دکتر تیجانی: علاقه ام به رهبر انقلاب هرلجظه بیشتر میشود

تاریخ ۰۷ آبان ۱۳۸۸ - ۲۲:۵۹ | عنوان: تونس


این محقق برجسته مسلمان که پیش از این مالکی مذهب بوده و ازاهل سنت بشمار میرفت با تحقیق خستگی ناپذیر حول ادیان ومذاهب جهان شیعه را حق برشمرد وباگرایش به این مذهب به رهبر معظم انقلاب علاقه وافری نشان میدهد او دربیان این علاقه میگوید: علاقه من به رهبر انقلاب ازسرمودت به اهل بیت (ع) بوده و این سید بزرگوار با شجاعتی که درمقابل استکبار دارد درقلب مسلمانان جهان قرار دارد.

نویسنده مشهور کتاب "آن گاه هدایت شدم" رفتار وشجاعت رهبر معظم انقلاب را در برخورد با وقایع جهانی ستود.
به گزارش البرز دکتر محمد تیجانی السماوی محقق برجسته اهل تونس که با تحقیق درحوزه ادیان ومذاهب شیعه را بعنوان مذهب پیرو حق معرفی و این مذهب را برای خود برگزیده است دربیان خود از علاقه به رهبر انقلاب وی را فردی شجاع ،مدیر و فرا نگر معرفی میکند.
تیجانی میگوید: علاقه من به رهبر امت اسلامی، حضرت آیت الله سید علی خامنه ای، علاقه ای است که با مودت اهل بیت(علیهم السلام) جمع می شود.
وی افزود: این سید بزرگوار با شجاعتی که در مقابل استکبار دارد در قلب مسلمانان جهان قرار دارد.
دکتر تیجانی که با رسا گفتگو میکرد ، در ادامه با بیان این که رهبر معظم انقلاب همواره از مستضعفین جهان حمایت و دفاع می کنند، بیان داشت: همه کلمات، رهنمودها و خطبه های ایشان سرشار از وحدت و همدلی مسلمانان است.
وی در ادامه اظهار داشت: رهبری ایران در مناسبات مختلف مسلمانان را به وحدت و مسامحه در رفتار توصیه می کنند.
این محقق و مبلغ شیعه با اشاره به این که نشر کتاب های رهبر معظم انقلاب دفاع از اهل بیت عصمت و طهارت محسوب می شود، تصریح کرد: ایشان آثار بلیغ و شیوایی برای مسلمانان، شیعه و سنی به جای گذاشته اند.
وی در پایان گفت: خداوند طول عمر همراه با صحت و عافیت به ایشان عنایت کند تا بتوانند به مسیر مبارک خود ادامه دهند.
تیجانی را ببیشتر بشناسیم
دكتر سيد محمد تيجاني سماوي از اهالي شهر قفصه( يكي از شهر‌هاي تونس) است.
وي مطابق دين خاندان و همشهري‌هاي خود، پيرو مذهب مالكي، از اهل تسنن بود.
پس از گذراندن دوره تحصيلات، در صف دانشمندان درآمد، و درباره مذهب حق از مذاهب اسلام، پژوهشي پي‌گير، هوشمندانه و خستگي ناپذير كرد؛
و در اين راه مسافرت‌ها كرد، و در نجف اشرف به محضر آيت الله العظمي خوئي(ره) و شهيد آيت الله سيد محد باقر صدر(ره) رسيد،
و پس از بررسي‌هاي فراوان، عميقا به تشيع گرويد و رسما شيعه شد،
و شرح گرايش خود را در كتاب ارزشمندي كه تأليف كرده، به نام «ثم اهتديت» تبيين كرد، و كتاب‌هاي ديگري نيز تأليف كرده است، از جمله كتابي به نام مع‌الصادقين كه در اين كتاب با طرح چندين بحث و استدلال، حقانيت مذهب تشيع را ثابت كرده است.
مناسب است به ذكر چند نمونه از مناظرات او و راز‌هاي شيعه شدنش بپردازيم :

درسی که ازشهید صدر آموختم

دكتر تيجاني زماني كه به نجف اشرف رفت، توسط دوستش به محضر آيت‌الله العظمي سيد محمد باقر صدررسيد.
در محضر ايشان به پژوهش و مناظره پرداخت، نخست چنين پرسيد :
علماي سعودي مي‌گويند:
دست بر قبر كشيدن و توسل به صالحين و تبرك جستن از آنان، شرك به خدا است، نظر شما چيست؟
آيت‌الله صدر: هرگاه دست كشيدن بر قبر و توسل جستن به اين نيت باشد كه آن‌ها (بدون اذن خدا) نفع و ضرر مي‌رسانند، چنين كاري شرك است،
ولي مسلمانان يكتاپرست مي‌دانند كه: تنها خدا نفع و ضرر مي‌رساند، و اولياي خدا، وسيله و واسطه هستند،
بنابراين با ا ين نيت كه آن‌ها واسطه هستند، هرگز شرك نيست.
همه مسلمانان از سني و شيعه، از عصر رسول خدا(صلي الله عليه و آله) تاكنون در اين امر اتفاق نظر دارند،
به استثناي وهابيت و «علماي سعودي» كه در همين قرن جديد پيدا شده‌اند.
و بر خلاف اجماع مسلمانان، رفتار مي‌كنندو خون مسلمانان را مباح مي‌دانند، و بين آن‌ها فتنه انگيزي مي‌كنند، و دست بر قبر كشيدن و توسل را شرك مي‌دانند.
آقاي سيد شرف الدين (صاحب كتاب ارزشمند المراجعات)، در عصر حكومت «ملك عبدالعزيز» براي زيارت خانه خدا به مكه رفت. در عيد قربان در كنار ساير علما به كاخ پادشاه سعودي دعوت شد، تا طبق معمول در عيد قربان به او تبريك بگويند.
او به كاخ رفت، هنگامي كه نوبت به او رسيد، دست شاه را گرفت و هديه‌اي به او داد، و آن هديه يك قرآن بود كه داراي جلدي پوستين بود.
شاه عربستان آن هديه را گرفت و بوسيد و به عنوان تعظيم و احترام، بر پيشاني خود گذاشت.
سيد شرف الدين (از فرصت استفاده كرد) ناگهان گفت: اي پادشاه! چرا اين جلد را مي‌بوسي و به آن تعظيم مي‌كني، با اينكه اين جلد چيزي جز پوست بز نيست؟
شاه گفت: غرض من از بوسيدن جلد، قرآني است كه در داخل آن قرار دارد، نه خود جلد
آقاي شرف الدين، بي‌درنگ فرمود:احسنت اي پادشاه! ما شيعيان نيز وقتي كه پنجره يا در اتاق پيامبر(صلي الله عليه و آله) را مي‌بوسيم، مي‌دانيم كه آهن هيچ كاري نمي‌تواند بكند،
ولي غرض ما آن كسي است كه ماوراي اين آهن‌ها و چوب‌ها قرار دارد. ما مي‌خواهيم رسول خدا(صلي الله عليه و آله) را تعظيم و احترام كنيم،
همان‌گونه كه شما با بوسه زدن بر پوست بز مي‌خواستي قرآن را تعظيم كني كه در درون آن پوست قرار دارد.
حاضران تكبير گفتند، و او را تصديق كردند،در اين هنگام ملك عبدالعزيز ناچار شد تا به حاجيان اجازه دهد كه از آثار رسول خدا(صلي الله عليه و آله) تبرك بجويند
ولي وليعهد او كه بعد از او آمد، از قانون گذشته‌شان برگشت.
بنابراين شركي در كار نيست، ‌وهابيان با مطرح كردن اين موضوع، بر اساس سياست خود مي‌خواهند كشتار شيعيان را مباح عنوان كنند، و حكومتشان بر مسلمانان باقي بماند،
و تاريخ بزرگ‌ترين گواه است كه وهابيان تا كنون چه بر سر امت محمد(صلي الله عليه و آله) آورده‌اند.



نوشته‌ای از موسسه مطالعاتی و تحقیقاتی آفران - آفریقا و ایران
http://www.afran.ir

نشانی این صفحه :
http://www.afran.ir/modules/news/article.php?storyid=8855