نیویورک تایمز : طوفان در سنگر دوستان آمریکا

تاریخ ۲۰ بهمن ۱۳۹۰ - ۰۸:۱۶ | عنوان: مصر


مصر و پاکستان که هر دو سابقه دوستی ها و همکاری های استراتژیک با واشنگتن را دارند بی ثباتی غریبی را تجربه می کنند.یک سال پس از روزی که انقلاب در مصر به بیش از سی سال حکومت حسنی مبارک پایان داد، حاکمان نظامی در مصر نهادهای مدنی را توقیف کرده و با ایجاد اختلال در تدوین قانون اساسی تلاش می کنند چند صباحی بیشتر در راس قدرت در سرزمین فراعنه بمانند. همزمان در پاکستان که از بیش از نیم قرن پیش تاکنون حکومت نظامیون را تجربه می کند، بحرانی نظامی- سیاسی در راه است.

ایالات متحده به خوبی ادامه این بازی دردناک در هر دو کشور را قابل پیش بینی می داند. پاکستان و مصر دو کشور با اکثریت مسلمان در منطقه ای بسیار متشنج هستند و هر دو هم سابقه همکاری های امنیتی، سیاسی و نظامی گسترده با آمریکا را در پرونده خود دارند. امریکا همواره به شکل سنتی کمک های خود به دولت پاکستان زمانی که حاکمانی مردمی داشته را قطع کرده است . در مصر هم جورج بوش رئیس جمهوری سابق و باراک اوباما سکاندار فعلی کاخ سفید در برابر فشارهای کنگره برای قطع کمک ها به قاهره هم در زمان مبارک و هم امروز مقاومت کرده و می کنند. با این اوصاف جای اندک تعجبی ندارد که مصری ها و پاکستانی ها بیش از سایر ملیت ها از امریکا بیزار هستند. آنها واشنگتن را در مقام داوری می بینند که با بی انصافی چشم های خود را بر نقض حقوق بشر بسته و ترجیح می دهد منافع منطقه ای خود را تامین کند. واشنگتن نشین ها قاهره را ابزاری برای تامین امنیت رژیم صهیونیستی می بینند و پاکستان را هم وسیله ای برای مهار القاعده.ادامه….

سوال اینجاست که آیا امریکا یک سال پس از انقلاب مصر و از دست دادن رفیق شفیق ش حسنی مبارک خود را کنار کشیده و به اجازه می دهد که مدل حکومت نظامی پاکستان در مصر هم عینا تکرار شده و رویای دولتی مردمی در کنار نیل جوانمرگ شود؟ پاکستان و مصر هر دو سرویس های اطلاعاتی و امنیتی بسیار پیشرفته ای دارند که نه تنها مهار آنها آسان نیست بلکه ریشه کنی آنها نیز غیرممکن به نظر می رسد.

تجربه شیطنت های پاکستان در شکل دهی جریان های شبه نظامی در کشورهای همسایه و هم مرز تا کنون برای آمریکایی ها دردسرهای بسیاری فراهم کرده است. نیروهای امنیتی و اطلاعاتی مصر هم به دخالت در عملیات های تروریستی و ترویج خشونت های فرقه ای معروف هستند. البته از منظر امریکایی ها ارتش در مصر نیرویی است که به حفظ امنیت رژیم صهیونیستی کمک شایانی می کند.

خطری که آینده مصر را تهدید می کند روی کارآمدن دولتی نظامی با سرویس های امنیتی مخوف است که هر روز بیش از دیروز بر دامنه نفوذ خود می افزاید. در پاکستان شاید دخالت های نظامیون در سیاست ادامه دارد اما حداقل کلام این است که قانون اساسی وجود دارد که دست شهروندان و سیاسیون را بالای سر دست نظامیون قرار می دهد. اما زنگ های خطر در مقام قیاس وقتی به صدا درمی آید که بدانیم ارتش مصر به نسبت همتای پاکستانی خود از نفوذ بیشتری برخوردار است: نقش سیاسی و جدایی از شهروندان بر اساس قانون. قریب به یک سال پیش بود که همگان برای این ارتش به دلیل ایستادن در کنار مردم و کمک به بیرون راندن حسنی مبارک کف زدند اما در یک سال گذشته این ارتش عملکرد قابل دفاعی از خود به جای نگذاشته است.

شورشی که منجر به کشته شدن حداقل ۷۰ نفر در زمین فوتبال شد نشان دهنده لزوم اصلاحات در نقش ارتش و عملکرد این نهاد امنیتی است. اوضاع اقتصادی در این کشور بسیار نابسامان است، اعتراض های مردمی و صلح آمیز به دادگاه های نظامی منتهی می شود و میزان خشونت علیه اقلیت های مذهبی بخصوص مسیحیان نیز هر روز افزایش بیشتری می یابد. وزرایی که از شورای نظامی حکم خدمت خود را گرفته اند تمام تلاش خود را برای محدود کردن فعالیت نهادهای اجتماعی به کار گرفته اند. کنگره ایالات متحده برای ادامه روند کمک های مالی به مصر از باراک اوباما تضمین می خواهد. تضمیمی که شورای نظامی مصر رابطه صلح آمیز قاهره با تل آویو را که میراث زمان مبارک است خدشه دار نمی کند، کرسی قدرت را قبضه دایم نخواهد کرد و به زوی زمام امور را به سیاسیون واگذار می کند و آزادی های فردی شهروندان را محدود نخواهد کرد. ارتش مصر از مطالبه های بالا حداقل دو مورد را رعایت نکرده است. دولت باراک اوباما همزمان نباید از خود ضعف نشان دهد و البته نباید امنیت ملی را هم با این ادعا که معاهده صلح میان قاهره و تل آویو در خطر است زیر سوال ببرد. این ادعا که ارتش تنها عاملی است که می تواند مانع از به قدرت رسیدن اسلام گرایان در مصر شود کذب محض است. حقایقی وجود دارد که نخستین آنها این است : هیچ کس در مصر خواهان جنگ با رژیم صهیونیستی نیست و قطع کمک های مالی امریکا هم کمکی به بهبود اوضاع به نفع واشنگتن نخواهد کرد.

دوم آنکه ادامه حمایت از حاکمان نظامی در مصر که مانعی بر سر راه شکل گیری جامعه مدنی در این کشور هستند تنها و تنها یک سود دارد و آن هم تقویت موضع اسلام گرایان است. گروه های اسلامی در نخستین انتخابات آزاد پس از پایان دوران مبارک قریب به نود درصد از آرای پارلمان را به خود اختصاص دادند اما با فشار مضاعف و خاصی از سوی مردم و دولتمردان برای بهبود اوضاع اقتصادی روبه رو شده اند.

راهکار برون رفت از بحران در مصر درست مانند پاکستان است: انتقال آرام کرسی قدرت به دولتی مردمی و منتخب و کنار زده شدن ارتش از صحنه سیاسی اجتماعی. واشنگتن باید کمک های خود به مصر را موقتا و تا زمانی که پیش شرط های آمریکا تامین شود متوقف کند. برداشتن این گام آسان نیست اما می تواند مانع از سقوط مصر به گرداب خشونت، تروریسم و سیاست ورزی نابجا مانند پاکستان شود.



نوشته‌ای از موسسه مطالعاتی و تحقیقاتی آفران - آفریقا و ایران
http://www.afran.ir

نشانی این صفحه :
http://www.afran.ir/modules/news/article.php?storyid=73756