قذافی سی‌ودو سال جامعه لبنان را از وجود متفكری وحدت‌بخش محروم كرد

تاریخ ۱۰ اسفند ۱۳۸۹ - ۱۹:۴۲ | عنوان: ليبي


يكی از بزرگ‌ترين خطاهای قذافی ضربه‌زدن به امام موسی صدر بود و اين از نابخشوده‌ترين گناهان اين مرد نادان است؛ زيرا جامعه اسلامی نيازمند لبنان را سی‌و‌دو سال از يك متفكر كارساز، وحدت‌آفرين، شورآفرين و سازمان‌دهنده محروم كرد.
سيديحيی يثربی، استاد بازنشسته دانشگاه علامه طباطبايی، پژوهشگر و صاحب «تفسير روز»، در گفت‌وگو با خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا)، با بيان اين مطلب گفت: امام موسی صدر يكی از معدود برجستگان و فعالان روزگار معاصر ما در كل جهان اسلام و يكی از افرادی است كه می‌توانست به وحدت اسلامی و ارتباط انسان‌ها با يكديگر سامان دهد؛ قذافی اين انديشمند مسلمان را سی‌‌ودو سال از فعاليت‌های اصلی خود دور و معطل كرد.

صاحب كتاب «عرفان عملی در اسلام» ادامه داد: امام موسی صدر جزء انسان‌هايی بود كه در اوج فعاليت، پرانرژی و تازه در اول راه بود و اصل فعاليت ايشان ممكن بود در 60 يا هفتادسالگی و يا بعد از آن جلو‌ه‌گر ‌شود، مانند شهيد مطهری كه فعاليت‌های زيادی انجام داده بود، اما مطمئناً اگر بيست يا سی‌سال ديگر زندگی می‌كرد، آثار قوی‌تر و پربارتر ديگری را ارائه می‌داد.

استاد بازنشسته دانشگاه علامه طباطبايی همچنين در تبيين فعاليت‌های تقريبی امام موسی صدر چنين گفت: ما از اختلاف بين مذاهب به دو طريق می‌توانيم بهره‌برداری كنيم؛ اختلاف را تبديل به سنگر كرده، با هم بجنگيم و يا اختلاف را محور ارائه خدمات قرار دهيم. دو نگاه پيرامون اختلاف اديان و مذاهب وجود دارد؛ يكی همچون صليبيان مسيحی در قرون وسطی كه دين را سنگر كرده بودند برای حمله به هر چه غيرمسيحی است از جمله مسلمانان؛ و ديگری اختلاف بين شيعه و سنی.

وی افزود: روش درست اين است كه بگوئيم هر دو گروه (شيعه و سنی) پيرو اسلام هستيم؛ يعنی اگر انسان‌ها با مديريت تشيع به رفاه، آزادی و اعتبار رسيدند، آن ديگری از اين اثر می‌پذيرد؛ اگر ديگری خوب اداره كرد، شيعه از او بپذيرد؛ ببينيم معارف اسلام و توحيد را شيعه خوب پاسداری می‌كند يا سنی؛ نبوت و قرآن را شيعه خوب ارج می‌نهد يا سنی؛ وجود اين اختلاف را وسيله‌ای برای پيش‌بردن اسلام قرار دهيم. امام موسی صدر نيز چنين نگاهی داشت؛ يعنی از اختلافات سنگری برای جنگيدن درست نمی‌كرد. او معتقد بود بايد برای پيشرفت و سروسامان دادن به جهان اسلام دست به دست هم داد، اما در عين حال همديگر را هم نقد كرد.

يثربی ادامه داد: امام موسی صدر هر وقت لازم بود با همان دوست سنی خود روی حقانيت شيعه بحث می‌كرد؛ همان‌طور كه به او اجازه می‌داد درباره حقانيت مذهب و راه خود سخن بگويد. ما بايد اختلافات را به رقابتی برای ارائه بهتر اصول و فروع دين و رسيدن به اهداف تبديل كنيم؛ امام موسی صدر اين‌گونه عمل كرد؛ او نمی‌خواست مسيحی شود، بلكه می‌خواست دست در دست مسيحی بگذارد و بگويد ما برای رواج خداشناسی كار می‌كنيم، اما در عين حال به توحيد معتقديم؛ اين عين عظمت فكر و فرهنگ يك جامعه است.

وی تصريح كرد: من با پلوراليسم شديداً مخالفم و همه نيز اين را می‌‌دانند و از مقالاتی كه از بيست سال پيش منتشر كرده‌ام، هويدا است؛ معتقدم پلوراليسم اصلاً ضدمعرفت است، اما بايد همه مكاتب را نقد كنيم، هر كدام باطل بود، همه با هم كنار بگذاريم و هر كدام حق بود، همه با هم انتخاب می‌كنيم و مطمئن باشيد مكتب حق ضرر نمی‌كند.

اين پژوهشگر در بخش پايانی اين‌ گفت‌وگو به نحوه ربوده‌شدن امام موسی صدر و نيز فعاليت‌های ايشان در آن زمان اشاره كرد و گفت: در شرف پيروزی انقلاب اسلامی ايران، خبرهايی می‌رسيد از لبنان كه آن‌ها هم در فكر برپايی سازمان‌های انقلابی هستند و زمزمه‌هايی هست كه امام موسی صدر با ايران در ارتباط است، حتی شايع می‌شد كه آزادی برخی از زندانيان سياسی در ايران، در اثر فعاليت‌ها و تلاش‌های امام موسی صدر در واتيكان و برخی انجمن‌های سياسی و حقوق بشر است؛ برای ملت فلسطين كارهای زيادی كرد و سرانجام پيش از پيروزی انقلاب اسلامی ايران، در سفری كه به ليبی داشت، ربوده شد.

وی افزود: قذافی كه امروز آبروی مسلمانان و فرهنگ اسلام را می‌برد، در آن زمان منكر شد و گفت امام موسی صدر از اينجا به شهر «رُم» در ايتاليا رفته ولی نتايج تحقيقات بين‌المللی نشان داد كه ايشان از ليبی خارج نشده است.



نوشته‌ای از موسسه مطالعاتی و تحقیقاتی آفران - آفریقا و ایران
http://www.afran.ir

نشانی این صفحه :
http://www.afran.ir/modules/news/article.php?storyid=40739