زماني كه قذافي حامي تروريست‌ها بود، غرب از او حمايت مي‌كرد

تاریخ ۱۳ اسفند ۱۳۸۹ - ۱۳:۵۷ | عنوان: ليبي


خبرگزاري فارس: يك روزنامه آلماني با بيان اينكه كشورهاي غربي تا ديروز از معمر القذافي كه به تروريست‌ها كمك مي‌كرد، حمايت مي‌كردند، نوشت كه مردم اين كشور نه براي نان و گرسنگي، بلكه براي اصلاحات و آزادي قيام كرده‌اند.
به گزارش فارس، روزنامه آلماني «زود دويچه زايتونگ» در گزارشي به وضعيت كنوني ليبي پرداخت و نوشت، زمانيكه قذافي به تروريست‌ها كمك مي‌كرد، غرب از او حمايت مي‌كرد.

زايتونگ افزود: سابق بر اين قذافي، اسلحه و پول در اختيار تروريست‌هاي جهان قرار مي‌داد. سپس جهان به حاكم ليبي روي خوش نشان داد، زيرا او چيزي دارد كه همه خواستار آن هستند؛ نفت. حالا او بار ديگر مورد بي لطفي قرار مي‌گيرد. اين مساله او را تحت تاثير قرار نمي‌دهد. او با خشونت عليه مخالفانش وارد عمل مي‌شود. اما در نهايت اين امكان وجود دارد كه جسد او در خيابان‌ها به اين طرف و آن طرف كشيده شود و كشورش را تجزيه كرده باشد.

به نوشته اين روزنامه آلماني، در حكومت ليبي كه زايده تفكر معمر قذافي است، همواره بايد منتظر امور غيرمنتظره بود. رهبر انقلاب ليبي سابق بر اين، از منطقه باسك گرفته تا فيليپين پول و اسلحه در اختيار ترويست‌ها قرار مي‌داد، بر فراز اسكاتلند و صحراي آفريقا، هواپيما منفجر مي‌كرد، به طوري كه رونالد ريگان تلاش كرد او را به عنوان يك سگ هار در چادرش به موشك هدف قرار دهد.

زايتونگ نوشت: بعد قذافي آرام شد، دست از فعاليت‌هاي اتمي خود برداشت و با سرويس‌هاي مخفي خود، به آمريكايي‌ها در تعقيب القاعده كمك كرد. سپس همه جهان به او روي خوش نشان داد، زيرا او چيزي داشت كه همه خواستار آن هستند؛ نفت. علاوه بر اين، اين ذخاير در نزديكي اروپا قرار دارد به نظر مي‌رسيد كه قذافي با وجود همه عجيب‌ و غريب بودنش، تضميني براي هرگونه تركيبي از ثبات و ركود باشد كه غرب تا ديروز بيشترين ارزش را در ميان حاكمان كشورهاي عربي براي آنان قائل بود.

بنا بر اين گزارش، و حالا، اين حاكم بار ديگر بر خلاف همسايگان قبلي خود، ديكتاتورهاي تونس و مصر رفتار مي‌كند. آنها پس از چند روز قيام مردمي، دست از مقاومت برداشتند. اما قذافي با خشونتي كه فقط مي‌تواند كسي را غافلگير كنند كه چهار دهه تمام مايل نبوده‌ است، نيمه تاريك رژيم او را ببيند، مقاومت نشان مي‌دهد.

قذافي طي اين سال‌ها دريافت كه مي‌تواند با تحريم بين‌المللي زندگي كند از اين رو نتيجه جدال ميان «برادر، رهبر انقلاب» و برادر و خواهرهاي جوان‌ترش، يعني مردم ليبي، هنوز مشخص نيست. شايد او يك بار ديگر موفق شود، قيام مردم را با بمب و تانك سركوب و خود را روي آب نگاه دارد. در غير اين صورت، اين خطر او را تهديد مي‌كند كه جسدش در خيابان‌ها به اين طرف و آن طرف كشيده شود، مانند آنچه كه نيم قرن پيش در مورد پادشاه بدبخت عراق اتفاق افتاد.

ليبي نيز مانند عراق، حكومتي رشد يافته از نظر تاريخي نيست. اين مسئله به اين قيام، خصلت ويژه ديگري مي‌دهد قيام‌هاي تونس و قاهره هرگز اتحاد كشور را زير سؤال نبردند؛ اما در ليبي وضع به گونه‌ ديگري است. اين كشور در شمال آفريقا، زماني بخشي از امپراطوري عربي و عثماني و سپس مستعمره ايتاليا بود. پس از آزادي، آن به يك كشور پادشاهي تبديل شد كه ريشه‌هاي تاريخش در برادري عارفان فرقه سنوسي بود. اما اين مرحله فقط به مدت يك دهه و نيم طول كشيد. آن وقت قذافي به عنوان يك عارف مدرن آزمايشي، حكومت را در دست گرفت.

او يك جمهوري مانند ساير ژنرال‌هاي كودتاچي عربي نمي‌خواست. او از دموكراسي ليبرال احساس انزجار مي‌كرد. وي خيلي زود اسلام‌گرايان را كه با سر سختي قرآن را بر كتاب سبز او ترجيح مي‌دادند، خطري جدي تلقي كرد آن وقت بود كه «جماهير خلق» را از خود ابداع كرد كه به زبان عربي نيز عجيب و غريب است، نوعي دموكراسي پايه كه در آن هيچ كس به غير از او، حق حرف زدن نداشت. قذافي هرگز، پرزيدنت، رئيس دولت يا يك حزب نبود، اما همه چيز را او تعيين مي‌كرد.

در يك هفته قيام، او كنترل استان بزرگ تاريخي سبرنيكا را به طور كامل از دست داد. به نظر مي‌رسد كه بنغازي، بايده، طبرق و حداقل 5، 6 شهر ديگر به دست شورشيان افتاده باشد. آنجا در هزار كيلومتري شرق طرابلس، در جنوب بنغازي، بخش عمده ذخاير نفت ليبي قرار دارد. نيمي از مردم ليبي اينجا زندگي مي‌كنند. اما شرق اين كشور كه قيام در آن از همه جا شديدتر است در مسير توسعه اين كشور دهها مورد بي‌توجهي قرار گرفته است. اشتياق به پادشاه سنوسي مدت‌ها آنجا وجود داشت.

در ليبي هر كسي با وجود استاندارد پايين زندگي، چيزي براي خوردن دارد، قيام به خاطر گرسنگي، مانند آنچه كه در تونس اتفاق افتاد، هرگز رخ نداده است، علاوه بر تمايل به اصلاحات و آزادي بيشتر براي همه، انگيزه اين قيام، درگيري يك نيمه كشور با نيمه ديگر نيز هست. چنانچه توازني صلح آميز ايجاد نشود، قذافي در پايان فقط تريپوليتان را نگاه مي‌دارد، آن وقت است كه ديگر تجزيه ليبي را نمي‌توان منتفي دانست.

بنا بر اين گزارش، احتمال قوي‌اي براي مصالحه وجود ندارد. ميانجي‌گران ظاهرا تلاش كرده‌اند نظر عبد السلام جلود را كه سابق بر اين، دست راست قذافي بود و بعدها مورد بي لطفي قرار گرفت به عنوان رئيس يك دولت موقت جلب كنند. اما به نظر مي‌رسد كه وي مايل نيست. علاوه بر اين، رهبر انقلاب تلاش خواهد كرد، نظر قبايل وفادار به خود را به عنوان هماپيمانان نيروهاي خود جلب كند. در اين بين، فقط سربازاني كه جان خود را به خطر مي‌اندازند و ديپلمات‌هايي كه در محل خدمت خود در خارج از كشور به سر مي‌برند، نيست كه جناح دولتي را ترك مي‌كنند، بلكه شخصيت‌اي مذهبي و اولين وزراء نيز اين كار را شروع كرده‌اند، حكومت رو به زوال است.

زايتونگ نوشت: فقط دغل‌بازان مي‌توانند ادعا كنند كه يك هفته پيش، سقوط سريع‌ قذافي را پيش‌بيني كرده‌اند، همانند اتحاد جماهير شوروي، كارشناسان، حتي پس از بركناري بن علي و مبارك نيز براي ليبي مرحله‌اي طولاني از شكستي آزار دهنده را پيش گويي كرده بودند. حالا اين پيش گويي به سقوطي ناگهاني با وقايعي خونين تبديل شده است.



نوشته‌ای از موسسه مطالعاتی و تحقیقاتی آفران - آفریقا و ایران
http://www.afran.ir

نشانی این صفحه :
http://www.afran.ir/modules/news/article.php?storyid=41087