فرهنگ
Category : تونس
New Page 4

1) فرهنگ عمومی

با توجه به موقعیت استراتژیکی تونس در شمال آفریقا و در کنار دریای مدیترانه، این کشور در طول تاریخ ۳ هزار سالهٔ خویش در معرض رفت و آمد تمدن‌ها و فرهنگ‌های مختلف قرار گرفته که مهمترین آن عبارتند از قرطاجی‌ها (با پایه گذاری یک زن به نام علیسه)، رومی‌ها، مسلمان‌ها (عرب‌ها، خراسانی‌ها وترک‌ها) واروپایی‌ها (پرتغال، اسپانیا و فرانسه)؛ تونس در سال۱۸۸۱م میلادی تحت حمایت فرانسه قرار گرفت. که به گفتهٔ خود تونسی‌ها این تحت‌الحمایه بودن، بالاترین ضرر را به تونس و مرم عربی زده است؛ دکتر الهادي البكوش که سابفاً نخست وزیر تونس بوده در کتاب «إضاءات علي الاستعمار و المقاومه في تونس و في المغرب الكبير» که مرکزالنشرالجامعی تونس آن را در سال ۲۰۰۷ چاپ کرده می‌گوید: «در بارهٔ موفقیتهای فرانسه در زمینهٔ آموزش در تونس باید گفت که در ۷۰ سال استعمار فرانسوی، تعداد اشخاصی که توانستند به آموزش عالی دست پیدا کنند تنها ۳۲۰ نفر بودند، یعنی در هر سال، چهار دانشجو، حال آنکه تعداد دانشجویان پس از استقلال به ۳۲۰ هزار نفر رسیده است؛ استعمار فرانسه همیشه از افزایش و گسترش آموزش در تونس می‌ترسیده و از آن جلوگیری می‌کرده و این که عده‌ای خلاف این مطلب را می‌گویند، یک خرافه و اسطوره است(... ان السلط الاستعماريه كانت تخشي انتشار التعليم بتونس فمنعته، و غلطته ما استطاتعت؛ إن إنجازات فرانسه في المستعمرات خرافه واسطوره برددها البعض ...روزنامه الصريح، الأحد ۱۶ سپتامبر، ۲۰۰۷، ص ۱۲، عدد ۱۹۱۷).
زبان رسمی تونس، عربی استاندارد است، اما تونسی‌ها با گویش ویژه‌ای از عربی سخن می‌گویند که به گویش کاربردی در مالت نزدیک است. زبان فرانسوی نیز کاربرد دارد.

آموزش
دانش‌آموزان تونسی از آموزش رایگان برخوردارند و تحصیل در دورهٔ دبستان اجباری است. زبان عربی به عنوان زبان نخست و زبان فرانسوی به عنوان زبان دوم در مدارس آموزش داده می‌شود. از سال ۲۰۰۲ فراگیری زبان انگلیسی در کنار زبان فرانسه برای دانش‌آموزان سال پنجم دبستان و بالاتر الزامی است.
نخستین مرکز آموزش عالی کشور تونس، دانشگاه تونس می‌باشد که در سال ۱۹۶۰ میلادی بنیان نهاده شد. از دیگر دانشگاه‌های مهم تونس می‌توان به دانشگاه الوسط (به عربی: جامعة الوسط) در شهر منستیر و دانشگاه جنوب (به عربی: جامعة الجنوب) در شهر صفاقس اشاره کرد.

نرخ باسوادي
 
74.3%. به طور کل (افراد 15 سال به بالا) در سال 2007، که از این میان 83.4% مرد و 65.3% زن می باشند.

ارتباطات

تعداد فرودگاه هاي مهم: 14 فرودگاه
در این کشور یک میلیون و 268 هزار خط تلفن ثابت و هفت میلیون و 339 هزار خط تلفن همراه وجود دارد.
تونس یک میلیون و 163 هزار میزبان اینترنتی و یک میلیون و 295 هزار کاربر دارد.


2) ادیان و مذاهب

دین رسمی تونس، اسلام و مذهب تسنن است. در این کشور99% مسلمان، كمتر از يك در صد مسيحي و کمتر از یک درصد یهودی می باشند.


3
) رسانه های گروهی

ايستگاه هاي راديويي و تلوزيوني
ايستگاه هاي راديويي؛ اي ام 7، اف ام 20،موج كوتاه 2
ايستگاه هاي تلويزيوني؛ 26 ايستگاه

خبرگزاری تونس در که سال ۱۹۶۱ در شهر تونس افتتاح شده‌است، دارای نمایندگی‌هایی در داخل و خارج کشور می‌باشد. رادیو دولتی تونس در شهرهای تونس، صفاقس، منستیر و قفصه دارای ایستگاه است و برنامه‌هایی به زبان‌های عربی، فرانسه و ایتالیایی پخش می‌کند. تلویزیون تونس نیز در سال ۱۹۹۶ بنیان نهاده شده و دارای دو شبکه به زبان عربی است. برخی از روزنامه‌های مهم تونس عبارتند از: الصحافه، الصباح، الحریه، الشروق، انباء تونس به زبان‌های انگلیسی و فرانسه و الانوار به زبان فرانسه.
تا پیش از انقلاب مردمی تونس که روز ۱۴ ژانویه 2011 به سرنگونی دیکتاتوری زین‌العابدین بن علی انجامید، بساط ممیزی و سانسور در این کشور رواج داشت. هر کتابی باید پیش از چاپ از "وزارت کشور" مجوز انتشار دریافت می‌کرد. چاپ و نشر هر متن بدون مجوز مجازات زندان به دنبال داشت.
پس از پیروزی انقلاب یکی از اولین فرمان‌های دولت موقت در مورد آزادی چاپ و نشر صادر شد. دولت موقت تونس اعلام کرد که چاپ و نشر مجله و کتاب به مجوز دولتی نیاز ندارد. بیانیه تصریح کرده بود: "نویسندگان مختار هستند که برای حفظ حقوق خود، اثر خود را در اداره مخصوص به این امر در وزارت فرهنگ به ثبت برسانند."


4
) گردشگری

ویرانه های باستانی رومی، پلاژهای ساحلی، جزیره جربا، شهر باستانی قیروان، استحکامات شهر موناستیر، موزه باردو و پارک بلوه دره در تونس، محل شهر باستانی کارتاژ، پارک های ملی از جمله اماکن دیدنی تونس است.

شهر های مهم تونس

شهر تونس و ساختار و روند تکامل آن
شهر تونس پایتخت و بزرگترین شهر کشور تونس است که در گوشه شمال شرقی مملکت میان دریاچه کم عمق تونس و فلات نمک قرار گرفته و به وسیله کانال باریکی به دریای مدیترانه متصل می‌باشد. از لحاظ صنعتی و حمل و نقل و بازرگانی دارای اهمیتی خاص است زیرا تجارت کشور در این شهر صورت می‌گیرد.
محل تجارت سنگ آهن، فسفات، زیتون، میوه، خرما، مرغ و خروس، قالی و فرآورده‌های کارخانه‌های شیمیایی، کنسروسازی، کارخانه آب شیرین کن، کارخانه‌های آرد و فلزکاری است. راه‌آهن این شهر با سایر بنادر شمال آفریقا مرتبط و متصل و دارای فرودگاه بین‌المللی در العیونیا در شمال شرقی شهر تونس می‌باشد.
شهر تونس در سال 814ق-م تأسیس گردید و یک کولونی فینقی (ویرانه‌های باستانی درست در کرانه دریاچه وجود دارد) در اوایل 508ق- م متحد کارتاژ بود. و چون در 146ق-م کارتاژ از رومیان شکست خورد، تونس نیز گرفتار مصائب آن گردید و تا سال 698در چنگ رومیان بود تا اینکه در این احوال اعراب بر تونس تاختند و شهر تونس را به زیر فرمان خود درآوردند. رفته رفته شهر رو به رونق نهاد تا به اوج ترقی و شکوه خود رسید زیرا سلسله حفسید Hafsid (بربر) از قرن 13 تا 16 در این شهر مستقر بودند. بناهای باشکوه متعدد دینی برافراشتند. شهر تونس بارها مورد هجوم و حمله قرار گرفت، ترکها، اسپانیائی‌ها، الجزایری‌ها برآن دست یافتند. اما در قرن 17و 18 آسیب فراوان دید زیرا مورد حمله دزدان دریائی قرار می‌گرفت. در 1881 فرانسویان شهر تونس را اشغال کردند و این اشغال تا استقلال کشور تونس یعنی سال 1956ادامه یافت. شهر تونس از قرن سیزدهم به پایتختی انتخاب شد و در 1957نیز رسماً پایتخت کشور تونس گشت. فرانسویان در هنگام اشغال تونس بناهای جدیدی در این سامان ساختند.
بخش قدیمی شهر سقف‌های سفید و گنبدها و منارهای بزرگ، بازاری مشهور، خانه‌های کوچک، خیابانها و کوچه‌های تنگ و باریک دارد. در بخش غربی شهر موزه العیونی حاوی اشیاء عتیقه رومی، تمدن پونیک وجود دارد. در بازار پیچ و واپیچ قدیمی تجارت میوه، پشم، کفش و صنایع دستی صورت می‌گیرد.
هسته‌ی اولیه شکل گیری شهر تونس مسجد زیتونیه به عنوان اولین مسجد و مسجد جامع شهر می‌باشد. بازار اصلی شهر به نام بازار سراجین طول زیادی داشته و به صورت خطی حرکت نموده تا به مسجد زیتونیه می‌رسد، مسجد را در بر گرفته و آن را دور می‌زند و سپس به حرکت خطی خود ادامه می‌دهد از این بازار انشعاباتی به صورت بازارهای خطی نیز منشعب می‌گردد. بنابرین بازار، مسجد ودارالبیگ که محل حکومتی شهر محسوب می‌گردد شکل گرفته و هسته‌ی اولیه‌ی شهر تشکیل می‌گردد.
در مرحله‌ی دوم مساجد خطبه در شهر تونس در کنار دو محور عمود برهم که محور شرقی – غربی از کنار مسجد زیتونیه عبور می‌کند شکل می‌گیرند. شهر گسترش یافته و حصاری در اطراف شهر تنیده می‌شود، در کنار این حصار نیز تعدادی مسجد خطبه شکل گرفته و دروازه‌های شهر نیز تعبیه می‌گردند. در این دوران مسجد اعظم به عنوان یکی از مساجد مهم شهر در کنار مسجد جامع عمل می‌کند. گورستان شهر در نقطه‌ای دور در کنار حصار شهر شکل می‌گیرد و بدین ترتیب شهر تونس با این عناصر گسترده‌تر می‌گردد.
در مرحله‌ی سوم، به علت افزایش جمعیت بار دیگر شهر توسعه یافته و گورستان‌های آن به بیرون از حصار اولیه شهر منتقل می‌گردند. در این دوران حصار دوم شهر با عبورر از تعدادی از این گورستان‌ها و یکی از مصلی‌های شهر شکل می‌گیرد و دروازه‌ها و برج‌هایی در نقاطی در طول آن تعبیه می‌گردند. این حصار در شرق شهر تونس رها شده و دو طرف آن به هم متصل نمی‌گردد. چرا که در شرق این شهر دو خندق قرار گرفته‌اند در نتیجه آخرین دروازه‌های شهر در کنار این خنادق شکل گرفته‌اند و حصار شهر در دو طرف با رسیدن به این خنادق پایان می‌یابد.
در حال حاضر، در نقشه‌ی فعلی شهر تونس، قسمت توسعه یافته‌ی آن تا بعد از مرحله‌ی سوم را مرکز قدیمی شهر می‌گویند. قسمت جدید شهر با بافتی متفاوت از مرکز قدیمی شهر در دوران چهارم توسعه شکل می‌گیرد و این دو ر داشته و با فرمی بسیار متفاوت از مرکز تاریخی شهر شکل یافته‌اند. در روند توسعه‌ی شهر تونس به گونه‌ای ناگهانی فرم شهر تغییر می‌یابد. بدین صورت که فرم نامنظم شهر به یک شبکه‌ی شطرنجی برنامه ریزی شده تبدیل می‌گردد.
توسعه‌ی شهر تونس از مرکز تاریخی این شهر به سمت تمامی جهات صورت گرفته ولی توسعه‌ی آن در سمت جنوب محدود شده به گونه‌ای که توسعه‌ی شهر تونس در جهت جنوب غربی به علت رسیدن شهر به دریاچه محدود شده است. همین اتفاق در شرق شهر تونس نیز به واسطه‌ی وجود دریاچه‌ی تونس رخ داده است. لذا توسعه‌ی اصلی شهر تونس به سمت شمال و به ویژه شمال شرق صورت گرفته است. (لازم به ذکر است که این توسعه در شمال شرق بیشتر از شمال غرب بوده است).

بَنزَرت (بِزِرتَه)

شهری در سواحل شمالی تونس [و مرکز ولایتی به همین نام] که در محل شهر باستانی هیپودیاریتوس بنا شده است. اثری از این نام کهن هنوز هم در اسم جدید شهر باقی است. شهر به ترتیب در دست فینیقیان و قرطاجنیان و رومیان و بیزنطیان (بیزانسیان) بود تا آن‌ که در سال 41 به دست معاویة بن هُدَیج فتح شد، و دوباره همراه قراطاجنه (کارتاژ) به دست حسان بن نعمان افتاد. به روایت ابن حوقل، این شهر در قرن چهارم مرکز ایالت سَطفُوره (در شمال تونس) بوده است. هر چند که در آن روزگار عملاً متروک و رو به ویرانی بود، اما بنزرت از این پریشانی سر بر کشید. در قرن پنجم، بکری از حصار سنگی گرد شهر و مسجد بزرگ و بازارها و حمام‌ها و باغستان‌های آن نام می‌برد و می‌افزاید که در آن جا ماهی از همه جا ارزانتر است.
دریاچه‌ی (بُحَیره) آن برای ماهیگیری بسیار مناسب است، زیرا انواع مختلف ماهی پیوسته به آنجا رو می‌آورند. به فاصله‌ی اندکی از لنگرگاه که مَرسی القُبَّه خوانده می‌شود، کمی دورتر از شهر، قِلاع بنزرت واقع است که به عنوان رباط مورد استفاده قرار می‌گیرد؛ یعنی هم عزلتگاه پارسایان است و هم پناهگاه اهالی از بیم هجوم مسیحیان. پس از آنکه بادیه‌نشینان هِلال هجوم آوردند و مُعزّبن بادیس، سلطان زیری شهر قیروان را رها کرد، بنزرت عملاً استقلال یافت؛ اما چندی بعد، ناچار شد به اعرابی که دشت‌های اطراف شهر را در تصرف داشتند خراج بپردازد تا از گزند تاراج آنان در امان بماند. الورد الَّخمی که از سرکردگان عرب بود از تفرقه‌ی اهالی استفاده کرد و به بنزرت وارد و حاکم آنجا شد.سپس تأسیسات مفیدی در مقرّ خود فراهم ساخت و شهر را رونق بخشید. پس از او پسرش به تخت نشست. اخلاف او تا زمان استیلای موحدون (554) در بنزرت حکومت کردند.
هفتمین فرد این سلسله، یعنی امیر عیسی، به فرمانبرداری از عبدالمؤمن گردن نهاد. در آغاز قرن هفتم، بنزرت به تصرف بنوغانیه که شاخه‌ای از مرابطون بودند در آمد و از آن پس دچار انحطاط گردید. در آغاز قرن دهم، لئوی آفریقایی به این امر شهادت داده است. با وجود این، برخی از مسلمانان مهاجر اسپانیا به آنجا می‌آمدند و «کوی اندلسیها» را در بیرون شهر ایجاد کردند. فعالیت‌ بنزرت نیز مانند سایر مناطق بربرنشین شمال افریقا، عمدتاً راهزنی دریایی بود و پس از آنکه از زیر سلطه‌ی حفصیان تونس بیرون آمد، عاقبت در 940 تسلیم خیرالدین بارباردس امیر عثمانی الجزایر شد. اما سال بعد، شارل پنجم آن را متصرف شد و شهر تا 980 در دست اسپانیاییها بود. بنزرت دوباره به تصرف عثمانی‌ها درآمد و دزدان دریایی آنجا بیش از پیش ایجاد وحشت می‌کردند.
راهزنی‌های ایشان موجب واکنش دولت‌های مسیحی گردید که از آن جمله حملات دریایی «شهسوار مهمان‌نواز» (اسبتاریه) و گلوله‌باران شهر توسط ونیزیها، خصوصاً گلوله‌باران 1199 بود که تقریباً به ویرانی کامل شهر انجامید. سپس به دنبال سرکوب راهزنان دریایی و شن‌گرفتگی بندر، شهر نابود گردید. در 1881 بنزرت که دیگر چیزی جز دهکده‌ای متروک نبود به دست فرانسویان افتاد. از آن پس این شهر مرکز کارهای عظیم گردید و به صورت بندر بزرگی درآمد که می‌توانست بزرگ‌ترین کشتی‌ها را پذیراگردد و از تجهیزات نظامی و برج‌های تدافعی پیشرفته برخوردار شود.
در دهه‌ی 1890 آبراهی به طول 1500 متر، عرض 261 متر و عمق 10 متر از «بحیره‌ی» بنزرت تا دریای مدیترانه کشیده شد. در پی آن، نقشه‌ی شهر جدید بنزرت که در خروجی این آبراه ساخته شده بود، تغییر یافت. شهر قدیمی که دیوار کهن آن همچنان در کنار شهر جدید باقی است، بر دهانه‌ی آبراهی بود که دیوار کهن آن همچنان در کنار شهر جدید باقی است بر دهانه‌ی آبراهی بود که اینک پرشده است.
تأسیسات نظامی بنزرت که در مدت قیمومیت فرانسه برپاشده بود، در 1963 برچیده شد. این شهر اکنون مرکز صدور ماهی، فسفات، سنگ‌آهن و حبوبات است. تصفیه‌ی نفت که از 1946 شروع شده، رفته رفته اهمیتی بیش از کنسروسازی پیدا کرده و به صنعت اصلی بنزرت تبدیل شده است. بنزرت از طریق جاده و راه‌آهن با شهر تونس و طبرقه ارتباط دارد و دارای فرودگاه نیز هست. ولایت بنزرت که شامل نواحی مرطوب ساحلی شمال غرب تونس است، 3685 کیلومتر مربع مساحت دارد.

سفاقس SAFAGIS
از بنادر و شهرهای کشور تونس، مرکز صدور روغن زیتون، فسفات و اسفنج و منطقه مشهور به کشت زیتون است، آثار رومی در این ناحیه به دست آمده، در سال 1942 به دست متحدین افتاد و در سال 1943 انگلیسی‌ها بر آنها غلبه و آنجا را تصرف کردند.

ثابسوس
شهر باستانی در تونس، در حدود 160کیلومتری جنوب شرقی کارتاژ و آخرین قرارگاه سپاهیان پومپی سردار رومی بود، ژول سزار این شهر را محاصره و شهر را فتح کرد. و این فتح یکی از فتوحات درخشان سزار در آفریقا بود.

سوس یا سوسه SUSAH
بندر و شهر سوس یا سوسه در شمال تونس بر کرانه دریای مدیترانه قرار گرفته است. در قرن 9ق- م فینیقی‌ها آن را بنا و بعدها واندالها شهر را ویران کردند. (434 میلادی) اما یوستی نیانوس اول، شهر را تجدید بنا نمود. در حدود 1147 روژه‌ی دوم سیسیل شهر را تصرف کرد اما بعدالمؤمن ابن علی موحدی شهر را از چنگ آنها در سال 1159 بیرون آورد.

قفصه

شهر قفصه نام قدیمی آن کبسه بود، در جنوب مرکزی تونس در ناحیه حاصلخیز قرار گرفته. در روزگار رومیان اعتبار فراوان داشت. فسفات، خرما، زیتون از صادراتش می باشد، آثاری از ادوات سنگی از عصر حجر درین منطقه کشف گردیده است.

قیروان Kairouan
شهر قیروان در تونس قرار دارد. این شهر را عقبة ابن نافع در سال 670 میلادی بنا کرد. مقر فرمانروایان اسلامی در غرب آفریقا تا سال 800 بود، پایتخت فاطمی های اول در 909 بود. دانشگاه قیروان مشهور است و بنای آن به قرن نهم می رسد. شهر قیروان به ساختن سجاده معروف است. پایه و اساس شکل تمام مسجدهای جامع را که در آفریقای شمالی ساخته شده می توان در مسجد بزرگ قیروان در تونس دید. به احتمال زیاد مسجد مزبور در زمان هشام خلیفه اموی (743-724) به وسعت کنونی خود رسید. یا حداقل بنای قسمت زیرین مناره مسجد باید مربوط به زمان خلافت هشام دانست. از این پس مسجد مزبور دوباره به طور کل دوباره سازی شد. آخرین باری که آنرا تعمیر کردند در 836 میلادی بود. در این مسجد فرش اندازها نظیر مسجد الاقصی عمود بر دیوار قبله قرار گرفته است و به وسیله یک راهروی عرضی از آن جدا می گردد. به احتمال گنبد قدیمی این مسجد قبل از گنبدی که با مواد و مصالح در سال 862 بر روی محراب آن ساخته از چوب بود. گنبدی که در قیروان بر بالای دهانه، مقابل محراب قرار دارد، نظیرگنبدی که چهار سال بعد در بالای آخرین دهانه در مجاورت صحن همین راهرو برپا گردید دارای رگه ها و فتیله های عمیق می باشد.
نخست در قیروان و بعد در قرطبه بر فراز راهروهای مرکزی مساجد جمعه گنبدهای رگه دار ساخته شد.

باجه (واگای قدیم؛ املای جدید آن: بجه)
شهر مهم افریقیه در کشور امروزی تونس، واقع در صد کیلومتری غرب شهر تونس. جمعیت آن در 1996 قریب 29000 تن بوده است. این شهر که به دامنه‌های سرسبز دره‌ی مجرده مشرف است، مهمترین شهر این ناحیه به شمار می‌رود که از عهد باستان وجود داشته؛ و به دلیل قرار داشتن بر سرراه تونس به الجزایر، در طول دوره‌ی اسلامی به اهمیت سوق‌الجیشی آن پیوسته توجه شده است.
باجه مرکز ایالتی است که از لحاظ غلات از ایالت‌های دیگر غنتیر است و آن را «انبار غله (هری) افریقیه» می‌خوانند. در قرون گذشته نیز آن را «باجه‌القمح» (باجه‌ی غله) می‌نامیدند تا از سایر شهرهای افریقا و اسپانیا که به همین نام شهرت داشتد متمایز شود. بکری، جغرافیدان مشهور، از این شهر شرح دقیق و مفصلی ارائه می‌دهد که، صرف نظر از برخی تغییرات که بعدا در نام جاها پدید آمده، هنوز هم معتبر است. وی می‌گوید «باجه تا قیروان سه روز راه فاصله دارد. شهر بزرگی است که اطراف آن را جوی‌های فراوان احاطه کرده و روی تپه‌ی مرتفع شبکلاه مانندی به نام «عین‌الشمس» (چشمه‌ی خورشید) بنا شده است.»
این چشمه هنوز هم شهر را مشروب می‌کند و به همان نام خوانده می‌شود. دیگر از بناهای مهمی که وی از آنها یاد می‌کند عبارت‌اند از: باروی شهر، که بعدا دیوارهای دیگری که محلات جدیدی را در بر می‌گرفت بر گرد آن کشیده شد؛ قلعه‌ی نظامی که هنوز به نام «قصبه» باقی است و «بنایی قدیمی است که با قطعات بزرگ سنگ ساخته شده» (این قلعه را، که طبق سنگنبشته‌ای لاتینی متعلق به روم شرقی است، کنت پاولوس در زمان یوستی نیانوس بنا کرده است. این بنا در زمان حفصیان و ترک‌ها و حسینیان چندین بار مرمت شده است)؛ مسجد جامع که «بسیار محکم ساخته شده و باروهای شهر در سمت قبله‌ی آن قرار گرفته است». این شهر دارای «پنج حمام و تعداد زیادی کاروانسرا (فندق) و سه بازار روباز (رحاب) برای فروش خواربار» بوده است. بکری (همان جایها) می‌افزاید که اطراف شهر «پوشیده از باغ‌های زیبا» که «از جویبارهای متعدد مشروب می‌شده است».
در زمان محاصره‌ی قرطاجنه به دست حسان‌بن‌نعمان (ح 76)، بخشی از افراد پادگان روم شرقی به باجه پناهنده شدند و در آنجا موضع گرفتند. پس از آنکه باجه به تصرف این فرمانده اموی در آمد، به مرکز سوق‌الجیشی مهمی برای «جند» عرب تبدیل شد.
یعقوبی که افریقیه را در قرن سوم دیده است می‌گوید که «مردم باجه از نسل سربازان عباسی و نیز از عناصر بومی غیرعرب هستند».
در زمان تسلط اغلبیان، این شهر مرکز عمده‌ی تونس شد. صاحب منصبان نیرومند وابسته به خانواده‌ی وزیران، و افراد خاندان بنی حمید، و خویشاوندان و متحدان امرا، یکی پس از دیگری حکومت آنجا را در دست گرفتند و کوشیدند تا آن را مانند اقطاعی غنی و سودآور برای خود نگاه دارند. قاضیان برگزیده از میان مشهورترین فقیهان پایتخت برای چنین منصب برجسته‌ای نامزد می‌شدند.

باردو BARDO
شهر کوچکی در تونس در حدود سه کیلومتری شمال غربی پایتخت. این شهرک صنعتی، مانند نام آن که از 1298/1881 پدیدار شده، جدید و نوبنیاد است. جایی که امروزه باردو خوانده می‌شود، پیش از این زمان، یکی از حومه‌های شهر تونس و محل کاخ «بای» تونس بوده است.
انعقاد قرارداد تحت الحمایگی تونس در این محل موجب شهرت نام آن و احداث شهری در آن شده است. در مارس 1881، برخی از قبایل تونس دست‌اندازی‌هایی به آن سوی مرزهای الجزایر کردند و این جریان، با آنکه امری چندان غیرعادی و غریب نبود، بهانه‌ی مناسبی به دست حکومت فرانسه داد تا به مطامعی که در مقابل ایتالیا نسبت به تونس داشت جامه‌ی عمل پوشاند. سپاه 30000 نفری فرانسه، که به درخواست ژول فری نخست وزیر وقت فرانسه، برای سرکوب آن قبایل اعزام شده بود، در آوریل 1881 بندر بنزرت تونس را گرفت، و سپاهی دیگر نیز که از الجزایر گسیل شده بود، شهر تونس را اشغال کرد ژنرال برئا، فرمانده‌ی اشغالگران فرانسوی، که در تصرف تونس با مقاومت چندانی مواجه نشده بود، در 12 مه 1881 بای محمدالصدوق را وا داشت تا در کاخ مشهور به قصرالسعید (بعدها «قصر باردو») معاهده‌ای را با او امضاء کند به «معاهده‌ باردو» شهرت یافت، و گرچه تصریحی به تحت‌الحمایگی تونس نداشت، عملا این سرزمین را تحت‌الحمایه‌ی فرانسه می‌کرد. به موجب این معاهده، اداره‌ی امور خارجی و مالی و دفاعی تونس از آن پس به حکومت فرانسه واگذار شد و یک ژنرال فرانسوی، در مقام مباشر یا وزیر مختار حکومت فرانسه و ناظر بر حسن اجرای امور، در تونس مستقر شد.
در 8 ژوئن 1883، معاهده‌ی دیگری را بر تونس تحمیل کرد و آن را تحت‌الحمایه‌ی خود ساخت. شهر امروزی باردو، که پیش از عقد معاهد‌ی باردو به همان قصرالسعید معروف بود، در 1961 16000 تن؛ و در 10 فروردین 1306/30 مارس 1948، 65669 تن جمعیت داشت «قصرالسعید»، که در قرن دوازدهم/ هجدهم اقامتگاه «بای»های تونس و در قرن سیزدهم/ نوزدهم. اقامتگاه تابستانی ایشان بود، از 1306/ 1888 به نمایشگاهی دائمی بدل شد که حاوی بقایای باارزشی از آثار باستانی تونس از جمله کاشیهای ابتدایی بازمانده از عهد استیلای رومیهاست. ظاهرا بنای امروزه‌ی این قصر متعلق به قرن دوازدهم/ هجدهم است.

مهدیه، عربی المهدیه

شهر بندری تونس، در شمال این کشور، در آفریقای شمالی، فنیقی ها و آنگاه رومیان در این شهر سازمان هایی داشتند. شهر جدید را عبید الله المهدی در 300 هـ. ق برافراشت و بناهای دژ مانند برآن ساخت و در 308 هـ. ق در آن ساکن گشت. دیری نگذشت که این شهر مرکز دزدان دریایی تونسی گشت و حدود نهصد سال بدین روال باقی بود. در 1088 مسیحیان و در 1148 نورمان ها بر آن دست یافتند. در فتوحات عبدالمؤمن ابن علی به دست مسلمین افتاد. در روزگار حفصیون از شهرهای مهم کشور آن ها بود. در 1539 شارلکن پس از تصرف تونس، پادگانی اسپانیایی در مهدیه ایجاد نمود. چندی بعد برج و باروی این شهر به وسیله شارلکن ویران و با دستیابی مسلمین بر آن ، ویرانی ها ترمیم گشت.