تاریخ
Category : آفریقای جنوبی

گذشته‌های دور 
آفریقای جنوبی دارای تعدادی از قدیمی‌ترین آثار باستانی موجود در قاره آفریقا است. سنگواره‌‌های بسیاری در غارهای استرک‌فونتاین(Strekfontein)، کرومدرای(Kromdraai)و ماکاپانسگات(Makapansgat) وجود دارند که نشان می‌دهند که آسترالوپتسين(Australopithecine) از سه میلیون سال پیش در آنجا حضور داشته‌اند. همچنین نمونه‌های گوناگونی از انسان‌های اولیه که شامل انسان ماهر، انسان راست‌قامت و انسان امروزی یعنی انسان خردمند می‌شود در آن جا یافت شده است.

ورود اروپایی‌ها 
تاریخ نوشتاری آفریقای جنوبی با شرح دریانوردان اروپایی که از راه‌های بازرگانی هند شرقی می‌گذشتند آغاز می‌شود. نخستین دریانورد اروپایی که موفق شد از این آبراه گذر کند، کاوشگر پرتقالی «بارتلومیو دیاس» در سال ۱۴۸۸ میلادی بود. او هنگام بازگشت به لیسبون مکانی را که کشف کرده بود «دماغه طوفان‌ها» (Cabo das Tormentas ) نامید، اما هنری دریانورد، که پشتیبان مالی دیاس بود، نام آن را به «دماغه امید نیک» (Cabo da Boa Esperança ) که اشاره‌ای به راهی برای رسیدن به سرزمین هند بود، تغییر داد.

فعالیت هلندی‌ها
رخ دادن تعدادی سانحه دریایی که در ساحل آفریقای جنوبی رخ داد، علاوه بر نوشته‌های دریانوردان ابتدایی، شرح‌های نجات یافتگان سوانح دریایی اولین شرح‌های کتبی تاریخ این کشور هستند. دو سده پس از سال ۱۴۸۸ میلادی به بعد تعدادی از گروه‌های ماهیگیری که شامل دریانوردان پرتغالی می‌شدند، در ساحل ساکن شدند ولی شرح کتبی از آنها باقی نمانده‌است. در سال ۱۶۵۳، جان ون ریسبک به نمایندگی کمپانی هند شرقی هلند محلی برای تهیه خواربار در دماغه امید نیک (آرزوی خوب) تأسیس کرد. در سده‌های ۱۷ و ۱۸ میلادی این جمعیت هلندی به آرامی بیشتر شد و سرانجام ساکنین هلندی مردم شوسا واقع در منطقه رودخانه ماهی را دیدند و پس از آن جنگهایی به نام جنگهای مرزی کیپ به دلیل تصاحب زمین و دام شکل گرفت.
برای رفع کمبود نیروی کار کیپ از اندونزی، ماداگاسکار و هند بردگانی آورده شدند. علاوه بر این، رهبران دردسر سازی که اغلب از اشراف بودند از مستعمرات هلند به آفریقای جنوبی تبعید شدند. این گروه از بردگان سرانجام جمعیتی را تشکیل دادند که اکنون به عنوان «مالایی‌های کیپ» شناخته می‌شوند. آنها از سوی استعمارگران اروپایی اغلب دارای مقام اجتماعی بهتری محسوب شده‌اند و همچنین صاحب زمین نیز شدند و با توسعه آپارتاید، زمین‌های خود را از دست دادند.
بسیاری از نوادگان این برده‌ها که اغلب با ساکنین هلندی ازدواج کردند بعدها با بازماندگان خوی‌خوی به عنوان رنگین‌پوستان کیپ در یک رده قرار گرفتند. با ادغام بیشتر در بین جمعیت رنگین پوستان کیپ و مردم شوسا و دیگر مردم آفریقای جنوبی حال آنها حدود ۵۰ درصد از کیپ غربی را دربرگرفته‌اند.

ورود بریتانیا
امپراتوری بریتانیا، دماغه امید نیک را برای مرتبط نمودن راه بر روی هند و استرالیا در سال ۱۷۹۷ فتح نمود. کمپانی هند شرقی هلند ورشکسته شد و بریتانیای کبیر مستعمره کیپ را در سال ۱۸۰۵ به خود اضافه کرد. بریتانیا جنگ‌های مرزی علیه شوسا را ادامه داد و مرز شرقی را از طریق استحکام بخشیدن قلعه‌هایی که در طول رودخانه ماهی ساخته بود و همچنين از طریق حمایت از اسکان بریتانیایی‌ها بیشتر به سمت شرق کشانید. به دلیل فشار جوامعی که خواستار لغو برده‌داری بودند، مجلس عوام بریتانیا تجارت جهانی برده خود را در سال ۱۸۰۶ و سپس برده داری را در تمامی مستعمره‌های خود در سال ۱۸۳۳ لغو کرد.

جنگ های بوئر
کشف الماس در سال ۱۸۶۷ و طلا در سال ۱۸۸۶ مشوق جدی رشد اقتصادی و مهاجرت گسترده و منجر به تضعیف وضعیت بومیان آفریقایی شد. بوئرها با موفقیت در مقابل دست‌درازیهای بریتانیا در طول جنگ اول بوئر (۱۸۸۰ تا ۱۸۸۱) مقاومت کردند و از تاکتیک‌هایی استفاده کردند که مناسب با شرایط محلی بود. مثلاً بوئرها لباسهای خاکی رنگی می‌پوشیدند که همرنگ با زمین بود و در حالی‌که سربازان بریتانیایی یونیفرم‌های رنگ قرمز روشن می‌پوشیدند که آنها را هدف‌های آسانی برای تیراندازان ماهر بوئری می‌ساخت. بریتانیایی‌ها با تعداد نفرات بیشتر و بدون لباسهای قرمز دوباره به جنگ برگشتند و در جنگ دوم بوئر (۱۸۹۹ تا ۱۹۰۲) شرکت کردند. تلاش بوئرها برای اتحاد با آلمانی‌های آفریقای جنوب غربی بهانه‌ای دیگر دست بریتانیایی‌ها داد تا کنترل جمهوری بوئر را نهایتا به دست گیرند.
در جنگ دوم بوئر، بوئرها به شدت مقاومت کردند ولی عاقبت بریتانیا توانست نیروهای آنها را شکست دهد و از تعداد نفرات بیشتر خود و کمک‌های خارجی و اردوگاههای کار اجباری و همچنین تاکتیک جنجال برانگیز زمین سوخته به خوبی استفاده کند. «قرارداد ورنیگینگ» حاکمیت مطلق بریتانیا بر جماهیر آفریقای جنوبی را تصریح کرد و دولت بریتانیای کبیر موافقت کرد تا بدهی سه میلیون پوندی دولتهای آفریقایی را به که به دلیل جنگ تحمیل شده بود را بپردازد. یکی از مفاد اصلی این قرار داد که جنگ را به اتمام می‌رساند این بود که سیاهان بجز در مستعمره کیپ، حق رای ندارند.
بعد از چهار سال مذاکره اتحادیه آفریقای جنوبی از مستعمره کیپ و استان کوازولوناتال و همچنین جمهوری‌های منطقه آرنج فری و ترانسوال در ۳۱ ماه می سال ۱۹۱۰ميلادي، دقیقا ۸ سال پس از پایان جنگ دوم بوئر، تشکیل شد. این اتحادیه نوعی حکومت سلطنتی بود. در سال ۱۹۳۴ حزب آفریقای جنوبی و حزب ملی آفریقای جنوبی برای تشکیل حزب متحد آفریقای جنوبی و به دنبال آشتی بین آفریقایی‌ها و سفید پوستان انگلیسی‌زبان ادغام شدند. ولی اتحادیه به دلیل ورود به جنگ جهانی دوم به عنوان متحد بریتانیا از هم پاشید. حرکتی که حزب ملی به شدت مخالف آن بود.

تبعیض نژادی در سالهای پس از جنگ جهانی دوم
در سال ۱۹۴۸ حزب ملی آفریقای جنوبی از طریق رای‌گیری به قدرت رسید و آغاز به انجام یک رشته قوانین مبنی بر جداسازی نژادی که به نام «آپارتاید» شناخته می‌شود، کرد. این تبعیض در مورد ثروت به دست آمده از صنعتی سازی سریع دهه‌های ۵۰، ۶۰ و ۷۰ میلادی نیز به کار رفت. در حالی که اقلیت سفیدپوستان از بالاترین استاندارد زندگی قاره آفریقا، که برابر سطح زندگی در کشورهای غربی جهان اول بود، برخوردار گشته بودند، اکثریت سیاه‌پوستان از لحاظ هرگونه استانداردی همچون درآمد، تحصیل و حتی ورود به ادارات دولتی مورد تبعیض قرار داشتند.
دولت برآمده از آپارتاید، میان یک سیاه‌پوست، هندی و یا رنگین پوست آفریقای جنوبی به مانند مردم کشورهایی همچون غنا و تانزانیا فرقی قائل نبود و با تمامی آنها به عنوان شهروند درجه آخر رفتار می‌کرد.

آزادی ماندلا و انتخابات آزاد
آپارتاید نژادی روز به روز در جهان باعث جنجال بیشتر می‌شد و به تحریم‌های خارجی رهبران ازادي خواه، برخي کشورهای جهان و شورش و سرکوبهای داخلی انجامید. از سرکوب شدید توسط دولت متشکل از سفیدپوستان و مقاومت، اعتصاب، راهپیمایی، اعتراض و خرابکاری توسط احزاب ضد آپارتاید به‌ویژه کنگره ملی آفریقا (ANC) دیرزمانی ادامه یافت. در سال ۱۹۹۰ دولت حزب ملی نخستین گام برای مذاکره کناره‌گیری از قدرت را با لغو ممنوعیت کنگره ملی آفریقا و دیگر نهادهای سیاسی چپ‌گرا برداشت و نلسون ماندلا را بعد از ۲۷ سال زندان آزاد کرد. قوانین آپارتاید به تدریج از کتاب‌های قانون حذف شدند و اولین انتخابات چند نژادی در سال ۱۹۹۴ برگزار شد. حزب ANC با اکثریت آراء پیروز انتخابات شد و از آن زمان تاکنون (سال2012) قدرت را در دست داشته‌است.
میلیون‌ها نفر از مردم آفریقای جنوبی که اکثرا سیاهپوست هستند، همچنان در فقر و حاشیه شهرها زندگی می‌کنند. بسیاری این امر را میراث رژیم آپارتاید می‌دانند و همچنین بسیاری این فقر را ناشی از ناکامی دولت اخیر در مقابله با موضوعات اجتماعی می‌دانند. البته دیگر عوامل را از جمله ضعف در قوانین مالی و پولی دولت، برای تضمین تقسیم ثروت و رشد اقتصادی را نیز مقصر می‌دانند. به هر حال سیاست مسکن
ANC در شرایط زندگی بسیاری از طریق تغییر جهت هزینه‌های مالی و پیشرفت سیستم جمع آوری مالیات بهبود حاصل کرده‌است.