انتخابات ریاست جمهوری مصر و چشم‌انداز روابط تهران - قاهره

تاریخ ۰۵ خرداد ۱۳۹۳ - ۱۷:۴۵ | عنوان: مصر


موضوع ایران در آستانه انتخابات ریاست جمهوری مصر بار دیگر به مباحث تبلیغاتی راه یافته است و نکته قابل توجه این است که نه تنها موانع در مسیر بهبود روابط تهران-قاهره کاسته نشده بلکه با تقویت جایگاه ارتش این مسیر دشوارتر شده است.
به گزارش خبرگزاری فارس،‌ مصر طی روزهای آینده شاهد برگزاری انتخابات ریاست جمهوری خواهد بود که در آن دو نامزد یعنی حمدین صباحی و عبدالفتاح السیسی به رقابت خواهند پرداخت.

مصر در حالی به استقبال این انتخابات می‌رود که بحران سیاسی در این کشور از سال 2011 تاکنون حل نشده است و گروه‌های سیاسی از رسیدن به توافقی برای توقف خشونت‌ها عاجز بوده‌اند از یکسو زمانی که اخوان به قدرت رسید این نیروهای مخالف اخوان بودند که با اعتراضات بی امان اجازه ندادند تا آب خوش از گلوی محمد مرسی و دیگر رهبران اخوان برای مدیریت کشور پائین برود و زمانی که در 30 ژوئن سال گذشته مخالفان با رهبری ارتش و حمایت طرف‌های خارجی دولت اخوانی را سرنگون کردند، اخوانی‌ها با اعتراضات گسترده خود مانع از دستیابی نظامیان حاکم به ثبات سیاسی برای اجرای اهداف وعده داده‌شان شدند.در مقابل حاکمیت جدید مصر هم با صدور احکام سنگین برای اعدام بیش از 600 رهبر اخوان المسلمین و صدور احکامی چون حبس ابد و زندان‌های بلند مدت تلاش کرده تا آرامش را با زور و سرکوب به این کشور مهم در جهان اسلام بازگردانند.

نکته قابل توجه درباره انتخابات مصر این است که علاوه بر مسائل داخلی که در بالا اشاره شد بحث درباره مسائل منطقه‌ای و خارجی نیز دارای اهمیت است و نامزدهای انتخاباتی این مسائل و نگاهشان به خارج را بخشی از اولویت‌های برنامه انتخاباتی خود قرار داده‌اند که دلیل این مسئله هم به جامعه شناسی سیاسی در مصر بازمی‌گردد.

مردم مصر برای خود جایگاه بلندی در سپهر سیاسی منطقه قائل هستند و خود را پیش قراول بسیاری از تحولات در جهان عرب می‌دانند از این رو برایشان اهمیت فراوانی دارد که دولت قاهره چه رویکردی نسبت به مسائل منطقه دارد.

یکی از مسائل مهم در سیاست خارجی مصر و منطقه رابطه این کشور با ایران است، تهران و قاهره دو قطب قدرت در شرق و غرب خاورمیانه هستند که طی نیم قرن گذشته دارای روابطی پرفراز و نشیب بودند.

مصر در زمان جمال عبدالناصر مخالف سیاست‌های شاه ایران در همسویی با غرب در منطقه بود و روابط دو کشور متاثر از نظام بین الملل دو قطبی آن برهه زمانی بود و قاهره برای مقابله با تهران و متحد آن زمانش در منطقه عربستان سعودی تلاش زیادی می‌کرد و با کمک محور عربی مصر،سوریه و عراق در این راستا گام برمی‌داشت.

پس از سقوط جمال عبدالناصر و پس از آن با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، در مصر هم تحولی شگرف روی داد و با به قدرت رسیدن انقلابیون در ایران نیروهای غرب گرا در مصر به راس قدرت رسیدند؛ ایران با نفی سیاست خارجی گذشته خود وارد مسیری جدید شد و مصر هم مسیر گذشته خود را تغییر داد، ایران به رهبر غرب ستیزی در منطقه بدل شد و مصر به دوست غرب و در راس آن رژیم صهیونیستی به عنوان بازوی اعمال هژمونی در خاورمیانه تبدیل شد تا بار دیگر دو کشور قدرتمند و تاریخی منطقه رودروی هم قرار گیرند.

این روند با فراز ونشیب طی چند دهه ادامه داشت و ایران با هدایت محوری ضد اسرائیلی و ضد آمریکایی تلاش کرد تا نظم مورد نظر کاخ سفید در منطقه را برهم بزند و با سازماندهی نیروهای مخالف اسرائیل تحت عنوان محور مقاومت وارد عمل شود ولی مصردر این زمان به عنوان متحد واشنگتن،‌تل‌آویو و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس پا به عرصه بازی گذاشته بود که این روند تا انقلاب در مصر در 11 فوریه 2011 ادامه داشت.

وقوع انقلاب در مصر باعث شد در یک کش و قوس سیاسی میان ارتش و اخوان سرانجام از صندوق‌های رای محمد مرسی به عنوان رئیس جمهور مصر انتخاب شود ولی مرسی اخوانی که برخلاف انتظارها در سیاست خارجی مصر در رابطه با ایران دست به کار جدی نزد و در مقابل همان مسیر گذشته یعنی رابطه محکم با عربستان برپایه وابستگی به دلارهای نفتی ریاض را ادامه داد.

مرسی رابطه با عربستان و شیخ نشین‌های حاشیه خلیج فارس را به رابطه با تهران ترجیح داد و در اولین سفر خارجی‌اش عازم ریاض شد در روزی که روزنامه‌های عربستانی عکسی از حسن البنا رهبر اخوان درحال بوسیدن دست ملک عبدالعزیز پادشاه پیشین عربستان منتشر کردند.

حتی برگزاری اجلاس سران کشورهای عدم تعهد هم نتوانست تهران و قاهره را به یکدیگر نزدیک کند و چراغ‌های سبز جمهوری اسلامی ایران به مرسی هم نه تنها نتیجه‌ای نداشت بلکه این امر را برای سران اخوانی در قاهره مشتبه کرد که ایران نیازمند مصر است.

بحران سوریه هم شکاف میان ایران و رهبران اخوانی در مصر را افزایش داد و مواضع تند مرسی در حمایت از مخالفان بشار اسد و جریانات تکفیری باعث شد تا همه آرزوها برای ایجاد محور استراتژیک جدید در خاورمیانه نقش برآب شود.

اشتباهات داخلی و خارجی مرسی سرانجام باعث شد تا ارتش در این کشور که از همان ابتدا اعتقادی به صندوق رای و دموکراسی نداشت اخوان را با کمک عربستان و در سکوت آمریکا با کودتایی که لباس اعتراضات مردمی را به تن داشت، به زیر بکشند.

در چنین شرایطی حکومت جدید در مصر با پای گذاشتن بر دولت اخوانی تشکیل شد و روابط خارجی مصر دچار تغییراتی شد که می‌توان آنرا ادامه سیاست خارجی انور سادات و حسنی مبارک دانست که در آن استراتژی‌های قاهره تغییر نکرد.

محمد رضا عشوری کارشناس مسائل مصر هم درباره سیاست خارجی حکومت موقت مصر در قبال جمهوری اسلامی ایران می‌گوید: روابط خارجی دولت موقت با حاکمیت دوران حسنی مبارک ماهیتی متشابه دارند که آن تاثیر نیروهای نظامی و امنیتی در این روابط است.در این شرایط دستگاه نظامی و امنیتی تصمیم ساز بوده‌اند و سیاست خارجی را به دستگاه دیپلماسی مصر دیکته کرده‌اند.

عشوری می‌افزاید: همین نگاه امنیتی بوده که باعث شده هیچگاه روابط تهران-قاهره بهبود نیابد و حالا با توجه به نقشی که آمریکا، اسرائیل و عربستان در حاکمیت مصر دارند دیگر به فکر مقامات مصری خطور نمی‌کند که رابطه با ایران را تقویت کنند. در زمان مرسی هم ارتش بیش از هر جناح و جریانی مانع رابطه ایران با دولت اخوانی با ایران بودند و به طور مداوم نسبت به هرگونه نزدیک شدن به تهران هشدار می دادند و حالا فرمانده آن زمان نیروهای مسلح مصر نامزد ریاست جمهوری شده است و سیستم قضایی مورد حمایت نظامیان در دوره دولت موقت تلاش برای نزدیکی به ایران را یکی از جرائم مرسی عنوان کرده است.

حالا در آستانه انتخابات بحث درباره ایران بار دیگر به مباحث تبلیغات انتخاباتی در مصر راه یافته است، هر دو نامزد در رابطه با ایران مسیر گذشته را ادامه دادند، با توجه به نگاه السیسی و صباحی که امنیت خلیج فارس را از منظر امنیت ملی مصر می‌نگرند و حتی نامزد مورد حمایت ارتش از آمادگی مصر برای حضور نظامی در خلیج فارس سخن گفته است که قطعاً این برخلاف امنیت ملی جمهوری اسلامی به عنوان قطب قدرت خلیج فارس است.

از سوی دیگر هرچند در دولت مرسی می‌شد رگه‌هایی از علاقه برای سرگیری روابط را دید ولی با توجه به نفوذ بالای عربستان در حکومت جدید کمتر می‌توان به این مسئله امیدوار بود.

جعفرقنادباشی کارشناس مسائل آفریقا هم در این باره می‌گوید: السیسی در نگاه راهبردی نمی‌تواند دوست ایران باشد چرا که مهره‌ای آمریکایی است و زیرنظر مستشاران آمریکا و مورد حمایت عربستان بوده است و در نگاه وی ایران وجهه مصالحه با کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس قرار گرفته است به طوری که این ژنرال عنوان کرده تنها در صورتی که ایران در امور داخلی کشورهای خلیج فارس دخالت نکند حاضر به بهبود رابطه با تهران است که پیام این اظهارات و موضع گیری‌ها این است که وی از طریق ایران به دنبال کسب حمایت بیشتر از کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس است نه به دنبال رابطه‌ای واقعی با ایران.

این کارشناس درباره حمدین صباحی هم می‌گوید: هرچند مواضع صباحی درباره ایران غالباً مثبت بوده و حتی در عرصه سوریه مواضعی نزدیک به تهران داشته ولی به نظر می‌رسد که مواضع وی متاثر از شرایط سیاسی است به این معنا که احتمال چرخش وی در شرایط سیاسی متغیر بالاست.

عشوری هم درباره مواضع حمدین صباحی در قبال ایران می‌گوید: هرچند درباره صباحی امیدهایی برای بهبود رابطه وجود دارد که دلیل آن نگاه ضد اسرائیلی وی است ولی کار وی هم اگر پیروز شود دشوار خواهد بود چرا که او هم مانند السیسی بدهکار عربستانی‌هاست و باید در رابطه با ایران هم پاسخ گوی ریاض باشد هم ارتش که حرف اول و آخر را در سیاست خارجی مصر می‌زند و اصلاً آیا رابطه با ایران را از اولویت‌های خود قرار می دهد، همچنین این مسئله را هم در نظر داشته باشیم که بحث رابطه ایران با حماس به دلیل اختلاف تاریخی میان ناصری ها با اخوان می‌تواند در صورت پیروزی صباحی مشکل ساز شود هرچند مواضع وی درباره حق هسته ای ایران برای در اختیار داشتن انرژی صلح آمیز هسته‌ای یا نگاه وی به رژیم صهیونیستی و کمپ دیوید قابل اشاره است.

در پایان می‌توان گفت نقطه نظرات هر دو نامزد انتخابات در مصر در بسیاری از مسائل منطقه‌ای به یکدیگر نزدیک است چرا که هر دو نفر خود را وارثان مصر جمال عبدالناصر،انور سادات و حسنی مبارک می دانند، برای هر دو نامزد انتخابات به دلیل نقش و جایگاهی که ایران در منطقه به ویژه در زیر منطقه خلیج فارس دارد چندان خوشایند نیست به ویژه آنکه حالا عربستان و امارات دست بالا را در ساختار قدرت مصر دارند.

تاریخ چراغ راهی برای اینده است. قدرتهای خارجی طی همین یک دهه گذشته ثابت کرده اند که تا چه میزان پای متحدان خود در منطقه ایستاده اند و جمهوری اسلامی ایران نیز به کرات ثابت کرده است که حمایتش از کشورها و جریانها تابعی از منافع مادی و ظاهری نیست و دوستان و متحدان خود را براساس میزان دلبستگی شان به جریان مخالفت با منافع استعماری غرب ، میزان استقلال در رای و رفتار انتخاب می کند و تحت حمایت قرار می دهد. بی شک دلارهای ریاض و امارات عربی بدون چشمداشت نیست و نخواهد بود و چه بسا در اینده سیلی از خواسته های ریز و درشت مشروع و غیر مشروع به سمت قاهره سرازیر خواهد شد. خواسته هایی که حاکمیت ملی مصر را زیر سوال خواهد برد.



نوشته‌ای از موسسه مطالعاتی و تحقیقاتی آفران - آفریقا و ایران
http://www.afran.ir

نشانی این صفحه :
http://www.afran.ir/modules/news/article.php?storyid=94187