خبرگزاري فارس- طي چهارده قرني كه از تاريخ الجزاير ميگذرد، اسلام نقش و جايگاه خاصي در ميان الجزايريها داشته و مهمترين نقش را در بيرون راندن استعمارگران فرانسه ايفا كرده است. به گزارش فارس، اسلام طي 14 قرن در الجزاير بر تمامي شؤون ملت مسلمان الجزاير جريان دارد و حيات الجزايري متأثر از پرتوهاي دين مبين اسلام است. نقش اسلام در بيرون راندن استعمار فرانسه و جهاد ملت مسلمان الجزاير عليه حاكميت 120 ساله استعمار برجسته است.
* انگيزههاي مبارزات سياسي مردم الجزاير
مبارزات سياسي معاصر مردم الجزاير ناشي از دو انگيزه كاملا متفاوت است: - نخست اين كه مسلمانان كوشيدند، استعمارگران را از كشور الجزاير بيرون كنند و به سلطه آنان خاتمه دهند؛ - دوم آن كه پس از استقلال، در اثر بياعتنايي رژيمهاي روي كار آمده در اين كشور به اسلام انگيزه جديدي براي مبارزه سياسي حركت اسلامي الجزاير پديد آمد.
* تلاش فرانسه براي محو فرهنگ اسلامي
به بيان عميقتر الجزاير در سال ۱۸۸۱ م. به منظور توسعه ارضي و كسب بيشتر درآمد تجاري، به اشغال فرانسه درآمد. فرانسويها از همان آغاز براي فراهم آوردن زمينه اقامت طولاني در الجزاير به انهدام فرهنگ اسلامي بومي و به اطاعت درآوردن مردم با توسل به خشونت اقدام كردند.
* قيام "اميرعبد القادر"، ادامه مبارزات و استقلال الجزاير
مردم مسلمان الجزاير در واكنش به سلطه فرهنگي، سياسي و اقتصادي فرانسه، دست به قيامهاي متعددي زدند كه قيام "اميرعبد القادر" در سالهاي نخست اشغال الجزاير و قيام هشت ساله مردم الجزاير در سال ۱۹۵۴ م. از مهمترين آن به شمار ميرود. هدف اوليه جنبش ضد استعماري مردم الجزاير، كسب استقلال الجزاير از طريق مبارزه مسلحانه و جهاد عليه استعمار فرانسه و هدف بعدي حركت اسلامي براي بعد از استقلال، اجراي احكام اسلامي بود. اين مبارزات منجر به استقلال الجزاير شد. رهبري قيام و حركت اسلامي دوره قبل از استقلال الجزاير را عموما علماي مذهبي بر عهده داشتند. "امير عبد القادر" اولين رهبر حركت اسلامي الجزاير در مصاف با استعمارفرانسه به شمار ميرود. عبد القادر بارها فرانسويان را شكست داد ، آنها در پي اين شكستها حكومت غرب الجزاير را طي پيماني به عبدالقادر سپردند. ولي بعدها با كمك برخي از رؤساي قبايل، عبدالقادر را شكست دادند.
* تشكيل جمعيت علماي مسلمين
پس از امير عبد القادر، عالم مذهبي "شيخ عبدالحميد بن باديس" و بعد از او "شيخ البشير الابراهيمي" با تشكيل "جمعية العلماء المسلمين" (جمعيت علماي مسلمين) رهبري قيام ضد استعماري را برعهده داشتند، اين جمعيت با ائتلاف با "جبهه آزاديبخش ملي" به ايفاي نقش برجسته در جنگ هشت ساله عليه فرانسه پرداخت. شيخ عبدالحميد بن باديس و شيخ البشير الابراهيمي شاگرداني چون "محفوظ غناح" را تربيت كردند تا پايهگذار جنبش اسلامگراي اخوان المسلمون در الجزاير باشد و اين هسته فكري مذهبي به فعاليت در مراكز علمي و دانشگاهي الجزاير بپردازد.
* حركت اسلامي الجزاير پس از استقلال
پس از استقلال الجزاير، رهبران حركت اسلامي الجزاير در نيل به برقراري حكومت اسلامي، داراي دو روش متمايز از هم بودهاند: - گروهي از اين رهبران به اتخاذ شيوه جهاد عليه دولت مبادرت كردند. - در حالي كه برخي ديگر به انتخاب روش فشار مسالمت آميز به دولت به منظور انجام اصلاحات روي آوردند. جنبش اسلامي "النهضه" به رهبري "شيخ عبد الله جاب الله" از گروه اول و "شيخ محفوظ نحناح"، رهبر جنبش "حركت جامعه اسلامي" از دسته دوم به شمار ميروند.
* مهمترين جريانهاي اسلامگراي الجزاير
اگر بخواهيم، نقشه جريانهاي اسلامگراي الجزاير در اوايل دهه نود را ترسيم كنيم، بايد به جريانهاي زير اشاره كرد: 1. "جبهه نجات اسلامي الجزاير" به رهبري "عباس مدني" و "علي بلحاج" (رهبر جناح سلفي جبهه). 2. "جنبش اصلاح" به رهبري "عبدالله جاب الله" از اخوانيهاي الجزاير. 3. "تشكل اسلامي الجزاره" به رهبري "محمد السعيد" كه انديشههاي "مالك بن بني"، از انديشمندان اخوان المسلمون مصر و سوريه را شالوده فكري خود ميدانستند. 4. "جمعيه الارشاد والاصلاح" به رهبري غناح و دوست قديمي وي "محمد بوسليماني" كه توسط گروههاي مسلح سلفي در سال 1994 ترور شد. 5. "رابطه الدعوة الاسلامية" (سازمان دعوت اسلامي)، جنبش ارشادي و فرهنگي كه در مساجد الجزاير جايگاه داشت. در انتخابات پارلماني الجزاير در 1991 كه به نجات اسلامي پيروز شد، گروه غناح نيز شركت و جايگاه جدي در انتخابات داشت. لغو انتخابات و انحلال جبهه نجات اسلامي و آغاز يك جنگ داخلي در الجزاير محيط مناسبي براي رشد اخوانيها به رهبري غناح پديد آورد، روش مسالمت آميز غناح و سياست مماشات با سياست دولتهاي الجزاير نقش مؤثري در استمرار و تداوم فعاليت اين گروه داشت.
* حاكميت مليگراها و تلاش براي مقابله با حركتهاي اسلامي
اما با حاكميت مليگراها بر حيات سياسي الجزاير، دستيابي به هدف اخير غير ممكن گرديد. اين امر منجر به ايجاد هدف نويني در حركت اسلامي آن كشور شد، هدفي كه خواستار دگرگوني سريع در همه ابعاد جامعه و تأسيس حكومت اسلامي از طريق جهاد يا مبارزه انتخاباتي است. حركت اسلامي الجزاير داراي ثمرات فراواني بوده است. يكي از اين ثمرات، كسب استقلال الجزاير در سال ۱۹۶۲ م. است كه در پي مساعي جهادگران مسلمان در مصاف با استعمار فرانسه با اهداي يك ميليون شهيد به دست آمد. از ديگر ثمرات، ميتوان به فعال باقي ماندن حركت اسلامي در صحنه سياسي الجزاير اشاره كرد. اين مسئله ناشي از بيتوجهي به اجراي اسلام در الجزاير از سوي دولتهاي "احمد بن بلا" و "هواري بومدين" و "شاذلي بن جديد" و "محمد بو صياف" و سرانجام "عبد العزيز بوتفليقه" بود. تداوم امتناع به خواسته مسلمانان منجر به گردهمايي عظيمي از اسلامگرايان الجزايري شد.
* حركت اسلامي جديد الجزاير يا "جبهه نجات اسلامي"
جبهه نجات اسلامي در انگيزههاي شكل گيري شباهت بسياري به ساير گروههاي اسلامي گذشته الجزاير دارد. ولي آن چه جبهه نجات اسلامي را در اين مورد از ساير گروهها متمايز ميسازد، حداقل دو چيز است: - اول اين كه جبهه نجات اسلامي درپي ارزيابي روش مبارزاتي ساير گروههاي اسلامي در تحقق هدفهاي اسلامي و وقوف به بينتيجه بودن آنها، با اتخاذ روش مبارزاتي جديد يعني روش مبارزه پارلماني در ۱۹۸۹ م. پا به عرصه حيات گذاشت. - دوم اين كه شكل گيري جبهه نجات اسلامي، ريشه در فضاي نسبي باز سياسي ۸۰ م. دارد؛ زيرا درپي شورشهاي دهه ۸۰ م. و به ويژه شورش سال ۱۹۸۹ م. قانون اساسي جديدي تدوين و به تأييد ۷۴ درصدي مردم رسيد. ماده چهل اين قانون اجازه تأسيس جمعيتهاي اسلامي را داده است. جبهه نجات اسلامي كه بر اساس همين ماده قانوني شكل گرفت، اولين حزب اسلامي الجزاير محسوب ميشود.
* اهداف جبهه نجات اسلامي الجزاير
"شيخ عبدالباقي صحراوي" به عنوان مسنترين عضو برجسته جبهه نجات اسلامي، در بدو تأسيس جبهه تلاش براي برقراري حكومت اسلامي، وحدت اسلامي، ارائه راه حلهاي اسلامي براي زندگي انساني، جايگزين كردن اعتدال و ميانه روي سياسي به جاي سركوب و خشونت، تأمين منافع امت اسلامي الجزاير و ارائه راه نجات اسلامي به مردم را از هدفهاي جبهه نجات اسلامي ذكر كرد.
|