليه رئيس جمهور اسبق موريتاني «معاويه ولد الطايع»، با تلاش هاي ولدعبدالعزيز ناكام ماند و اين باعث ارتقاي رتبه وي به درجه سرهنگي شد.
در بحراني كه ولد الطايع در اثر تلاش براي سركوب مخالفان خود از اسلامگرايان و جنبش "پيشروان تغيير" به وجود آورد؛ ولد عبدالعزيز از درگيري با اسلامگرايان اجتناب نمود، اما جنبش پيشروان تغيير را به شدت سركوب كرده و در نهايت «صالح ولد حننا» رئيس اين جنبش را در اكتبر 2004 ميلادي بازداشت نمود.
با گذشت زمان، نفوذ «ولد عبدالعزيز» در زمينه هاي نظامي، سياسي و اقتصادي افزايش يافت، تا اينكه در ماه مي 2005 ميلادي سرهنگ ولد عبدالعزيز در ديداري محرمانه با «محمدولد الغزواني» رئيس سرويس هاي اطلاعاتي موريتاني تصميم به سرنگوني حكومت «ولد الطايع» گرفت.
عاملي كه سرهنگ ولد عبدالعزيز را در برنامه ريزي براي سرنگوني حكومت «ولد الطايع» مصمم تر مي كرد، تصميم معاويه ولدالطايع در ايجاد مبارزه اي تمام عيار عليه گروه هاي سلفي «تبليغ و جهاد» بود كه «ولد عبدالعزيز» قلباً تمايلي به سركوب مستقيم آنها در آن برهه از زمان نداشت. عامل ديگري كه عزم وي در سرنگوني دولت ولدالطايع را راسخ تر مي نمود، ترس وي از اقدامات ولدالطايع در حذف افسران نظامي بود، چرا كه ولدالطايع به دليل وحشت از كودتاي احتمالي افسران نظامي بسياري از آنها را از كار بركنار و يا سركوب كرده بود.
جمهوری کنیا به عنوان مهمترین کشور شمال و شرق قاره آفریقا و به تعبیری دقیق تر به عنوان یکی از سه کشور اصلی قاره ی سیاه نقش غیر قابل انکاری را در حوزه سیاسی و اقتصادی منطقه بر عهده دارد ؛
استعمار پرتغال
جمهوری گینه بیسائو کشوری در آفریقا است که زمانی الگوی آفریقا برای توسعه بود این روزها در زمره فقیرترین کشورهای جهان قرار دارد. این کشور از شمال با سنگال و از جنوب و شرق با گینه همسایه است. در غرب این کشور اقیانوس اطلس قرار دارد.
زمانی گینه بیسائو به عنوان پادشاهی گابو بخشی از امپراتوری مالی بود. بخشهایی از این پادشاهی تا زمان استعمار پرتغالیها در قرن هجدهم باقی مانده بود. پرتغالیها در قرن 17 آغاز به تجارت برده در این کشور کردند. با وجود این که این کشور از نخستین مستعمرات پرتغال بود، بخشهای داخلی آن تا قرن 19 مورد اکتشاف قرار نگرفت. این کشور در زمان استعمار گینه پرتغال نام داشت و پس از استقلال در 24 سپتامبر 1973 نام پایتخت خود، بیسائو را به نام رسمی خود اضافه کرد تا از اشتباه گرفته شدن با جمهوری گینه جلوگیری کند.
سیاست در گینه بیسائو
رئیس جمهور در این کشور رئیس حکومت و نخست وزیر رئیس دولت است. رئیس جمهور برای دورهای پنج ساله با رای مردم انتخاب میشود. نخست وزیر را رئیس جمهور تعیین میکند. مجلس ملی این کشور 100 کرسی دارد. نمایندگان این مجلس با رای مردم برای دورهای چهار ساله انتخاب میشوند. قانون قضایی این کشور بر اساس قوانین فرانسه نگاشته شده است. سن قانونی در گینه بیسائو 18 سال است.
اقتصاد در گینه بیسائو
تولید ناخالص داخلی این کشور 901.2 میلیون دلار است و 480 هزار نفر نیروی کار آن را تشکیل میدهند که 82 درصد از آنان در بخش کشاورزی مشغول به کار هستند. نرخ تورم در سال 2002 میلادی در این کشور چهار درصد بود.
محصولات صادراتی گینه بیسائو شامل بادام هندی، میگو، بادامزمینی، خرما و الوار است که به کشورهای هند (76.1 درصد)، نیجریه (18.1 درصد) و ایتالیا (1.4 درصد) صادر میشود. محصولات وارداتی این کشور شامل مواد غذایی، ماشینآلات و تجهیزات حمل و نقل و محصولات پتروشیمی است که از کشورهای پرتغال (18.7 درصد)، سنگال (16.3 درصد)، ایتالیا (13 درصد) و پاکستان (4.5 درصد) وارد میشود.
مردم گینه بیسائو
جمعیت این کشور یک میلیون و 472 هزار و 780 نفر با میانگین سنی 19.1 سال است. امید به زندگی برای زنان در این کشور 49.04 سال و برای مردان 45.37 سال است. زبان رسمی این کشور پرتغالی است. 45 درصد از مردم آن مسلمان، پنج درصد مسیحی و بقیه پیرو ادیان بومی هستند.
ارتباطات در گینه بیسائو
در این کشور 10 هزار و 200 خط تلفن ثابت و 95 هزار خط تلفن همراه وجود دارد. گینه هیچ میزبان اینترنتی ندارد اما 37 هزار نفر در این کشور از اینترنت استفاده میکنند.
به نقل از آفران
كشور غنا مراسم جالب و كاملا متفاوتي با خيلي از كشورهاي جهان در رابطه با تدفين عزيزانشان دارند:
1- آن ها در مراسم خاكسپاري ساعت ها به پايكوبي مي پردازند چراكه معتقد هستند شخص متوفي زندگي جديد خود را در جهان ديگر آغاز كرده است.
2- بر اساس نوع و وضعيت شغلي متوفي تابوت او را مي سازند.
مثلا اگر راننده بوده تابوت شخص به شكل ماشين و يا ماهيگير بوده به شكل ماهي و اگر هم در هواپيمايي كار كرده به شكل هواپيما مي سازند.
این تابوت مخصوص فروشندگان تلفن همراه است
این تابوت مخصوص رانندگان است
این تابوت مخصوص کسانی است که در شرکت های هواپیمایی کار می کنند
و تا آخر تابوت هر کسی رو بر اساس شغلش درست می کنند ! !! !!! !!!! !!!!! !!!!!! !!!!!!
نوشتن در مورد قبائل ماساهی، كار سادهاي نيست. آنقدر در بين رفتار، كردار، سنت، زندگي، كار و ... مردم اين قبائل شگفتي ميبينيد، كه نميدانيد بايد از كدام يك داد سخن دهيد.
قبائل ماساهي، يكي از پرجمعيتترين و اصيلترين قبائل ماساهي به شمار ميآيند كه در كشورهاي تانزانيا و كنيا زندگي ميكنند. اين قبائل با شيوههاي سنتي و بدوي به زندگي ادامه ميدهند. اخيرا كشورهاي اروپايي و امريكايي براي حفظ اين قبائل به همان صورت سنتي و اصيل اقداماتي را انجام دادهاند تا زندگي مدرن شهري در آنها نفوذ پيدا نكرده و همچنان جذاب و ديدني باقي بمانند و به همين منظور سرمايهگذاريهاي زيادي هم كردهاند.
شايد بتوان بخشي از جذابيتهاي اين قبائل را به صورت زير خلاصه نمود.
آنها هنوز هم خون گاو را با شير مخلوط كرده و به عنوان نوشيدني استفاده ميكنند.
مردان اين قبائل هيچ كاري به جز محافظت از اطراف خانه را بر عهده ندارند و همواره با چوبدستي خود مشغول گردش و استراحت يا همان محافظت از خانه هستند.
زنان ماساهي مسئول امرار معاش و كسب درآمد اين قبائل هستند. ساختن خانه، ساختن صنايع دستي، تربيت كودكان، پخت و پز و ... بر عهدهي زنان ماساهي ميباشد.
مردان ماساهي هر چقدر كه تعداد گاو و گوسفندانشان بيشتر شود و از تمول بيشتري برخوردار باشند، به همان مقدار زنان بيشتري را به همسري انتخاب ميكنند. در واقع هر اجتماع ماساهي به يك مرد بزرگ تعلق داشته و هر خانه به يك زن او اختصاص پيدا ميكند. به عنوان مثال قبيلهاي كه ما از آن بازديد به عمل آورديم متعلق به مردي بود كه بيش از ده زن داشت.
خانههاي ماساهي از سه بخش درست شده است كه فقط با سوراخهايي بسيار كوچك از نور طبيعي روشن ميشوند. يك بخش از اين خانهها براي نگهداري گوساله استفاده ميشود و بخشي ديگر براي نگهداري فرزندان و ديگري هم براي زن و شوهر ماساهي.
مرد بزرگ قبائل ماساهي كه در هر خانه يك زن دارد، معمولا از شب تا صبح از اين خانه به آن خانه ميرود و اين گونه مساوات را در زندگي زناشويي بين آنها رعايت ميكند. او روزها را به استراحت و خواب ميگذراند و شبها هم به عدالتگستري و مساوات محوري مشغول است!
مردم ماساهي در عين حالي كه مردماني خشن و وحشي به نظر ميرسند، اما كاملا روحي آرام و خونسرد دارند. آنها به هيچ عنوان گوشت شكار نميخورند و عموما از دامهاي خود براي اين منظور استفاده مينمايند.
جوانان ماساهي به هيچ عنوان به شكار حيوانات وحشي مانند شير و پلنگ و ... نميپردازند، مگر آنكه آن حيوان به گلهي آنها حمله كرده باشد و آنها فقط به دنبال انجام يك عمل سنتي و براي دور نمودن سايهي شوم از سر قبيله آن شير را شكار نموده و ميكشند و بعد از آن دم شير را جدا نموده و به زانوي خود بسته و در ميدان قبيله به رقص و پايكوبي مشغول ميشود تا هم شجاعت و دليري خود را به رخ ديگران بكشد و هم خبر كشته شدن شير را به ديگران بدهد و اين گونه آرامش به قبيله باز گردد.
اجتماع ماساهي
خانهي ماساهي
كودكان ماساهي
زنان ماساهي
مراسم ماساهي
جهت ديدن عكس ها ي بيشتر به وبلاگ گل محمدي مراجعه بفرماييد