مصر، عربستان و ايران

تاریخ ۲۵ تیر ۱۳۹۱ - ۰۷:۵۷ | عنوان: مصر


اعتماد: سفر مرسي رييس‌جمهور مصر به عربستان باعث تحليل‌هاي زيادي در رسانه‌ها شد.
قبل از سفر مرسي، روزنامه الشرق الاوسط كه وابسته به عربستان سعودي است و به زبان عربي در لندن چاپ مي‌شود با اشاره با اين سفر، عكسي از ديدار حسن البناء بنيانگذار اخوان المسلمين و ملك عبدالعزيز، پادشاه وقت عربستان چاپ كرد كه در آن، حسن البناء در حال بوسيدن دست ملك عبدالعزيز است. در زير عكس توضيح داده بود كه روابط اخوان و عربستان سعودي تاريخي و عميق است. اين عكس باعث ناراحتي اخوان شد، زيرا به قدر كافي گويا بود و به طور تلويحي اشاره داشت كه از كدام منظر روابط اخوان و عربستان تاريخي و عميق است!؟ در نتيجه آنان قبل از سفر آقاي مرسي، مسير سفر را آن‌گونه كه خواستند، ترسيم كردند و در اين كار هم موفق شدند. عربستان در اين اثنا با پوشش دادن اخبار سفر مرسي به عربستان از انعكاس خبري تحولات شيعيان در قطيف و دستگيري آقاي شيخ نمر جلوگيري كرد و خبر اين اعتراضات در ميان جنجال خبري سفر مرسي ناپديد شد. همچنين در اين سفر عربستان به مرسي فهماند كه گرچه روابط اخوان و عربستان آن گونه كه ذكر شد تاريخي و عميق است، اما ايشان مقام دوم را بعد از نظاميان در دل عربستان دارند. از اين رو مرسي هم به راحتي قانون لغو مجدد پارلمان توسط دادگاه قانون اساسي را پذيرفت. در اين سفر تمام كانال‌هاي ماهواره‌يي عربي‌زبان همسو با عربستان سعودي تلاش كردند تا اين نكته را به بينندگان القا كنند كه مرسي به جاي ايران به عربستان سعودي رفت تا بيننده تحليل خود را از مسائل موجود در جهان عرب بر اين واقعيت استوار كند! به نظر مي‌رسد عربستان برنده سفر اخير مرسي به اين كشور بود. البته شكي نيست كه اين باخت تاريخي باعث به هوش آمدن اخوان‌المسلمين مي‌شود و در نهايت اخوان را از عربستان دور خواهد كرد.مرسي در اين سفر دستاورد كمي داشت. وي مطمئن شد فعلا عربستان فشار اقتصادي بر مصر نخواهد آورد. مرسي همچنين از عمق سياست عربستان آگاه شد و اكنون راحت‌تر مي‌تواند منويات عربستان را حدس بزند

عربستان اكنون با بزرگ‌ترين چالش داخلي روبه‌رو است. اين چالش قيام شيعيان نيست، زيرا ايشان قادرند كه اين‌گونه قيام‌ها را بلافاصله با برچسب «عوامل بيگانه يا ايران» سركوب كنند. چالش اصلي كه بايد مد نظر قرار گيرد، تضاد ماهيتي موجود در ميان جامعه عربستان است.

اكنون چند دهه است كه اشراف عربستان كه تعداد ايشان قابل توجه است و از قدرت، ثروت و مكانت ويژه برخوردار هستند، نمي‌توانند نظام كهنه موجود در عربستان را تحمل كنند. فرزندان ايشان در غرب طعم شيريني تحصيل و آزادي را چشيده‌اند و اكنون انتظار دارند تا در جامعه خودشان از چنين آزادي‌هايي و لو محدود برخوردار باشند.

زنان ايشان مي‌خواهند ماشين‌سواري، اسب‌سواري، دوچرخه‌سواري كنند، در ميادين ورزشي اظهار وجود كنند، چون تحصيلات عاليه دارند به دنبال كار و شغل مناسب هستند و اين چيزي است كه وهابيت نمي‌تواند آن را برتابد و لذا اين تضاد روز به روز عريان‌تر مي‌شود.

گسترش اين تضاد باعث كاهش سلطه اقتدارگرايان سعودي شده و آنها را از درگير شدن با شعيان و دخالت در ديگر كشورها دور خواهد كرد. البته عكس اين هم ممكن است و هر گونه حركت اشتباه شيعيان مي‌تواند طرفين درگير در آن چالش را موقتا كنار هم جمع كند تا به كمك يكديگر به قلع و قمع شيعيان بپردازند!

ما در ايران مرتب به اين نكته پرداخته‌ايم كه وهابيت دشمن اصلي شيعيان است. چشم خود را بر اين واقعيت بسته‌ايم كه وهابيت اكنون با بزرگ‌ترين چالش داخلي روبه‌رو است كه آنان نه شيعه هستند و نه غيرعرب. آنان فرزندان عربستان سعودي و اتفاقا از اشراف اين كشور هستند كه از درون به مبارزه با نظام كهنه برخاسته‌اند.

به نظر مي‌رسد اين چالش از تضاد بر سر جانشيني تاج و تخت در اين كشور به مراتب قوي‌تر است و در صورت گسترش مي‌تواند آينده را به گونه ديگري رقم بزند.

اين چالش از درگيري مسلحانه القاعده هم براي محافظه‌كاران عربستان خطرناك‌تر است. حتي تحرك احتمالي سه استان زيدي‌نشين كه عربستان در اوج قدرت آنها را به خاك كشورش ضميمه كرده، در مراحل آخر بحران به حساب مي‌آيد. حاكمان عربستان به خوبي واقفند كه در صورت گسترش جنبش يادشده، همگرايي رسانه‌هاي غربي با اين آزاديخواهان، بحران را به‌شدت عميق خواهد كرد.



نوشته‌ای از موسسه مطالعاتی و تحقیقاتی آفران - آفریقا و ایران
http://www.afran.ir

نشانی این صفحه :
http://www.afran.ir/modules/news/article.php?storyid=78849