
/تحليل - القدس العربي/ بله، ليبي مصر و تونس نيست
تاریخ ۰۵ اسفند ۱۳۸۹ - ۱۹:۱۱ | عنوان: ليبي
| تجربه حكومتهاي ديكتاتوري در تاريخ نشان داده كه هر چه بار سركوب ملتهاي معترض بيشتر بوده عمر نظام ديكتاتوري نيز كوتاهتر شده است. اين معادلهاي است كه درباره ليبي نيز صدق ميكند و روي آوردن معمر قذافي به روشهاي وحشيانه سركوب ملتش، حاكي از هراس اين ديكتاتور از ترك قدرت و پايههاي متزلزل نظامش است كه اگر غير از اين بود، مسلما به صداي ملت معترضش گوش فرا ميداد. به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، به نوشته روزنامهي فرامنطقهاي القدس العربي، عبدالباري عطوان، مدير مسئول اين روزنامه در تحليلي با عنوان "بله، ليبي مصر و تونس نيست" آورده است:
«كمتر از 10 ساعت پس از سخنراني سيف الاسلام قذافي، پسر معمر قذافي رهبر ليبي كه به مردمش وعده كشتار هزاران نفري آنها را داد، جنگندههاي ليبي قيامكنندگان ليبيايي را در طرابلس پايتخت اين كشور، بنغازي و ديگر شهرهاي ليبي هدف قرار دادند و اين اقدام بدون هر گونه پوشش خبري و با قطع تمامي راههاي ارتباطي و در سايهي سكوت بينالمللي انجام شد.
ما به واقع با جنايتي روبرو هستيم كه طي آن مردم بيدفاع ليبي از طريق توپ و تانك و شبه نظامياني كه از برخي كشورهاي آفريقايي براي سركوب معترضان به كار گرفته شدهاند، هدف قرار گرفتهاند و در واقع پس از آنكه اكثر قبايل اين كشور و بيشتر گردانهاي ارتش و نيروهاي امنيتي به دفاع از انقلابيها پرداختند و حكومت اين كشور خود را بين مردمش بدون دوست و همپيمان يافت، به اين شبه نظاميان متوسل شد.
سخنراني سيف الاسلام قذافي كه از شبكه رسمي اين كشور پخش شد، يك سخنراني تكاندهنده بود. او مردم ليبي را به جنگ داخلي تهديد كرد و انقلابيها را اراذل و اوباش، معتاد و الكلي خواند و متعهد شد كه كشور را پاكسازي نموده و با سلاح از نظامي كه به دست مردم اين كشور در حال فروپاشي است، دفاع كند.
نميدانيم چه كسي به سيف الاسلام اين حق را داده كه مردم كشورش را به اين روش خطاب قرار دهد و اين كشور را تهديد به بازگرداندن به عصر حجر كند. ليبي نه تنها هرگز بر اساس آنچه كه سيف الاسلام وعده داده به امارت اسلامي تبديل نميشود، بلكه فرزندان انقلابي آن در شهرهاي مختلف ميخواهند اين كشور را از عصر حجري كه در آن بسر ميبرد، خارج سازند و آن را به عصر پيشرفته و مدرن انتقال دهند؛ به عصر دموكراسي، حقوق بشر، عدالت اجتماعي و تقسيم عادلانه ثروت تا اين كشور در جايگاه شايستهاش قرار گيرد.
ما اميدوار بوديم سيف الاسلام قذافي كه اكثر سالهاي اخير را در پايتختهاي غربي در رفت و آمد بوده، از لحني متمدنانه خطاب به ملت ليبي استفاده ميكرد و از كشته شدن صدها ليبيايي ابراز تاسف مينمود. اينها اول و آخر فرزندان اين مرز و بوم هستند و براي حل اين مشكل بايد به عقل استناد ميشد نه طبق گفتهي سيف الاسلام به سلاح، اما وي چنين كاري نكرد. مردم ليبي پس از 40 سال حكومت ديكتاتوري كه آنها را از سادهترين حقوقشان محروم كرده مستحق آزادي هستند.
در اين ميان تمام جهان بايد هر چه سريعتر براي نجات مردم بيگناه ليبي وارد عمل شود همانطور كه براي توقف جنايت رواندا، حمايت از مناطق كردنشين در شمال عراق و جلوگيري از خونريزي در دارفور وارد عمل شد.
بله، ليبي مصر يا تونس نيست. اين تنها مقولهاي است كه ما در آن با سيف الاسلام قذافي توافق داريم. ليبي بسيار بدتر از تونس و مصر است. در مصر مبارك و تونس بن علي، ساختارهاي زيربنايي، بيمارستان، دانشگاه، موسسات، راههاي ارتباطي سراسري، روزنامه و شبكههاي تلويزيوني ويژه ولو نزديك به نظام وجود داشت، اما تمامي اينها در ليبي تحت حكمراني معمر قذافي نيست.
اوضاع ليبي بسيار بدتر است و مردم آن خيلي بيشتر از مردم مصر و تونس از نظام ديكتاتوري سركوبگر در رنج و عذاب هستند، لذا فرصتهاي پيروزي انقلاب ليبي بسيار بيشتر است.
مردم ليبي بسيار صبر نمودند و رنج زيادي را متحمل شدند، اما با همين صبر جميل خود هنگامي كه انقلاب ميكنند، تا تحقق تمامي خواستههايشان آن را متوقف نخواهند ساخت و همانطور كه انقلاب ملتهاي تونس و مصر پيروز شد، نهايتا انقلاب مردم ليبي نيز پيروز ميشود.
مردم ليبي كه بر استعمار ايتاليا چيره شدند، قطعا بر كساني كه آنها را خوار نموده، مورد اهانت قرار داده، عزتشان را از بين برده و ثروتهايشان را چپاول ميكنند، نيز چيره خواهند شد لذا لحظه رهايي آنها بسيار نزديك شده است.»
|
|