
سومين مقصد قطار انقلاب در كدام كشور عربي خواهد ايستاد؟
تاریخ ۲۹ بهمن ۱۳۸۹ - ۱۵:۴۸ | عنوان: شمال آفريقا
| خبرگزاري فارس: قطار انقلاب كه از تونس بزرگ به حركت درآمده و در مصر توقف كرده است ناگزير به سومين ايستگاه هم سركي خواهد كشيد و روزها يا هفتههاي آينده، نام اين ايستگاه را مشخص خواهد كرد. به گزارش فارس، "عبدالباري عطوان " سردبير روزنامه القدس العربي در مقالهاي در مورد حوادث اخير مصر نوشت: تغييرات جديد مصر از روز جمعه گذشته با كنار زدن "حسني مبارك " از رياست جمهوري آغاز شد؛ براي فهم اين تغييرات ميتوان سري به تلويزيون مصر زد و دگرگوني عظيم، تغيير گفتمان و ميهمانان جديد برنامههاي آن را به وضوح مشاهده نمود.
*نمود تغييرات در صدا و سيماي مصر
به نوشته اين مقاله چه كسي باور ميكرد كه روزي، استاد "محمد حسنين هيكل " ميهمان استوديوي تلويزيون «دريم» شود و با مجري برجسته اين شبكه خانم "مني الشاذلي " مصاحبه كند؟ آيا كسي باور ميكرد كه استاد حمدي قنديل در صفحه تلويزيون «المحور» يا همان شبكه ماهوارهاي دولتي مصر، حاضر شود؛ كسي كه پيش از اين ناچار بود به سراغ كانالهاي متعدد عرب زبان در سرتاسر جهان عرب برود تا مگر جايي براي « قلمش » بيابد؟
اين شبكههاي مصري توسط سيستم هماهنگ دولتهاي به اصطلاح ميانهرو عرب اداره ميشد و ليست سياهي از اصحاب رسانه و نويسندگان مصري و عرب در اختيار آن گذاشته شده بود تا از انعكاس ديدگاههاي آنان جلوگيري به عمل آيد، اما به محض فروپاشي تكيهگاه اصلي اين سيستم در قاهره، همه چيز تغيير كرد و مرحله تازهاي از مديريت رسانه همراه با چهرههاي نو آغاز شد كه بيشك، نقشه راه رسانهها و به تبع آن، سياست اعراب را تغيير خواهد داد، چرا كه امروز به عكس شصت سال گذشته، اين رسانه است كه راهكارهاي سياسي كشورها را سازماندهي ميكند.
*دوران حكومت پليسي در كشورهاي عربي به سر آمده است
انقلاب عظيم مردمي در «تونس عزتمند» و مصر، چهره منطقه را تغيير داد و نقشه جديدي براي خاورميانه جديد ترسيم نمود، البته اين بار نه بر اساس ديدگاه آمريكا و ديكتاتوريهاي موروثي منطقه بلكه بر پايه خواست ملتهاي عربي كه از روزنه منافع ملّي و عربي- اسلامي به آينده نگاه ميكنند.
به نوشته عطوان، دوران حكومت نظامي، حاكميت پليسي، فاسد كردن دستگاه قضا، غارت ثروتهاي فقرا و محرومان و انحصار شغل، مناقصات و مناصب عالي رتبه در چارچوب خانواده حكّام و اطرافيان فاسد آنها، با سرعتي باورنكردني و در اكثر كشورهاي عربي در حال سپري شدن است.
مصر هماكنون شاهد فرايند پاكسازي ميدان التحرير توسط جوانان انقلابي است، اما اين پاكسازي فقط به ميدان التحرير خلاصه نميشود بلكه در برگيرنده همه مفسداني است كه مصر و نقش پيشتازانه آن را تضعيف كرده و آن را به انحصار سازمانهاي حكومتي، پارلمان تقلبي، مجلس شوراي فرمايشي، وزارتخانهها، رسانهها، سفارتخانهها و ساير ارگانهاي حكومتي در آوردهاند.
*برندگان زلزله سياسي مصر كيستد؟
به نوشته القدس العربي برندگان بزرگترين زلزله در تاريخ منطقه، بسيارند و فقرا، آزادگان و عزتمندان مصري كه در طول دوران تقريباً چهل ساله گذشته، رنجها ديدهاند، از ديگر برندگان انقلاب مصر ميتوان به صدها ميليون عرب اشاره كرد كه در پي عقبنشيني مصر از جبهه رويارويي با پروژه تجاوزطلبانه اسرائيل، خروج اين كشور از اردوگاه ترقيخواهان و پيوستن آن به بلوك آمريكا و در يك كلام تسليم شدن مصر در ازاي كمكهاي ناچيز ايالات متحده، طعم تلخ خواري و ذلت را ميچشيدند.
*سردمداران عرب، آمريكا و اسرائيل بزرگترين بازندگان تحولات مصر
به عقيده عطوان، بازندگان انقلاب مصر هم كم نيستند، در رأس اينان، اكثريت قريب به اتفاق سردمداران عرب قرار دارند كه تحقير ملتهاي خود را گوارا يافتند و كشورهاي تحت امرشان را به مزرعه شخصي خود، فرزندان، نوادگان و نسلهاي بعدي آنان تبديل كردند. اين سردمداران از ترس به خود ميلرزند، زيرا به چشم خود ميبينند كه آمريكا «به ناچار» طرف انقلابيون ميدان التحرير را ميگيرد و از رئيس جمهور مصر دست ميشويد، كسي كه نوكر وفادار منافع آمريكا بود و با شور و اشتياق در جنگهاي آمريكا مشاركت داشت و با اخلاص تمام از مرزهاي همپيمان آمريكا يعني اسرائيل، پاسباني ميكرد.
آمريكا نيز با از دست دادن مبارك و رژيم تحت امرش، تكيهگاه اصلي سياست خارجي و طرحهاي سلطهجويانه خود را در منطقه از دست داد، هم پيمان قدرتمند آمريكا در جنگ كنوني اين كشور در عراق و افغانستان و نيز در جنگ آينده با ايران، ديگر وجود خارجي ندارد؛ ساير همپيمانان عرب آمريكا كه همچنان در عربستان سعودي، خليج فارس، اردن و شمال آفريقا حكمراني ميكنند در مقايسه با مصر در حاشيه قرار دارند و به تنهايي وارد هيچ جنگي نشدهاند، به گونهاي كه براي دفع تجاوز عراق در جريان حمله اين كشور به كويت، دست به دامان آمريكا شدند و براي مقابله با انقلاب [امام] خميني در ايران، از رژيم سابق عراق كمك گرفتند.
دورويي و نفاق كاملاً آشكار و زشت سياستهاي آمريكا و غرب در منطقه سبب شده است تا نفوذ اين كشور در خاورميانه به سرعت رو به كاهش رود، آمريكا كه مدعي رهبري جهان آزاد است، چگونه ميتواند با بهانه قرار دادن مسائلي چون ثبات و مبارزه با توهم اسلامگرايي افراطي، به حمايت از رژيمهاي پليسي برخيزد؟
دلالان صلح تقلبي نميتوانند ثبات را به ارمغان آورند، زيرا تنها موضوع مهم براي دلالان مذكور اين است كه جيب خود را پر كنند و از حمايت كساني برخوردار شوند كه به زيان ملتها، تعاليم ديني، عقيده و اصول اخلاقي ريشهدار مردم تحت امرشان، براي اربابان خود مزدوري ميكنند.
شايد بتوان اسرائيل و تشكيلات خودگردان فلسطين را بزرگترين بازندگان سقوط مبارك دانست، چرا كه اسرائيل، آغوش گرم خود را براي هر دو طرف ( تشكيلات خودگردان و رژيم مبارك ) باز ميكرد و همانند سپر، امنيت، بقا و مشروعيت را براي آنها فراهم ميساخت.
*پيوند صهيونيستها با دولت مصر به سر آمد
"بنيامين نتانياهو "، "ايهود باراك "، "فؤاد بن اليعازر "، "زيپي ليوني "، "شيمون پرز " و سايريني كه در زمان مبارك بارها و بارها به تفريحگاه شرم الشيخ ميرفتند و با فرش قرمز، استقبال گرم و ضيافت اصيل عربي روبرو ميشدند، از اين به بعد يا بايد براي هميشه از سفرهاي اينچنيني خود دست بردارند و يا لااقل آن را كم كنند. ديگر زيپي ليوني قادر نخواهد بود در كنار رئيس جمهور كشور بزرگ مصر بايستد و عليه غزه اعلام جنگ كند، زين پس هيچيك از وزراي دولت مصر به درهم شكستن استخوانهاي مردم شريف و در محاصره نوار غزه، افتخار نخواهند كرد، چرا كه اين سنّت ناپسند در هم شكسته و شايد تا ابد كسي شاهد احياي آن نباشد.
اين تحليلگر مسايل منطقهاي ميافزايد: تشكيلات خودگردان رام الله بايد به اصول ثابت خويش بازگردد و در همه مواضع و سياستهايش تجديدنظر نمايد، زيرا رئيس جمهور مصر كه در طول بيست سال گذشته به حمايت كامل از آن ميپرداخت به سمت سرنوشتي نامعلوم در حركت است و روح شهدايي كه با گلوله نيروهاي امنيتي او پركشيدند، شب و روز تعقيبش ميكنند. رؤساي جمهور آينده مصر كه از امتيازدهيهاي مكرر تشكيلات خودگردان در مورد قدس و حق بازگشت، مطلع شدهاند ديگر حاضر نخواهند شد در كنار اين تشكيلات باقي بمانند.
هنگامي كه باراك اوباما رئيس جمهور آمريكا در واپسين دقايق عمر دولت مصر، از گفتگوهاي اخوان المسلمون با اين دولت استقبال ميكند، هيچ دليلي وجود ندارد كه از گفتوگوي دولت مصر با جنبش حماس و حذف وتوي تحميلي اسرائيل عليه اين جنبش، استقبال نكند، اوباما و ساير سردمداران غرب همانگونه كه از حمايت اصليترين حامي تشكيلات خودگردان يعني حسني مبارك دست كشيدند، ديگر چه تضميني هست كه تشكيلات خودگردان را به حال خود رها نكنند؟ منطقه در حال تغيير خاورميانه، منطق حاكم بر سياست و حتي مواضع آمريكا را نيز تغيير خواهد داد.
*سومين مقصد قطار دموكراسي در كدام كشور عربي خواهد ايستاد
قطار دموكراسي ملّي كه از تونس بزرگ به حركت درآمده و در مصر توقف كرده است ناگزير به سومين ايستگاه هم سركي خواهد كشيد و روزها يا هفتههاي آينده، نام اين ايستگاه را مشخص خواهد ساخت. چه بسيارند ايستگاههاي عربي كه در انتظار اين قطار مقدس به سر ميبرند و چه خوب گفتهاند كه : چرخ زمان به عقب باز نخواهد گشت. روزهاي آينده روزهاي عزّت، كرامت و تغييراتي است كه ملتها ساليان سال در انتظار آن نشستهاند.
|
|